پیروزی یا شکست جمهوری اسلامی در دور جدید گفتگوها
12:52 - 10 دی 1393
Unknown Author
مصطفی هجری
آغاز گفتگوها میان ایران و گروه ۱+۵ به سال ۲۰۰٣ باز میگردد، زمانی که حسن روحانی، رئیس هیأت مذاکرهکنندهی ایران بود و در آن زمان ایران با توقف فعالیت غنیسازی اورانیوم موافقت نمود. پس از گذشت دو سال از مذاکرات میان دو طرف، ایران این موافقتنامه را نقض نمود، همین امر باعث گردید که پروندهی ایران از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت منتقل گردد.
به دنبال آن، ایران برای مدتی میز مذاکرات را ترک نمود و کار غنیسازی را مجدداً از سر گرفت. به همین منظور هزاران سانتریفیوژ جدید نصب نمود و در نهایت به حکم شورای امنیت و کشورهای غربی مورد تحریم اقتصادی قرار گرفت و روز به روز تحریمها شدیدتر و گستردهتر شد.
در آغاز، زمامداران ایران به ویژه محمود احمدینژاد رئیسجمهور پیشین بر این باور بودند یا \"وانمود میکردند\" که این تحریمها تأثیرگذار نیستند و در این رابطه به سر دادن شعار و مطرح نمودن طرحهایی از قبیل اقتصاد مقاومتی پرداختند، لیکن برخلاف این شعارها، تحریمها تأثیر ویرانگر عمیقی بر تمامی زوایا و عرصههای رژیم بر جای گذاشتند و اقتصاد ایران را کاملاً مختل نمودند، به گونهای که تأثیر آن حتی در داخل ایران نیز هویدا گردید. در آن زمان بود که تمامی این زمامداران از جمله محمود احمدینژاد نیز به این تأثیرگذاری اعتراف نمودند و در سال ۲۰۱٣ (پیش از آن نیز با مذاکرهی مخفیانه با آمریکا) با خواری و ذلت در ژنو به میز مذاکرات بازگشتند.
ما در آن زمان و پیش از آغاز مجدد گفتگوها، در نوشتاری تحت عنوان \"آیا رژیم جمهوری اسلامی به سوی تغییر گام برمیدارد؟\" و با تحلیل اقتصاد متلاشی ایران، به این واقعیت اشاره نمودیم که رژیم از روی ناچاری به خواستهای جامعهی بینالمللی تن خواهد داد و از غنیسازی اورانیوم به منظور دستیابی به سلاح هستهای دست خواهد کشید.
در سال ۲۰۱٣ میلادی گفتگوها دو دور به درازا کشید و قرار بود تا روز سوم آذرماه (۲۴ نوامبر) گفتگوها به امضای توافق نهایی منجر شود، لیکن طرفین در مهلت تعیینشده نیز به توافق نهایی دست نیافتند و صرفاً بر سر این موضوع به توافق رسیدند که مهلت گفتگوها را به منظور دستیابی به توافق نهایی تا تیرماه ۱٣۹۴ خورشیدی (جولای ۲۰۱۵ میلادی) تمدید نمایند.
در جریان مذاکرات، برخی از جریانات رادیکال حاکم در تهران بر این باور بودند که روند مذاکرات به سود غربیها بهویژه آمریکا جریان خواهد یافت، به همین دلیل، هر از گاهی صدای اعتراض آنها بلند میشد، اما زمانی که خامنهای رضایت داد یا بیطرفی خود را نسبت به ادامهی مذاکرات ابراز نمود، آنان نیز ساکت شدند یا هر کدام به نوعی، سخنان خامنهای را تکرار نمودند که گفته بود: \"همان گونه که در گذشته بارها گفتهایم\" خامنهای در مسألهی هستهای نیز همانند تمامی مسائل کلی مربوط به ایران حرف آخر را میزند و ابراز نارضایتی این گروه از زمامداران رژیم، اگر نوعی تقسیم وظایف نباشد، دست کم به منزلهی ناآشنایی با اثرات ویرانگر تحریمها بر ایران است، لیکن خامنهای که به خوبی به شرایط وخیم اقتصاد ایران پی برده و میخواهد با دست برداشتن از بلندپروازیهایش جهت دستیابی به سلاح اتمی و سازش با آمریکا \"به هر قیمتی که شده\" کابوس تحریمهای اقتصادی را از کشورش دور نماید، لیکن بسیار طبیعی است که مقاومت نماید، بلکه در این میان به دستاوردی نیز نائل آید.
