کرمانشاه خط مقدم قلع و قمع تاریخ و فرهنگ کرد
15:46 - 15 اردیبهشت 1391
Unknown Author
حیدر احمدی
استان کرمانشاه با وسعتی به مساحت ۲۴ هزار کیلومتر مربع در غرب ایران و از نظر فرهنگی در شرقیترین منطقه در نقشهی فرهنگ و قومیت کردستان بزرگ است. به غیر از چند درصد از اهالی شهرستان سنقر کلیایی که آذری هستند مابقی اهالی استان به طور کامل کرد بوده و فرهنگ و زبان و رسومات و زبان ساکنین نشات گرفته از اصیل ترین بنیاد های تاریخ و فرهنگ کردی است.
تنوع آداب، رسومات و مذاهب و گونههای لهجهای که همگی زیرمجموعه زبان و فرهنگ کردی هستند این دیار را به سان مردم هندوستان مینمایاند که معجونی از عقاید آداب و باور های مختلف است. در این استان باستانی ترین آیین ها و مراسمات مذهبی و همچنین گویشهای زبانی وجود دارد که همگی دال بر بستر عمیقی از اصل هویت ملتی است که هم اکنون در اثر غارت و چپاولهای بی روانه فقط آوار و خرابههای آن باقیست.
نوع برخورد و حاکمیت کرسی نشینان تهران همواره آکنده از تعصبات قومی و خشک فکرهای کهنه اندیشانه بوده که دائماً از تنوع فرهنگی هراس داشته و آن را به مثابه تهدیدات بنا گوش خود تلقی میکنند . پس دائما نیز به فکر چاره بوده و مناسبترین راهکار را از موضع آنان چیزی جز آسیمیلاسیون همسان سازی فرهنگی نمیتواند باشد.
یک قرن پیش در زمان ناصرالدین شاه قاجار خانوادههایی از تهران و دیگر نقاط فارسنشین در مکان ها و محلات مرفهنشین شهر کرمانشاه جایگزین شدند تا به عنوان فرهنگ برتر نوع آداب زبان و فرهنگ خود را در برابر فرهنگ و زبان کردی بنمایاند و آن را در سایه قرار دهند.
اهالی آن خانوادههای مهمان تمامی مناصب و مشاغل یقه سفید و پرستیژدار را دارا بودند شیک میپوشیدند ، مجلل و پر کبکبه بودند، ماموریت اصلی آنان فقط مانورهای مانکی بود تا در کوچه و بازار محلات و ادارات نظرات مردم به حاشیه رانده شده را جلب نمایند.
مصادیق آن گستاخی آن روز تا به امروز ادامه داشته و با توجه به اقتضای روز اشکال تاکتیکی مناسب را به خود گرفته است. در حال حاضر در کرمانشاه کرد نشین زبان مجعول فارسی کرمانشاهی رایج است.
ترکیبی از دو زبان فارسی و کردی که به صورت بسیار مضحک و خندهآوری به طوری شناور بر دریایی از لغات و واژگان هر دو زبان این سو و آن سو میرود.
آیا شایسته است زبان مردم کرمانشاه که هویت و شناسنامه آیینها و تمدن زاگرسنشین بوده امروز چنان از ریشه بر کنده شود که خود آنان به گذشتهی خود پشتپا زنند و کردی صحبت کردن را ننگ آور بدانند. شمشیر بران قلع و قمع زبان و فرهنگ کردی شبکه استانی زاگرس است. کانال تلویزیونی زاگرس ویژهی استان کرمانشاه مرموزانهترین غرضها و کینه ورزیهای حاکمان کهنه اندیش در لگدمال کردن فرهنگ و زبان زاگرس نشینان به کار میبرند.
