کردستان مهد موسیقی جهان
14:25 - 9 اسفند 1391
Unknown Author
گردآورنده: آسو کرماشاهی
تاریخ نویسان و موسیقیدانان معروف جهان معتقدند که کُردستان مهد تمدن موسیقی جهان به حساب میآید .\"گزنفون \" تاریخنویس یونانی در این باره نوشته است :در سال ٤٠١ قبل از میلاد، بعد از حملهی یونان به ایران و شکست کوروش هخامنشی از یونانیها، هنگامی که لشکر یونان قصد بازگشت از کُردستان را داشت، کُردها با خواندن نغمهها و سرودهای دسته جمعی یونانیها را مورد حمله قرار دادند.
گزنفون افزوده است، که چگونه کُردها در آن زمان با هنر موسیقی آشنایی داشتند و حتی از آن در جنگها هم استفاده میکردند.
در ویژهنامهی موسیقیایی \" فاسکهکه \" که در فرانسه منتشر میشود، آمده است که ایران قدیم و سرزمین \"میسوپوتامیا\"یعنی جایگاهی که کُردها اکنون در آن سکونتدارند، قدیمیترین مهد موسیقی جهان بوده است.
به نوشته این نشریه، تمام ملودیهای ایرانی در اینجا منظور ایرانی بودن ملودیها است، یعنی جایی که فرهنگ آریایی در آنجا حضور داشته است نه مرز جعرافیایی و سیاسی ایران کنونی در جهان بی همتا و بی نظیر است.
قوم کُرد به عنوان یکی از قدیمیترین اقوام آریایی به علت بهره بردن از فرهنگ غنی ایرانی دارای اصیل ترین موسیقی و ملودیهای جاودان و بزرگ است.
برای دستیابی به غنای موسیقی کُردی باید از زرتشت و فرقهی اهل حق شروع کرد، زیرا اگر کُرد خود را وارث تمدن ماد میداند، زرتشت نوهی به حق مادها است و پیروان اهل حق نیز، به حق کُرد هستند و در کُردستان زندگی میکنند و به زبان کُردی گورانی سخن میگویند .
بر اساس کتابهای قدیمی اهل حق، هنر موسیقی از زمانهای قدیم مورد توجه مردم این آیین بوده است .در نامهی سرانجام \"سرود یارسان\" یکی از قدیمیترین کتابهای اهل حق آمده است: \"زمانی که خداوند قصد داشت روح را در کالبد آدم بدماند، روح در کالبد آدم قرار نگرفت تا اینکه بعد از ٤٠ روز خداوند به بنیامین، دستور داد که روح را در کالبد آدم بدماند و بنیامین آوازی برای روح خواند و روح در کالبد آدم جای گرفت\".
موسیقی کُردی در میان مردم کُردستان دارای یک پیوند ناگسستنی با زندگی روزمرهی مردم است، بسیاری از صاحب نظران کُرد معتقدند: موسیقی کُردی یکی از اصیلترین موسیقیهای ایرانی است که با گذشت قرنها ویژگیهای خود را در فولکلور عامهی کُرد زبانهای ایرانی حفظ کرده است .سازهای رایج در موسیقی کُردی نی، سورنا، نایه، دهُل، تنبک، تنبور و کمانچه است .به طور کلی در موسیقی ایرانی ملودیهایی در قالب هفت دستگاه ماهور، شور، نوا، همایون، سهگاه، چهارگاه و پنج گاه جای میگیرند.
اما غیر از هفت دستگاه معروف فوق یک دستگاه مشهور دیگر وجود دارد و آن دستگاه \"اصفهان \" میباشد .بسیاری از موسیقیدانان معتقدند این دستگاه بخشی از دستگاه شور است و بسیاری دیگر بر این باورند که شاخهایی از همایون است .آوازهای \" قهتاری\" کُردی در همین دستگاه جای میگیرند.
در میان هفت دستگاه فوق، دستگاه شور از سایر دستگاهها وسیعتر و بزرگتر است زیرا اگر چه در سایر دستگاهها،چندین آواز دیگر جای میگیرد، اما دستگاه شور علاوه بر این خود دارای چندین \"گوشه\" دیگر میباشد .این گوشهها شامل ابوعطا، بیاتترک یا بیات زند، افشاری یاهه وشار، دهشتی و بیات کُرد میباشد.
بسیاری از آوازهای کُردی مانند کابوکی، شاییک دهگری، گول نیشان گول نیشان و اکثر آوازهای حیران در دستگاه شور جای دارند.
هنر موسیقی هر ملتی وقتی پیشرفت میکند که فرهنگ ملی آن دیار، مورد توجه باشد و شرط پیشرفت، توسعه و احیاء آن در فرهنگ مردم نهفته است .
کُردها به فرهنگ، زبان، ادبیات، سنت و موسیقی خود بسیار علاقهمند هستند و به همین دلیل در این مورد پیشرفت کردهاند.
کُردستان با دیرینهی حماسی و عرفانیش، با صفا و سادگی عاطفی ساکنانش و با طبیعت بکر و دست نخوردهاش از روزگاران کهن تا به امروز همواره پرورندهی موسیقدانان بزرگی در آغوش خود بوده است .موسیقی کُردی دارای شیوهها و آوازهای مختلف است که در زیر به آنها اشاره میکنیم .
