کردها، فرصتها و تهدیدها
15:55 - 6 مرداد 1391
Unknown Author
شاخهوان درخشانی
آزاد شدن چند شهر کردنشین در کردستان سوریهترسها و امیدهای تازهای را در میان مردم کرد باعث شدهاست. امید بهرسیدن به حقوق حقهء ملت کرد در قسمت دیگری از کردستان کهبدون شک در آینده میتواند تاثیرات چشمگیری بر تمام مردم کرد بگذارد، مردم را در شادی و شعفی باور نکردنی فرو بردهاست و امیدها برای حل همیشگی مسالهء کرد در تمام منطقه دو چندان افزایش یافته است. اما این رویداد همچنین خاطرات تلخی را در اذهان تداعی میکند. ترس از \"برادر کشی\" که کردهای ایران و عراق آن را تجربهکردهاند هر از گاهی ردپایی از خود در محافل تبلیغاتی که ظاهرا دستهایی نامرئی آن را هدایت میکنند، بهجای خواهد گذاشت کهاین ترس خندهها را میزداید و شادیها را میبلعد.
اما این بدان معنی نخواهد بود کهاحزاب کرد تمامی تلاش خود را جهت استفادهی بهینهاز این فرصت تاریخی بکار نخواهند گرفت. چون نهکردها مردم چند دههی پیش هستند و نهاین فرصت فرصتیست کهبهخاطر مقاصد خودخواهانهاز آن چشم پوشید. و این بدان معنی نخواهد بود کهدشنمان دست روی دست میگذارند تا احزاب کرد مقاصدشان را با خیال راحت دنبال کنند و یا شوینیسم عرب با ذهنیتی دمکراسی خواهانهوارد عرصهء سیاسی خواهد شد و تمامی خواستهای کردها را خواهد پذیرفت.
با نگاهی گذرا بهمخالفین بشار اسد درخواهیم یافت کهاگر در شوینیسم از رژیم بشار اسد پیشتر نباشند حداقل عقبتر نیستند. شورای ملی سوریهکهدر قاهرهمواضع خود را نسبت بهکردها اعلام داشت و قبل از آن نیز آقای غلیون با واکنشی پرخاشگرانهتر در مورد حقوق کردها موضع گرفته بود. ارتش آزادی هم کههمان درجهداران قبلی رژیم بشار اسد هستند در واقع ذهنیت همان ذهنیت است چیزی کهما در سوریهشاهد هستیم جریانی آزادیخواهانهنیست بلکهفقط شکست قدرت است و ظاهرا استراتژی کشورهای غربی هم برپائی نظامی نوین یا سیستمی نوین نیست بلکهقطع رابطهء سوریهو ایران است.
اما کردها چهاز لحاظ جمعیتی و چهاز لحاظ سیاسی از جایگاهی آنچنان بالایی چهدر سوریهو چهدر منطقهبرخوردار هستند کهنهجامعهء جهانی و نهسیاسیون سوریهنخواهند توانست کهآنها را نادیدهبگیرند. اما در کل عامل داخلی در رسیدن کردها بهخواستههایشان تعیین کنندهخواهد بود نهعامل خارجی.
موضع ترکیه:
با توجهبهمقاصد سیاسی و بلند پروازیهای اقتصادی کهترکیهدر ذهن میپروراند، همچنین ثروتهای کلانی کهاز رابطهاقتصادی خود با حکومت اقلیم کردستان بهجیب میزند، نیز مقاصد سیاسی و اقتصادی کهحکومت اقلیم کردستان در کردستان سوریهپی گیری میکند و با توجهبهطویل بودن مرزهای ترکیهبا سوریهکهتقریبا تمامی این مناطق کردنشین هستند، این فرض محال خواهد بود کهترکیهمستقیما وارد عمل شود و از رسیدن کردها بهحقوقشان جلوگیری کند. اما وجود حزب اتحاد دمکراتک (پ.ی.د) مسلما مشکلاتی را برای ترکیهبهدنبال خواهد داشت. حزبی کهاز دیدگاهای آقای اوجالان پیروی میکند.