برنامههای این کانال که در برگیرندهی مضامین فرهنگی محلی خبری و مذهبی است به طور بسیار هدفمند ریشهی فرهنگ و زبان ساکنین را نشانه گرفته و آن را به سهره میگیرند. نزدیک به۸۰ درصد زبان گفتار این کانال در شبانه روز زبان فارسی میباشد. مهمانان برنامههای مختلف باید به زبان فارسی صحبت کنند، اخبار فارسی است و تمامی آیتمهای پر منزلت و پرستیژدار به زبان فارسی میباشد. در مقابل تمام برنامههای دلقک بازی خنده و مضحکه به زبان کردی و در پوشش لباس کردی نمایش داده میشود.
اکیپ مخصوص سوژه گرفتن از اهالی ساده دهات و قصبات شامل صدا بردار و فیلم بردار و یک مجری فارغ از اخلاق و ادب خبرنگاری به تولید برنامه میپردازند. برنامههای مذهبی این کانال شیعه محور بوده و عقاید و پیروان دیگر آیینها که دو سوم اهالی هستند را به کلی به باد فراموشی سپرده است.
آیین و مذهب مردم کرمانشاه از نظر عقیده و باور مذهبی چندین دسته کوچک و بزرگ هستند که مهمترین آنها شیعه، سنی و پیروان اهل حق هست. برخی دیگر از عقاید رایج میتوان به ارمنیها، کلیمیها، زرتشتیان و غیره اشاره کرد.
به غیر از شیعیان پیروان دیگر عقاید سخت تحت فشار بوده و به آنان به عنوان شهروندان دست دوم برخورد میگردد و به مراسمات آنان روی خوشی داده نمیشود.
در کتب درسی و آموزشی هیچ اشارهای حتی به موجود بودن آنان نمیشود.
در مورد استخدام، کاریابی کاملاً با ممانعت مواجه هستند و در پستهای کلیدی گمارده نمیشوند و به استخدام نیروهای نظامی و انتظامی در نمیآیند و اگر هم باشند آن هم درصد بسیار ناچیزی است که به طور سوری فقط جهت ماست مالی کردن قضیه صورت میگیرد.
وضعیت اقتصادی کرمانشاه با وجود پتانسیلهای مناسب طبیعی کشاورزی، تاریخی و گردشگری متاسفانه جز فقیر ترین و توسعه نیافته ترین استانهای کشور هست.
استان پنجم ایران از نظر بیکاری همواره رتبهی اول تا سوم را دارا است.
دولت کمترین بها برای بخش کاورزی قائل است. مکانهای تاریخی و گردشگری به دلیل نا امنی و شبه مزاحمتهای جوانان بیکار، سرد و بی مشتریات.
در خلا متولیان قدرتمند و فرهنگی و آموزشی سطح فرهنگ و دانش شهروندی بسیار رکود کرده است. جوانان اکثرا درس و مدرسه را رها کرده و دوران پر انرژی جوانی را صرف بی اخلاقی و اعتیاد میکنند و مردم رویای گنده محل شدن را در سر میپرورانند.
تجمع جوانان بیکار سر میادین و گذرگاههای اصلی به بهانهی شغلهای کاذب سیمای بسیار نا خوشایندی را به شهر بخشیده است. فروشندگیان دارو و کالاهای جنسی و کارت، پاسور که در گوشی به استقبال هر رهگذری میروند. کوپن فروشان، پرنده فروشان، بورس دارن گوشیهای دسته دوم موبایل، نان سنگگ فروشان، کودکان بادبادک فروش و آدامس فروش، نگهبانان باجگیر توالتهای عمومی ، گدایان معابر گذرگاهها همه و همه دل هر بینندهای را میآزارد. جالب اینکه به هنگام سفر رئیس جمهور و مقامای دولتی همین افراد دردمند و یاس آلودند که هر کدام با نامهای مکتوب حاوی دردها و رنجهای خود به استقبال مهمان میروند. نامههایی که در برگیرندهی درخواست کمکها، دردهای اجتماعی، بیقانونی، بیکاری، فساد اداری و قضایی و غیره که به بالاترین مسئول خود مینویسند.