\"بیت\" یکی از مهمترین مقامهای کلاسیک کُردی است که در جنگها، جوانمردیها و حماسه ها به کار برده میشود میگویند، نام دیگر آن در\"prose poe\"و در ستایش خالق یکتا و پیامبر گفته شده و در موسیقی غربی به آ ن موسیقی کُردی\"بالوره\" میباشد . بالوره گویان، بیپرده و بی واهمه آوازشان را از هر قسم که باشد سر میدهند زیرا میدانند که کسی از آنان دلتنگ نمیشود.
بیتخوانی مبتنی بر نغمههای کاملاً ساده و بدون رعایت وزن و قافیه است .این آواز کُردی بیشتر در مناطق مهاباد، مکریان و بوکان نواخته میشود.
\"سوز و مقام \" یکی دیگر از انواع شیوههای موسیقی کُردی میباشد، مهمترین ویژگی این آواز کُردی توجه به سوز درون، شکایت و زاری میباشد و چون با قدرت تمام صورت میگیرد به آن سوز و مقام میگویند. این آواز در اکثر مناطق کردستان وجود دارد.
\"سیاه چمانه \" یکی دیگر از مهمترین آوازهای کُردی میباشد، این آواز به شکل هجایی و در قالب ١٠ هجایی و دو مصراعی به سبک و سیاق ایرانیان کهن سروده میشود و به علت همزیستی با مسایل عرفانی رنگ و بوی جدیدی هم به خود گرفته است و در پارهای مواقع به مقام شیخانه یا صوفیانه هم میگویند.
\"شمس قیس رازی\" در کتاب \"المعجم فی معاییر اشعار عجم\" به سیاهچمانه اشاره میکند و میگوید که این آواز مختص منطقهد هورامان کشردستان میباشد که دارای ١٥ مقام نغمگی میباشد .در مورد وجه تسمیه سیاهچمانه نظرهای گوناگونی وجود دارد اما براساس یک نظریه معروف واژهی سیاه به معنای رنگ سیاه و چمان که همان جمان بوده از کلمه کُردی جامه گرفته شده است و به نام جامه سیاه در آمده است و منظور کسی بوده که در موقع خواندن این آواز جامه مشکی می پوشیده است. این موسیقی بیشتر در مناطق اورامان، پاوه، نودشه، نوسود، مریوان و غرب سنندج نواخته میشود.
\"هوره\" از دیگر شیوههای موسیقی کردی میباشد، این آواز یک مقام بسیار زیباست که سوگ، ماتم، غریبی و عزاداری را به شیوههای ملیح و متین به گوش شنونده میرساند اعتقاد موسیقیدانان این است که هوره همان ستایش اهورامزدا بوده است و کُردها که پیروان آیین زرتشت بودهاند، با اهورا مزدا شروع به خواندن میکنند.
این آواز در کرمانشاه، ایلام، لرستان، سرپلزهاب، اسلامآباد، کرندغرب، گیلانغرب، هرسین، ماهی دشت و سنقر و کلیایی نواخته میشود.
یکی دیگر از آوازهای کردی \"حیران \" میباشد که از دل بیت سر در آورده و اغلب از متنی عاشقانه و پرسوز و گداز با توسل جستن به خالق یکتا، ائمه و پیامبران برخوردار است .این آواز بیشتر در مناطق مکریان و مهاباد وجود دارد.
\"لاووک\" یا لاوژه از دیگر آوازهای کُردی میباشد که از ترانه های کلاسیک کُردی سرچشمه گرفته است و در میان کُردهای خراسان به مقامهای \" لو و هی له لو شوان\"خوانده میشود .این مقام مخصوص زنان است و وجه تمایز \" لاووک\" با \"حیران\" در نوع زبان شعری به کار رفته در آن میباشد .لاووک به طور کلی به گویش زبان کُردی سورانی اجرا میشود .این آواز در تمام مناطقی که به زبان کُردی کرمانجی صحبت میکنند وجود دارد.
\"گورانی\"باشکوهترین و بزرگترین شیوهی موسیقی کُردی میباشد، این آواز عظیمترین دستهی نغمات در موسیقی کُردی را دارد و کهنترین بخش ادبیات موسیقی کُردی را شامل میشود .اشعار گورانی ١٠هجایی میباشد و در تمام مناطق کُردستان این آواز به اجرا در میآید .در زبان عامه به تمام شیوهها و آوازهای موسیقی کُردی گورانی نیز گفته میشود .
\"چمری\" نیز از آوازهای موسیقی کُردی است که به پاس تجلیل از وجود با ارزش از دست رفتهای اجرا میشود .این آواز به معنای شیون، عزا و نهال قامت خم شده است، چمری همانند نوحهخوانی در فارسی است و در مناطق مختلف ایلام، لرستان و کرمانشاه طرفداران زیادی دارد.
اما موسیقی کُردی وسیعتر از این است که بتوان آن را در قالب آوازها یا شیوههای محدود و مشخصی گنجاند .موسیقی کُردی بازتاب غنای روحی و معنوی مردم است و در عین حال تریبونی برای تفسیر مسایل عمیق جامعه میباشد .نغماتی از قبیل مقامهای اللهویسی، کوچهباغی، صمد عسکری و ترانههای ملودیکی نیز در موسیقی کُردی وجود دارند که بر اشعار هجایی و گاه عروضی استوارند .اگر چه گفته شد که مقامها و آوازهای کُردی، جزئی از موسیقی قدیمی ایران است ولی منظور این نیست که تمام مقامها و آوازهای کُردی، بدون کم و کاست، در چارچوب دستگاههای سنتی ایران قرار میگیرند .بعضی از آوازها و مقامهای کُردی مانند سیاه چمانه و هوره در موسیقی کُردی وجود دارند که در داخل دستگاههای موسیقی ایرانی جای نمیگیرند و یکدستگاه خاص را میطلبند.
