کُردها در ترکیه مبارزهای طاقت فرسا و سرنوشتی مبهم (بخش اول)
14:59 - 11 اسفند 1393
Unknown Author
سهراب کریمی
نگاهی بە تحولات دو سال اخیر و مذاکرات دولت و کُردها
مذاکرات اخیر دولت ترکیە با کُردها و در رأس آنها پ ک ک حاصل مبارزات طاقت فرسای کُردها برای رسیدن بە حقوق ملی دمکراتیک نسلهای متمادی کُردها در طول صدسال اخیر از یک سو، و از سوی دیگر تلاشهای جامعە مدنی ترکیە برای رسیدن بە دمکراسی است و البتە فشارهای جامعە جهانی و اتحادیە اروپا هم تأثیری کمتر از موارد قبلی نداشتە است. اما این مذاکرات بە کجا میانجامد، موانع رسیدن بە توافقات نهای چیست؟ نقش دولت ترکیە در ادامە این مذاکرات چگونە است؟ نقش کُردها و پ ک ک در این مذاکرات چگونە است؟
در حل مسألە کُرد در کُردستان دو طرف اصلی یعنی کُردها و دولت مرکزی همچون متغیرهای اصلی و عومل بینالمللی همچون متغیر ثالث و یا فرعی نقش دارد، برای پاسخ دادن بە سوالهای مربوطە ابتدا بە سازو کار پیشرو کُردها دولت ترکیە پرداختە میشود و بعد بە نقش دولت مرکزی در روند صلح پرداختە میشود و در قسمت دوم بە نقش کُردها پرداختە میشود.
بە طور کلی آنچە فعالین و سیاستمدارن کُرد در تمام بخشهای چهارگانە کُردستان با مشکل مواجە کردە است. انکار مسألە کُرد از سوی دولتها بودە است کە این خود ناشی خوانش امنیتی از مطالبات کُردها بودە است، برای مقابلە با انکار دولتهای مذکور کُردها راە بحرانسازی برای دولتهای را برگزیدەاند. این روش ابتدا بە شیوەی قیامهای مسلحانە در اوایل قرن بیستم و در اواسط این قرن بە شیوەای مبارزه مسلحانە چریکی کە ابتدا توسط کُردهای جنوب کُردستان (عراق) و ملا مصطفی بارزانی بە صورت سیستماتیک وارد گفتمان و پراکتیک کُردها شد.
فعالین سیاسی کرد اغلب خواستار این بودند کە حکومتهای تهران، آنکار، دمشق و بغداد مسالە کُرد همچون مشکلی امنیتی درنظر نگیرند و آنرا همچون پدیدەای سیاسی بنگرند تا بتوانند از طریق راهحل سیاسی، مطالبات خود را در قوانین حقوقی بگنجانند. کەاین خود احتیاج بە سیستمی دمکراسی دارد کە دولتهای ذکر شدە فاقد این ظرفیت دمکراسی هستند. این بزرگترین مشکل پیشروی حکومتها و جریانهای سیاسی کُرد. مشکل دیگر این کشورها این است کە حقوق کُردها را دربستر حقوق شهروندی حل کنند نە حقوق جمعی کُردها همچون ملتی کە در منطقەای جغرافیای حق مدیریت برخود را داشتە باشند، کە درعرف سیاسی بەشیوەی خودمختاری ادارە شود، هراس دولتها این است کە با بەرسمیت شناختن حق خودمختاری زمینە را برای استقلال کُردستان فراهم کند. چراکە تجربە حل مسالە ملیتها در واحدهای سیاسی کە دورە گذار بە دمکراسی را طی کردەاند، دارای چهارمرحلە است: اول رفع تبعیض وقبول تفاوتهای فرهنگی و ملی. دوم حق خودمختاری محدود و تعیین منطقەی خودمختار.
سوم قبول خودمختاری کامل اختیارت کامل در امور داخلی و چهارم حق رفراندم برای اعلام استقلال یا ماندگاری در قلمرو دولت مرکزی.
