یوسف بنیطرف: ممانعت از آموزش به زبان مادری در واقع ضربەی مغزی است که بە کودکان و دانشآموزان وارد میکنند.
12:32 - 2 اسفند 1391
آژانس کُردپا: امسال روز جهانی زبان مادری مصادف است با سوم اسفندماه، وضعیت آموزش به زبان مادری در ایرانی با تنوعات زبانی و فرهنگی و نیز رویکرد حاکمیت به این مسئله، موضوع گفتوگوی آژانس خبررسانی کُردپا با دو تن از کارشناسان این حوزه و از ملیتهای عرب و کُرد میباشد. مصاحبهی ذیل، متن کامل پرسش و پاسخ آژانس کُردپا با آقای یوسف بنیطرف، فعال فرهنگی عرب میباشد.
کُردپا: واکنش شما بە افرادی کە مدعیاند زبان ملیتهای ساکن ایران با وجود شبکەهای ماهوارەای، رادیو، نشریات و دیگر رسانەها از انقراض بدور میباشد و صورتی عمومی و رسمی یافتەاند و نیاز بە بزرگنمایی و نشان دادن خطر نابودی آنان نیست چیست؟
یوسف بنیطرف: من فکر میکنم اینگونە نیست، یعنی در واقع این رسانەها تأثیر گذاشتەاند که زبان ملل ساکن ایران منقرض نشوند ولی باعث جلوگیری از فرسایش زبان و فرهنگ ملیتهای غیر فارس نشدەاند. بە عنوان مثال، در مورد ملت عرب در ایران، این مردم طی ٨٠ سالە گذشتە وسیلەای نداشتند کە زبان خود را ترویج بکنند و این در واقع در ابتدای دههی ٥٠ و ٦٠میلادی حتی تا اوایل دههی ٧٠ رادیو بود کە کمک کرد تا این زبان کاملاً مضمحل نشود. در ایران چون این زبان هیچگونە تدریس ابتدایی نداشت هیچگونە نشریات و رادیوی نداشتند در ایران مردم عرب در نتیجەی رادیوهای کشورهای عربی بە ویژە عراق و کویت تأثیر داشتند کە این کاملاً مضمحل نشود. من فکر میکنم این در مورد کُردها هم صدق کند لابد در دههی ٦٠ رادیوهای کُردی وجود داشتە و مردم بە آنها گوش میدادند کە زبانشان را فراموش نکنند و بعداً کە تلویزیون و به دنبال آن ماهوارە و اینترنت بیشتر شد این تأثیر مثبت رسانەهای خارجیِ زبانهای ملیتهای غیر فارس بیشتر شد منتهی این نقش اساسی ندارد. یعنی در واقع اگر این فقط روی نسل تحصیل کردە تأثیر داشتە فرضاً اگر بە صورت ردەی سنی مقایسە کنیم مثلاً افراد مسن و بیسواد بە زبان فصیح عربی را کە از رسانە پخش میشود، نمیدانند، چون با از کودکی و نوجوانی با لهجەی عربی اهوازی بزرگ شدهاند. بنابراین تأثیر این رسانەها روی یک گروە سنی بخصوصی است مثلاً جوانان دبیرستانی، دانشجویان و روشنفکران. دوماً، بدون تدریس زبانهای غیرفارسی این رسانەها نمیتواند نقش اساسی بازی کنند فرضاً با وجود اینکه اعراب ایرانی رسانههای خارج از کشور مثلاً عراق ،مصر و کشورهای خلیج را گوش میکردند و هم اکنون نیز گوش میدهند ولی این خطر انقراض را از بین نمیبرد و دلیل اینکە زبان عربی در دورە ابتدایی تدریس نمیشود در نتیجە من میتوانم ادعا بکنم کە طی ٩٠ سالە گذشتە یعنی بعد از آمدن رضاخان قلدر و ممنوعیت زبانهای غیرفارس در ایران، بین یک میلیون تا یک و نیم میلیون عرب زبانشان را از دست دادند و فارس شدند.