بعد از قتل و عام تامیلها در سریلانکا، حکومت ترکیهجدا بهراهحلی چون حکومت سریلانکا میاندیشید و این موضوع را به کرات از مسئولین پ.ک.ک شنیدهایم. بههمین جهت چند هزار فعال سیاسی و فرهنگی کرد تحت لوای عضویت در ک.ج.ک در سراسر ترکیهدستگیر و راهی زندان شدند. در واقع حکومت ترکیهفکر میکرد کهبا این کار رابطهء پ.ک.ک و جامعهقطع خواهد شد و با یک حملهء همهجانبهبهقندیل، میتوانند گریلاها را قتل و عام کنند اما پ.ک.ک با زیرکی خاصی دست آنها را خواند و مدبرانهتمهیداتی اندیشید و بعد از چندین جنگ خونین و مخصوصا جنگ اخیر کهدر قندیل اتفاق افتاد و حال نیز در جریان است نقشهء آنها را نقش بر آب کرد. با وجود این جنگها و بر خلاف گذشتهامروزهیک نوع انعطاف کم سابقهای را در ادبیات سیاسی سیاستمداران ترکیهشاهد هستیم. بهنظر میرسد کهحکومت ترکیهسرخوردهشدهاست و اطمینان حاصل کردهاست کهنقشهء از بین بردن پ.ک.ک منتفی است. هنوز معلوم نیست کهترکیهچهبرنامهای را برای حل مسالهء کرد در ترکیه در نظردارد چون تمامی مواضع ترکیهدر قبال کردها بر پایهء حل مسالهء کرد در ترکیهاستوار خواهد بود.
اگر ترکیهپ.ی.د. را در همسایگی خود بپذیرد بدین معنی خواهد بود کهترکیهبهشدت در پی یافتن راهحلی مسالمت آمیز برای حل مسالهءکردها در ترکیهمیباشد و میخواهد از نزدیک رفتارهای سیاسی پ.ی.د را مطالعهکند تا در آیندهتصمیمات دقیقی را در خصوص پ.ک.ک اتخاذ کند.
با توجهبهاتفاقاتی کهدر جریان است بعید است کهترکیهبهراحتی پ.ی.د را در همسایگی خود بپذیرد کهالبتهاین بدان معنی نخواهد بود کهترکیهریسک رویارویی با پ.ی.د را میپذیرد. از آنجا کهپ.ی.د بزرگترین حزب کردستان سوریهمیباشد و قدرت سرسام آور سازماندهی پ.ی.د کهدر مدت کوتاهی میتواند چندین هزار نیروی نظامی را بهخود جذب کند و مخصوصا اینکهبعضی از شهرهای کردنشین تنها چند صد متر با مرز ترکیهفاصلهدارد، این فرض چندان منطقی نخواهد بود کهبپذیریم ترکیهتمامی مرزهایش را بهجهنمی برای خود تبدیل خواهد کرد.
بدون شک ترکیهآرام نخواهد نشست و برای این منظور تمهیداتی اندیشیدهاست. استدلال من این است کهترکیهمیخواهد اولا تا جایی کهمیتواند کردها را از طریق شورای ملی سوریهدر حاشیهنگهدارد و بعد از فرو پاشی رژیم بشار اسد از طریق ارتش آزادی سوریهفشارهایش را بر کردها بیشتر کند تا جایی کهحتی بهبرخورد نظامی بینجامد. چون در این صورت کسی ترکیهرا مقصر نخواهد دانست و بسیاری از کشورهای دیگر نیز این موضوع را یک موضوع داخلی سوریهخواهند دانست و مثل همیشهدر مقابل کشار کردها سکوت خواهند کرد. اما از آنجائی کهکردستان سوریهاز موقعیت استراتژیک و ژئوپولتیک ویژیی برای حکومت اقلیم کردستان برخوردار است، بدون شک حکومت اقلیم نیز سکوت نخواهد کرد.
راهدیگری کهترکیهدر پی آن است ، کنترل کردن کردستان سوریهاز سوی حکومت اقلیم کردستان است کهدر این صورت حکومت اقلیم حداقل، امنیت ترکیهرا ضمانت خواهد کرد کهمرزهایش تبدیل بهپناهگاهامنی برای نیروهای پ.ک.ک نشود. اگرچهپ.ک.ک موقعیت حساس کردها را در سوریهبهخوبی احساس میکند و بههیچ وجهنمیخواهد کهخللی درمبارزات و توافقات کردها در سوریهایجاد کند بههمین جهت بهشدت از عرصهء سیاسی کردستان سوریهدوری میکند تا بهکشورهایی همچون ترکیهبهانهای ندادهباشد. منتها این موضوع هچنان بهانهای بودهکهترکها از آن بهرهبرداری سیاسی کردهاند. و این بدان معنی خواهد بود کهترکیهمیخواهد پ.ی.د کمترین سهم را در رهبریت و پستهای کلیدی داشتهباشد.
