کوبانی سنگر آزادیخواهی و پایان ارتجاع مذهبی

13:12 - 5 مهر 1393
Unknown Author
لقمان فاروقی

دلایل ورود آمریکا بە منطقە:

در مدت زمانی کە شاهد ظهور نیروهای اسلامی(داعش) در حیطە کشورهای اسلام زدە بودیم، دیدیم کە کاملا برنامە‌ریزی شدە همە مقاصد خود را مرحلە بە مرحلە طی کردند و با استفادە از فشار و ارعاب و همچنین با پشتیبانی قدرت‌های منطقە و علل‌الخصوص ابرقدرت جهان یعنی آمریکای جنایتکار و متحدانش توانستند جا پای برای خود باز کنند و پروسە اشغالگری و همچنین آشوب در منطقە و جهان را بە خوبی پیش ببرند.

هدف از تشکیل این گروە را باید از قدرت‌های منطقە و جهانی جویا شد، ناامنی و آشوب یکی از ابزار واقعی قدرتهای مستبد می‌باشد تا مقاصد شوم و ضد انسانی خود را از این طریق بە مرحلە عمل برسانند. آمریکا در سال ٢٠٠١ از ترفندی جدید برای حضور در منطقە استفادە کرد و کاملا برنامەریزی شدە، برج‌های پوسیدە خود را توسط اسلامگرایان تندرو تربیت شدە دست خود مورد حملە قرار داد و دلیل کافی و معقول را برای حضور در شرق اوسط و مناطق غنی از منابع زیرزمینی را فراهم کرد.

بعد از فروپاشی نظام شوروی این قدرت بزرگ منطقە، آمریکا از تمامی ترفندها بهرە جست تا با حضور خود بە معنای واقعی آلترناتیو بعد از فروپاشی باشد و با سیر جامعەهای نوپا بە سوی سرمایەداری جامعە جهانی را بە زیر سلطە تام خود در بیاورد.

نە هدف افغانستان بود و نە مقصد بە آنجا خاتمە می‌یافت، حملە و لشکرکشی بە نام دفاع از مردم در برابر نیروهای تندرو طالبان بهانە حضور در منطقە را فراهم کردند و با نیروی فشار، بیشتر قدرتهای منطقە را نیز با طرح خود همراە کردند و آنها را با وعدەهای توخالی در مسیر اهداف ننگین خود بسیج کردند، بمانند اسلامیون کە مردم بی‌گناە را بە دنیای افسانەای بعد از مرگ دلخوش می‌کنند.

سفرە طمع آمریکا کە سالیان طولانی بود کە آنرا در سر پروراندە بود بر بستر کشورها ظلم دیدە پهن شد و بە برکت فکریت ضدبشری اسلام توانستند کە در منطقە سکنا بگزینند.

بعد از لشکرکشی آمریکا بە افغانستان کە اکنون بیشتر از ١٣ سال می‌باشد نە تنها نیروهای طالبان را سرنگون نکردند بلکە روز بە روز بر تعداد نیروهای افراط گرای اسلامی افزودند و آنها را بیشتر و بیشتر بر جان و مال مردم حاکم کردند.

معادلات سیاسی و اقتصادی آمریکا در منطقە بسیار پیچیدە و سرسام‌آور است و هنوزم کە هنوزە هیچ کس نمی‌داند کە متحدان آمریکا کدامین کشورها هستند و مخالفین آنها کدامین؟

بعد از قتل و عام‌های بسیار زیادی در افغانستان کە صد البتە فقط مردم بی‌گناە بودند، بە ناگاە حملە بە عراق را در سر پروراندند و برای رسیدن بە قدرت در آنجا از نیروهای ملی و قومی آن کشور بە عنوان ابزار واقعی قدرت‌یابی استفادە کردند و اولین ملت کە آنها در سر پروراندند کوردها بودند و حاصل همە مبارزات چندین سالە آنها را بە یکبارە بە فنا بردند و ثمرە آنرا در مسیر رسیدن بە افکار پست و پلید خود بکار بردند.