فکر میکنم این ریزش و این فرسایش در بین خلق کُرد، تُرک، بلوچ و ترکمن هم وجود داشتە باشد. یعنی این جنایتی کە رژیم پهلوی و جمهوری اسلامی انجام دادند با ممنوعیت تدریس زبانهای غیرفارسی، باعث نوعی پاکسازی قومی و فرهنگی شدند آماری را کە عرض کردم من روی آن کار کردم، ما در واقع با اینکە پدر و مادرمان عرب هستند ولی میبینم الان برخی از بچەهای این نسل بە عربی خوب صحبت نمیکنند این ناشی از عدم تدریس زبان عربی یا سایر زبانها غیرفارسی در دوران ابتدایی است. بنابراین نتیجە میگیریم کە رسانەها بیتأثیر نیست ولی تأثیر بنیادی و اساسی در حفظ و حمایت زبانهای غیرفارسی ندارند در نتیجە برای جلوگیری از خطر نابودی این زبانها در ایران چارەای جز تدریس این زبانها در دورەی ابتدایی و سایر دورەها نیست.
کُردپا: وضعیت کنونی آموزش زبان مادری توسط انجمنهای مردمنهاد در میان ملل ساکن ایران را فارغ از سیاست حاکمیت و نگاه امنیتی حکومت اسلامی ایران،چگونە ارزیابی میکنید؟
یوسف بنیطرف: اولاً اصل ١٥ قانون اساسی کە آزاد اعلام کردە تدریس زبانهای اقوام ایرانی و این کە اصلاً عملی و تدریس نمیشود تنها اصل و از معدود اصولی است کە در ایران اجرا نمیشود. یعنی آموزش و پرورش وظیفەی دولتهاست وظیفەی وزارت آموزشوپرورش است کە اجازه دهد زبانهایی غیر از زبان فارسی را طبق اصل ١٥ تدریس شود این هم جنایتی از نوع جنایت فرهنگی است کە در حق ملل غیر فارس انجام میشود. حالا کارهایی کە مثلاً داوطلبانە انجام میشود، فلان مؤسسەی کُرد یا تُرک یا عرب اینها انجام میدهند اینها کارهایی فردی، شخصی و مؤسسات خصوصی انجام میگیرد کارهایی بیتأثیر کە چندان تأیید کنندە نیست بە نظر من این خیلی کم است اصلاً نزدیک بە صفر میباشد بنابراین این کار باید توسط وزارت آموزش و پرورش انجام شود طبق خود قانون اساسی جمهوری اسلامی کە انجام نمیشود و این بە نظر من یک جنایت فرهنگی است.
کُردپا: جلوگیری از شکلگیری هویت زبانی و مانعتراشی در آموزش زبان مادری در میان ملیتهای ساکن ایران را با بیهویتی و از خود بیگانگی در سنین بزرگسالی را چگونە تبیین میکنید؟
یوسف بنیطرف: من فکر میکنم کە جلوگیری از شکلگیری هویت زبانی و ممانعت از آموزش زبان فارسی در واقع ضربەی مغزی است که بە کودکان و دانشآموزان سال اول ابتدایی غیر فارس وارد میکنند. این در مسابقەی اول زندگی کە در همان سال اول ابتدایی شروع میشود کودک غیرفارس را مجبور به یادگیری دو چیز میکنند یکی الفبا و دوم، زبان فارسی. ولی کودکان فارس زبان فقط الفبا را یاد میگیرند زبان فارسی زبان مادری آنان میباشد در نتیجە از همان ابتدای اول زندگی یعنی از ٦،٧سالگی یک وزنەی سنگینی در مسابقەی دور زندگی بە گردن کودک غیرفارس آویختە میشود و نمیتواند با هموطن فارس خودش رقابت کند و عقب میماند من این مثال را عنوان کردم کە مأنوس و ملموس باشد. در واقع ما در دورەی ابتدایی دانشآموزان عرب ٣٣درصد افت ترک تحصیل داریم در دورەی ابتدایی و در دورەی راهنمایی ترک تحصیل ٥٠درصد و در دورەی دبیرستان بە ٧٠درصد میرسد حالا آمار دانشگاهی را نمیگویم بنابراین بە نظر من خیلی زیان بار است جلوگیری از شکل گیری هویت زبانی و ملی کە آثار ویرانگری بر زندگی مردمان غیر فارس دارد.