فرهنگ سیاسی حاکم بر سیستم سیاسی و دولتمردان این کشورها حول گفتمانی است کە کُرد از جملە اغیار اصلی گفتمان سیستم سیاسی کشور است کە باید نە در حاشیە بلکە باید محو شود. درمیان حقوق ملی دمکراتیک کُردها و تمامیت ارضی، اولویت را بە تمامیت ارضی میدهند.این فرهنگ در تعامل با شهروندان کُرد از خط مشی سیاست مبنی برمنافع سیاسی رئالیتە پیروی میکنند کە عرف رایج در سیاست بین دولت در روابط خارجی است. در عوض برای تحکیم سیستم حقوقی و جایگزینی آن با ایدئولوژیهای کلی نگر و تمامیتخواە در داخل واحدهای سیاسی باید اصل بر صیانت از حقوق افراد و گروەها باید باشد این خط مشی کُردها را ناچار بە مقاومتی کردە است سرانجام آن چیزی به جزء استقلال نیست. درطول تاریخ معاصر ترکیە و ایران، این یکی از عوامل عدم گرایش دولتها بە گام نهادن در راە گذار بە دمکراسی بودە است. یعنی درمراحل گذار بە دمکراسی سیستم سیاسی مرکزگرا از بە رسمیت شناختن حقوق کُردها سرباز زدەاند. این درحالی است اهمیت تمامیت ارضی در حقوق بینالمللی علیە توسعهطلبی دولتها علیە همدیگر است، نە علیە خواستەهای داخلی مردمان داخل واحدهای سیاسی است، حتی اگر بە جدایی ختم شود. چرا کە فلسفە تشکیل واحدهای سیاسی مدرن قرار اجتماعی قابل فسخ میان افراد و گروههای انسانی است. این دو موضوع همیشە توسط دولت مردان و حتی جریانهای روشنفکری داخلی خلط شدە است. چنانکە بنیاد واحدهای سیاسی بر مبنای قرار اجتماع نباشد، باید تعریفی جوهری از خاک و وطن و دولت شود کە ماهیتی جوهری خواهد داشت کە بر مبنای حقانیت استعلای (افلاطونی) خواهد بود کە بنیاد تمامیت خواهی و فاشیزم میشود. ایدئولوژی حاکم بر این سیستمها برای سرپوش نهادن بە خواست ملیتها متوسل بە خوانشی جوهری و باستانگرایی از تاریخ شدە است.
ترکیە در دههی اخیر ناچار شدە است گامهایی برای گذار بە دمکراسی بردارد . در سیاست کلی ترکیە درقبال کُردها تبدیل مسالە امنیتی کُرد بە مسالە سیاسی است. لذا در مرحلە اول کُردها توانستند وارد کارزار مبارزات پارلمانی شوند.دراین روند مزبور هم اردغان و حزب عدالت و توسعە هم اقشار مختلف شهری و فرهیختەی ترکیە و هم بخش اعظم اپوزیسون ترکیە هریک بە نحوی از این روند پشتیبانی میکنند، البتە با مانعسازیهای قانونی همچون نسبت ١٠درصدی برای وارد شدن حزب بە پارلمان و فشارهای امنیتی علیە فعالین سیاسی و مدنی کُرد. در این میان تنها حزب حرکت ملی باید همچون استثنا بە آن نگریستە شود کە آن هم برای جمعآوری رأی در بین ناسیونالیستها ترک ازشعارهای ضدکُرد استفادە میکند. جامعە ترکیە دارای این ظرفیت هست کە مسالە کُرد را مشکلی امنیتی بە مسالە سیاسی تبدیل کند و نهایتا در سازکار حقوقی گنجاندە شود. اما مانع اصلی دولت ترکیە تأثیر ذهنیت حفظ قلمرو و تمامیت ارضی است کە سالها اولویت رهبران ترک بودە است. استراتژیستهای امنیتی ترک میخواهند کە مسألە کُرد همچون حقوق شهروندان کُرد حل کند نە همچون ملتی کە از نظر جغرافیایی دارای سرزمین هستند و حق مدیریت برخاک را از کُردها بگیرند. در ترکیە تا بە امروز هم مجلس ترکیە و دیگر احزاب ترک از بە رسمیت شناختن کُردستان برای مناطق کُردنشین خودداری میکنند و هنوز هم اسم کُردستان در محافل رسمی غیر قانونی است این همان هراسی است کە ترکها از حق خودمختاری کُردها بر خاک خود یعنی کُردستان دارند. در جریان انتخابات ریاست جمهور در مناطق غربی و مرکزی ترکیە در پایان سخنرانیهای تبلیغاتی اردوغان بارها با صدای رسا از یک ملت یک پرچم و یک دولت و یک زبان استفادە میکرد. آنچە کە دولتمردان ترکیە را وسوسە میکنند کە نسبت بە خواستەهای ملی دمکراتیک کُردها مقاومت نشان دهند وجود انشقاقهای در زیرساخت هویتی کُردها در ترکیە بە نسبت بقیە