این ملت دردمند و بیچاره به جای دادخواهی و نسخهی علاج بخش به رئیس خود باید به موضع گیریای بینالمللی و پاس دادن غرب و پنج به علاوهی یک گوش فرا دهند.
ملتی که در نازکترین سطوح سواد و دانش است باید معنای نپت کنوانسیون سانتریفیوژ از زبان مهمانش بفهمند.
این ها همگی مسائل و مشکلاتی که یک دفعه و یک جا بر سر مردم کرمانشاه ریخته شده است . تمامی این واقعیات تبعیض الود در مقایسه با سایر استان های مرکز نشین کاملا محسوس و عینی می باشد .
این واقعیت تلخ و دردآلود نتیجه کینه و غرض حاکمان کهنه اندیش است که از بزرگترین و پرجمعیتترین شهر کردنشین و پتانسیلهای انسانی آن واهمه دارند. با وجود تمامی سنگ اندازیها بر سر راه توسعه و پیشرفت کرمانشاه خوشبختانه باز نخبگانی در میادین است که در سطوح ملی و جهانی قد علم میکنند.
سه سال پیش در کنکور سراسری سال ۱۳۸۸ بود که جوان جوانرودی در رشته رتبه اول کشور را برای اولین بار در تاریخ آموزش عالی ایران کسب کرد که در آن مورد هم به دلیل همان نیات مغرضانه آن را مشکوک اعلام و دوباره امتحان کردند که خوشبختانه چارهای جز پذیرش واقعیت نداشتند. به هر حال بزرگترین شهر کردنشین ایران از هر نظر در وضعیت اورژانسی قرار دارد که رسیدگی عاجل و فوری مسئولین را میطلبد تا از هدر رفتن منابع و استعدادهای انسانی جلوگیری گردد. و این موج عظیم جوانان بکار سر از منجلاب اعتیاد، کارتون خوابی، پای تخت و بزهکاری در نیاورند.
استان کرمانشاه با وسعتی به مساحت ۲۴ هزار کیلومتر مربع در غرب ایران و از نظر فرهنگی در شرقیترین منطقه در نقشهی فرهنگ و قومیت کردستان بزرگ است. به غیر از چند درصد از اهالی شهرستان سنقر کلیایی که آذری هستند مابقی اهالی استان به طور کامل کرد بوده و فرهنگ و زبان و رسومات و زبان ساکنین نشات گرفته از اصیل ترین بنیاد های تاریخ و فرهنگ کردی است.
تنوع آداب، رسومات و مذاهب و گونههای لهجهای که همگی زیرمجموعه زبان و فرهنگ کردی هستند این دیار را به سان مردم هندوستان مینمایاند که معجونی از عقاید آداب و باور های مختلف است. در این استان باستانی ترین آیین ها و مراسمات مذهبی و همچنین گویشهای زبانی وجود دارد که همگی دال بر بستر عمیقی از اصل هویت ملتی است که هم اکنون در اثر غارت و چپاولهای بی روانه فقط آوار و خرابههای آن باقیست.
نوع برخورد و حاکمیت کرسی نشینان تهران همواره آکنده از تعصبات قومی و خشک فکرهای کهنه اندیشانه بوده که دائماً از تنوع فرهنگی هراس داشته و آن را به مثابه تهدیدات بنا گوش خود تلقی میکنند . پس دائما نیز به فکر چاره بوده و مناسبترین راهکار را از موضع آنان چیزی جز آسیمیلاسیون همسان سازی فرهنگی نمیتواند باشد.
یک قرن پیش در زمان ناصرالدین شاه قاجار خانوادههایی از تهران و دیگر نقاط فارسنشین در مکان ها و محلات مرفهنشین شهر کرمانشاه جایگزین شدند تا به عنوان فرهنگ برتر نوع آداب زبان و فرهنگ خود را در برابر فرهنگ و زبان کردی بنمایاند و آن را در سایه قرار دهند.