کُردپا: شما فکر نمیکنید کە جریان جهانیسازی خود بە یکی از عوامل نابودی تنوع زبانی در جهان و ایران مبدل گشتە و در برابر چنین رویکردی،بهترین دفاع چیست؟
یوسف بنیطرف: این جریان جهانی سازی تأثیر دوگانە و متناقضی داشته است. از یک سو باعث ترویج برخی زبانهای مسلط میشود مثل انگلیسی، آلمانی، فرانسه و نظایر آنها ولی از سوی دیگر هم این تکنولوژی نوین جهانی بخصوص انقلاب انفورماتیک در واقع ماهوارەها، اینترنت و موبایل اینها باعث میشود کە زبانهای دستِ سلطە، مثل زبانهای غیر فارس در ایران در واقع و مردمان صاحب این زبانها آگاه شوند بە حقوق خودشان. مطلعید که نقش ماهوارەهای کُردی ،عربی، تُرکی و بلوچی و نظایر آن را در مردمان ستم ملل غیر فارس خیلی زیاد است و اینها آگاهیرسانی و نیز اینترنت و دستیابی مردمان غیر فارس بە اینترنت هم باعث آن میشود بە نظر من بخش عمدەی از آگاهیهای سیاسی گستردەای کە اکنون بین خلقهای غیر فارس ایجاد شدە ناشی از همین انقلاب انفورماتیک و وجود ماهوارەها و نظایر آن است بنابراین بە نظر من تأثیر جهانی شدن تأثیر دوگانە دارد تأثیر متناقض دارە اگر این خلق ایران آگاه شوند میتوانند این پدیدەی جهانی سازی را بە سود خود بە کار بگیرند برای دست یابی بە حقوق حقی خودشون.
یوسف عزیزی بنیطرف سال ۱۳۳۰ خورشیدی در شهر سوسنگرد استان خوزستان متولد و نخستین عضو عرب در کانون نویسندگان ایران است.
وی ٢٤ کتاب به زبانهای عربی و فارسی نوشته و هماکنون نیز دبیر کانون مبارزە با نژاد پرستی و عرب ستیزی در ایران و همچنین عضو انجمن قلم بریتانیا میباشد.
کُردپا: واکنش شما بە افرادی کە مدعیاند زبان ملیتهای ساکن ایران با وجود شبکەهای ماهوارەای، رادیو، نشریات و دیگر رسانەها از انقراض بدور میباشد و صورتی عمومی و رسمی یافتەاند و نیاز بە بزرگنمایی و نشان دادن خطر نابودی آنان نیست چیست؟
یوسف بنیطرف: من فکر میکنم اینگونە نیست، یعنی در واقع این رسانەها تأثیر گذاشتەاند که زبان ملل ساکن ایران منقرض نشوند ولی باعث جلوگیری از فرسایش زبان و فرهنگ ملیتهای غیر فارس نشدەاند. بە عنوان مثال، در مورد ملت عرب در ایران، این مردم طی ٨٠ سالە گذشتە وسیلەای نداشتند کە زبان خود را ترویج بکنند و این در واقع در ابتدای دههی ٥٠ و ٦٠میلادی حتی تا اوایل دههی ٧٠ رادیو بود کە کمک کرد تا این زبان کاملاً مضمحل نشود. در ایران چون این زبان هیچگونە تدریس ابتدایی نداشت هیچگونە نشریات و رادیوی نداشتند در ایران مردم عرب در نتیجەی رادیوهای کشورهای عربی بە ویژە عراق و کویت تأثیر داشتند کە این کاملاً مضمحل نشود. من فکر میکنم این در مورد کُردها هم صدق کند لابد در دههی ٦٠ رادیوهای کُردی وجود داشتە و مردم بە آنها گوش میدادند کە زبانشان را فراموش نکنند و بعداً کە تلویزیون و به دنبال آن ماهوارە و اینترنت بیشتر شد این تأثیر مثبت رسانەهای خارجیِ زبانهای ملیتهای غیر فارس بیشتر شد منتهی