راهسومی کهترکیهبهآن می اندیشد ایجاد شکاف در صفوف کردهاست. سپردن پست رئیس شورای ملی سوریهبهآقای عبدالباسط سیدا کهاصالتا کرد میباشد فقط و فقط بهاین دلیل بود کهاعتماد کردها را جلب کنند. ترکیهکهمیدانست پ.ی.د بههیچ وجهدر این شورا حضور نخواهد داشت، فکر میکرد کهبا جذب دیگر احزاب کرد میتواند پ.ی.د را منزوی کند. در واقع ترکیهمیخواست کهبهوسیلهء کردها بهجنگ با کردها برود کهخوشبختانهکردها در دام توطئههای ترکیهنیفتادند. اما ترکیههنوز بهایجاد تفرقهو حتی یک جنگ داخلی در میان کردها بهعنوان راهحلی اساسی برای این معضل می اندیشد.
موضع ایران:
اگرچهآزاد شدن کردستان سوریهبهخودی خود دردسرهایی برای ایران در پی خواهد داشت اما دل مشغولی اصلی ایران سقوط رژیم بشار اسد است چون در آن صورت عملا رابطهء ایران با حزب اللهلبنان قطع خواهد شد در نتیجهحزب اللهضعیفتر ، اسرائیل قویتر و قدرت مانور دادن را از ایران سلب خواهد کرد.
پس در درجهء اول ایران بهحمایت همهجانبهاز بشار اسد و جلوگیری از فروپاشی رژیم بعث، میاندیشد. بدون شک ایران احتمال سقوط بشار اسد را نیز در نظر خواهد داشت.
مخالفان آقای بشار اسد (منظور شورای ملی و ارتش آزادی است و نههمهء مخالفان) از دو جبههتشکیل شدهاند. اول عدهای در آنکارا مسائل سیاسی و دیپلماسی را پیش میبرند و دوم ارتش آزادی نیز جنگها را هدایت میکند و هر دو از حمایت کامل ترکیهو غرب برخوردارند. از آنجا کهارتش آزادی نیروی اصلی بر علیهبشار اسد میباشد بدون شک در آیندهبهراحتی سکان قدرت را بهدیگران نخواهد سپرد. پس سوریهء آیندهکشوری کم و بیش میلیتاریستی خواهد بود و با توجهبهاینکهارتش آزادی تنها قدرت نظامی در میان اعراب میباشد میتواند مخالفان خود را سرکوب کند کهخود دلیل خوبی برای تنشهای سیاسی و فرقهای خواهد بود.
علویها کهمدت مدیدی از مزایای قدرت بهره بردهاند بهراحتی نخواهند پذیرفت کهزیر دست سنیها شوند. از سوی دیگر مسیحیها و کردها جمعیت بزرگی را در سوریهتشکیل میدهند، نخواهند توانست بهشورای ملی کهاکثریت آن را اخوان المسلمین تشکیل میدهد اعتماد کنند پس سوریهء آیندهکشوری کماکان بحرانزدهخواهد بود. اینجاست کهجمهوری اسلامی وارد میدان خواهد شد. بدون شک برنامهء جمهوری اسلامی تکرار سناریوی عراق در سوریهمیباشد یعنی حمایت از گروههایی کهدر سوریهء آیندهخرابکاری خواهند کرد.
کردها:
با ابتکار عمل آقای مسعود بارزانی \"مجلس خلق\" وابسته به پ.ی.د و \"شورای ملی کردستان سوریه\" توافقنامهء همکاری را در هولیر امضاء کردند که95 درصد از نیروهای کرد را شامل میشود. کهخود نشانگر اهمیت ویژهء کردستان سوریهبرای حکومت اقلیم کردستان عراق، است. در صورت وجود یک حکومت خودگردان دیگر در همجواری کردستان عراق بهمثابهیک موهبت آسمانی برای حکومت اقلیم کردستان عراق خواهد بود. چون در آن صورت حکومت اقلیم قدرت \"نهگفتن\" بهترکیهرا پیدا خواهد کرد. همچنین راهدیگری غیر از کشورهایی کهدر طی سالیان دراز کردها را سکوب کردهاند، برای تجارت پیدا خوهد کرد. از سوی دیگر ایران بهشدت بهحکومت اقلیم کردستان برای بقای خواد نیاز دارد پس قدرت حکومت اقلیم در برابر ایران چند برابر خواهد شد. یافتن یک راهامن دیگری برای تجارت خود امنیت تجاری و بازرگانی کردستان را بالا خواهد برد کهدر آن صورت سرمایههای خارجی کلانی بهسوی کردستان سرازیر خواهد شد.