علت مصونیت این آوازها از موسیقی ایرانی این است که این مقامها و آوازها بازماندهی موسیقی غنی گاتای آیین زرتشت است و هجای این شعر نیز در ردیفهای عروضی جای نمیگیرد و جغرافیای سخت و آغوش گرم هورامان مانند سپری از این آوازها دفاع کرده است .
موسیقی کُردی از دیرباز دارای ویژگی، غنا، ریشه و اصالت بوده است و به صورت سینه به سینه نقل شده است.
علاوه بر شناخت انواع ریتمهای موسیقی و ملودیهای کُردی شناخت انواع رقص های کُردی که با موسیقی کُردی همگام هستند به دور از لطف نیست.
رقص های محلی کُردی را به دو دسته رقصهای مذهبی و رقصهای محلی کُردی می توان تقسیم کرد:
منظور از رقصهای مذهبی، حرکات پر شور دراوایش میباشد که به سماع معروف بوده و در تکایا اجرا میشود در این نوع رقص دراویش در عالم بیخودی حرکات سر و گردن خود را موسیقی ریتمیک هماهنگ کرده اصطلاحاً در وجد به سماع میپردازند.
رقصهای محلی کُردی عشیرهای ، میتوان از ریشهدارترین و کهنترین رقصها دانست، \"هل پرین\" یا رقص کُردی در گذشته تنها با هدف آمادهسازی و تقویت نیروی جسمانی و روحی مردم مناطق کُردنشین انجام میشد . مردمان این مناطق در گذشتههای نه چندان دور همواره شاهد جنگهای قبیلهای بودند و همین امر حفظ و آمادگی همیشگی را طلب میکرد لذا مردمان این مناطق در وقفههای بین جنگها و به مناسبتهای مختلف دست در دست یکدیگر آمادگی رزمی و شور و همبستگی پولادین خویش را به رخ دشمنان میکشیدند . رقص کُردی را یک رقص رزمی میدانند که دارای صلابت و متانتی خاص بوده و یادآور یکپارچگی این مردمان غیور در تمامی ادوار میباشد . امروزه مجموع این رقصها را \"چوپی\" میگویند که معمولاً به صورت دسته جمعی اجرا میشوند.
رقصهای محلی با موسیقی کُردی پیوندی ابدی داشته و معمولاً زنان و مردان عشایر در مراسم شادی به دور از ابتذال دایره وار دست یکدیگر را گرفته به پایکوبی میپردازند، در اصطلاح محلی این حالت را گنم و جو یعنی \"گندم وجو\" مینامند،در منطقه مهاباد به آن \"رشبلک\" میگویند .
در این رقصها معمولاً یک نفر که حرکات رقص را بهتر از دیگران میشناسد نقش رهبری گروه رقصندگان را به عهده گرفته و در ابتدای صف رقصندگان میایستد و با تکان دادن دستمالی که در دست راست دارد ریتمها را به گروه منتقل کرده و در ایجاد هماهنگی لازم آنان را یاری میدهد.
این فرد که سر چوپیکش نامیده میشود با تکان دادن ماهرانه دستمال و ایجاد صدا بر هیجان رقصندگان میافزاید.
در این هنگام دیگر افراد بدون دستمال به ردیف در کنار سر چوپیکش به گونهایی قرار میگیرند که هر یکی با دست چپ، دست راست نفر بعد را میگیرد اصطلاحاً این حالت را \" گاوانی \"نامیده میشود.
در رقصهای کُردی تمامی رقصندگان به سر گروه چشم دوخته و با ایجاد هماهنگی خاصی وحدت و یکپارچگی یک قوم ریشهدار را به تصویر میکشند برخی رقصهای کُردی دارای ملودیهای خاصی بوده و توسط گروهی از زنان و مردان اجرا میشوند و در برخی از رقصها یکی از رقصندگان از دیگران جدا شده و در وسط جمع به تنهایی به هنرنمایی میپردازند و در این حالت معمولاً رقصنده دو دستمال رنگی در دستها نگه داشته و با آنها بازی میکند که اصطلاحاً به این نوع رقص دو دستماله میگویند و بیشتر در کرمانشاه مرسوم است .
نمایشها و رقصهای کُردی را میتوان به چند قسمت اصلی ذیل تقسیم کرد :
١ـ گهریان ٢- پشت پا ٣- هه لگرتن ٤- فه تاح پاشا٥ – لبلان ٦ – چه پی ٧ – زه زنگی ٨ – شه لایی ٩ – سیجار ١٠- خان امیری.
گه ریان:
گه ریان در زبان کُردی به معنی گشت و گذار و راه رفتن بوده و حرکات مختص این رقص نیز معنای گشت و گذار در ذهن تداعی میکنند . گهریان دارای دو مقام بوده که یکی متعلق به مناطق روستایی و دیگری مناطق شهری میباشد این رقص نرم و آهسته و با لطافتی خاص شروع شده و به تدریج تندتر میشود.