کُردها در قسمتهای دیگر کُردستان است، این حاصل تلاشهای سیستماتیک ترکیە در دنبال کردن سیاست اسمیلاسیون است کە باعث شدە است بخش اعظمی از کُردها زبان کُردی را فراموش کردە و در جامعە ترکیە ادغام شدەاند. لذا دولتمردان و استراتژیستهای ترکیە گمان میکنند کە چنانچە چند دە سالی دیگر مقاومت کنند میتوانند بقیە کُردها را هم در خود ادغام کنند، سیاستهای پ ک ک هم در قبال حل مسألە کُرد آشفتە و گنگ است و تا بحال چند استراتژی را عوض کردەاند لذا بە دولتمردان ترکیە این بهانە دادە شدە است کە در برابر خواستەهای کُردها طفرە بروند و بە بهانە گیری بپردازند، با توجە بە ظرفیتهای موجود کە حاصل تحولات عمیق در روابط خارجی ترکیە و مقاومت سرسختانە کُردها و تحولات جامعە ترکیە ام هنوز دشواریهای برای قبول خواست کُردها وجود دارد. با وجود ذهنیت و فرهنگ سیاسی مذکور فرصت پیشبرد برنامههای و مطالبات ملی و دمکراتیک کُردها وجود دارد، از سوی دیگر پ ک ک دارای دو اهرم فشار کارآمد همچون نیروهای مسلح آمادە در کوهستان و جنبش مدنی و شهری قوی است این دو اهرم مٶثر میتواند در نقاط بزنگاهی بە یاری دیپلماسی کُرد برسد و قدرت چانە زنی آنها را بالا ببرد و خلاء ناشی از محدویتهای دستیابی کُردها بە کرسیهای پارلمان را جبران کند، لذا ترکها همیشە بە دنبال حذف نیروهای گریلا بودەاند کە بتواند پروسە حل مسألە کُرد را با فرسایش زمان بە عقب بندازند تا بتوانند ساختار اجتماعی کُردها را در جامعە ترک حل کنند، در نهایت کُردها را وادار کنند کە مطالبات ملی خود را بە حقوق شهروند تقلیل دهند. تمام تلاش ترکها این است کە بتوانند نیروهای مسلح کُرد را خلع سلاح کنند.
در کنار خلع سلاح روش تقلیل این میان بسیاری از نخبگان سیاسی و حتی روشنفکری ترک برای تقلیل خواست سیاسی تاریخی کُردها، آنها را در ردیف دیگر اتنیکهای ترکیە همچون چرکسها، عربها و لازها و ارمنیها قرار دهند، این درحالی است کە این اتنیکها هیچگاە خواستی جمعی و ملی همچون کُردها نداشتەاند ، و اغلب آنها بە صورت پراکندە در شهرهای ترکیە زندگی میکنند، ترکهای علوی تنها خواستی کە از حکومت مرکزی داشتەاند اجازە برگزاری مراسمات مذهبی بودە است علویهای ترک بە جزء مورادی از تبعیض در طول تاریخ جدید ترکیە مورد اجحاف قرار نگرفتهاند مگر کُردهای علوی کە خود از سردمدارن جنبش کُرد بودەاند. لذا در بسیاری از موراد هنگام اشارە بە مسألە کُرد بە چرکسها و لازها و عربها اشارە میکنند، کُردها چە در دورەی عثمانی و بەویژە در دورەی جمهوریت هیچگاە تن بە قبول اتورتیە حکومت مرکزی ندادەاند، هرچند با سرکوبهای عظیمی روبرو شدهاند اما همیشە مقاومت و مبارزات آنها بزرگترین مشکل سیاسی دولت ترک بودە است اما ما شاهد هیچ گونە جنبش و خواست از جانب دیگر اتنیکها نبودەایم، بە عبارت دیگر شکافی فعال سیاسی در بین دیگر اتنیکها و دولت مرکزی نبودە است.
بە نظر میرسد در توافقات بین اوجالان و استراتژیستهای امنیتی ترکیه بر روی این مسألە توافق کردەاند کە مسألە کُرد را همچون مسألە سراسری در ترکیە دنبال کند نە تمرکز بر کُردستان. چرا کە باتمرکز بر کُردستان، تنها راە پیشروی دولت مرکزی بە رسمیت شناختن حقوق ملی (حق جمعی) و حق مدیریت بر کُردستان توسط کُردهاست کەچشمانداز آن خودمختاری میباشد،لذا طرفین را مجاب میکند کە حدود و مرزهای کُردستان را مشخص کنند، این از یک سو در واقع همان اهداف ترکها برای گریز از شناختن حق خودمختاری کُردها بر کُردستان هم هست و هم گریز از مشخص کردند مرز میان کُردستان و مناطق ترکنشین است این بزرگترین معضل دولت و پ ک ک برای رسیدن بە توافقی میباشد کە هم حق کُردها و آرزوی دیرینە آنهاست، کە همان هراس اصلی ترکها از زمان تأسیس جمهوری در ترکیە میباشد.