راهی کهکردها در کردستان سوریهپیش گرفتهاند بسیار مدبرانهو زیرکانهاست. پرهیز از کشت و کشتار کهنهایتا بهویرانی کردستان خواهد انجامید امری هوشمندانهاست. وجود همکاریهای لازم بین کردها و سازماندهی نیروها خود جای تقدیر دارد. جنگ بسیاری از مناطق سوریهرا ویران کردهاست اگر جنگ بهکردستان سوریهسرایت نکند در آینده از لحاظ سیاسی، علمی و اقتصادی از دیگر نقاط سوریهپیشی خواهند گرفت.اگر بهاین همکاری و همیاری خللی وارد نشود با همکاری حکومت اقلیم میتوانند اهداف اقتصادی و سیاسی خود را راحتتر دنبال کنند و در آیندهبا همکاری اعضای پارلمان حکومت اقلیم کردستان عراق و اعضای پارلمان حکومت اقلیم کردستان سوریه( البته اگر موفق به برپائی یک حکومت خودگردان شوند) و اعضای پارلمان کردها در ترکیهمیتوانند کارهای بزرگی را جهت احقاق حقوق حقهء کردها انجام دهند.
جنگ:
این احتمال کهارتش آزادی بعد از فرو پاشی رژیم بشار اسد بهکردستان سوریه حمله میکند را نباید نادیده گرفت. کردها تا جایی که میتوانند باید مجهز شوند و نیروهای خود را تقویت کنند تا ارتش آزادی هم ریسک رویارویی با کردها را نپذیرد و این تنها چیزیست کهآنها را از این کار منع خواهد کرد. کردهای سوریه باید از اتفاقات عراق درس بگیرند. اگر بهخاطر نیروی پیشمرگ حکومت اقلیم نبود بدون شک نوری مالکی خیلی وقت پیش بهکردستان حملهور میشد. همچنین ترکیهتنها در صورتی ریسک رویارویی مستقیم را نخواهد پذیرفت کهاحساس کند کردها از لحاظ نظامی قدرتمندند.
اما همیشهاین احتمال وجود خواهد داشت کهاین نیروها تبدیل بهیک خنجر در قلب خود کردها شود. یعنی احتمال وقوع جنگ داخلی در میان کردها. تبعات این جنگ میتواند بهمراتب بزرگتر و مهلکتر از جنگ داخلی سایر نقاط کردستان باشد. سوای اینکهاین جنگ ویرانیهایی را بهدنبال خواهد داشت ، باعث خواهد شد کهاولا این فرصت تاریخی را از دست بدهیم و ثانیا حکومت اقلیم کردستان همچنان در تلهء کشورهای کرد ستیز باقی بماند. اما اگر از این فرصت استفادهشود :
1- ترکیهمجبور خواهد شد مواضع خود را در قبال کردها تغییر دهد و بهراهحلی جدی بیاندیشد.
2- حل مسالهء کرد در ترکیهباعث خواهد شد کهترکیهو غرب را با مواضع کردها چهدر ایران و چهدر منطقههمراهکند.
3- حکومت اقلیم راهها و همپیمانان دیگری را برای تجارت پیدا خواهد کرد کهباعث خواهد شد موضع کردها چهدر حکومت اقلیم و چهدر ترکیهدر مقابل ایران قویتر شود. در آنصورت کردهای ایران دیگر نیازی نخواهند داشت کهبرای حفظ دستاوردهای حکومت اقلیم سکوت را اختیار کنند.(کهبهنظر من بهانهای بیش نیست).
بهدلایلی کهدر بالا ذکرش رفت همهء کردها باید حامی و پشتیبان کردهای سوریهباشند و مواضع خود را در خصوص جنگ داخلی روشن کنند و جنگ داخلی را خط قرمزی بپندارند کههیچ کس را یارای عبور از این خط نباشد و فعالین سیاسی نیز از هرگونهجنگ تبلیغاتی علیهاحزاب کرد خوداری کنند تا فضای سیاسی کردستان فضایی دوستانهو همکارانهباشد. همچنین امیدواریم کههمکاری احزاب کرد تا رسیدن بهخواستههای ملت کرد ادامهداشتهباشد.