ملودی مربوط به این رقص با تنوع در ریتم و نوساناتی در اجرا تا پایان ادامه مییابد . در این رقص در واقع تأثیر گشت و گذار در زندگی کُردها به نمایش گذاشته میشود و تنوع ریتم در این رقص گویای تجربیاتی است که در گشت و گذار به دست میآیند و میتوان گفت این رقص زیبا تبلیغی است برای خوب نگریستن در اشیاء و طبیعت . این رقص زندگی با فراز و نشیب و زیر و بمهایش به تصویر کشیده شده و بر ضرورت بینایی و کسب تجربه برای رویارویی با رودخانهی پر تلاطم زندگی تاکید میشود . این رقص، رقصندگان را برای رقصهای پر تحرکتر بعدی آماده میکند، تقریباً در کل مناطق کُردنشین ملودی این رقص به شکلی یکسان نواخته میشود و در این رقص نخستین حرکت با پای چپ آغاز شد و حرکت پای دیگر همواره با سر ضربهای دهُل که معمولاً با ریتم دو تایی اجرا میشوند عوض میشود .
پشت پا :
پشت پا رقصی است که کمی تندتر از گهریان اجرا شده و در بیشتر مناطق کُردنشین مخصوص مردها میباشد رقص پشت پا همانطور که از نامش پیداست انسان را به هوشیاری و به کارگیری تجارب میخواند تا مبادا شخص در زندگی از کسی پشت پا بخورد .
هه لگرتن :
ههلگرتن در لغت به معنای بلند کردن چیزی میباشد، این رقص بسیار پر جنبوجوش و شاد اجرا میشود که با شور و جنبوجوش بسیار به سوی هدف روانه است . ریتم تند ملودی مخصوص این رقص هر گونه کسالت و خمودی را نفی کرده و بر اهمیت نشاط و هدفمندی در زندگی تأکید دارد.
فتاح پاشایی :
فتاح از نظر لغوی به معنی جنبش و پایکوبی است، ملودی این رقص در سرتاسر کُردستان به شکلی یکنواخت و با ریتمی تند اجرا میشود و لذا این رقص بسیار پر جنب و جوش میباشد بیشتر مردم کُردستان از این رقص استقبال میکنند . این رقص نشانگر انسانی است که به شکرانه کسب موفقیتها و استفاده از نعمتهای خداوندی خوشحالی خود را به نمایش گذاشته است.
لبلان:
این رقص با ریتمی نرم و آهسته پس از فتاح پاشا اجرا میشود و میتوان در آن لزوم تنوع در زندگی را مشاهده کرد، پس از اجرای پر جوش رقصهای گهریان، پشتپا، ههلگرتن و فتاح پاشا به ضرورت، رقصندگان لبلان میرقصند تا کمی استراحت کرده و تجدید قوا کنند رقص لبلان در واقع انسان را از غلبه احساسات زودگذر نهی کرده، وی را پس از طی مرحلهی ضروری شور و مستی به قلمروی تفکر، دور اندیشی و باز نگری رهنمون میسازد در این رقص، شرکت کنندگان آرامشخاصی را احساس میکنند.
چه پی:
چه پی همانطور که اسمش پیداست به معنای چپ میباشد ملودی این آهنگ با وزن دو تایی اجرا شده و در بیشتر مناطق کُردنشین از جمله کرمانشاه، کُردستان، سنجابی، بسیار از آن استقبال میشود . فلسفه این رقص قوت بخشیدن به قسمت چپ بدن میباشد چرا که معمولا ًقسمت چپ بدن در انجام امور روزمره نقش کمتری داشته و به مرور زمان تنبل میشود و برای استفادهی متعادل از تمامیت جسمانی همواره باید بکارگیری اعضاء سمت چپ بدن آنها را تقویت کرد .به همین منظور در رقص چهپی قسمت چپ بدن تحرک بیشتری یافته و از خمودگی خارج میگردد، در منطقه کرمانشاه بیشتر زنها از این رقص استقبال میکنند.
زه نگی یا زندی:
در این رقص رقصندگان یک قدم به جلو گذاشته و سپس یک قدم به عقب میروند و این حالت تا پایان ادامه مییابد در این رقص ضرورت احتیاط، دوراندیشی و تجزیه و تحلیل عملکرد از جانب انسان به تصویر کشیده میشود، در واقع در این رقص سنجیده گام برداشتن تبلیغ میگردد .
شه لایی:
این رقص را که با ریتم لنگ اجرا میشود میتوان یک تراژدی شکست دانست در این رقص قدمها لنگان لنگان برداشته میشوند تا شکست در برابر چشمان حضار ترسیم گردد و در ترسیم این مصیبت کسی زبان به سخن نگشاید.
سه جار:
این نوع رقص با ریتم آرام و گاهاً تند است که همان طور که از اسمش بر میآید به معنی سه بار \"سی در رسم الخط کردی\" است که در آن سه حرکت پا و سه حرکت به جلو وجود دارد و به گونهای یادآور عدد مقدس سه در فرهنگ فلکلوریک کُردهاست.
خان امیری:
این رقص نیز با ریتمی تند همراه است و در آن دستی از هم باز و در بالا قرار میگیرد و حلقهای بازتر و فراختر میسازد و بیشتر تناسبی است بین حرکت دستها و پاها این رقص که در آن گونهای خودنمایی و غرورخانی نیز دیده میشود تداعی کنندهی پیروزی و پرواز پرندگان را در خاطر میآورد.