حزب عدالت و توسعە از سیاستهای چپ گرایانە پ ک ک و شاخە قانونی آن نهایت استفادە را کردە است این حزب توانستە است اقشار عظیمی از طبقە متوسط کُرد را با خود همراە سازد و در کُردستان ترکیە حزب رقیب اصلی حزب کُردها و در بسیاری از شهرها حزب اصلی باشد، در عوض این برتری در طول ١٣ سال اخیر حزب عدالت و توسعە حتی بە یکی از تعهدات خود در قبال حقوق جمعی کُردها موافقت نکردە است، خواستەهای جمعی همچون رسمی شدن زبان کُردی، آموزش بە زبان کُردی، تلاش برای ترمیم خسارتهای کە بە ساختار اجتماعی و ملی کُرد وارد شدە است . قبول سرزمینی بە اسم کُردستان و مهمتر از همە حق خودگردانی کُردها و تفویض اختیارات فرمانداریها و پلیس بە کُردها و ... هرچند کە اردوغان در جریان متینگ مشهور خود همراە مسعود بارزانی مناطق کُردنشین را کُردستان نامید اما در هفتەی بعد از این متینگ در مجلس اعضای حزب عدالت و توسعە بە لایحە رسمی شدن نام کُردستان رأی مثبت نداد، این خود ناشی از عدم تمایل اردغان به حل مسألە کُرد بە صورت جدی است .
حزب عدالت و توسعە با در دست داشتن رهبر پ ک ک عبداللە اوجالان توانستە است اختلالات عظیمی را در تصمیمگیری رهبران پ ک ک درست کند چرا کە رهبران کُرد شامل عبداللە اوجالان در ایمرالی و رهبران پ ک ک در قندیل و نیز نمایندگان کُردها مجلس ترکیە و حتی بعضی از فعالین کُرد در اروپا میباشد، این پراکندگی باعث آشفتگی بیش از پیش در بین طرف کُردها شدە است، این آشفتگی موجب اختلافاتی بین ایمرالی و قندیل و دیاربکر شدە است کە چند بار جمیل بایک بە آن اذعان کرد هرچند کە پ ک ک توانستە است با تبلیغات گستردە در مورد تحولات کُردستان سوریە در دوسال اخیر روی این اختلافات سرپوش بگذارد اما در واقع ترکها توانستەاند قدرت تصمیمگیری کُردها را با اختلال جدی روبرو کنند و در سایە آن هیجان جنبش کُرد را در برابر خود کاهش دهند.
مهمترین مانع تراشی رهبران سیاسی و امنیتی ترکیە در روند حل مسألە کُرد تفکیک حل مسألە کُرد با صلح با پ ک ک. لذا ترکیە توانستە است کە نقطە ضعف رهبران پ ک ک را دریابد و این مشکل را در بطن مفهومبندی ایدئولوژیک پ ک ک یافتە است، چرا کە پ ک ک علاقه زیادی دارد کە خود را جنبشی منطقەای و جهانی بنامد تا سازمانی کە نمایندگی خواستەهای ملی دمکراتیک کُردها میکند، رهبران پ ک ک و بویژە عبداللە اوجالان هم با این موافق باشد چرا کە بە گفتە منابع غیر رسمی اوجلان بارها گفتە است مسألە کُرد یعنی پ ک ک و پ ک ک یعنی من، لذا در روند مذاکرات کمتر بە حقوق کُردها و نام کُردستان اشارە میشود و بیشتر بە خواستەهای سازمانی و ایدئولوژیک پ ک ک پرداختە میشود همچون آزادی زندانیان سیاسی و شخص اوجالان، توجە بە عدالت اجتماعی و مشارکت پ ک ک در قدرت سیاسی و ....چنانچە دولت ترکیە موفق بە این هدف بشود باعث انشقاقی عظیم بین جامعە کُرد تا حد رهبری آن میشود و بوجود آمدن فرصتهای بیشتر برای دولت ترکیە و از دست رفتن فرصتها برای کُردها میشود.