این نقش اساسی ندارد. یعنی در واقع اگر این فقط روی نسل تحصیل کردە تأثیر داشتە فرضاً اگر بە صورت ردەی سنی مقایسە کنیم مثلاً افراد مسن و بیسواد بە زبان فصیح عربی را کە از رسانە پخش میشود، نمیدانند، چون با از کودکی و نوجوانی با لهجەی عربی اهوازی بزرگ شدهاند. بنابراین تأثیر این رسانەها روی یک گروە سنی بخصوصی است مثلاً جوانان دبیرستانی، دانشجویان و روشنفکران. دوماً، بدون تدریس زبانهای غیرفارسی این رسانەها نمیتواند نقش اساسی بازی کنند فرضاً با وجود اینکه اعراب ایرانی رسانههای خارج از کشور مثلاً عراق ،مصر و کشورهای خلیج را گوش میکردند و هم اکنون نیز گوش میدهند ولی این خطر انقراض را از بین نمیبرد و دلیل اینکە زبان عربی در دورە ابتدایی تدریس نمیشود در نتیجە من میتوانم ادعا بکنم کە طی ٩٠ سالە گذشتە یعنی بعد از آمدن رضاخان قلدر و ممنوعیت زبانهای غیرفارس در ایران، بین یک میلیون تا یک و نیم میلیون عرب زبانشان را از دست دادند و فارس شدند.
فکر میکنم این ریزش و این فرسایش در بین خلق کُرد، تُرک، بلوچ و ترکمن هم وجود داشتە باشد. یعنی این جنایتی کە رژیم پهلوی و جمهوری اسلامی انجام دادند با ممنوعیت تدریس زبانهای غیرفارسی، باعث نوعی پاکسازی قومی و فرهنگی شدند آماری را کە عرض کردم من روی آن کار کردم، ما در واقع با اینکە پدر و مادرمان عرب هستند ولی میبینم الان برخی از بچەهای این نسل بە عربی خوب صحبت نمیکنند این ناشی از عدم تدریس زبان عربی یا سایر زبانها غیرفارسی در دوران ابتدایی است. بنابراین نتیجە میگیریم کە رسانەها بیتأثیر نیست ولی تأثیر بنیادی و اساسی در حفظ و حمایت زبانهای غیرفارسی ندارند در نتیجە برای جلوگیری از خطر نابودی این زبانها در ایران چارەای جز تدریس این زبانها در دورەی ابتدایی و سایر دورەها نیست.
کُردپا: وضعیت کنونی آموزش زبان مادری توسط انجمنهای مردمنهاد در میان ملل ساکن ایران را فارغ از سیاست حاکمیت و نگاه امنیتی حکومت اسلامی ایران،چگونە ارزیابی میکنید؟
یوسف بنیطرف: اولاً اصل ١٥ قانون اساسی کە آزاد اعلام کردە تدریس زبانهای اقوام ایرانی و این کە اصلاً عملی و تدریس نمیشود تنها اصل و از معدود اصولی است کە در ایران اجرا نمیشود. یعنی آموزش و پرورش وظیفەی دولتهاست وظیفەی وزارت آموزشوپرورش است کە اجازه دهد زبانهایی غیر از زبان فارسی را طبق اصل ١٥ تدریس شود این هم جنایتی از نوع جنایت فرهنگی است کە در حق ملل غیر فارس انجام میشود. حالا کارهایی کە مثلاً داوطلبانە انجام میشود، فلان مؤسسەی کُرد یا تُرک یا عرب اینها انجام میدهند اینها کارهایی فردی، شخصی و مؤسسات خصوصی انجام میگیرد کارهایی بیتأثیر کە چندان تأیید کنندە نیست بە نظر من این خیلی کم است اصلاً نزدیک بە صفر میباشد بنابراین این کار باید توسط وزارت آموزش و پرورش انجام شود طبق خود قانون اساسی جمهوری اسلامی کە انجام نمیشود و این بە نظر من یک جنایت فرهنگی است.