تاریخ نویسان و موسیقیدانان معروف جهان معتقدند که کُردستان مهد تمدن موسیقی جهان به حساب میآید .\"گزنفون \" تاریخنویس یونانی در این باره نوشته است :در سال ٤٠١ قبل از میلاد، بعد از حملهی یونان به ایران و شکست کوروش هخامنشی از یونانیها، هنگامی که لشکر یونان قصد بازگشت از کُردستان را داشت، کُردها با خواندن نغمهها و سرودهای دسته جمعی یونانیها را مورد حمله قرار دادند.
گزنفون افزوده است، که چگونه کُردها در آن زمان با هنر موسیقی آشنایی داشتند و حتی از آن در جنگها هم استفاده میکردند.
در ویژهنامهی موسیقیایی \" فاسکهکه \" که در فرانسه منتشر میشود، آمده است که ایران قدیم و سرزمین \"میسوپوتامیا\"یعنی جایگاهی که کُردها اکنون در آن سکونتدارند، قدیمیترین مهد موسیقی جهان بوده است.
به نوشته این نشریه، تمام ملودیهای ایرانی در اینجا منظور ایرانی بودن ملودیها است، یعنی جایی که فرهنگ آریایی در آنجا حضور داشته است نه مرز جعرافیایی و سیاسی ایران کنونی در جهان بی همتا و بی نظیر است.
قوم کُرد به عنوان یکی از قدیمیترین اقوام آریایی به علت بهره بردن از فرهنگ غنی ایرانی دارای اصیل ترین موسیقی و ملودیهای جاودان و بزرگ است.
برای دستیابی به غنای موسیقی کُردی باید از زرتشت و فرقهی اهل حق شروع کرد، زیرا اگر کُرد خود را وارث تمدن ماد میداند، زرتشت نوهی به حق مادها است و پیروان اهل حق نیز، به حق کُرد هستند و در کُردستان زندگی میکنند و به زبان کُردی گورانی سخن میگویند .
بر اساس کتابهای قدیمی اهل حق، هنر موسیقی از زمانهای قدیم مورد توجه مردم این آیین بوده است .در نامهی سرانجام \"سرود یارسان\" یکی از قدیمیترین کتابهای اهل حق آمده است: \"زمانی که خداوند قصد داشت روح را در کالبد آدم بدماند، روح در کالبد آدم قرار نگرفت تا اینکه بعد از ٤٠ روز خداوند به بنیامین، دستور داد که روح را در کالبد آدم بدماند و بنیامین آوازی برای روح خواند و روح در کالبد آدم جای گرفت\".
موسیقی کُردی در میان مردم کُردستان دارای یک پیوند ناگسستنی با زندگی روزمرهی مردم است، بسیاری از صاحب نظران کُرد معتقدند: موسیقی کُردی یکی از اصیلترین موسیقیهای ایرانی است که با گذشت قرنها ویژگیهای خود را در فولکلور عامهی کُرد زبانهای ایرانی حفظ کرده است .سازهای رایج در موسیقی کُردی نی، سورنا، نایه، دهُل، تنبک، تنبور و کمانچه است .به طور کلی در موسیقی ایرانی ملودیهایی در قالب هفت دستگاه ماهور، شور، نوا، همایون، سهگاه، چهارگاه و پنج گاه جای میگیرند.
اما غیر از هفت دستگاه معروف فوق یک دستگاه مشهور دیگر وجود دارد و آن دستگاه \"اصفهان \" میباشد .بسیاری از موسیقیدانان معتقدند این دستگاه بخشی از دستگاه شور است و بسیاری دیگر بر این باورند که شاخهایی از همایون است .آوازهای \" قهتاری\" کُردی در همین دستگاه جای میگیرند.
در میان هفت دستگاه فوق، دستگاه شور از سایر دستگاهها وسیعتر و بزرگتر است زیرا اگر چه در سایر دستگاهها،چندین آواز دیگر جای میگیرد، اما دستگاه شور علاوه بر این خود دارای چندین \"گوشه\" دیگر میباشد .این گوشهها شامل ابوعطا، بیاتترک یا بیات زند، افشاری یاهه وشار، دهشتی و بیات کُرد میباشد.
بسیاری از آوازهای کُردی مانند کابوکی، شاییک دهگری، گول نیشان گول نیشان و اکثر آوازهای حیران در دستگاه شور جای دارند.
هنر موسیقی هر ملتی وقتی پیشرفت میکند که فرهنگ ملی آن دیار، مورد توجه باشد و شرط پیشرفت، توسعه و احیاء آن در فرهنگ مردم نهفته است .
کُردها به فرهنگ، زبان، ادبیات، سنت و موسیقی خود بسیار علاقهمند هستند و به همین دلیل در این مورد پیشرفت کردهاند.
کُردستان با دیرینهی حماسی و عرفانیش، با صفا و سادگی عاطفی ساکنانش و با طبیعت بکر و دست نخوردهاش از روزگاران کهن تا به امروز همواره پرورندهی موسیقدانان بزرگی در آغوش خود بوده است .موسیقی کُردی دارای شیوهها و آوازهای مختلف است که در زیر به آنها اشاره میکنیم .
