چرا ملت ایران پس از سی و چهار سال جنایت و خیانت حکومت اسلامی، هنوز دنباله‌رو آخوند می‌باشند؟

14:32 - 12 تیر 1392
Unknown Author
شهریار ایازی

ملت کتک خورده‌ی ایران پس از سی و چهار سال ستم دیدن، باز هم در انتظار کرامت آخوند است؛ سه دهه است که کشور توسط آخوند‌های فرومایه و جنایتکار به سرقت رفته است و آخوند بر جان و مال و ناموس مردم حکومت می‌کند. سی و چهار سال می‌گذرد که آخوند سرمایه و هستی ملتی را چپاول کرده و تمام دار و ندار مردمی را غارت می‌کند. بیش از سه دهه است که ملتی غرق در گرفتاری و بیچارگی و فقر و نداری‌اند و میلیون‌ها نفر ایرانی محتاج تکه نانی هستند و آخوند، هر روز بر اندوخته‌هایش اضافه شده و با دزدی سرمایه‌ی یک ملت، برای خودسرمایه‌ای نجومی و باورنکردنی دست و پا کرده است.

پیامد دیگر حکومت آخوند، به فراموشی سپردن زبان، آیین، تاریخ و فرهنگ چند هزار سال ایران و به دریوزگی و بی‌آبرویی کشاندن یک ملت است. آخوندی که در گذشته دست گدایی و تملق و چاپلوسی به سوی هر خانواده‌ی ایرانی دراز می‌کرد تا لقمه نانی بدست آورده و به زندگی ننگین خود ادامه دهد، اکنون برثروت و سرزمین مردم سوار شده، عنان اختیار آنان را به دست دارد، و مردم را مثل عروسک‌های کوکی و بی‌اختیار، به این سوی و آن سوی می‌کشاند.

آخوند با از میان بردن تمدن و فرهنگ غنی ایرانیان، ملت بزرگوار ایران را به قهقرایی رسانده است که مادران و پدران ایرانی، فرزندان خود را \"غلام حسین\" و \"غلام رضا\" و هزاران نام عربی دیگر می‌نامند و مردم خود را برده و نوکر علی و حسین و حسن و اصغر می‌پندارند برای مدتی کوتاه و غیر از مدت کوتاهی و بعد از آن در اختیار آخوند است و گذشته‌ی درخشان خودشان را به طور کلی، به دست فراموشی سپرده‌اند و فقط در فکر اسلام هستند و دیگر هیچ .

همان روشی که تازیان بیابانگرد ، پس از اسیر کردن مردم ایران در درازای ۶ سده پیاده کردند و کشورمان را چپاول و غارت نمودند، امروز نیز به دست فرزندان دون مایه‌شان، آخوندها، در حال اجرا شدن بر روی مردم بینوای ایران زمین است.

تازیانی که دختران و پسران جوان را دستگیر، به عربستان برده و دربازارهای مدینه به عنوان کنیز و برده به فروش می‌رساندند؛ نوه‌های همان تازیان هم اکنون، بر کشور و گُرده ملت ما سوارند. به راستی چرا دوباره ایران به دست اسلام اشغال گردید . و شرم به ملتی خود باخته و دنباله‌رو آخوند‌ها .

حال، پس از سه دهه زیر بار ستم و بی‌دادگری آخوند قرار گرفتن، عده‌ای به اصطلاح روزنامه‌نگار و یا سیاستمدار نیز به روش‌های گوناگونی در تلاشند که رد پای آخوند گم نشود و همچنان بر کتف و شانه‌ی ملت سوار بماند. برای روشن شدن این داستان تراژدی، به فرخ نگهدار، مسعود بهنود، فاطمه حقیقت‌جو وووووووووووووو.

حجت الاسلام دکترحسن روحانی که خود از برکت حماقت ملتی، صدقه گرفتن و روضه خواندن را ترک گفته و با دریافت مدرک بی‌محتوای دکترا، که مدت‌ها است در بیت رهبرش سید علی‌خامنه ای به درس جنایت و دزدی پرداخته و حالا به مصدر ریاست جمهوری گمارده می‌شود و مردم را مدت هشت سال دیگر برای تضمین سلامت و حفظ و بقای جمهوریت و اسلامیت نظام در قانون اساسی تعبیه شده است.

به راستی ما چه ملتی هستیم که یک مشت دزد فرومایه مشغول حکومت بر جان و مال و ناموس‌مان می‌باشند؟

به هر روی مردم ایران زمین هنوز دنباله‌رو آخوند هستند و ما هنوز در سطح اجتماع و در برخوردها و گفتگوهایمان با مردم، با این مغلطه‌ی کلیشه‌ای از جانب مردم مواجه می‌شویم که می‌گویند:\"این آخوند با بقیه آخوندها فرق دارد و آخوند خوبی است\". مردم ایران پس از دست کم سی و چهار سال جنایت مستقیم و هولناک آخوندها در حق خودشان و آیندگان این مرز و بوم هنوز هم وقتی آخوندی را در کوچه و در حال گذر می‌بینند، تا کمر دولا شده و به وی درود می‌فرستند. و نمی‌دانند که آخوند خوب و بد ندارد آخوند، آخوند است .

این بردگی برخی از ایرانیان، به آخوندها برای جنایت، خیانت و غارت بیشتر میدان داده و موجبات بدبختی بیشتر هموطنان را فراهم می‌سازد. مردم ایران باید از زنده نگاه داشتن و در بطن جامعه قرار دادن آخوند دست برداشته و ایشان را طرد کرده و دستان خون آلودشان را از زندگی‌های خود قطع کنند. اگر بخواهیم لُب کلام را در طی یک جمله بگوییم، باید که آن جمله را اینگونه نوشت و بیان کرد: توانا بود هر که دانا بود . تا به حال دیدید که آخوندی انسان بود .

محتوای این مقاله صرفا دیدگاه نویسنده می باشد.