گسترش جنگ نرم بین جمهوری اسلامی و مخالفان آن
13:45 - 31 مرداد 1392
Unknown Author
مهدی هاشمی
گسترش فناآوریها ارتباطات و رواج اینترنت در کشورهای جهان سوم با تسهیل ارتباط مردم در این کشورها با جهان غرب، مفاهیم \"امنیتی\" را دستخوش تغییر کرده است. حاکمیت استبدادی و نقض گستردهی حقوق اولیهی انسانها در ایران همزمان با گسترش ارتباطات، تهدیدات متنوعی را متوجه دولت مرکزی ایران ساخته است. این گونه تهدیدات ازگرایشها و افکار و یا رویکرد مردم داخل کشور نشأت میگیرد. تهدیدهایی که حد و مرز نمیشناسند و با وجود تأثیرپذیری از خارج، ریشه در مشکلات داخلی و زندگی روزمره دارد، به \"تهدید نرم\" معروف شدهاند.
در این میان بحران زیست محیطی را می توان یک تهدید نرم تلقی کرد. بالا رفتن سطح آگاهی مردم از اهمیت محیط زیست در کشورهای پیشرفته و تخریب محیط زیست در اثر سیاستهای دولت مرکزی ایران، به عنوان مثال در اهواز و آذربایجان، سبب بروز نوعی نارضایتی نزد عامهی مردم در این اقالیم شده است. خشک شدن رودخانهی کارون و دریاچهی ارومیه، خشک شدن هور العظیم \"تالاب العظیم\" و هور الفلاحیه، شور شدن آب رودخانههای اقلیم احواز، کاهش حاصلخیزی زمینهای کشاورزی در اثر شوری آب در اقلیم اهواز، تخریب شدن محیط زیست است که به طور مستقیم زندگی گروههای مختلف جامعهی عرب اهواز و دیگر ملل را تحت تأثیر قرار داده است. اعتراضات گستردهی مردم آبادان علیه شوری آب و اعتراضات ترکهای آذربایجان علیه خشکاندن دریاچهی ارومیه از این قبیل است.
نارضایتیهای کارگران از وضعیت معیشتیشان و یا از شرایط سخت کاری، از دیگر تهدیدهای نرم برای نظام است. اعتصابهای متعدد کارگران فصلی طرحهای توسعهی نیشکر در اقلیم اهواز و کارگران شرکتهای صنعتی در حال ورشکستگی نظیر لولهسازی خوزستان، از این نوع تهدیدات نرم هستند که با گسترش ارتباطات تبدیل به خوراک خبری و در نهایت تأثیرپذیری سیاسی و کنش و واکنش میشوند.
مطرح شدن موضوع نژادپرستی برضد ملل عرب و ترک و رواج گفتمان ضدیت با نژادپرستی نیز نوعی تهدیدی نرم برای دولت مرکزی است. در ایران تحقیر و اهانت به عربها نوعی پرستیژ را برای گوینده با خود به همراه دارد. ترک ها موضوع داغ گفتمان رایج جوک و تمسخر هستند. گسترش گفتمان مبارزه بانژادپرستی سیاستهای مبتنی بر تحقیر برای محو فرهنگهای غیرفارس را متوقف میسازد و آگاهی ملی نزد ملل غیرفارس را چون تهدید نرمی متوجه دولت مرکزی میسازد.
اعتراضات مردمی علیه تبعیض در برخورداری از امکانات شغلی، معیشتی وتحصیلی و رفاهی می تواند خیل عظیم ناراضیان را علیه نظام متحد سازد. سیاستهای دولت مرکزی ایران در اقالیم حاشیهای مبتنی بر سپردن قدرت به مهاجران فارس و یا آسیمیلهشدگان و پیروان دولت مرکزی است. در اقلیم اهواز نظام حاکمیت محلی را به شکل مطلق به مافیای غیرعرب سپرده و ملت عرب اهواز را کاملاً به حاشیه رانده است.
حاکمیت استعماری سرسپردههای محلی در اقالیم حاشیهای، شهرها را به مرکز ثروتمند و مرفه و حاشیه فقیرنشین تقسیم کرده است. تنها در شهر اهواز بنا به آمارهای رسمی نظام در حدود نیم میلیون عرب در حاشیه فقر و بدبختی روزگار میگذرانند. بحران حاشیهنشینی یکی از تهدیدهای نرم و مهم علیه امنیت ملی ایران است.