آزاد شدن چند شهر کردنشین در کردستان سوریهترسها و امیدهای تازهای را در میان مردم کرد باعث شدهاست. امید بهرسیدن به حقوق حقهء ملت کرد در قسمت دیگری از کردستان کهبدون شک در آینده میتواند تاثیرات چشمگیری بر تمام مردم کرد بگذارد، مردم را در شادی و شعفی باور نکردنی فرو بردهاست و امیدها برای حل همیشگی مسالهء کرد در تمام منطقه دو چندان افزایش یافته است. اما این رویداد همچنین خاطرات تلخی را در اذهان تداعی میکند. ترس از \"برادر کشی\" که کردهای ایران و عراق آن را تجربهکردهاند هر از گاهی ردپایی از خود در محافل تبلیغاتی که ظاهرا دستهایی نامرئی آن را هدایت میکنند، بهجای خواهد گذاشت کهاین ترس خندهها را میزداید و شادیها را میبلعد.
اما این بدان معنی نخواهد بود کهاحزاب کرد تمامی تلاش خود را جهت استفادهی بهینهاز این فرصت تاریخی بکار نخواهند گرفت. چون نهکردها مردم چند دههی پیش هستند و نهاین فرصت فرصتیست کهبهخاطر مقاصد خودخواهانهاز آن چشم پوشید. و این بدان معنی نخواهد بود کهدشنمان دست روی دست میگذارند تا احزاب کرد مقاصدشان را با خیال راحت دنبال کنند و یا شوینیسم عرب با ذهنیتی دمکراسی خواهانهوارد عرصهء سیاسی خواهد شد و تمامی خواستهای کردها را خواهد پذیرفت.
با نگاهی گذرا بهمخالفین بشار اسد درخواهیم یافت کهاگر در شوینیسم از رژیم بشار اسد پیشتر نباشند حداقل عقبتر نیستند. شورای ملی سوریهکهدر قاهرهمواضع خود را نسبت بهکردها اعلام داشت و قبل از آن نیز آقای غلیون با واکنشی پرخاشگرانهتر در مورد حقوق کردها موضع گرفته بود. ارتش آزادی هم کههمان درجهداران قبلی رژیم بشار اسد هستند در واقع ذهنیت همان ذهنیت است چیزی کهما در سوریهشاهد هستیم جریانی آزادیخواهانهنیست بلکهفقط شکست قدرت است و ظاهرا استراتژی کشورهای غربی هم برپائی نظامی نوین یا سیستمی نوین نیست بلکهقطع رابطهء سوریهو ایران است.
اما کردها چهاز لحاظ جمعیتی و چهاز لحاظ سیاسی از جایگاهی آنچنان بالایی چهدر سوریهو چهدر منطقهبرخوردار هستند کهنهجامعهء جهانی و نهسیاسیون سوریهنخواهند توانست کهآنها را نادیدهبگیرند. اما در کل عامل داخلی در رسیدن کردها بهخواستههایشان تعیین کنندهخواهد بود نهعامل خارجی.
موضع ترکیه:
با توجهبهمقاصد سیاسی و بلند پروازیهای اقتصادی کهترکیهدر ذهن میپروراند، همچنین ثروتهای کلانی کهاز رابطهاقتصادی خود با حکومت اقلیم کردستان بهجیب میزند، نیز مقاصد سیاسی و اقتصادی کهحکومت اقلیم کردستان در کردستان سوریهپی گیری میکند و با توجهبهطویل بودن مرزهای ترکیهبا سوریهکهتقریبا تمامی این مناطق کردنشین هستند، این فرض محال خواهد بود کهترکیهمستقیما وارد عمل شود و از رسیدن کردها بهحقوقشان جلوگیری کند. اما وجود حزب اتحاد دمکراتک (پ.ی.د) مسلما مشکلاتی را برای ترکیهبهدنبال خواهد داشت. حزبی کهاز دیدگاهای آقای اوجالان پیروی میکند.