اگر این نظر را بپذیریم که خامنهای از روی ناچاری و به دلیل وخامت اوضاع اقتصادی ایران مخفیانه و دور از انظار جهانیان و حتی رئیسجمهور مورد علاقهاش (محمود احمدینژاد) پیش از اعلام موافقت با آغاز گفتگوها در ژنو، مذاکرهی پنهانی نمایندهی خویش را با نمایندهی آمریکا، در عمان ترتیب داد، اینک که نزدیک به دو سال از آن زمان سپری شده است، اوضاع اقتصادی ایران آشفتهتر شده است:
ـ \"در صورت ناکامی گفتگوهای هستهای میان ایران و گروه موسوم به ۱+۵، اقتصاد ایران با وضعیت فاجعهباری روبرو خواهد شد. از زمان آغاز دور جدید گفتگوها به منظور محدودسازی برنامهی هستهای ایران، حجم اقتصاد ایران ٨/۶ درصد کاهش یافته است، در حالی که ٣۵ درصد از درآمد ایران از طریق فروش نفت حاصل میشود، کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی و ادامهی تحریمها سبب کسری بودجهی کشور گردیده و ادامهی تحریمها در دو سال آینده اقتصاد ایران را به زانو در خواهد آورد...\".(۱)
ـ علی ربیعی، وزیر کار ایران میگوید: \"تاکنون ۱۲ میلیون نفر فقیر را در ایران شناسایی نمودهایم که در فقر شدیدی به سر میبرند\".(۲)
ـ به گزارش بانک مرکزی ایران در سال ۱٣۹٣ خانوارهایی که هیچ یک از اعضای آنها شاغل نیستند ۲۴درصد کل خانوارها را شامل میشوند، در حالی که در سال ٨۹ این رقم ۵/۲۲ درصد بوده است.
ـ به گزارش مرکز آمار ایران، میزان بیکاری جوانان بالغ بر ٨/۲۱ درصد است، این رقم دو برابر کل آمار بیکاری در ایران است.
بر طبق گزارش فانچی، مدیر وزارت بهداشت، آخرین آمار معتادان به مواد مخدر ۲ تا ۲/۲ میلیون نفر است.
این نکته را نیز از یاد نبریم که آمارهایی که از سوی مراکز یا مسئولان مربوطه در رابطه با وخامت اوضاع داخلی اعلام میشوند، بسیار کمتر از آمارهای واقعی میباشند، به عنوان مثال در سال ۲۰۰۵ (۱٣٨۵ خورشیدی) نشریهی تحقیقات اقتصادی خاورمیانه \"میس\" میزان بیکاری در ایران را ۴۰ درصد اعلام نموده بود، لیکن در همان سال دولت میزان بیکاری را نزدیک به ۱۲ درصد اعلام نمود. این تنها گوشهای از وضعیت وخیم داخلی ایران است.
در اوضاع خارجی نیز دستکم در آیندهی نزدیک تحولات مهمی علیه منافع رژیم ایران در راه است. از جمله:
ـ جنگ سوریه که بخش مهمی از اقتصاد ایران را میبلعد، همچنان ادامه دارد و چشمانداز پایان آن هنوز روشن نیست.
ـ اسرائیل و فلسطینیها نیز به هیچ سازشی دست نیافتهاند، به همین دلیل ایران بایستی کمکهایش به حزب الله لبنان و حماس را ادامه دهد.
ـ قیمت نفت همچنان رو به کاهش است و کارشناسان این عرصه نیز کاهش قیمت تا ۵۰ دلار برای هر بشکه را پیشبینی میکنند.
ـ دوست بسیار نزدیک ایران (روسیه) که در این مدت رژیم همواره به آن متکی بوده، به همان مشکل رژیم دچار گردیده و تحریمهای غرب در مدت کمتر از یک سال نزدیک به ۴۵ درصد قیمت روبل را تنزل دادهاند و به همین دلیل دچار بحران شدیدی شده است.
ـ در آمریکا تا دو هفتهی دیگر جمهوریخواهان در کنگره اکثریت را در دست میگیرند و فشارها علیه ایران افزایش خواهد یافت.
در چنین شرایطی ایران با چه قدرتی خواهد توانست در دور جدید مذاکراتش با کشورهای عضو گروه ۵+۱ به موفقیتی دست یابد؟
تمامی نشانهها نتیجهای عکس این را نشان میدهند، یعنی به نظر میرسد که در این دور از مذاکرات، جمهوری اسلامی راه چارهای ندارد، جز اینکه کاملاً تسلیم خواستههای غرب در رابطه با برنامهی هستهای شده و تمامی مخارج و هزینههایی را که در ۱۰ـ ۱۵ سال اخیر متحمل شده و به قیمت فقر مردم ایران و ویرانی کشور تمام شده است، نادیده بگیرد، تنها برای آنکه به اهداف بلند پروازانهاش که همانا دستیابی سلاح اتمی بود، برسد.