گسترش تسنن در میان جوانان عرب اهوازی یکی دیگر از تهدیدات نرم علیه امنیت ملی است. گرایش جوانان عرب به مذهب تسنن که غالباً ریشهای سیاسی دارد و واکنشی است نسبت به سیاستهای دولت مرکزی ایران علیه ملت عرب اهواز است، از آن جهت که میتواند به تشکیل گروهی بزرگ که در همه چیز از جمله مذهب با جمهوری اسلامی مخالف هستند تهدید کنندهی امنیت ملی محسوب میشود. دولت مرکزی ایران فعالیت مذهبی سنی در اهواز را اقدامی سیاسی و استقلالطلبانه میداند و آن را تهدیدی جدی برای خود میداند.
تهدیدات نرم، اقدامی توأم با خشونت نیست. همان خواستههای مردم است در چارچوب قانون اساسی و یا حقوق اولیهی هر انسان. جمهوری اسلامی در سرکوب خشن این تهدیدها کوتاهی نکرده است و صدها فعال فرهنگی و سیاسی و کارگری را در اهواز و یا دیگر نقاط کشور اعدام کرده است اما سرکوب سخت این نوع تهدیدها هزینهبردار است. این امر نظام را به در پیش گرفتن متدی متفاوت در کنار متد خشن واداشته است.
در برخورد با تهدیدهای نرم، نظام پژوهشها و مطالعات علمی در زمینهی شیوهی برقراری امنیت نرم انجام داده است. برخی مراکز علمی – امنیتی نظام به شکل مستمر در این زمینه در حال فعالیت هستند.
با زور و اسلحه میتوان در برابر تهدیدهای سخت\"مسلحانه\"دشمنان خارجی و یا گروههای مسلح داخلی ایستادگی کرد و امنیت را برقرار کرد، اما استفاده از خشونت برای سرکوب فعالیتهای مسالمت آمیز مردم، کارگر نیست. در شیوهی نرم برقراری امنیت، روش متقاعدسازی به جای زور استفاده میشود. نظام بدون پرداخت هزینهای برای ترغیب و یا سرکوب، اقدام به متقاعد ساختن گروههایی از مردم ورزیده و آنها را به میل خویش با خود همراه میسازد.
از جمله ارگانهای در نظر گرفته شده برای مقابله با تهدیدهای نرم بسیج است. بسیج ارگانی حکومتی است که اخیراً ساختار تشکیلاتی آن دچار تغییراتی شده تا برای مقابله با تهدیدهای نرم، آمادگی کافی داشته باشد.
در اقدامی پیشگیرانه در برابر گسترش تهدیدات نرم درسطح جامعه و به منظور برخورد با آنها، حلقههای صالحین بسیج، پیروی از ولایت فقیه و رویکرد سیاسیاش را تبلیغ میکنند.
بخش وسیعی از نیروهای بسیج به کار فرهنگی و رسانهای و نشر مشغول هستند. صدها وبلاگ و وب سایت به شیوههای محسوس و یا غیرمحسوس از نظام دفاع میکنند. هزاران کاربر اینترنتی وابسته به بسیج و یا دیگر ارگانهای امنیتی نظام نظیر پلیس فتا به شکل روزانه فضای اینترنت را میپایند. در عرصهی رویارویی نرم، سربازان مجازی نظام وب سایتها و یا صفحاتی حامل عناوینی مشابه عناوین تهدیدات نرم نظیر \"من با شوری آب اهواز مخالفم\" و یا عناوین دیگر بر روی فیسبوک ایجاد کردهاند. آنها با جلب هزاران کاربر در صفحات خود، از جمله آسیمیله شدگان و محافظهکاران و آن دسته از مخالفان نظام که با گروه تهدیدکننده نظام مخالف هستند، سعی دارند تا صفحاتی موازی و رقیب برای صفحات و یا وب سایتهای مخالفان نظام ایجاد کنند. سربازان نظام در دنیای مجازی به مخالفان نظام میتازند و با اتهامات اخلاقی و یا انتشار عکسهای خصوصیشان، آنها را زیر فشار قرار میدهند.
