چادر اسلام-در رابطه با مسائل و مشکلات زنان

13:48 - 7 اردیبهشت 1392
Unknown Author
فواد محمدی

بزرگترین جرم زن بودن است، زن با اجبار به سنت‌های کهن شرعی محصور شده و هر گونه آزادی برای آن‌ها حرام و جرم به حساب می‌آید و به گفته‌ی تفکرات قدیم زن باید طبق دستورات شرعی حرکت کند، مانند موجودی ضعیف به آن نگریسته شده و ضعیفه ایست که حق هیچ گونه دفاع از خود را ندارد.

با توجه به گذشت چندین سده، ذهنیت‌ها به دوران جاهلیت برمی‌گردد و متأسفانه در جامعه زن‌ها همیشه مورد عیاشی و سوء استفاده جنسی قرار می‌گیرند و این حاکی از آنست که زن در جامعه اهمیت خاصی نداشته و فقط برای رفع مسائل جنسی می‌باشد و به شخصیت زن‌ها حیوان گونه تجاوز می‌شود. در این حالت و هر حالت دیگری زن‌ها حق اعتراض و حتی حق دفاع از خود را ندارند. این مشکلات همچون فرهنگی در جامعه رشد فزونی داشته و مردسالاری حاکم، روزبه‌روز به شیوه‌های وحشیانه‌ای زن را همچون کالا معرفی کرده و سبک می‌شما رند.

حتی در دنیای سرمایه‌داری برای تبلیغ هرکالایی از شخصیت زن استفاده می‌شود. اگر چه این مشکلات گریبان‌گیر اکثر مناطق جهان شده ولی به شیوه‌ای سیستماتیک در دنیای امروزه ، زن همچون دکور در هر ویترین تبلیغاتیی دیده می‌شود و برای جذابیت کار و جلب نظر عموم ، شخصیت تمام زن‌ها را سبک و لکه‌دار نموده‌اند.

در خانواده نوع برخورد مرد \"پدر و برادر\" با زن سرکش و نگهبان هستند که مبادا زن حیا و شرفشان را زیر سؤال ببرد. اگرچه جنس نر هر عملی را برای خود روا دانسته و می‌تواند به حکم مرد بودنش عمل پلید مردانگیش را اثبات کند و گویا منع هم به نظر نمی‌رسد. اما در خانه هر زنی باید تحت کنترل پدر و برادر باشد در غیر این صورت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و با فرهنگ زورگویانه وی را تربیت می‌کنند و زن در هر حالت در خانواده‌ی خود یا در خانه‌ی بخت زندگیش را درچهاردیواری که فرقی با زندان ندارد تحمل می‌کند حتی اختیار پوشیدن لباس باب میل خود را در محیط بسته‌ی خانه ندارد و با آرایش کردن و نگاه کردن فیلم و شرکت در مراسم‌های شاد همیشه با مشکل و اکثراً با شکنجه مواجه می‌شود این فریاد عدالتی است که مردسالاری با فحش و توهین امروزه ادعای آن را دارد.

مواردی که به آن اشاره شد امروزه توسط مردان مانند حق و حقوقی برای زنان در نظر گرفته شده که متأسفانه زن را از زن بودن خود بی‌هویت ساخته است و مانند رباتی، مجبور به ادامه‌ی این زندگی تلخ می‌شوند و هر آن چه که مرد برایش در نظر گرفته، نباید از چهارچوب معین گذر کند و دایره‌ی این چهارچوب معین شده توسط مرد ، به لطف \"شرع \" تنگتر و تنگتر گشته و روشنفکران این‌چنین می‌اندیشند که گویا تفکر انسان‌های سده‌ی 21، با دوران جاهلیت یکی ‌است.

بعضی مواقع که بحث از یکسانی زن و مرد به میان می‌آید گویا اهانتی به اسلام شده است اما این‌چنین نیست زیرا که دستورات بدیهی در نص اسلام گویای این مطلب است \" اشاره به نحوه تقسیم ارث، شهادت، نقصان عقلی زن، سنگسار، چند همسری و ....\" .