اما این تنها بخشی از مشکلات صلح کُردها با دولت مرکزی است، نقش کُردها و پ ک ک در این روند، در بخش دوم بە آن پرداختە میشود.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
نگاهی بە تحولات دو سال اخیر و مذاکرات دولت و کُردها
مذاکرات اخیر دولت ترکیە با کُردها و در رأس آنها پ ک ک حاصل مبارزات طاقت فرسای کُردها برای رسیدن بە حقوق ملی دمکراتیک نسلهای متمادی کُردها در طول صدسال اخیر از یک سو، و از سوی دیگر تلاشهای جامعە مدنی ترکیە برای رسیدن بە دمکراسی است و البتە فشارهای جامعە جهانی و اتحادیە اروپا هم تأثیری کمتر از موارد قبلی نداشتە است. اما این مذاکرات بە کجا میانجامد، موانع رسیدن بە توافقات نهای چیست؟ نقش دولت ترکیە در ادامە این مذاکرات چگونە است؟ نقش کُردها و پ ک ک در این مذاکرات چگونە است؟
در حل مسألە کُرد در کُردستان دو طرف اصلی یعنی کُردها و دولت مرکزی همچون متغیرهای اصلی و عومل بینالمللی همچون متغیر ثالث و یا فرعی نقش دارد، برای پاسخ دادن بە سوالهای مربوطە ابتدا بە سازو کار پیشرو کُردها دولت ترکیە پرداختە میشود و بعد بە نقش دولت مرکزی در روند صلح پرداختە میشود و در قسمت دوم بە نقش کُردها پرداختە میشود.
بە طور کلی آنچە فعالین و سیاستمدارن کُرد در تمام بخشهای چهارگانە کُردستان با مشکل مواجە کردە است. انکار مسألە کُرد از سوی دولتها بودە است کە این خود ناشی خوانش امنیتی از مطالبات کُردها بودە است، برای مقابلە با انکار دولتهای مذکور کُردها راە بحرانسازی برای دولتهای را برگزیدەاند. این روش ابتدا بە شیوەی قیامهای مسلحانە در اوایل قرن بیستم و در اواسط این قرن بە شیوەای مبارزه مسلحانە چریکی کە ابتدا توسط کُردهای جنوب کُردستان (عراق) و ملا مصطفی بارزانی بە صورت سیستماتیک وارد گفتمان و پراکتیک کُردها شد.
فعالین سیاسی کرد اغلب خواستار این بودند کە حکومتهای تهران، آنکار، دمشق و بغداد مسالە کُرد همچون مشکلی امنیتی درنظر نگیرند و آنرا همچون پدیدەای سیاسی بنگرند تا بتوانند از طریق راهحل سیاسی، مطالبات خود را در قوانین حقوقی بگنجانند. کەاین خود احتیاج بە سیستمی دمکراسی دارد کە دولتهای ذکر شدە فاقد این ظرفیت دمکراسی هستند. این بزرگترین مشکل پیشروی حکومتها و جریانهای سیاسی کُرد. مشکل دیگر این کشورها این است کە حقوق کُردها را دربستر حقوق شهروندی حل کنند نە حقوق جمعی کُردها همچون ملتی کە در منطقەای جغرافیای حق مدیریت برخود را داشتە باشند، کە درعرف سیاسی بەشیوەی خودمختاری ادارە شود، هراس دولتها این است کە با بەرسمیت شناختن حق خودمختاری زمینە را برای استقلال کُردستان فراهم کند. چراکە تجربە حل مسالە ملیتها در واحدهای سیاسی کە دورە گذار بە دمکراسی را طی کردەاند، دارای چهارمرحلە است: اول رفع تبعیض وقبول تفاوتهای فرهنگی و ملی. دوم حق خودمختاری محدود و تعیین منطقەی خودمختار.
سوم قبول خودمختاری کامل اختیارت کامل در امور داخلی و چهارم حق رفراندم برای اعلام استقلال یا ماندگاری در قلمرو دولت مرکزی.