(۱) گزارش موسسهی مالی بینالمللی
(۲) مرکز خبری مهر، ۱۴ آذرماه
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
آغاز گفتگوها میان ایران و گروه ۱+۵ به سال ۲۰۰٣ باز میگردد، زمانی که حسن روحانی، رئیس هیأت مذاکرهکنندهی ایران بود و در آن زمان ایران با توقف فعالیت غنیسازی اورانیوم موافقت نمود. پس از گذشت دو سال از مذاکرات میان دو طرف، ایران این موافقتنامه را نقض نمود، همین امر باعث گردید که پروندهی ایران از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به شورای امنیت منتقل گردد.
به دنبال آن، ایران برای مدتی میز مذاکرات را ترک نمود و کار غنیسازی را مجدداً از سر گرفت. به همین منظور هزاران سانتریفیوژ جدید نصب نمود و در نهایت به حکم شورای امنیت و کشورهای غربی مورد تحریم اقتصادی قرار گرفت و روز به روز تحریمها شدیدتر و گستردهتر شد.
در آغاز، زمامداران ایران به ویژه محمود احمدینژاد رئیسجمهور پیشین بر این باور بودند یا \"وانمود میکردند\" که این تحریمها تأثیرگذار نیستند و در این رابطه به سر دادن شعار و مطرح نمودن طرحهایی از قبیل اقتصاد مقاومتی پرداختند، لیکن برخلاف این شعارها، تحریمها تأثیر ویرانگر عمیقی بر تمامی زوایا و عرصههای رژیم بر جای گذاشتند و اقتصاد ایران را کاملاً مختل نمودند، به گونهای که تأثیر آن حتی در داخل ایران نیز هویدا گردید. در آن زمان بود که تمامی این زمامداران از جمله محمود احمدینژاد نیز به این تأثیرگذاری اعتراف نمودند و در سال ۲۰۱٣ (پیش از آن نیز با مذاکرهی مخفیانه با آمریکا) با خواری و ذلت در ژنو به میز مذاکرات بازگشتند.
ما در آن زمان و پیش از آغاز مجدد گفتگوها، در نوشتاری تحت عنوان \"آیا رژیم جمهوری اسلامی به سوی تغییر گام برمیدارد؟\" و با تحلیل اقتصاد متلاشی ایران، به این واقعیت اشاره نمودیم که رژیم از روی ناچاری به خواستهای جامعهی بینالمللی تن خواهد داد و از غنیسازی اورانیوم به منظور دستیابی به سلاح هستهای دست خواهد کشید.
در سال ۲۰۱٣ میلادی گفتگوها دو دور به درازا کشید و قرار بود تا روز سوم آذرماه (۲۴ نوامبر) گفتگوها به امضای توافق نهایی منجر شود، لیکن طرفین در مهلت تعیینشده نیز به توافق نهایی دست نیافتند و صرفاً بر سر این موضوع به توافق رسیدند که مهلت گفتگوها را به منظور دستیابی به توافق نهایی تا تیرماه ۱٣۹۴ خورشیدی (جولای ۲۰۱۵ میلادی) تمدید نمایند.
در جریان مذاکرات، برخی از جریانات رادیکال حاکم در تهران بر این باور بودند که روند مذاکرات به سود غربیها بهویژه آمریکا جریان خواهد یافت، به همین دلیل، هر از گاهی صدای اعتراض آنها بلند میشد، اما زمانی که خامنهای رضایت داد یا بیطرفی خود را نسبت به ادامهی مذاکرات ابراز نمود، آنان نیز ساکت شدند یا هر کدام به نوعی، سخنان خامنهای را تکرار نمودند که گفته بود: \"همان گونه که در گذشته بارها گفتهایم\" خامنهای در مسألهی هستهای نیز همانند تمامی مسائل کلی مربوط به ایران حرف آخر را میزند و ابراز نارضایتی این گروه از زمامداران رژیم، اگر نوعی تقسیم وظایف نباشد، دست کم به منزلهی ناآشنایی با اثرات ویرانگر تحریمها بر ایران است، لیکن خامنهای که به خوبی به شرایط وخیم اقتصاد ایران پی برده و میخواهد با دست برداشتن از بلندپروازیهایش جهت دستیابی به سلاح اتمی و سازش با آمریکا \"به هر قیمتی که شده\" کابوس تحریمهای اقتصادی را از کشورش دور نماید، لیکن بسیار طبیعی است که مقاومت نماید، بلکه در این میان به دستاوردی نیز نائل آید.