خاکستریهای نظام که به اعتراف رهبر سابق آنها محمدخاتمی قدرت تبدیل معاندان به مخالفان و مخالفان به همراهان را از افتخارات خود میدانند بارها نظام را از ورطهی تهدیدهای نرم مردمی نجات دادهاند. با این کار ضدیت بنیادی میان خواستههای مردمی \"تهدیدات نرم\" و هستهی اصلی نظام ولایت فقیه، از تضاد به اختلاف و تنوع کاهانده میشود. مخالفان نظام در داخل و خارج به دستههای مختلف طرفداران اصلاح نظام، طرفداران تغییر نظام، طرفداران تغییر سیستم حکومتی از مرکزی به غیرمرکزی و یا سازمانهای استقلالطلب مجزا میشوند.
تراکم پژوهشهای علمی به نظام قدرت داده است تا برای مقابله با تهدیدات نرم و نیمه سخت متدهای نوین را به کارگیرد و مسخ هویتی این تهدیدها را هدف خود سازد و تهدید را به فرصت تبدیل کند.
فعالان عرب اهوازی تجربه روبهرو شدن با طرحهای نظام برای مسخ هویت تنها تشکل سیاسی عرب \"لجنه الوفاق\" در دورهی اصلاحات را از یاد نبردهاند.
فعالان سیاسی و فرهنگی عرصهی ملی چالشهای سختی را پیش روی خود دارند. شیوههای برقراری امنیت نرم شیوههایی کاملاً نامحسوس هستند که در مقابله با آنها باید کاملاً هوشیار بود.
در مقابل پدافند نرم جمهوری اسلامی، نیروها و سازمانهای مخالف نظام با رویکردها متنوع با توجه به دسترسی به جریان گردش آزاد اطلاعات در جهان آزاد تا به حال توانستهاند به خوبی در مقابل ترفندهای نرم نظام حاکم ایستادگی کرده و بارها در جبهههای مختلف، جمهوری اسلامی را شکست دهند.
به نظر میرسد در آینده شاهد تنوع بیشتری در زمینهی جنگ نرم بین دولت جمهوری اسلامی و مخالفان آن خواهیم بود.
از سوی دیگر عملکرد سیاه جمهوری اسلامی در طول عمر حکومت خود راه را برای فعالان ضد نظام در سازمانهای مختلف بینالمللی باز کرده که این موضوع میتواند دیپلماسی جمهوری اسلامی را به چالش بکشد.
گسترش فناآوریها ارتباطات و رواج اینترنت در کشورهای جهان سوم با تسهیل ارتباط مردم در این کشورها با جهان غرب، مفاهیم \"امنیتی\" را دستخوش تغییر کرده است. حاکمیت استبدادی و نقض گستردهی حقوق اولیهی انسانها در ایران همزمان با گسترش ارتباطات، تهدیدات متنوعی را متوجه دولت مرکزی ایران ساخته است. این گونه تهدیدات ازگرایشها و افکار و یا رویکرد مردم داخل کشور نشأت میگیرد. تهدیدهایی که حد و مرز نمیشناسند و با وجود تأثیرپذیری از خارج، ریشه در مشکلات داخلی و زندگی روزمره دارد، به \"تهدید نرم\" معروف شدهاند.
در این میان بحران زیست محیطی را می توان یک تهدید نرم تلقی کرد. بالا رفتن سطح آگاهی مردم از اهمیت محیط زیست در کشورهای پیشرفته و تخریب محیط زیست در اثر سیاستهای دولت مرکزی ایران، به عنوان مثال در اهواز و آذربایجان، سبب بروز نوعی نارضایتی نزد عامهی مردم در این اقالیم شده است. خشک شدن رودخانهی کارون و دریاچهی ارومیه، خشک شدن هور العظیم \"تالاب العظیم\" و هور الفلاحیه، شور شدن آب رودخانههای اقلیم احواز، کاهش حاصلخیزی زمینهای کشاورزی در اثر شوری آب در اقلیم اهواز، تخریب شدن محیط زیست است که به طور مستقیم زندگی گروههای مختلف جامعهی عرب اهواز و دیگر ملل را تحت تأثیر قرار داده است. اعتراضات گستردهی مردم آبادان علیه شوری آب و اعتراضات ترکهای آذربایجان علیه خشکاندن دریاچهی ارومیه از این قبیل است.