بعد از آزادی کوردها در عراق( ١٩٩٠) از زیر یوغ استبداد رژیم صدام حسین، کرکوک کە یکی از شهرهای کلیدی و سرنوشت‌ساز کوردها بود و کاملا در اختیار کوردها قرار داشت و امنیت کامل در آن برقرار بود، بعد از یورش آمریکا بە عراق در سال (٢٠٠٣) این قلب تپیدە کردستان را نیز از کار انداختند و خیلی راحت کرکوک را بە مبدأ اغتشاش و آشوب در عراق تبدیل کردند و دوبارە کرکوک را از کوردها گرفتند و آرزوی هزار سالە کوردها را بە رویایی دست نیافتنی تبدیل کردند.

بعد از غصب کل عراق توسط آمریکا و انتصابات خود در حکومت جدید و قرار دادن یک رئیس جمهور کارتونی کورد در رأس آن جهت چاپیدن ثروت و سامان عراق، حمام خون براە انداختند و با استفادە از نیروهای تندرو اسلامی بە صغیر و کبیر رحم نکردند و انفجار و قتل و عام دستە جمعی بە یک چیز عادی در عراق تبدیل شد. آمریکا صدام حسین را از بین برد اما آلترناتیوهای بسیار بدتر و خطرناک‌تری را برای مردم بە ارمغان داشت و با بە قدرت رساندن شیعەیان عراق جنگ ویرانگر مذاهب را بر پهنای آن کشور گسترد و این جنگ را کم‌کم در کل آن منطقە بە جنگ مذاهب تبدیل کرد.

کردستان کە یک زمان مسیر اصلی حملە آمریکا بە عراق بود، امروز تبدیل بە قتلگاە و سرزمین اشباح شدە است، بر هر کوی و برزنی بوی خون کوردها بە مشام میرسد، هیچ فریادرسی ندارند و کشتار کوردها در رأس برنامەهای آمریکای جنایتکار قرار گرفتە است.

امروزە هم می‌بینیم کە آمریکا بسیار هوشیارانە تعدادی را بە نام مدافعان نیروی اسلامی داعش در اروپا تحریک می‌کند تا با پرچم سیاهگون و سیاە بخت خود بە خیابان‌ها بیاییند و بە این طریق ترس و وحشت را در میان مردم حاکم کنند کە البتە آمریکا اینکار را می‌کند تا جبهە بزرگی بر علیە داعش درست کند و زمانی کە تاریخ مصرف آنها بە سر رسید خیلی راحت آنها را از بین ببرد.

عجبا آمریکا می‌تواند حکومت یک کشور را ساقط کند اما نمی‌توانند در برابر یک نیروی افراطی بایستد!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تاریخچە کردستان ورد زبان عام و خاص بودە و هست، کوشندەترین ملت دنیا کوردها بودەاند، از تمامی مکانیزم‌های موجود برای رهایی از ستم ملی استفادە کردەاند اما متاسفانە کماکان در نقطە صفر قرار دارند و روز بە روز بر ملامت‌های این ملت زجر دیدە افزودە می‌شود.

باید بە دقت تاریخ مبارزاتی خود را مرور کنیم و شکاف‌های موجود را از بین ببریم تا بتوانیم بە هدف واقعی کە همانا رفع ستم ملی می‌باشد برسیم.

یکی از شکاف‌های عمیق موجود در تاریخ مبارزاتی کوردها باورمند نبودن بە قدرت مردم و نیروی انسانی خود می‌باشد، اگر خوب بە تاریخ مبارزاتی کوردها نگاە کنیم همە تشکلات و احزاب کوردی کە جهت مقابلە با استبداد بە وجود آمدەاند در بحرەای از تاریخ بوجود آمدەاند کە نیاز واقعی بودە است، در قدمهای اول همگام و همراە با مردم خود بودەاند اما بە مرور زمان مسیر مبارزاتی آنها توسط قدرتهای منطقە و همچنین قدرتهای جهانی بە بیراە کشاندە شدەاند و دستخوش تغییراتی بودەاند.