\"بیت\" یکی از مهمترین مقامهای کلاسیک کُردی است که در جنگها، جوانمردیها و حماسه ها به کار برده میشود میگویند، نام دیگر آن در\"prose poe\"و در ستایش خالق یکتا و پیامبر گفته شده و در موسیقی غربی به آ ن موسیقی کُردی\"بالوره\" میباشد . بالوره گویان، بیپرده و بی واهمه آوازشان را از هر قسم که باشد سر میدهند زیرا میدانند که کسی از آنان دلتنگ نمیشود.
بیتخوانی مبتنی بر نغمههای کاملاً ساده و بدون رعایت وزن و قافیه است .این آواز کُردی بیشتر در مناطق مهاباد، مکریان و بوکان نواخته میشود.
\"سوز و مقام \" یکی دیگر از انواع شیوههای موسیقی کُردی میباشد، مهمترین ویژگی این آواز کُردی توجه به سوز درون، شکایت و زاری میباشد و چون با قدرت تمام صورت میگیرد به آن سوز و مقام میگویند. این آواز در اکثر مناطق کردستان وجود دارد.
\"سیاه چمانه \" یکی دیگر از مهمترین آوازهای کُردی میباشد، این آواز به شکل هجایی و در قالب ١٠ هجایی و دو مصراعی به سبک و سیاق ایرانیان کهن سروده میشود و به علت همزیستی با مسایل عرفانی رنگ و بوی جدیدی هم به خود گرفته است و در پارهای مواقع به مقام شیخانه یا صوفیانه هم میگویند.
\"شمس قیس رازی\" در کتاب \"المعجم فی معاییر اشعار عجم\" به سیاهچمانه اشاره میکند و میگوید که این آواز مختص منطقهد هورامان کشردستان میباشد که دارای ١٥ مقام نغمگی میباشد .در مورد وجه تسمیه سیاهچمانه نظرهای گوناگونی وجود دارد اما براساس یک نظریه معروف واژهی سیاه به معنای رنگ سیاه و چمان که همان جمان بوده از کلمه کُردی جامه گرفته شده است و به نام جامه سیاه در آمده است و منظور کسی بوده که در موقع خواندن این آواز جامه مشکی می پوشیده است. این موسیقی بیشتر در مناطق اورامان، پاوه، نودشه، نوسود، مریوان و غرب سنندج نواخته میشود.
\"هوره\" از دیگر شیوههای موسیقی کردی میباشد، این آواز یک مقام بسیار زیباست که سوگ، ماتم، غریبی و عزاداری را به شیوههای ملیح و متین به گوش شنونده میرساند اعتقاد موسیقیدانان این است که هوره همان ستایش اهورامزدا بوده است و کُردها که پیروان آیین زرتشت بودهاند، با اهورا مزدا شروع به خواندن میکنند.
این آواز در کرمانشاه، ایلام، لرستان، سرپلزهاب، اسلامآباد، کرندغرب، گیلانغرب، هرسین، ماهی دشت و سنقر و کلیایی نواخته میشود.
یکی دیگر از آوازهای کردی \"حیران \" میباشد که از دل بیت سر در آورده و اغلب از متنی عاشقانه و پرسوز و گداز با توسل جستن به خالق یکتا، ائمه و پیامبران برخوردار است .این آواز بیشتر در مناطق مکریان و مهاباد وجود دارد.
\"لاووک\" یا لاوژه از دیگر آوازهای کُردی میباشد که از ترانه های کلاسیک کُردی سرچشمه گرفته است و در میان کُردهای خراسان به مقامهای \" لو و هی له لو شوان\"خوانده میشود .این مقام مخصوص زنان است و وجه تمایز \" لاووک\" با \"حیران\" در نوع زبان شعری به کار رفته در آن میباشد .لاووک به طور کلی به گویش زبان کُردی سورانی اجرا میشود .این آواز در تمام مناطقی که به زبان کُردی کرمانجی صحبت میکنند وجود دارد.
\"گورانی\"باشکوهترین و بزرگترین شیوهی موسیقی کُردی میباشد، این آواز عظیمترین دستهی نغمات در موسیقی کُردی را دارد و کهنترین بخش ادبیات موسیقی کُردی را شامل میشود .اشعار گورانی ١٠هجایی میباشد و در تمام مناطق کُردستان این آواز به اجرا در میآید .در زبان عامه به تمام شیوهها و آوازهای موسیقی کُردی گورانی نیز گفته میشود .
\"چمری\" نیز از آوازهای موسیقی کُردی است که به پاس تجلیل از وجود با ارزش از دست رفتهای اجرا میشود .این آواز به معنای شیون، عزا و نهال قامت خم شده است، چمری همانند نوحهخوانی در فارسی است و در مناطق مختلف ایلام، لرستان و کرمانشاه طرفداران زیادی دارد.
اما موسیقی کُردی وسیعتر از این است که بتوان آن را در قالب آوازها یا شیوههای محدود و مشخصی گنجاند .موسیقی کُردی بازتاب غنای روحی و معنوی مردم است و در عین حال تریبونی برای تفسیر مسایل عمیق جامعه میباشد .نغماتی از قبیل مقامهای اللهویسی، کوچهباغی، صمد عسکری و ترانههای ملودیکی نیز در موسیقی کُردی وجود دارند که بر اشعار هجایی و گاه عروضی استوارند .اگر چه گفته شد که مقامها و آوازهای کُردی، جزئی از موسیقی قدیمی ایران است ولی منظور این نیست که تمام مقامها و آوازهای کُردی، بدون کم و کاست، در چارچوب دستگاههای سنتی ایران قرار میگیرند .بعضی از آوازها و مقامهای کُردی مانند سیاه چمانه و هوره در موسیقی کُردی وجود دارند که در داخل دستگاههای موسیقی ایرانی جای نمیگیرند و یکدستگاه خاص را میطلبند.