فرهنگ سیاسی حاکم بر سیستم سیاسی و دولتمردان این کشورها حول گفتمانی است کە کُرد از جملە اغیار اصلی گفتمان سیستم سیاسی کشور است کە باید نە در حاشیە بلکە باید محو شود. درمیان حقوق ملی دمکراتیک کُردها و تمامیت ارضی، اولویت را بە تمامیت ارضی میدهند.این فرهنگ در تعامل با شهروندان کُرد از خط مشی سیاست مبنی برمنافع سیاسی رئالیتە پیروی میکنند کە عرف رایج در سیاست بین دولت در روابط خارجی است. در عوض برای تحکیم سیستم حقوقی و جایگزینی آن با ایدئولوژیهای کلی نگر و تمامیتخواە در داخل واحدهای سیاسی باید اصل بر صیانت از حقوق افراد و گروەها باید باشد این خط مشی کُردها را ناچار بە مقاومتی کردە است سرانجام آن چیزی به جزء استقلال نیست. درطول تاریخ معاصر ترکیە و ایران، این یکی از عوامل عدم گرایش دولتها بە گام نهادن در راە گذار بە دمکراسی بودە است. یعنی درمراحل گذار بە دمکراسی سیستم سیاسی مرکزگرا از بە رسمیت شناختن حقوق کُردها سرباز زدەاند. این درحالی است اهمیت تمامیت ارضی در حقوق بینالمللی علیە توسعهطلبی دولتها علیە همدیگر است، نە علیە خواستەهای داخلی مردمان داخل واحدهای سیاسی است، حتی اگر بە جدایی ختم شود. چرا کە فلسفە تشکیل واحدهای سیاسی مدرن قرار اجتماعی قابل فسخ میان افراد و گروههای انسانی است. این دو موضوع همیشە توسط دولت مردان و حتی جریانهای روشنفکری داخلی خلط شدە است. چنانکە بنیاد واحدهای سیاسی بر مبنای قرار اجتماع نباشد، باید تعریفی جوهری از خاک و وطن و دولت شود کە ماهیتی جوهری خواهد داشت کە بر مبنای حقانیت استعلای (افلاطونی) خواهد بود کە بنیاد تمامیت خواهی و فاشیزم میشود. ایدئولوژی حاکم بر این سیستمها برای سرپوش نهادن بە خواست ملیتها متوسل بە خوانشی جوهری و باستانگرایی از تاریخ شدە است.
ترکیە در دههی اخیر ناچار شدە است گامهایی برای گذار بە دمکراسی بردارد . در سیاست کلی ترکیە درقبال کُردها تبدیل مسالە امنیتی کُرد بە مسالە سیاسی است. لذا در مرحلە اول کُردها توانستند وارد کارزار مبارزات پارلمانی شوند.دراین روند مزبور هم اردغان و حزب عدالت و توسعە هم اقشار مختلف شهری و فرهیختەی ترکیە و هم بخش اعظم اپوزیسون ترکیە هریک بە نحوی از این روند پشتیبانی میکنند، البتە با مانعسازیهای قانونی همچون نسبت ١٠درصدی برای وارد شدن حزب بە پارلمان و فشارهای امنیتی علیە فعالین سیاسی و مدنی کُرد. در این میان تنها حزب حرکت ملی باید همچون استثنا بە آن نگریستە شود کە آن هم برای جمعآوری رأی در بین ناسیونالیستها ترک ازشعارهای ضدکُرد استفادە میکند. جامعە ترکیە دارای این ظرفیت هست کە مسالە کُرد را مشکلی امنیتی بە مسالە سیاسی تبدیل کند و نهایتا در سازکار حقوقی گنجاندە شود. اما مانع اصلی دولت ترکیە تأثیر ذهنیت حفظ قلمرو و تمامیت ارضی است کە سالها اولویت رهبران ترک بودە است. استراتژیستهای امنیتی ترک میخواهند کە مسألە کُرد همچون حقوق شهروندان کُرد حل کند نە همچون ملتی کە از نظر جغرافیایی دارای سرزمین هستند و حق مدیریت برخاک را از کُردها بگیرند. در ترکیە تا بە امروز هم مجلس ترکیە و دیگر احزاب ترک از بە رسمیت شناختن کُردستان برای مناطق کُردنشین خودداری میکنند و هنوز هم اسم کُردستان در محافل رسمی غیر قانونی است این همان هراسی است کە ترکها از حق خودمختاری کُردها بر خاک خود یعنی کُردستان دارند. در جریان انتخابات ریاست جمهور در مناطق غربی و مرکزی ترکیە در پایان سخنرانیهای تبلیغاتی اردوغان بارها با صدای رسا از یک ملت یک پرچم و یک دولت و یک زبان استفادە میکرد. آنچە کە دولتمردان ترکیە را وسوسە میکنند کە نسبت بە خواستەهای ملی دمکراتیک کُردها مقاومت نشان دهند وجود انشقاقهای در زیرساخت هویتی کُردها در ترکیە بە نسبت بقیە