اگر جامعه‌ی عرب را به خوبی مورد بررسی قرار دهیم روشن خواهد شد که هیچ درک صحیحی از اسلام ندارند، یا شاید مشکل از اعراب نیست از اسلام است! آنچه روشن است اینست که در مسائل زن نقصانی‌هایی وجود دارد.

شاید از طرفی حجاب برای زنان نوعی سرپوشی بر قضایا باشد اما جامعه‌ی امروزه این را برنمی‌تابد. از طرفی برای شخصیت دادن به زن حجاب را مسئله‌ای حیاتی دانسته و از طرف دیگر هر جنایتی را بر آن‌ها روا داشته! گویا طبق دستوارات شرعی، زن از لحاظ عقلی و شخصیتی نصف جنس مخالف به حساب می‌آید و شهادت وی نیز قابل قبول نیست و در ارث و میراث نصف هم به وی تعلق نمی‌گیرد و بعضاً اگر ارث و میراث هم نگیرد ثواب بیشتری به دست می‌آورد و قلبش به خدا نزدیکتر می‌شود.

این موارد، خرافاتی بیش نیست و حتی علماً هم نمی‌توانند دلایل عاقلانه‌ای بیاورند. این شواهد نشان می‌دهد که مرد سالاری از دوران کهن تا به امروز همیشه منفعت خود را بیشتر اساس گرفته و زن در هیچ جایگاهی دیده نمی‌شود.

بحث از آن به میان می‌آید که گویا در گذشته دختران و زن‌ها را زنده به گور می‌کردند! اما امروزه طبق دستورات شرعی کدام حق و حقوقی دیده می‌شود که زن را دفن نکرده باشد!
امروزه تنها حق و حقوقی که برای زنان دیده می‌شود این است که همانند مترسکی در خانواده و بیرون از خانه وجود فیزیکی داشته باشد و به اجبار در بی‌حقوقی‌های فراوانی که توسط مردها برایشان درنظر گرفته‌اند زندگی کنند و می‌توان گفت که حقوق زنانه بر مبنای انسان بودن برآورد نشده است بلکه بر اساس جنسیت مورد تحقیر قرار گرفته است. این تبعیضات به مشکلات امروزه بر نمی‌گردد بلکه به هزاران سال پیش گره خورده است و هم اکنون همچون قانون بر علیه زنان اعمال می‌گردد و می‌توان گفت که اماکن مذهبی و مغزهای متفکر امروزه که خود را علما می‌دانند با آزادی و برابری زن کاملاً مخالف می‌باشند و نمی‌توانند با روحی انسانی این موضوع را درک کنند که زن هم عقل کامل دارد و در هر حالت تلاش بر آن دارند که تبلیغات منفی و دشمنی با فرهنگ آزادی و برابری زنان و نپذیرفتن شعور و عقل کامل زنان را به همه و همه ابلاغ کنند. اما این راه چاره نیست و به جز این که گمانی را از دیدگاه اسلام به این مسئله بر جای گذارد چیزی بیش نیست و این خود بیانگر آن است که قوانین اسلام به نفع مردان قلم خورده است.

فرهنگ اعراب در مسائل زنان به حدی تأثیرگذار بوده است که امروزه در فرهنگ‌های دیگر ریشه دوانده است ازجمله ایران.
حکومت اسلامی ایران که از نامش پیداست امروزه بیشتر از هر حکومت عربی خود را پرچمدار اسلام می‌داند و با نام اسلام دفاعیات خود را در سه دهه آشکار کرده است که نمونه‌ی آن بر زنان رجم و سنگسار به شیوه وحشیانه، قصاص و خیلی جنایت‌های دیگر. اما این اسلامی که از آن بحث به میان می‌آید کی و کجا ظاهر می‌شود که جوابی بر ناعدالتی‌ها و تبعیض جنس زن و مرد باشد!

اما تا زمانی که اسلام سیاسی بر ملت ایران حکومت کند وضعیت اسفباری بر زنان حاکم و روز‌به‌روز بیشتر خواهد شد و هیچ امیدی به بهبودی شرایط زندگی زنان در کشور ایران نیست.