بعد از قتل و عام تامیلها در سریلانکا، حکومت ترکیهجدا بهراهحلی چون حکومت سریلانکا میاندیشید و این موضوع را به کرات از مسئولین پ.ک.ک شنیدهایم. بههمین جهت چند هزار فعال سیاسی و فرهنگی کرد تحت لوای عضویت در ک.ج.ک در سراسر ترکیهدستگیر و راهی زندان شدند. در واقع حکومت ترکیهفکر میکرد کهبا این کار رابطهء پ.ک.ک و جامعهقطع خواهد شد و با یک حملهء همهجانبهبهقندیل، میتوانند گریلاها را قتل و عام کنند اما پ.ک.ک با زیرکی خاصی دست آنها را خواند و مدبرانهتمهیداتی اندیشید و بعد از چندین جنگ خونین و مخصوصا جنگ اخیر کهدر قندیل اتفاق افتاد و حال نیز در جریان است نقشهء آنها را نقش بر آب کرد. با وجود این جنگها و بر خلاف گذشتهامروزهیک نوع انعطاف کم سابقهای را در ادبیات سیاسی سیاستمداران ترکیهشاهد هستیم. بهنظر میرسد کهحکومت ترکیهسرخوردهشدهاست و اطمینان حاصل کردهاست کهنقشهء از بین بردن پ.ک.ک منتفی است. هنوز معلوم نیست کهترکیهچهبرنامهای را برای حل مسالهء کرد در ترکیه در نظردارد چون تمامی مواضع ترکیهدر قبال کردها بر پایهء حل مسالهء کرد در ترکیهاستوار خواهد بود.
اگر ترکیهپ.ی.د. را در همسایگی خود بپذیرد بدین معنی خواهد بود کهترکیهبهشدت در پی یافتن راهحلی مسالمت آمیز برای حل مسالهءکردها در ترکیهمیباشد و میخواهد از نزدیک رفتارهای سیاسی پ.ی.د را مطالعهکند تا در آیندهتصمیمات دقیقی را در خصوص پ.ک.ک اتخاذ کند.
با توجهبهاتفاقاتی کهدر جریان است بعید است کهترکیهبهراحتی پ.ی.د را در همسایگی خود بپذیرد کهالبتهاین بدان معنی نخواهد بود کهترکیهریسک رویارویی با پ.ی.د را میپذیرد. از آنجا کهپ.ی.د بزرگترین حزب کردستان سوریهمیباشد و قدرت سرسام آور سازماندهی پ.ی.د کهدر مدت کوتاهی میتواند چندین هزار نیروی نظامی را بهخود جذب کند و مخصوصا اینکهبعضی از شهرهای کردنشین تنها چند صد متر با مرز ترکیهفاصلهدارد، این فرض چندان منطقی نخواهد بود کهبپذیریم ترکیهتمامی مرزهایش را بهجهنمی برای خود تبدیل خواهد کرد.
بدون شک ترکیهآرام نخواهد نشست و برای این منظور تمهیداتی اندیشیدهاست. استدلال من این است کهترکیهمیخواهد اولا تا جایی کهمیتواند کردها را از طریق شورای ملی سوریهدر حاشیهنگهدارد و بعد از فرو پاشی رژیم بشار اسد از طریق ارتش آزادی سوریهفشارهایش را بر کردها بیشتر کند تا جایی کهحتی بهبرخورد نظامی بینجامد. چون در این صورت کسی ترکیهرا مقصر نخواهد دانست و بسیاری از کشورهای دیگر نیز این موضوع را یک موضوع داخلی سوریهخواهند دانست و مثل همیشهدر مقابل کشار کردها سکوت خواهند کرد. اما از آنجائی کهکردستان سوریهاز موقعیت استراتژیک و ژئوپولتیک ویژیی برای حکومت اقلیم کردستان برخوردار است، بدون شک حکومت اقلیم نیز سکوت نخواهد کرد.
راهدیگری کهترکیهدر پی آن است ، کنترل کردن کردستان سوریهاز سوی حکومت اقلیم کردستان است کهدر این صورت حکومت اقلیم حداقل، امنیت ترکیهرا ضمانت خواهد کرد کهمرزهایش تبدیل بهپناهگاهامنی برای نیروهای پ.ک.ک نشود. اگرچهپ.ک.ک موقعیت حساس کردها را در سوریهبهخوبی احساس میکند و بههیچ وجهنمیخواهد کهخللی درمبارزات و توافقات کردها در سوریهایجاد کند بههمین جهت بهشدت از عرصهء سیاسی کردستان سوریهدوری میکند تا بهکشورهایی همچون ترکیهبهانهای ندادهباشد. منتها این موضوع هچنان بهانهای بودهکهترکها از آن بهرهبرداری سیاسی کردهاند. و این بدان معنی خواهد بود کهترکیهمیخواهد پ.ی.د کمترین سهم را در رهبریت و پستهای کلیدی داشتهباشد.