کُردها در قسمتهای دیگر کُردستان است، این حاصل تلاشهای سیستماتیک ترکیە در دنبال کردن سیاست اسمیلاسیون است کە باعث شدە است بخش اعظمی از کُردها زبان کُردی را فراموش کردە و در جامعە ترکیە ادغام شدەاند. لذا دولتمردان و استراتژیستهای ترکیە گمان میکنند کە چنانچە چند دە سالی دیگر مقاومت کنند میتوانند بقیە کُردها را هم در خود ادغام کنند، سیاستهای پ ک ک هم در قبال حل مسألە کُرد آشفتە و گنگ است و تا بحال چند استراتژی را عوض کردەاند لذا بە دولتمردان ترکیە این بهانە دادە شدە است کە در برابر خواستەهای کُردها طفرە بروند و بە بهانە گیری بپردازند، با توجە بە ظرفیتهای موجود کە حاصل تحولات عمیق در روابط خارجی ترکیە و مقاومت سرسختانە کُردها و تحولات جامعە ترکیە ام هنوز دشواریهای برای قبول خواست کُردها وجود دارد. با وجود ذهنیت و فرهنگ سیاسی مذکور فرصت پیشبرد برنامههای و مطالبات ملی و دمکراتیک کُردها وجود دارد، از سوی دیگر پ ک ک دارای دو اهرم فشار کارآمد همچون نیروهای مسلح آمادە در کوهستان و جنبش مدنی و شهری قوی است این دو اهرم مٶثر میتواند در نقاط بزنگاهی بە یاری دیپلماسی کُرد برسد و قدرت چانە زنی آنها را بالا ببرد و خلاء ناشی از محدویتهای دستیابی کُردها بە کرسیهای پارلمان را جبران کند، لذا ترکها همیشە بە دنبال حذف نیروهای گریلا بودەاند کە بتواند پروسە حل مسألە کُرد را با فرسایش زمان بە عقب بندازند تا بتوانند ساختار اجتماعی کُردها را در جامعە ترک حل کنند، در نهایت کُردها را وادار کنند کە مطالبات ملی خود را بە حقوق شهروند تقلیل دهند. تمام تلاش ترکها این است کە بتوانند نیروهای مسلح کُرد را خلع سلاح کنند.
در کنار خلع سلاح روش تقلیل این میان بسیاری از نخبگان سیاسی و حتی روشنفکری ترک برای تقلیل خواست سیاسی تاریخی کُردها، آنها را در ردیف دیگر اتنیکهای ترکیە همچون چرکسها، عربها و لازها و ارمنیها قرار دهند، این درحالی است کە این اتنیکها هیچگاە خواستی جمعی و ملی همچون کُردها نداشتەاند ، و اغلب آنها بە صورت پراکندە در شهرهای ترکیە زندگی میکنند، ترکهای علوی تنها خواستی کە از حکومت مرکزی داشتەاند اجازە برگزاری مراسمات مذهبی بودە است علویهای ترک بە جزء مورادی از تبعیض در طول تاریخ جدید ترکیە مورد اجحاف قرار نگرفتهاند مگر کُردهای علوی کە خود از سردمدارن جنبش کُرد بودەاند. لذا در بسیاری از موراد هنگام اشارە بە مسألە کُرد بە چرکسها و لازها و عربها اشارە میکنند، کُردها چە در دورەی عثمانی و بەویژە در دورەی جمهوریت هیچگاە تن بە قبول اتورتیە حکومت مرکزی ندادەاند، هرچند با سرکوبهای عظیمی روبرو شدهاند اما همیشە مقاومت و مبارزات آنها بزرگترین مشکل سیاسی دولت ترک بودە است اما ما شاهد هیچ گونە جنبش و خواست از جانب دیگر اتنیکها نبودەایم، بە عبارت دیگر شکافی فعال سیاسی در بین دیگر اتنیکها و دولت مرکزی نبودە است.
بە نظر میرسد در توافقات بین اوجالان و استراتژیستهای امنیتی ترکیه بر روی این مسألە توافق کردەاند کە مسألە کُرد را همچون مسألە سراسری در ترکیە دنبال کند نە تمرکز بر کُردستان. چرا کە باتمرکز بر کُردستان، تنها راە پیشروی دولت مرکزی بە رسمیت شناختن حقوق ملی (حق جمعی) و حق مدیریت بر کُردستان توسط کُردهاست کەچشمانداز آن خودمختاری میباشد،لذا طرفین را مجاب میکند کە حدود و مرزهای کُردستان را مشخص کنند، این از یک سو در واقع همان اهداف ترکها برای گریز از شناختن حق خودمختاری کُردها بر کُردستان هم هست و هم گریز از مشخص کردند مرز میان کُردستان و مناطق ترکنشین است این بزرگترین معضل دولت و پ ک ک برای رسیدن بە توافقی میباشد کە هم حق کُردها و آرزوی دیرینە آنهاست، کە همان هراس اصلی ترکها از زمان تأسیس جمهوری در ترکیە میباشد.
