یک ملت زمانی تن بە بردگی می‌دهد کە از زبان، فرهنگ و تاریخش جدا گشتە باشد

15:40 - 10 دی 1392
Unknown Author
آمانج کردستانی

زبان مادری زبانی است کە کودک از مادر و پدر خود می‌آموزد. کودک از همان ابتدا کە درشکم مادرش قرار دارد. با زبان مادریش آشنا می‌شود و هنگامی کە بە دنیا می‌آ‌ید و با گریستن پا برعرصە گیتی می‌نهد. اگر با زبان مادریش با او حرف بزنی آرام می‌شود.

کودک آرام آرام با گوش کردن و شنیدن و سپس تکرار کلمات زبان را می‌آموزد و سپس می‌تواند با همان زبان شیرین کودکانەاش احساسات و خواستەهایش را بیان کند و با دیگران رابطە برقرار کند.

با همان زبان مادریست کە بازی می‌کند.می گوید. می‌خندد وسٶال می‌پرسد و خلاصە نسبت بە آنچە در اطرافش قرار دارد کنجکاو است. بە این وسیلە با دنیای پیرامون خود رابطە برقرار می‌کند و سپس از دنیای کوچک خود خارج می‌شود و وارد گروە همسالان و دوستانش می‌شود و با مهر و محبت و اعتماد بە نفس و احساس امنیت کە خانوادە و زندگی بە او می‌بخشند شاد و خوشحال زندگی می‌کند.

کودک در پنج سال اول زندگیش تقریباً هشتاد درصد کل معلومات و اطلاعات را کە در تمام طول زندگیش باید بیاموزد را از خانوادەاش کسب می‌کند وبا آداب و رسوم و فرهنگ خویش خو گرفتە و بە آن می‌بالد و احساس غرور می‌کند.

وقتی بە سن شش –هفت سالگی می‌رسد و وارد محیط مدرسە می‌شود. در اولین برخورد با معلمش تفاوت‌ها را احساس می‌کند. معلم با زبانی کاملاً بیگانە از زبان او صحبت می‌کند و کودک مات و مبهوت نگاە معلم و صحبت‌های او می‌شود.

چیزی از آن را نمی‌فهمد و اگر هم بفهمد نمی‌تواند. با او ارتباط برقرار کند. بنابراین مدرسە کە بعد از خانوادە نقش بسیار مهمی در شکل‌گیری شخصیت کودک ایفا می‌کند و همانندی پلی محکم بین خانوادە و جامعە است. کودک در این وسط گسستگی عمیقی را احساس می‌کند و قصر آرزوهایش را کە با رفتن بە مدرسە ساختە بود. بە یک بارە فرو می‌ریزد.

کودک آمدە بود کە آنچە از خانوادەاش آموختە بود با روشی علمی‌تر و کامل‌تر فراگیرد و با پرورش روح و جسمش در فضای مدرسە جهت کار و زندگی در جامعە آمادە شود. اما حالا دیگر احساس تعلق بە آن جمع نمی‌کرد و خود را مجزا از مدرسە و معلمش می‌دانست. و آیندەای کە با رفتن بە مدرسە در ذهن کوچک و معصومانەاش ساختە بود را دست نیافتنی می‌داند. زیرا کودک چون زبان معلمش را نمی‌فهمد بیشتر مطالبی را کە معلمش تدریس می‌کند را نە بە خوبی می‌تواند بفهمد نە می‌تواند آن را بررسی کند و نە می‌تواند سٶالاتی کە در ذهنش وجود دارد بە فارسی کە زبان مادری او نیست بە زبان آورد و آن را طرح کند. در اینجاست کە کودکان ما هم همانند خود ،ما محکوم بە سکوتند.

کودک در جوی غریب و نا آشنا رابطە ی بین ذهن و زبانش بە یکبارە ‌قطع می‌شود و این یک خسارت جبران‌ناپذیر در کل زندگی کودک است و تأثیربسیار منفی بر روح و روان و اعتماد بە نفس او می‌گذارد و او در شرایط و فضای تلخ و ناگواری کە بە او تحمیل شدە قرار دارد. حالا دیگر زبانی کە از پدر و مادرش آموختە بود و بە آن افتخار می‌کرد. دیگر هیچ کاربردی برایش ندارد.

و همسالان فارس زبانش را می‌بیند کە چگونە و بە چە راحتی ،مطالب معلمشان را می‌فهمند و با او ارتباط برقرار می‌کنند و از طرح سٶال و پاسخگویی بە آن احساس شادی و لذت می‌کنند و صدا و سیما و برنامە کودک، مجلە ها، روزنامەها، تئاتر و سینما همگی بە زبان آنهاست. بنابراین او کە زبان درک و فهمش با زبان بیانش متفاوت است دیگر قادر نخواهد بود مطالب و محفوظاتش را مورد تحقیق و بررسی قرار دهد و بە فردی تکرار کنندە طوطی‌وار محفوظات تبدیل می‌شود.

و بە این شیوە فرزندان ملت‌های غیر فارس همچون کورد ،بلوچ و آذری از تاریخ چندین هزار سالەی خود و گذشتەی، آبا و اجدادی خود دور گشتە و بر اساس نقشەای کە از قبل برایشان طراحی شدە است بە نسلی آمادە بە پذیرش خواستەهای آنها تبدیل می‌گردد. زیرا یک ملت تنها زمانی تن بە بردگی می‌دهد کە از زبان، فرهنگ و تاریخش جدا گشتە باشد و احساس هویت نکند و بە مبهوت شدگانی تبدیل شوند کە فکر می‌کنند اگر فارسی صحبت کنند کلاس‌شان بالا می‌رود و می‌توانند در جامعە‌ای کە متعلق بە آنها نیست. کسی شوند.