اگر این نظر را بپذیریم که خامنهای از روی ناچاری و به دلیل وخامت اوضاع اقتصادی ایران مخفیانه و دور از انظار جهانیان و حتی رئیسجمهور مورد علاقهاش (محمود احمدینژاد) پیش از اعلام موافقت با آغاز گفتگوها در ژنو، مذاکرهی پنهانی نمایندهی خویش را با نمایندهی آمریکا، در عمان ترتیب داد، اینک که نزدیک به دو سال از آن زمان سپری شده است، اوضاع اقتصادی ایران آشفتهتر شده است:
ـ \"در صورت ناکامی گفتگوهای هستهای میان ایران و گروه موسوم به ۱+۵، اقتصاد ایران با وضعیت فاجعهباری روبرو خواهد شد. از زمان آغاز دور جدید گفتگوها به منظور محدودسازی برنامهی هستهای ایران، حجم اقتصاد ایران ٨/۶ درصد کاهش یافته است، در حالی که ٣۵ درصد از درآمد ایران از طریق فروش نفت حاصل میشود، کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی و ادامهی تحریمها سبب کسری بودجهی کشور گردیده و ادامهی تحریمها در دو سال آینده اقتصاد ایران را به زانو در خواهد آورد...\".(۱)
ـ علی ربیعی، وزیر کار ایران میگوید: \"تاکنون ۱۲ میلیون نفر فقیر را در ایران شناسایی نمودهایم که در فقر شدیدی به سر میبرند\".(۲)
ـ به گزارش بانک مرکزی ایران در سال ۱٣۹٣ خانوارهایی که هیچ یک از اعضای آنها شاغل نیستند ۲۴درصد کل خانوارها را شامل میشوند، در حالی که در سال ٨۹ این رقم ۵/۲۲ درصد بوده است.
ـ به گزارش مرکز آمار ایران، میزان بیکاری جوانان بالغ بر ٨/۲۱ درصد است، این رقم دو برابر کل آمار بیکاری در ایران است.
بر طبق گزارش فانچی، مدیر وزارت بهداشت، آخرین آمار معتادان به مواد مخدر ۲ تا ۲/۲ میلیون نفر است.
این نکته را نیز از یاد نبریم که آمارهایی که از سوی مراکز یا مسئولان مربوطه در رابطه با وخامت اوضاع داخلی اعلام میشوند، بسیار کمتر از آمارهای واقعی میباشند، به عنوان مثال در سال ۲۰۰۵ (۱٣٨۵ خورشیدی) نشریهی تحقیقات اقتصادی خاورمیانه \"میس\" میزان بیکاری در ایران را ۴۰ درصد اعلام نموده بود، لیکن در همان سال دولت میزان بیکاری را نزدیک به ۱۲ درصد اعلام نمود. این تنها گوشهای از وضعیت وخیم داخلی ایران است.
در اوضاع خارجی نیز دستکم در آیندهی نزدیک تحولات مهمی علیه منافع رژیم ایران در راه است. از جمله:
ـ جنگ سوریه که بخش مهمی از اقتصاد ایران را میبلعد، همچنان ادامه دارد و چشمانداز پایان آن هنوز روشن نیست.
ـ اسرائیل و فلسطینیها نیز به هیچ سازشی دست نیافتهاند، به همین دلیل ایران بایستی کمکهایش به حزب الله لبنان و حماس را ادامه دهد.
ـ قیمت نفت همچنان رو به کاهش است و کارشناسان این عرصه نیز کاهش قیمت تا ۵۰ دلار برای هر بشکه را پیشبینی میکنند.
ـ دوست بسیار نزدیک ایران (روسیه) که در این مدت رژیم همواره به آن متکی بوده، به همان مشکل رژیم دچار گردیده و تحریمهای غرب در مدت کمتر از یک سال نزدیک به ۴۵ درصد قیمت روبل را تنزل دادهاند و به همین دلیل دچار بحران شدیدی شده است.
ـ در آمریکا تا دو هفتهی دیگر جمهوریخواهان در کنگره اکثریت را در دست میگیرند و فشارها علیه ایران افزایش خواهد یافت.
در چنین شرایطی ایران با چه قدرتی خواهد توانست در دور جدید مذاکراتش با کشورهای عضو گروه ۵+۱ به موفقیتی دست یابد؟
تمامی نشانهها نتیجهای عکس این را نشان میدهند، یعنی به نظر میرسد که در این دور از مذاکرات، جمهوری اسلامی راه چارهای ندارد، جز اینکه کاملاً تسلیم خواستههای غرب در رابطه با برنامهی هستهای شده و تمامی مخارج و هزینههایی را که در ۱۰ـ ۱۵ سال اخیر متحمل شده و به قیمت فقر مردم ایران و ویرانی کشور تمام شده است، نادیده بگیرد، تنها برای آنکه به اهداف بلند پروازانهاش که همانا دستیابی سلاح اتمی بود، برسد.
(۱) گزارش موسسهی مالی بینالمللی
(۲) مرکز خبری مهر، ۱۴ آذرماه
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.