کُردپا: جلوگیری از شکلگیری هویت زبانی و مانعتراشی در آموزش زبان مادری در میان ملیتهای ساکن ایران را با بیهویتی و از خود بیگانگی در سنین بزرگسالی را چگونە تبیین میکنید؟
یوسف بنیطرف: من فکر میکنم کە جلوگیری از شکلگیری هویت زبانی و ممانعت از آموزش زبان فارسی در واقع ضربەی مغزی است که بە کودکان و دانشآموزان سال اول ابتدایی غیر فارس وارد میکنند. این در مسابقەی اول زندگی کە در همان سال اول ابتدایی شروع میشود کودک غیرفارس را مجبور به یادگیری دو چیز میکنند یکی الفبا و دوم، زبان فارسی. ولی کودکان فارس زبان فقط الفبا را یاد میگیرند زبان فارسی زبان مادری آنان میباشد در نتیجە از همان ابتدای اول زندگی یعنی از ٦،٧سالگی یک وزنەی سنگینی در مسابقەی دور زندگی بە گردن کودک غیرفارس آویختە میشود و نمیتواند با هموطن فارس خودش رقابت کند و عقب میماند من این مثال را عنوان کردم کە مأنوس و ملموس باشد. در واقع ما در دورەی ابتدایی دانشآموزان عرب ٣٣درصد افت ترک تحصیل داریم در دورەی ابتدایی و در دورەی راهنمایی ترک تحصیل ٥٠درصد و در دورەی دبیرستان بە ٧٠درصد میرسد حالا آمار دانشگاهی را نمیگویم بنابراین بە نظر من خیلی زیان بار است جلوگیری از شکل گیری هویت زبانی و ملی کە آثار ویرانگری بر زندگی مردمان غیر فارس دارد.
کُردپا: شما فکر نمیکنید کە جریان جهانیسازی خود بە یکی از عوامل نابودی تنوع زبانی در جهان و ایران مبدل گشتە و در برابر چنین رویکردی،بهترین دفاع چیست؟
یوسف بنیطرف: این جریان جهانی سازی تأثیر دوگانە و متناقضی داشته است. از یک سو باعث ترویج برخی زبانهای مسلط میشود مثل انگلیسی، آلمانی، فرانسه و نظایر آنها ولی از سوی دیگر هم این تکنولوژی نوین جهانی بخصوص انقلاب انفورماتیک در واقع ماهوارەها، اینترنت و موبایل اینها باعث میشود کە زبانهای دستِ سلطە، مثل زبانهای غیر فارس در ایران در واقع و مردمان صاحب این زبانها آگاه شوند بە حقوق خودشان. مطلعید که نقش ماهوارەهای کُردی ،عربی، تُرکی و بلوچی و نظایر آن را در مردمان ستم ملل غیر فارس خیلی زیاد است و اینها آگاهیرسانی و نیز اینترنت و دستیابی مردمان غیر فارس بە اینترنت هم باعث آن میشود بە نظر من بخش عمدەی از آگاهیهای سیاسی گستردەای کە اکنون بین خلقهای غیر فارس ایجاد شدە ناشی از همین انقلاب انفورماتیک و وجود ماهوارەها و نظایر آن است بنابراین بە نظر من تأثیر جهانی شدن تأثیر دوگانە دارد تأثیر متناقض دارە اگر این خلق ایران آگاه شوند میتوانند این پدیدەی جهانی سازی را بە سود خود بە کار بگیرند برای دست یابی بە حقوق حقی خودشون.
یوسف عزیزی بنیطرف سال ۱۳۳۰ خورشیدی در شهر سوسنگرد استان خوزستان متولد و نخستین عضو عرب در کانون نویسندگان ایران است.
وی ٢٤ کتاب به زبانهای عربی و فارسی نوشته و هماکنون نیز دبیر کانون مبارزە با نژاد پرستی و عرب ستیزی در ایران و همچنین عضو انجمن قلم بریتانیا میباشد.