اهالی آن خانوادههای مهمان تمامی مناصب و مشاغل یقه سفید و پرستیژدار را دارا بودند شیک میپوشیدند ، مجلل و پر کبکبه بودند، ماموریت اصلی آنان فقط مانورهای مانکی بود تا در کوچه و بازار محلات و ادارات نظرات مردم به حاشیه رانده شده را جلب نمایند.
مصادیق آن گستاخی آن روز تا به امروز ادامه داشته و با توجه به اقتضای روز اشکال تاکتیکی مناسب را به خود گرفته است. در حال حاضر در کرمانشاه کرد نشین زبان مجعول فارسی کرمانشاهی رایج است.
ترکیبی از دو زبان فارسی و کردی که به صورت بسیار مضحک و خندهآوری به طوری شناور بر دریایی از لغات و واژگان هر دو زبان این سو و آن سو میرود.
آیا شایسته است زبان مردم کرمانشاه که هویت و شناسنامه آیینها و تمدن زاگرسنشین بوده امروز چنان از ریشه بر کنده شود که خود آنان به گذشتهی خود پشتپا زنند و کردی صحبت کردن را ننگ آور بدانند. شمشیر بران قلع و قمع زبان و فرهنگ کردی شبکه استانی زاگرس است. کانال تلویزیونی زاگرس ویژهی استان کرمانشاه مرموزانهترین غرضها و کینه ورزیهای حاکمان کهنه اندیش در لگدمال کردن فرهنگ و زبان زاگرس نشینان به کار میبرند.
برنامههای این کانال که در برگیرندهی مضامین فرهنگی محلی خبری و مذهبی است به طور بسیار هدفمند ریشهی فرهنگ و زبان ساکنین را نشانه گرفته و آن را به سهره میگیرند. نزدیک به۸۰ درصد زبان گفتار این کانال در شبانه روز زبان فارسی میباشد. مهمانان برنامههای مختلف باید به زبان فارسی صحبت کنند، اخبار فارسی است و تمامی آیتمهای پر منزلت و پرستیژدار به زبان فارسی میباشد. در مقابل تمام برنامههای دلقک بازی خنده و مضحکه به زبان کردی و در پوشش لباس کردی نمایش داده میشود.
اکیپ مخصوص سوژه گرفتن از اهالی ساده دهات و قصبات شامل صدا بردار و فیلم بردار و یک مجری فارغ از اخلاق و ادب خبرنگاری به تولید برنامه میپردازند. برنامههای مذهبی این کانال شیعه محور بوده و عقاید و پیروان دیگر آیینها که دو سوم اهالی هستند را به کلی به باد فراموشی سپرده است.
آیین و مذهب مردم کرمانشاه از نظر عقیده و باور مذهبی چندین دسته کوچک و بزرگ هستند که مهمترین آنها شیعه، سنی و پیروان اهل حق هست. برخی دیگر از عقاید رایج میتوان به ارمنیها، کلیمیها، زرتشتیان و غیره اشاره کرد.
به غیر از شیعیان پیروان دیگر عقاید سخت تحت فشار بوده و به آنان به عنوان شهروندان دست دوم برخورد میگردد و به مراسمات آنان روی خوشی داده نمیشود.
در کتب درسی و آموزشی هیچ اشارهای حتی به موجود بودن آنان نمیشود.
در مورد استخدام، کاریابی کاملاً با ممانعت مواجه هستند و در پستهای کلیدی گمارده نمیشوند و به استخدام نیروهای نظامی و انتظامی در نمیآیند و اگر هم باشند آن هم درصد بسیار ناچیزی است که به طور سوری فقط جهت ماست مالی کردن قضیه صورت میگیرد.
