کوردها خود را براى سرنگونى رژیم جمهورى اسلامى ایران آمادە مى‌کنند

17:03 - 18 شهریور 1391
Unknown Author
بر کسى پوشیدە نیست که فروپاشى رژیم صدام حسین در عراق در سال ١٩٩٠ از ناحیەی کوردستان شروع شد که در نهایت در سال ٢٠٠٣ با حملهی نظامى آمریکا منجر بە سرنگونى تمام عیار آن در کلیت عراق گردید. اکنون اقتدار و حاکمیت رژیم دیکتاتورى بشار اسد هم در سوریە از کانال کوردستان شروع شدە و قسمت اعظم مناطق و شهرهاى کوردنشین در سوریە از وجود حکومت اسد آزاد شدەاند. تحلیلگران کورد و غیر کورد کە در امور خاورمیانە صاحبنظر هستند بر این اعتقادند کە سرنگونى رژیم اسد در سوریە امرى است حتمى و اجتناب ناپذیر.

پیشبینى رهبران سیاسى کورد در ایران هم این است کە نقطەی فروپاشى جمهورى اسلامى همانند عراق و سوریە از ناحیەی کوردستان ایران آغاز گردد زیرا کوردستان هم بە لحاظ سیاسى و هم از نظر جغرافیایی قابلیت و آمادەگى آن را دارد که پیش از سایر بخشهاى ایران از حاکمیت جمهورى اسلامى پاک و با رژیم دینى ایران براى همیشە تسویە حساب نهایی نمایند.

رژیم جمهورى اسلامى و کوردها در ٣٢ سال گذشتە همانند آب و نفت بودەاند و هیچوقت با هم ادغام نشدند نه رژیم توانست همانند سایر نقاط ایران در کوردستان حاکمیت خود را مستقر کند و نە کوردها هم نظام دینى را تقبل کردند. حاکمیت جمهورى اسلامى در کوردستان همیشە مورد مناقشە و از سوى کوردها بە چالش کشیدە شدە است. حکومت جمهورى اسلامى از بدو تأسیسش ماهیت \"ضد کورد\"ى داشت نظام دینى ایران هنوز پا نگرفتە بود که شهر سنندج را به خاک و خون کشید و متعاقب آن خمینى طى فتواى دینى-سیاسى در تابستان ١٩٧٩ بر علیە ملت کورد فرمان جهاد صادر کرد و \"صادق خلخالى\" را بە کوردستان گسیل داشت تا مأمور کشتار فرزندان خلق کورد شود. اعدام دستە جمعى ٥٩ دانش آموز و جوان مهابادى در سال ١٩٨٣ فقط با یهودىکُشى هیتلر در آلمان قابل قیاس است. جمهورى اسلامى ایران با ترور رهبران تاریخى کورد (دکتر قاسملو و دکتر شرفکندى) مرتکب جنایت فراموش نشدنى در قبال ملت کورد شد.
طبق آمارهاى غیرە رسمى کە از سوى کوردها منتشر مىشود در حیات ٣٣ سالەی رژیم دینى بیش از ٥٠ هزار کورد یا در زندانها و یا در میدانهاى نبرد با رژیم اسلامى در کوردستان جان باختەاند، بە مفهوم دیگر در ٣٢ سال گذشتە حیات حکومت مُلاها بطور متوسط روزانە حدلاقل ٥ نفر کورد قربانى حاکمیت جابرانە و ضحاکگونە رژیم دینى شدەاند. میلیتاریزە و امنیتى کردن کوردستان سیاست رسمى رژیم دینى ایران در ٣٢ سال گذشتە بودەاست.
رژیم جمهورى اسلامى بخشا در کوردستان خصوصیات و نقش یک رژیم اشغالگر را بازى کردەاست. مبارزە براى بیرون راندن رژیم در کورستان با متُدهای متفاوت از سوى کوردها بطور مدوام و مستمر در جریان بودە، آنطور کە خود کوردها مىگویند \"کورستان همیشە سنگر آزادى ایران بودەاست\".

بطور خلاصە باید گفت کە کارنامەی رژیم جمهورى اسلامى ایران در کوردستان بە مراتب از آن سیاهتر و قطورتر است کە بتوان آن را بخشید یا فراموش کرد و در یک کلمه کوردها رژیم دینى ایران را سزاوار مردم ایران ندانستە و نمىداند.
اینک شمارش معکوس حاکمیت رژیم دینى ایران شروع شدە و سرنگونیش اجتناب ناپذیر است.
چگونگى سرنگونى رژیم مى تواند بە ٣ مدل انجام گیرد.
مدل یوگسلاوى: تجزیەی نقشەی گربە شکل ایران بە چند جزء (مدل نامطلوب)
مدل لیبى: سرنگونى و فروپاشى رژیم جمهورى اسلامى ایران با تمام فلسفەهاش بدون تجزیەی جغرافیایی ایران (مدل سوپرلاتیو)
مدل مصر: اصلاحات ساختارى و بنیادى  سیاسى و حقوقى بدون سرنگونى نظام جمهورى اسلامى (مدل ممکن اما غیرە ایدەآل)

اگر چە در شرایط کنونى نمىتوان با تحکم یکى از این مدلها را برجستە کرد، اما با تحکم تمام مىتوان گفت کە نقطە پایان دیکتاتورى بشار اسد در سوریە، سر آغاز سرنگونى رژیم جمهورى اسلامى در ایران خواهد بود.