علت مصونیت این آوازها از موسیقی ایرانی این است که این مقامها و آوازها بازماندهی موسیقی غنی گاتای آیین زرتشت است و هجای این شعر نیز در ردیفهای عروضی جای نمیگیرد و جغرافیای سخت و آغوش گرم هورامان مانند سپری از این آوازها دفاع کرده است .
موسیقی کُردی از دیرباز دارای ویژگی، غنا، ریشه و اصالت بوده است و به صورت سینه به سینه نقل شده است.
علاوه بر شناخت انواع ریتمهای موسیقی و ملودیهای کُردی شناخت انواع رقص های کُردی که با موسیقی کُردی همگام هستند به دور از لطف نیست.
رقص های محلی کُردی را به دو دسته رقصهای مذهبی و رقصهای محلی کُردی می توان تقسیم کرد:
منظور از رقصهای مذهبی، حرکات پر شور دراوایش میباشد که به سماع معروف بوده و در تکایا اجرا میشود در این نوع رقص دراویش در عالم بیخودی حرکات سر و گردن خود را موسیقی ریتمیک هماهنگ کرده اصطلاحاً در وجد به سماع میپردازند.
رقصهای محلی کُردی عشیرهای ، میتوان از ریشهدارترین و کهنترین رقصها دانست، \"هل پرین\" یا رقص کُردی در گذشته تنها با هدف آمادهسازی و تقویت نیروی جسمانی و روحی مردم مناطق کُردنشین انجام میشد . مردمان این مناطق در گذشتههای نه چندان دور همواره شاهد جنگهای قبیلهای بودند و همین امر حفظ و آمادگی همیشگی را طلب میکرد لذا مردمان این مناطق در وقفههای بین جنگها و به مناسبتهای مختلف دست در دست یکدیگر آمادگی رزمی و شور و همبستگی پولادین خویش را به رخ دشمنان میکشیدند . رقص کُردی را یک رقص رزمی میدانند که دارای صلابت و متانتی خاص بوده و یادآور یکپارچگی این مردمان غیور در تمامی ادوار میباشد . امروزه مجموع این رقصها را \"چوپی\" میگویند که معمولاً به صورت دسته جمعی اجرا میشوند.
رقصهای محلی با موسیقی کُردی پیوندی ابدی داشته و معمولاً زنان و مردان عشایر در مراسم شادی به دور از ابتذال دایره وار دست یکدیگر را گرفته به پایکوبی میپردازند، در اصطلاح محلی این حالت را گنم و جو یعنی \"گندم وجو\" مینامند،در منطقه مهاباد به آن \"رشبلک\" میگویند .
در این رقصها معمولاً یک نفر که حرکات رقص را بهتر از دیگران میشناسد نقش رهبری گروه رقصندگان را به عهده گرفته و در ابتدای صف رقصندگان میایستد و با تکان دادن دستمالی که در دست راست دارد ریتمها را به گروه منتقل کرده و در ایجاد هماهنگی لازم آنان را یاری میدهد.
این فرد که سر چوپیکش نامیده میشود با تکان دادن ماهرانه دستمال و ایجاد صدا بر هیجان رقصندگان میافزاید.
در این هنگام دیگر افراد بدون دستمال به ردیف در کنار سر چوپیکش به گونهایی قرار میگیرند که هر یکی با دست چپ، دست راست نفر بعد را میگیرد اصطلاحاً این حالت را \" گاوانی \"نامیده میشود.
در رقصهای کُردی تمامی رقصندگان به سر گروه چشم دوخته و با ایجاد هماهنگی خاصی وحدت و یکپارچگی یک قوم ریشهدار را به تصویر میکشند برخی رقصهای کُردی دارای ملودیهای خاصی بوده و توسط گروهی از زنان و مردان اجرا میشوند و در برخی از رقصها یکی از رقصندگان از دیگران جدا شده و در وسط جمع به تنهایی به هنرنمایی میپردازند و در این حالت معمولاً رقصنده دو دستمال رنگی در دستها نگه داشته و با آنها بازی میکند که اصطلاحاً به این نوع رقص دو دستماله میگویند و بیشتر در کرمانشاه مرسوم است .
نمایشها و رقصهای کُردی را میتوان به چند قسمت اصلی ذیل تقسیم کرد :
١ـ گهریان ٢- پشت پا ٣- هه لگرتن ٤- فه تاح پاشا٥ – لبلان ٦ – چه پی ٧ – زه زنگی ٨ – شه لایی ٩ – سیجار ١٠- خان امیری.
گه ریان:
گه ریان در زبان کُردی به معنی گشت و گذار و راه رفتن بوده و حرکات مختص این رقص نیز معنای گشت و گذار در ذهن تداعی میکنند . گهریان دارای دو مقام بوده که یکی متعلق به مناطق روستایی و دیگری مناطق شهری میباشد این رقص نرم و آهسته و با لطافتی خاص شروع شده و به تدریج تندتر میشود.