در کردستان ایران مبارزات در بطن جامعە بە اوج میرسد و بە ناگاە روس‌ها بە اندرون جنبش کوردها نفوذ می‌کنند و همە دستاوردها این ملت ظلم دیدە را با معاملە چند بشکە نفت و چند امتیاز دیگر از طرف رژیم شاهنشاهی ایران بە فنا می‌برند و در این میان ضرر جانی و قتل و عام و کشتار کوردها را هدیە می‌دهند.

در کردستان ترکیە در زمان آتاتورک چند موقعیت تاریخی برای رهایی کوردها بە وجود میاید اما دین اسلام بە نام برادری و برابری در این میدان بر رفع ستم ملی جامەای سیاە می‌پوشاند و کوردها را خیلی راحت فریب می‌دهند و از حق واقعی خود ساقط می‌کنند و بعدها نیز همان دین آسیملاسیون را بە آنها هدیە کرد.

در کردستان عراق کە بیشتر مورد توجە بودە است، بە محض تشکیل یک حزب کوردی فورا قدرتهای جهانی و منطقە آنرا دستخوش تغییراتی می‌کنند و علل‌الخصوص دین بر بستر این حزب سایە می‌افکند و مقولە رفع ستم ملی ناخودآگاە بە بیراە کشاندە می‌شود.

امروزە هم می‌بینیم کە سردمداران حکومت کوردی در عراق با رهنمودها و دستورالعمل‌های حکومتهای منطقە، در میدان وجود دارند و همە تحولات کوردستان باید بە دلخواە آنها و زیر نظر و ذرە‌بین آنها باشد و سرپیچی کردن از دستورالعمل‌های دولت‌های غاصب کوردستان امری نابخشودنی می‌باشد و اینهم در واقع بە معنای حذف قدرت سردمداران حکومت کوردی می‌باشد.

با توجە بە توضیحات بالا، دو فاکت بسیار مهم در نرسیدن کوردها بە حق تعیین سرنوشت خود وجود دارد:
الف: وابستە بودن بە ابرقدرتهای جهانی و منطقە و باورمند نبودن بە قدرت و نیروی مردم خویش
ب: دین و مذاهب وابستە بە آن
این دو مقولە بسیار مهم هستند و تا زمانی کە ما بە مردم خود باور نداشتە باشیم و فقط در فکر حفظ قدرت خویش باشیم و برای حفظ آن از هر کس و نا کسی تمنا بکنیم، وضع بر همین منوال خواهد بود.

دین اصلی‌ترین موضوع می‌باشد و در طول تاریخ مبارزاتی کوردها همیشە فاکت اصلی در سرکوب و فریب کوردها بودە است و ترفندهای مذهبی دامن این ملت ظلم دیدە را تا بە امروز گرفتە و آنها را بە قعرو قهقرای جامعە جهانی بردە است.

خون مردم کورد تاکنون همە بر اساس آیات قرآنی ریختە شدە است و بااستناد بر همان آیات ریختن خون کوردها را مباح می‌دانند. امروز دیگر مردم کورد باید بدانند کە اسلام دین کشت و کشتار و جنایات می‌باشد و بزرگترین لطمە را بر پیکر سرزمین کردستان وارد کردە است و باید بدانند کە سهم ملت کورد از اسلام همانا انفال و شیمیایی‌باران و گردن زدن و تجاوز بودە است، امروز دیگر کوردها باید بدانند کە بزرگترین دشمن آنها همانا دین اسلام بودە است و باید افکار اسلامی و قرآن را سوار بر نیروهای داعش بە مبدأ کە همانا عربستان می‌باشد روانە کنند و برای همیشە کردستان را از این ویروس ویرانگر پاک کنند.