حزب عدالت و توسعە از سیاستهای چپ گرایانە پ ک ک و شاخە قانونی آن نهایت استفادە را کردە است این حزب توانستە است اقشار عظیمی از طبقە متوسط کُرد را با خود همراە سازد و در کُردستان ترکیە حزب رقیب اصلی حزب کُردها و در بسیاری از شهرها حزب اصلی باشد، در عوض این برتری در طول ١٣ سال اخیر حزب عدالت و توسعە حتی بە یکی از تعهدات خود در قبال حقوق جمعی کُردها موافقت نکردە است، خواستەهای جمعی همچون رسمی شدن زبان کُردی، آموزش بە زبان کُردی، تلاش برای ترمیم خسارتهای کە بە ساختار اجتماعی و ملی کُرد وارد شدە است . قبول سرزمینی بە اسم کُردستان و مهمتر از همە حق خودگردانی کُردها و تفویض اختیارات فرمانداریها و پلیس بە کُردها و ... هرچند کە اردوغان در جریان متینگ مشهور خود همراە مسعود بارزانی مناطق کُردنشین را کُردستان نامید اما در هفتەی بعد از این متینگ در مجلس اعضای حزب عدالت و توسعە بە لایحە رسمی شدن نام کُردستان رأی مثبت نداد، این خود ناشی از عدم تمایل اردغان به حل مسألە کُرد بە صورت جدی است .
حزب عدالت و توسعە با در دست داشتن رهبر پ ک ک عبداللە اوجالان توانستە است اختلالات عظیمی را در تصمیمگیری رهبران پ ک ک درست کند چرا کە رهبران کُرد شامل عبداللە اوجالان در ایمرالی و رهبران پ ک ک در قندیل و نیز نمایندگان کُردها مجلس ترکیە و حتی بعضی از فعالین کُرد در اروپا میباشد، این پراکندگی باعث آشفتگی بیش از پیش در بین طرف کُردها شدە است، این آشفتگی موجب اختلافاتی بین ایمرالی و قندیل و دیاربکر شدە است کە چند بار جمیل بایک بە آن اذعان کرد هرچند کە پ ک ک توانستە است با تبلیغات گستردە در مورد تحولات کُردستان سوریە در دوسال اخیر روی این اختلافات سرپوش بگذارد اما در واقع ترکها توانستەاند قدرت تصمیمگیری کُردها را با اختلال جدی روبرو کنند و در سایە آن هیجان جنبش کُرد را در برابر خود کاهش دهند.
مهمترین مانع تراشی رهبران سیاسی و امنیتی ترکیە در روند حل مسألە کُرد تفکیک حل مسألە کُرد با صلح با پ ک ک. لذا ترکیە توانستە است کە نقطە ضعف رهبران پ ک ک را دریابد و این مشکل را در بطن مفهومبندی ایدئولوژیک پ ک ک یافتە است، چرا کە پ ک ک علاقه زیادی دارد کە خود را جنبشی منطقەای و جهانی بنامد تا سازمانی کە نمایندگی خواستەهای ملی دمکراتیک کُردها میکند، رهبران پ ک ک و بویژە عبداللە اوجالان هم با این موافق باشد چرا کە بە گفتە منابع غیر رسمی اوجلان بارها گفتە است مسألە کُرد یعنی پ ک ک و پ ک ک یعنی من، لذا در روند مذاکرات کمتر بە حقوق کُردها و نام کُردستان اشارە میشود و بیشتر بە خواستەهای سازمانی و ایدئولوژیک پ ک ک پرداختە میشود همچون آزادی زندانیان سیاسی و شخص اوجالان، توجە بە عدالت اجتماعی و مشارکت پ ک ک در قدرت سیاسی و ....چنانچە دولت ترکیە موفق بە این هدف بشود باعث انشقاقی عظیم بین جامعە کُرد تا حد رهبری آن میشود و بوجود آمدن فرصتهای بیشتر برای دولت ترکیە و از دست رفتن فرصتها برای کُردها میشود.
اما این تنها بخشی از مشکلات صلح کُردها با دولت مرکزی است، نقش کُردها و پ ک ک در این روند، در بخش دوم بە آن پرداختە میشود.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.