ملودی مربوط به این رقص با تنوع در ریتم و نوساناتی در اجرا تا پایان ادامه مییابد . در این رقص در واقع تأثیر گشت و گذار در زندگی کُردها به نمایش گذاشته میشود و تنوع ریتم در این رقص گویای تجربیاتی است که در گشت و گذار به دست میآیند و میتوان گفت این رقص زیبا تبلیغی است برای خوب نگریستن در اشیاء و طبیعت . این رقص زندگی با فراز و نشیب و زیر و بمهایش به تصویر کشیده شده و بر ضرورت بینایی و کسب تجربه برای رویارویی با رودخانهی پر تلاطم زندگی تاکید میشود . این رقص، رقصندگان را برای رقصهای پر تحرکتر بعدی آماده میکند، تقریباً در کل مناطق کُردنشین ملودی این رقص به شکلی یکسان نواخته میشود و در این رقص نخستین حرکت با پای چپ آغاز شد و حرکت پای دیگر همواره با سر ضربهای دهُل که معمولاً با ریتم دو تایی اجرا میشوند عوض میشود .
پشت پا :
پشت پا رقصی است که کمی تندتر از گهریان اجرا شده و در بیشتر مناطق کُردنشین مخصوص مردها میباشد رقص پشت پا همانطور که از نامش پیداست انسان را به هوشیاری و به کارگیری تجارب میخواند تا مبادا شخص در زندگی از کسی پشت پا بخورد .
هه لگرتن :
ههلگرتن در لغت به معنای بلند کردن چیزی میباشد، این رقص بسیار پر جنبوجوش و شاد اجرا میشود که با شور و جنبوجوش بسیار به سوی هدف روانه است . ریتم تند ملودی مخصوص این رقص هر گونه کسالت و خمودی را نفی کرده و بر اهمیت نشاط و هدفمندی در زندگی تأکید دارد.
فتاح پاشایی :
فتاح از نظر لغوی به معنی جنبش و پایکوبی است، ملودی این رقص در سرتاسر کُردستان به شکلی یکنواخت و با ریتمی تند اجرا میشود و لذا این رقص بسیار پر جنب و جوش میباشد بیشتر مردم کُردستان از این رقص استقبال میکنند . این رقص نشانگر انسانی است که به شکرانه کسب موفقیتها و استفاده از نعمتهای خداوندی خوشحالی خود را به نمایش گذاشته است.
لبلان:
این رقص با ریتمی نرم و آهسته پس از فتاح پاشا اجرا میشود و میتوان در آن لزوم تنوع در زندگی را مشاهده کرد، پس از اجرای پر جوش رقصهای گهریان، پشتپا، ههلگرتن و فتاح پاشا به ضرورت، رقصندگان لبلان میرقصند تا کمی استراحت کرده و تجدید قوا کنند رقص لبلان در واقع انسان را از غلبه احساسات زودگذر نهی کرده، وی را پس از طی مرحلهی ضروری شور و مستی به قلمروی تفکر، دور اندیشی و باز نگری رهنمون میسازد در این رقص، شرکت کنندگان آرامشخاصی را احساس میکنند.
چه پی:
چه پی همانطور که اسمش پیداست به معنای چپ میباشد ملودی این آهنگ با وزن دو تایی اجرا شده و در بیشتر مناطق کُردنشین از جمله کرمانشاه، کُردستان، سنجابی، بسیار از آن استقبال میشود . فلسفه این رقص قوت بخشیدن به قسمت چپ بدن میباشد چرا که معمولا ًقسمت چپ بدن در انجام امور روزمره نقش کمتری داشته و به مرور زمان تنبل میشود و برای استفادهی متعادل از تمامیت جسمانی همواره باید بکارگیری اعضاء سمت چپ بدن آنها را تقویت کرد .به همین منظور در رقص چهپی قسمت چپ بدن تحرک بیشتری یافته و از خمودگی خارج میگردد، در منطقه کرمانشاه بیشتر زنها از این رقص استقبال میکنند.
زه نگی یا زندی:
در این رقص رقصندگان یک قدم به جلو گذاشته و سپس یک قدم به عقب میروند و این حالت تا پایان ادامه مییابد در این رقص ضرورت احتیاط، دوراندیشی و تجزیه و تحلیل عملکرد از جانب انسان به تصویر کشیده میشود، در واقع در این رقص سنجیده گام برداشتن تبلیغ میگردد .
شه لایی:
این رقص را که با ریتم لنگ اجرا میشود میتوان یک تراژدی شکست دانست در این رقص قدمها لنگان لنگان برداشته میشوند تا شکست در برابر چشمان حضار ترسیم گردد و در ترسیم این مصیبت کسی زبان به سخن نگشاید.
سه جار:
این نوع رقص با ریتم آرام و گاهاً تند است که همان طور که از اسمش بر میآید به معنی سه بار \"سی در رسم الخط کردی\" است که در آن سه حرکت پا و سه حرکت به جلو وجود دارد و به گونهای یادآور عدد مقدس سه در فرهنگ فلکلوریک کُردهاست.
خان امیری:
این رقص نیز با ریتمی تند همراه است و در آن دستی از هم باز و در بالا قرار میگیرد و حلقهای بازتر و فراختر میسازد و بیشتر تناسبی است بین حرکت دستها و پاها این رقص که در آن گونهای خودنمایی و غرورخانی نیز دیده میشود تداعی کنندهی پیروزی و پرواز پرندگان را در خاطر میآورد.