راهسومی کهترکیهبهآن می اندیشد ایجاد شکاف در صفوف کردهاست. سپردن پست رئیس شورای ملی سوریهبهآقای عبدالباسط سیدا کهاصالتا کرد میباشد فقط و فقط بهاین دلیل بود کهاعتماد کردها را جلب کنند. ترکیهکهمیدانست پ.ی.د بههیچ وجهدر این شورا حضور نخواهد داشت، فکر میکرد کهبا جذب دیگر احزاب کرد میتواند پ.ی.د را منزوی کند. در واقع ترکیهمیخواست کهبهوسیلهء کردها بهجنگ با کردها برود کهخوشبختانهکردها در دام توطئههای ترکیهنیفتادند. اما ترکیههنوز بهایجاد تفرقهو حتی یک جنگ داخلی در میان کردها بهعنوان راهحلی اساسی برای این معضل می اندیشد.
موضع ایران:
اگرچهآزاد شدن کردستان سوریهبهخودی خود دردسرهایی برای ایران در پی خواهد داشت اما دل مشغولی اصلی ایران سقوط رژیم بشار اسد است چون در آن صورت عملا رابطهء ایران با حزب اللهلبنان قطع خواهد شد در نتیجهحزب اللهضعیفتر ، اسرائیل قویتر و قدرت مانور دادن را از ایران سلب خواهد کرد.
پس در درجهء اول ایران بهحمایت همهجانبهاز بشار اسد و جلوگیری از فروپاشی رژیم بعث، میاندیشد. بدون شک ایران احتمال سقوط بشار اسد را نیز در نظر خواهد داشت.
مخالفان آقای بشار اسد (منظور شورای ملی و ارتش آزادی است و نههمهء مخالفان) از دو جبههتشکیل شدهاند. اول عدهای در آنکارا مسائل سیاسی و دیپلماسی را پیش میبرند و دوم ارتش آزادی نیز جنگها را هدایت میکند و هر دو از حمایت کامل ترکیهو غرب برخوردارند. از آنجا کهارتش آزادی نیروی اصلی بر علیهبشار اسد میباشد بدون شک در آیندهبهراحتی سکان قدرت را بهدیگران نخواهد سپرد. پس سوریهء آیندهکشوری کم و بیش میلیتاریستی خواهد بود و با توجهبهاینکهارتش آزادی تنها قدرت نظامی در میان اعراب میباشد میتواند مخالفان خود را سرکوب کند کهخود دلیل خوبی برای تنشهای سیاسی و فرقهای خواهد بود.
علویها کهمدت مدیدی از مزایای قدرت بهره بردهاند بهراحتی نخواهند پذیرفت کهزیر دست سنیها شوند. از سوی دیگر مسیحیها و کردها جمعیت بزرگی را در سوریهتشکیل میدهند، نخواهند توانست بهشورای ملی کهاکثریت آن را اخوان المسلمین تشکیل میدهد اعتماد کنند پس سوریهء آیندهکشوری کماکان بحرانزدهخواهد بود. اینجاست کهجمهوری اسلامی وارد میدان خواهد شد. بدون شک برنامهء جمهوری اسلامی تکرار سناریوی عراق در سوریهمیباشد یعنی حمایت از گروههایی کهدر سوریهء آیندهخرابکاری خواهند کرد.
کردها:
با ابتکار عمل آقای مسعود بارزانی \"مجلس خلق\" وابسته به پ.ی.د و \"شورای ملی کردستان سوریه\" توافقنامهء همکاری را در هولیر امضاء کردند که95 درصد از نیروهای کرد را شامل میشود. کهخود نشانگر اهمیت ویژهء کردستان سوریهبرای حکومت اقلیم کردستان عراق، است. در صورت وجود یک حکومت خودگردان دیگر در همجواری کردستان عراق بهمثابهیک موهبت آسمانی برای حکومت اقلیم کردستان عراق خواهد بود. چون در آن صورت حکومت اقلیم قدرت \"نهگفتن\" بهترکیهرا پیدا خواهد کرد. همچنین راهدیگری غیر از کشورهایی کهدر طی سالیان دراز کردها را سکوب کردهاند، برای تجارت پیدا خوهد کرد. از سوی دیگر ایران بهشدت بهحکومت اقلیم کردستان برای بقای خواد نیاز دارد پس قدرت حکومت اقلیم در برابر ایران چند برابر خواهد شد. یافتن یک راهامن دیگری برای تجارت خود امنیت تجاری و بازرگانی کردستان را بالا خواهد برد کهدر آن صورت سرمایههای خارجی کلانی بهسوی کردستان سرازیر خواهد شد.