وضعیت اقتصادی کرمانشاه با وجود پتانسیلهای مناسب طبیعی کشاورزی، تاریخی و گردشگری متاسفانه جز فقیر ترین و توسعه نیافته ترین استانهای کشور هست.
استان پنجم ایران از نظر بیکاری همواره رتبهی اول تا سوم را دارا است.
دولت کمترین بها برای بخش کاورزی قائل است. مکانهای تاریخی و گردشگری به دلیل نا امنی و شبه مزاحمتهای جوانان بیکار، سرد و بی مشتریات.
در خلا متولیان قدرتمند و فرهنگی و آموزشی سطح فرهنگ و دانش شهروندی بسیار رکود کرده است. جوانان اکثرا درس و مدرسه را رها کرده و دوران پر انرژی جوانی را صرف بی اخلاقی و اعتیاد میکنند و مردم رویای گنده محل شدن را در سر میپرورانند.
تجمع جوانان بیکار سر میادین و گذرگاههای اصلی به بهانهی شغلهای کاذب سیمای بسیار نا خوشایندی را به شهر بخشیده است. فروشندگیان دارو و کالاهای جنسی و کارت، پاسور که در گوشی به استقبال هر رهگذری میروند. کوپن فروشان، پرنده فروشان، بورس دارن گوشیهای دسته دوم موبایل، نان سنگگ فروشان، کودکان بادبادک فروش و آدامس فروش، نگهبانان باجگیر توالتهای عمومی ، گدایان معابر گذرگاهها همه و همه دل هر بینندهای را میآزارد. جالب اینکه به هنگام سفر رئیس جمهور و مقامای دولتی همین افراد دردمند و یاس آلودند که هر کدام با نامهای مکتوب حاوی دردها و رنجهای خود به استقبال مهمان میروند. نامههایی که در برگیرندهی درخواست کمکها، دردهای اجتماعی، بیقانونی، بیکاری، فساد اداری و قضایی و غیره که به بالاترین مسئول خود مینویسند.
این ملت دردمند و بیچاره به جای دادخواهی و نسخهی علاج بخش به رئیس خود باید به موضع گیریای بینالمللی و پاس دادن غرب و پنج به علاوهی یک گوش فرا دهند.
ملتی که در نازکترین سطوح سواد و دانش است باید معنای نپت کنوانسیون سانتریفیوژ از زبان مهمانش بفهمند.
این ها همگی مسائل و مشکلاتی که یک دفعه و یک جا بر سر مردم کرمانشاه ریخته شده است . تمامی این واقعیات تبعیض الود در مقایسه با سایر استان های مرکز نشین کاملا محسوس و عینی می باشد .
این واقعیت تلخ و دردآلود نتیجه کینه و غرض حاکمان کهنه اندیش است که از بزرگترین و پرجمعیتترین شهر کردنشین و پتانسیلهای انسانی آن واهمه دارند. با وجود تمامی سنگ اندازیها بر سر راه توسعه و پیشرفت کرمانشاه خوشبختانه باز نخبگانی در میادین است که در سطوح ملی و جهانی قد علم میکنند.
سه سال پیش در کنکور سراسری سال ۱۳۸۸ بود که جوان جوانرودی در رشته رتبه اول کشور را برای اولین بار در تاریخ آموزش عالی ایران کسب کرد که در آن مورد هم به دلیل همان نیات مغرضانه آن را مشکوک اعلام و دوباره امتحان کردند که خوشبختانه چارهای جز پذیرش واقعیت نداشتند. به هر حال بزرگترین شهر کردنشین ایران از هر نظر در وضعیت اورژانسی قرار دارد که رسیدگی عاجل و فوری مسئولین را میطلبد تا از هدر رفتن منابع و استعدادهای انسانی جلوگیری گردد. و این موج عظیم جوانان بکار سر از منجلاب اعتیاد، کارتون خوابی، پای تخت و بزهکاری در نیاورند.