نارضایتیهای کارگران از وضعیت معیشتیشان و یا از شرایط سخت کاری، از دیگر تهدیدهای نرم برای نظام است. اعتصابهای متعدد کارگران فصلی طرحهای توسعهی نیشکر در اقلیم اهواز و کارگران شرکتهای صنعتی در حال ورشکستگی نظیر لولهسازی خوزستان، از این نوع تهدیدات نرم هستند که با گسترش ارتباطات تبدیل به خوراک خبری و در نهایت تأثیرپذیری سیاسی و کنش و واکنش میشوند.
مطرح شدن موضوع نژادپرستی برضد ملل عرب و ترک و رواج گفتمان ضدیت با نژادپرستی نیز نوعی تهدیدی نرم برای دولت مرکزی است. در ایران تحقیر و اهانت به عربها نوعی پرستیژ را برای گوینده با خود به همراه دارد. ترک ها موضوع داغ گفتمان رایج جوک و تمسخر هستند. گسترش گفتمان مبارزه بانژادپرستی سیاستهای مبتنی بر تحقیر برای محو فرهنگهای غیرفارس را متوقف میسازد و آگاهی ملی نزد ملل غیرفارس را چون تهدید نرمی متوجه دولت مرکزی میسازد.
اعتراضات مردمی علیه تبعیض در برخورداری از امکانات شغلی، معیشتی وتحصیلی و رفاهی می تواند خیل عظیم ناراضیان را علیه نظام متحد سازد. سیاستهای دولت مرکزی ایران در اقالیم حاشیهای مبتنی بر سپردن قدرت به مهاجران فارس و یا آسیمیلهشدگان و پیروان دولت مرکزی است. در اقلیم اهواز نظام حاکمیت محلی را به شکل مطلق به مافیای غیرعرب سپرده و ملت عرب اهواز را کاملاً به حاشیه رانده است.
حاکمیت استعماری سرسپردههای محلی در اقالیم حاشیهای، شهرها را به مرکز ثروتمند و مرفه و حاشیه فقیرنشین تقسیم کرده است. تنها در شهر اهواز بنا به آمارهای رسمی نظام در حدود نیم میلیون عرب در حاشیه فقر و بدبختی روزگار میگذرانند. بحران حاشیهنشینی یکی از تهدیدهای نرم و مهم علیه امنیت ملی ایران است.
گسترش تسنن در میان جوانان عرب اهوازی یکی دیگر از تهدیدات نرم علیه امنیت ملی است. گرایش جوانان عرب به مذهب تسنن که غالباً ریشهای سیاسی دارد و واکنشی است نسبت به سیاستهای دولت مرکزی ایران علیه ملت عرب اهواز است، از آن جهت که میتواند به تشکیل گروهی بزرگ که در همه چیز از جمله مذهب با جمهوری اسلامی مخالف هستند تهدید کنندهی امنیت ملی محسوب میشود. دولت مرکزی ایران فعالیت مذهبی سنی در اهواز را اقدامی سیاسی و استقلالطلبانه میداند و آن را تهدیدی جدی برای خود میداند.
تهدیدات نرم، اقدامی توأم با خشونت نیست. همان خواستههای مردم است در چارچوب قانون اساسی و یا حقوق اولیهی هر انسان. جمهوری اسلامی در سرکوب خشن این تهدیدها کوتاهی نکرده است و صدها فعال فرهنگی و سیاسی و کارگری را در اهواز و یا دیگر نقاط کشور اعدام کرده است اما سرکوب سخت این نوع تهدیدها هزینهبردار است. این امر نظام را به در پیش گرفتن متدی متفاوت در کنار متد خشن واداشته است.
در برخورد با تهدیدهای نرم، نظام پژوهشها و مطالعات علمی در زمینهی شیوهی برقراری امنیت نرم انجام داده است. برخی مراکز علمی – امنیتی نظام به شکل مستمر در این زمینه در حال فعالیت هستند.
با زور و اسلحه میتوان در برابر تهدیدهای سخت\"مسلحانه\"دشمنان خارجی و یا گروههای مسلح داخلی ایستادگی کرد و امنیت را برقرار کرد، اما استفاده از خشونت برای سرکوب فعالیتهای مسالمت آمیز مردم، کارگر نیست. در شیوهی نرم برقراری امنیت، روش متقاعدسازی به جای زور استفاده میشود. نظام بدون پرداخت هزینهای برای ترغیب و یا سرکوب، اقدام به متقاعد ساختن گروههایی از مردم ورزیده و آنها را به میل خویش با خود همراه میسازد.