راهی کهکردها در کردستان سوریهپیش گرفتهاند بسیار مدبرانهو زیرکانهاست. پرهیز از کشت و کشتار کهنهایتا بهویرانی کردستان خواهد انجامید امری هوشمندانهاست. وجود همکاریهای لازم بین کردها و سازماندهی نیروها خود جای تقدیر دارد. جنگ بسیاری از مناطق سوریهرا ویران کردهاست اگر جنگ بهکردستان سوریهسرایت نکند در آینده از لحاظ سیاسی، علمی و اقتصادی از دیگر نقاط سوریهپیشی خواهند گرفت.اگر بهاین همکاری و همیاری خللی وارد نشود با همکاری حکومت اقلیم میتوانند اهداف اقتصادی و سیاسی خود را راحتتر دنبال کنند و در آیندهبا همکاری اعضای پارلمان حکومت اقلیم کردستان عراق و اعضای پارلمان حکومت اقلیم کردستان سوریه( البته اگر موفق به برپائی یک حکومت خودگردان شوند) و اعضای پارلمان کردها در ترکیهمیتوانند کارهای بزرگی را جهت احقاق حقوق حقهء کردها انجام دهند.
جنگ:
این احتمال کهارتش آزادی بعد از فرو پاشی رژیم بشار اسد بهکردستان سوریه حمله میکند را نباید نادیده گرفت. کردها تا جایی که میتوانند باید مجهز شوند و نیروهای خود را تقویت کنند تا ارتش آزادی هم ریسک رویارویی با کردها را نپذیرد و این تنها چیزیست کهآنها را از این کار منع خواهد کرد. کردهای سوریه باید از اتفاقات عراق درس بگیرند. اگر بهخاطر نیروی پیشمرگ حکومت اقلیم نبود بدون شک نوری مالکی خیلی وقت پیش بهکردستان حملهور میشد. همچنین ترکیهتنها در صورتی ریسک رویارویی مستقیم را نخواهد پذیرفت کهاحساس کند کردها از لحاظ نظامی قدرتمندند.
اما همیشهاین احتمال وجود خواهد داشت کهاین نیروها تبدیل بهیک خنجر در قلب خود کردها شود. یعنی احتمال وقوع جنگ داخلی در میان کردها. تبعات این جنگ میتواند بهمراتب بزرگتر و مهلکتر از جنگ داخلی سایر نقاط کردستان باشد. سوای اینکهاین جنگ ویرانیهایی را بهدنبال خواهد داشت ، باعث خواهد شد کهاولا این فرصت تاریخی را از دست بدهیم و ثانیا حکومت اقلیم کردستان همچنان در تلهء کشورهای کرد ستیز باقی بماند. اما اگر از این فرصت استفادهشود :
1- ترکیهمجبور خواهد شد مواضع خود را در قبال کردها تغییر دهد و بهراهحلی جدی بیاندیشد.
2- حل مسالهء کرد در ترکیهباعث خواهد شد کهترکیهو غرب را با مواضع کردها چهدر ایران و چهدر منطقههمراهکند.
3- حکومت اقلیم راهها و همپیمانان دیگری را برای تجارت پیدا خواهد کرد کهباعث خواهد شد موضع کردها چهدر حکومت اقلیم و چهدر ترکیهدر مقابل ایران قویتر شود. در آنصورت کردهای ایران دیگر نیازی نخواهند داشت کهبرای حفظ دستاوردهای حکومت اقلیم سکوت را اختیار کنند.(کهبهنظر من بهانهای بیش نیست).
بهدلایلی کهدر بالا ذکرش رفت همهء کردها باید حامی و پشتیبان کردهای سوریهباشند و مواضع خود را در خصوص جنگ داخلی روشن کنند و جنگ داخلی را خط قرمزی بپندارند کههیچ کس را یارای عبور از این خط نباشد و فعالین سیاسی نیز از هرگونهجنگ تبلیغاتی علیهاحزاب کرد خوداری کنند تا فضای سیاسی کردستان فضایی دوستانهو همکارانهباشد. همچنین امیدواریم کههمکاری احزاب کرد تا رسیدن بهخواستههای ملت کرد ادامهداشتهباشد.