راهکار:

برای دست یافتن بە جامعەای آزاد و برای بە رسمیت شناختن حق تعیین سرنوشت، باید بە مردم خود باورمند بود و جامعە کردستان را در جبهە مقابل با ارتجاع قرار داد، باید از هر نوع تفکر انسان ستیز دوری جست و امر دخالت در امور کردستان را باید از همە قدرتهای جهانی و علل‌الخصوص دیکتاتورهای منطقە غصب کرد.

مردم را در دخالت در امور جامعە دخیل کرد و روحیە انسانمداری و انسان دوستی در کردستان را بە امری جهانشمول تبدیل کرد. خود را ارباب مردم بە حساب نیاوریم و امر خدمتگزاری بە مردم را جایگزین کنیم.

می‌خواهم بر این نکتە پافشاری کنم کە بهترین گزینە برای رسیدن بە آزادی و جامعەای بدور از توحش این است کە اتحاد ملی کردستان را در رأس برنامەهای خود قرار بدهیم، پس از سالیان طولانی مبارزە بر علیە دیکتاتورها، هنوزم اتحاد ملی در بین کوردها بە وجود نیامدە است، کە صد البتە این گناە را باید احزاب کورد بر گردن بگیرند، کە پس از این هم جانفشانی و استقامت در برابر دیکتاتورمنشان بە دلیل تک‌تازی در این عرصە هیچگونە قدمی برنداشتەاند و بیشتر بر این نکتە تأکید کردەاند کە هر قسمت کردستان باید برای خودش مبارزە بکند و در بخش‌های دیگر نیاید دخالت بکنند.

با توجە بە افکار گوناگون و همچنین روش‌های مبارزاتی مختلف می‌توان متود مبارزاتی خود را بر طبق افکار حزبی خود تعریف کنند، اما در مورد رفع ستم ملی کە هر حزبی با هر فکریتی یک بخش از موضوعات و مباحثات آن می‌باشد می‌توانند در این زمینە در اتخاذ و پیشبرد اتحاد ملی نقش مثبت ایفا کنند.

در پایان می‌خواهم این نکتە را بیان کنم کە، نیروهای داعش با پشتیبانی قدرت‌های منطقە و همچنین با الهام گرفتن از اربابشان آمریکای جنایتکار پس از جنایات فراوان در شنگال، اکنون در نزدیکی کوبانی هستند و در فکر تعرض بر این سرزمین مقدس هستند، می‌خواهم بر این نکتە تأکید کنم کە شکست کوبانی بە معنای واقعی یعنی شکست کوردها در برابر جامعە اسلام و همچنین شکست پروسە استقلال کردستان می‌باشد، بر این باورم کە با سرکوب نیروهای داعش توسط مردم مبارز کوبانی این سنگر استقامت و مقاومت بە معنای استقلال کردستان و پایان ارتجاع مذهبی می‌باشد.

بپاخیزیم و ثمرە خونهای ریختە شدە را بە فنا ندهیم و با تمام قدرت و با اتحاد و همبستگی بە جبهە کوبانی کە همانا جبهە علیە ارتجاع می‌باشد بپیوندیم و برای همیشە کوبانی را بە سرزمین آزادیخواهان و سنگر ضداستبداد و ارتجاع تبدیل کنیم.

از احزاب و اپوزیسیون کوردی خواهانیم کە با دادن فراخوان همگانی در هر چهار بخش کردستان، جبهە مشترک مبارزاتی مردم را سازماندهی کنند و با اتحاد ملی کردستان، کوبانی را از توحش اسلامی و دست اندازی‌های ابر قدرتها نجات بدهند و پروسە رسیدن بە استقلال کردستان را بە مقصد برسانند.

زندە باد مردم دلاور کردستان

این نوشته صرفاً نظر نویسنده است و منعکس‌کننده نظر آژانس خبررسانی کُردپا نمی‌باشد.