از جمله ارگانهای در نظر گرفته شده برای مقابله با تهدیدهای نرم بسیج است. بسیج ارگانی حکومتی است که اخیراً ساختار تشکیلاتی آن دچار تغییراتی شده تا برای مقابله با تهدیدهای نرم، آمادگی کافی داشته باشد.
در اقدامی پیشگیرانه در برابر گسترش تهدیدات نرم درسطح جامعه و به منظور برخورد با آنها، حلقههای صالحین بسیج، پیروی از ولایت فقیه و رویکرد سیاسیاش را تبلیغ میکنند.
بخش وسیعی از نیروهای بسیج به کار فرهنگی و رسانهای و نشر مشغول هستند. صدها وبلاگ و وب سایت به شیوههای محسوس و یا غیرمحسوس از نظام دفاع میکنند. هزاران کاربر اینترنتی وابسته به بسیج و یا دیگر ارگانهای امنیتی نظام نظیر پلیس فتا به شکل روزانه فضای اینترنت را میپایند. در عرصهی رویارویی نرم، سربازان مجازی نظام وب سایتها و یا صفحاتی حامل عناوینی مشابه عناوین تهدیدات نرم نظیر \"من با شوری آب اهواز مخالفم\" و یا عناوین دیگر بر روی فیسبوک ایجاد کردهاند. آنها با جلب هزاران کاربر در صفحات خود، از جمله آسیمیله شدگان و محافظهکاران و آن دسته از مخالفان نظام که با گروه تهدیدکننده نظام مخالف هستند، سعی دارند تا صفحاتی موازی و رقیب برای صفحات و یا وب سایتهای مخالفان نظام ایجاد کنند. سربازان نظام در دنیای مجازی به مخالفان نظام میتازند و با اتهامات اخلاقی و یا انتشار عکسهای خصوصیشان، آنها را زیر فشار قرار میدهند.
خاکستریهای نظام که به اعتراف رهبر سابق آنها محمدخاتمی قدرت تبدیل معاندان به مخالفان و مخالفان به همراهان را از افتخارات خود میدانند بارها نظام را از ورطهی تهدیدهای نرم مردمی نجات دادهاند. با این کار ضدیت بنیادی میان خواستههای مردمی \"تهدیدات نرم\" و هستهی اصلی نظام ولایت فقیه، از تضاد به اختلاف و تنوع کاهانده میشود. مخالفان نظام در داخل و خارج به دستههای مختلف طرفداران اصلاح نظام، طرفداران تغییر نظام، طرفداران تغییر سیستم حکومتی از مرکزی به غیرمرکزی و یا سازمانهای استقلالطلب مجزا میشوند.
تراکم پژوهشهای علمی به نظام قدرت داده است تا برای مقابله با تهدیدات نرم و نیمه سخت متدهای نوین را به کارگیرد و مسخ هویتی این تهدیدها را هدف خود سازد و تهدید را به فرصت تبدیل کند.
فعالان عرب اهوازی تجربه روبهرو شدن با طرحهای نظام برای مسخ هویت تنها تشکل سیاسی عرب \"لجنه الوفاق\" در دورهی اصلاحات را از یاد نبردهاند.
فعالان سیاسی و فرهنگی عرصهی ملی چالشهای سختی را پیش روی خود دارند. شیوههای برقراری امنیت نرم شیوههایی کاملاً نامحسوس هستند که در مقابله با آنها باید کاملاً هوشیار بود.
در مقابل پدافند نرم جمهوری اسلامی، نیروها و سازمانهای مخالف نظام با رویکردها متنوع با توجه به دسترسی به جریان گردش آزاد اطلاعات در جهان آزاد تا به حال توانستهاند به خوبی در مقابل ترفندهای نرم نظام حاکم ایستادگی کرده و بارها در جبهههای مختلف، جمهوری اسلامی را شکست دهند.
به نظر میرسد در آینده شاهد تنوع بیشتری در زمینهی جنگ نرم بین دولت جمهوری اسلامی و مخالفان آن خواهیم بود.
از سوی دیگر عملکرد سیاه جمهوری اسلامی در طول عمر حکومت خود راه را برای فعالان ضد نظام در سازمانهای مختلف بینالمللی باز کرده که این موضوع میتواند دیپلماسی جمهوری اسلامی را به چالش بکشد.