گزینەی نظامى براى ساقط کردن رژیم جمهورى اسلامى با مساعدت یا بدون مساعدت نیروهاى خارجى یکى از راهکارهاى است کە هر از چند گاهى در محافل بینالمللى مطرح مىشود و شمارى از تحلیلگران سیاسى ایرانى چە در صف اپوزیسیون و یا وابستە بە رژیم، آن را هم مردود نمىدانند. کوردستان از نظر تاریخى و هم از دید ژئوپولتیک براى عملیات نظامى منطقەاى است سوقالجیشى کە مىتواند میزبان و مُبتکر این گزینە باشد.

سرنگونى رژیمهاى صدام حسین و بشار اسد از ناحیەی کوردستان، امتیازات ویژەاى را براى ملت کورد ببار و به دنبال داشت. جمعیت کورد در عراق چیزى در حدود %٢٠ کل جمعیت کشور عراق را تشکیل مىدهد، اما سهم کوردها در حکومت مرکزى از %٣٠ هم متجاوز است علاوە بر آن کوردستان در عراق \"حکومت انحصار بفرد\" خود را دارد کە از اقتدار و ثبات نسبتا خوبى هم برخوردار است. فروپاشى رژیم اسد از کانال غرب کوردستان، کوردهاى فراموش شدە این دیار را بە یک فاکتور مهم مبدل نمودە کە بطور یقین در معادلات فرداى سوریە نقش ایفا خواهند کرد و اکنون هم در حال تمرین خودموختارى بدون حاکمیت رژیم بعث اسد در این بخش از کوردستان هستند.

مجموع شرایط فوق بە انضمام فاکتورهاى دیگر رهبرى سیاسیى کورد در ایران را بە این استنتاج رساندە که قبل از اینکە هر رخداد جدى بە وقوع بپیوندد باید در فکر مهار و نهایت استفادە از آن شرایط بود.

در راستاى همین تحلیل است کە در تاریخ ٢١ آوگوست ٢٠١٢ توافقنامەاى مهم، تاریخى و استراتژیک فىمابین \"حزب دمکرات کردستان ایران\" و \"حزب کومەلەی انقلابى زحمتکشان کردستان ایران\" منعقد گردید. دو حزب عمدە و شناختە شدەی کوردها در ایران با هم متحد شدند تا مشترکا ابتکار عمل را براى مهار و کنترل رخدادهاى سیاسى آتى در دست بگیرند.

اتحاد دمکرات ـ کومەلە یک ضرورت تاریخى بود بە همین دلیل از سوى جامعەی کوردستان بە ویژە نخبگان آن مورد استقبال قرار گرفت. توافقنامەی حزب دمکرات و حزب کومەلە یک اتحاد استراتیژیک است زیرا تنها مبارزە بر علیە جمهورى اسلامى ایران را نشانە نمىرود، بلکە مفاد آن نظام سیاسى براى آیندەی ایران را که همانا یک نظام فیدرالیزم بر اساس تأمین حقوق ملى( قومى ) در حوزەی جغرافیایی ملیتهاى ایران باشد، تعریف مىکند.

 حزب دمکرات و حزب کومەلە قبلا هم در اتحادى دیگرى کنگرەی ملیتهاى ایران را پایەگذارى کردە بودند و اکنون به عنوان ستون فقرات این کنگرە، نقش بازى مىکنند. اتحاد و توافقنامە دمکرات ـ کومەلە بە هر دلیلى امضاء شدە باشد  نباید درایت، ژرف بینى و فرهیختگى امضاء کنندەگان آن را از نظر دور داشت.

سکوت یا بخشا مخالفت اپوزیسیون رژیم  جمهورى اسلامى بە ویژە در اروپا و آمریکا در قبال توافقنامەی حزب دمکرات و حزب کومەلە نمایانگر عدم درک درست آنها از اوضاع جارى و همچنین نشانەی عدم مسئولیتپذیرى در تقابل با جنبش ملیتهاى ایران است. نیرو و جریانهاى سیاسى اپوزیسیون ایرانى اعم از چپ یا راست در گذشتە هم بە کرات نشان دادەاند که تمایلى بە شنیدن مسایل ملى( قومى ) ندارند.

اپوزسیون جمهورى اسلامى ایران کە دغدغەی فرداى ایران را دارد، منطقىتر آن بود بە جاى انفعال و بىتفاوتى یا مخالفت، از اتحاد و هم پیمانى حزب دمکرات کردستان ایران و حزب کومەلەی انقلابى زحمتکشان کردستان ایران حمایت مىکردند و آن را سرمشق و منشاء دیسکورس اتحاد فراگیرتر قرار مىدادند.


ع ـ شریف زادە ـ ٧ى سیپتامبر ٢٠١٢ ـ آلمان