در حالی کە تسلط بر زبان مادری بە انسان هویت فردی و فرهنگی می‌بخشد و باعث رشد فکری و اعتماد بە نفس می‌شود و خود آگاهی انسانها را بالا می‌برد.

و در واقع زبان مادری هویت و شناسنامە‌ی یک ملت است از طریق زبان مادری است کە فرهنگ و میراث با ارزش یک نسل بە نسل‌های آیندە منتقل می‌شوند و تحکیم کنندە و تسریع بخش روابط بین جامعە است.

بنابراین تلاش و کوشش در راە حفظ و پاسداری از زبان و فرهنگ هر ملتی از بدیهی‌ترن و بنیادترین حقوق اولیە هر انسانی است. اما تمرکز گرایی و تک زبانی کردن و همسانی آموزشی بدون در نظر گرفتن تفات‌های زبانی و فرهنگی در نظام آموزشی، از نواقص عمدەی نظام آموزشی ایران است. کە باعث ناکارآمدی سیستم آموزشی در ایران شدە است. اگر زبان‌های دیگر بە موازات زبان فارسی توسعە یابند و در نظام آموزشی بە کار گرفتە شوند. نە تنها مشکلی ایجاد نمی‌شود و موجب تضعیف کشور نمی‌گردد. بلکە چند زبانی بودن و بە رسمیت شناختن تمام زبانها در امر آموزش و بە کارگیری و توسعە‌ی آن موجب پیشرفت عظیمی در امر آموزش و پرورش خواهد شد. هر کدام از این‌ها زبان‌ها می‌توانند دریک نظام آموزشی نامتمرکز بە راحتی جای گرفتە و از نابودیشان جلوگیری شود و این یک واقعیت انکار ناپذیر است . کە میزان موفقیت یک دانش آموز در فرایند آموزشی جدا از استعداد و محرومیت‌های فردی تابع فرهنگ اجتماعی اوست کە در پیوند تنگاتنگ با زبان شکل می‌گیرد.

هر کلمە‌ای کە بر زبان آوردە می‌شود در اصل بیانگر رنج ، خلاقیت و نوآوری و نشان دهندە‌ی گامی عملی است. کە انسان برداشتە و در واقع زبان پل ارتباطی بین اندیشە و عمل انسان است. اگر توجە کنید. حتی ملت‌ها هم بە وسیلەی زبان خود نامگذاری شدەاند و نام هر ملتی در اصل نشانگر زبان او هم می‌باشد. این ویژگی‌ها باعث شدە کە زبان هم مانند، ذهنیت دارای نقش بنیادی باشد.

جوامعی کە دارای فرهنگ غنی هستند و زبان آنها هم دارای ویژگی‌های خاص می‌باشد. حاکمان هموارە درصد آن بودەاند کە این فرهنگ‌ها را استحالە و ذوب کنند.
در مورد ملت کورد هم این استحالە و ذوب فرهنگی بە یک نسل‌کشی فرهنگی تبدیل گشتە و هم اکنون هم این نسل‌کشی فرهنگی با شدت هر چە تمام‌تر در حال انجام است در واقع حاکمان جمهوری اسلامی بعد از فتوای مشهور خمینی در اوایل انقلاب اسلامی ایران مبنی بر جهاد در کوردستان حتی یک لحظە از شدت حملات خود نکاستە‌اند و هنوز هم جنایت‌کاران رژیم دنبال‌رو همان سیاست نسل‌کشی هستند و در کنار حذف فیزیکی ملت کورد، با القاب و عناوین گوناگون، هموارە بە استحالە فرهنگی ،بە صورت نرم و بر نامەریزی شدەای در جهت فارسی سازی ملت کورد، در شهرهای کورد نشین ایران ادامە می‌دهند.

نظام جمهوری اسلامی می‌خواهد فرهنگ اصیل کوردی را بە طور کلی از میان برداشتە و فرهنگ مقاومت ملت کورد را هم از میان ببرد. اما باید خاطر نشان کرد کە مردم کوردستان در برابر سرکوب و خفقان توانستە‌اند بە مقاومت ادامە دهند و هیچ چیزی نتوانستە مانع تلاش خستگی‌ناپذیر آنها در رسیدن بە اهدافشان شود.

در حال حاضر صحبت بە زبان کوردی برای ما کوردها بە مثابە عملیات بزرگی در آمدە چون می‌خواهند زبان ما را از بین ببرند بنابراین، باید پدران و مادران آگاە‌تر و هوشیارتر عمل کردە، مخصوصاً مردم دلاور کرمانشاە زیرا دشمنان در این استان تا حدودی در آسیمیلاسیون فرهنگی موفق بودەاند. پس باید از طریق سایت‌ها و وبلاگ‌ها و کتاب‌های آموزشی در جهت تقویت و غنی سازی زبان کوردی کوشا باشند. کە در واقع رسانە‌های کوردی نقش بسیار مهمی را در این زمینە ایفا کردە‌اند و نقش بسیار مهمی در یادگیرد زبان و غنای فرهنگی بر عهدە دارند و درایت هر چە بیشتر مسئولان این ارگان را می‌طلبد.

بە امید رهایی از هر گونە آسیملا سیون و تبعیض جنسی ، نژادی و مذهبی و برقراری کشوری آزاد و دمکراتیک