پدیدهی کولبری و کاسبکاری شغل است یا بازی با مرگ؟
14:32 - 6 آبان 1392
Unknown Author
نیشتمان حسینی
درکشوری که تقسیم ناعادلانهی ثروت، نبود زیرساختهای اقتصادی و همچنین عدم ایجاد فرصتهای شغلی طبق اصل ٤٤ قانون اساسی وجود دارد هر روزشاهد گسترش و پیدایش شغلهایی نظیر قاچاق و کولبری خواهیم بود که ناشی از افزایش روند رو به رشد بیکاری در میان مردم مرزنشین به ویژه در مرزهای کُردستان هستیم.
مردمی که میدانند در راه رفتنشان شاید برگشتی نباشد کسانی که سرپرست خانوار یا مادر خانواده محسوب میشوند، پسرانی که تنها نانآور خانوادهی خود هستند کولبری میکنند و هر روز از تعداد آنها در بازگشت به خانه کم میشود.
هرروز ما شاهد کشته شدن شهروندان بیگناه هستیم و رشد روزافزون این جنایتها؛ کولبرانی که درمرزها و از طرف پایگاههای مرزی باحق تیر آزادکشته میشوند بدون اینکه ارتکاب به جرم آنان اثبات شده باشد، بسیاری از آنها گرفتار مین و سرما میشوند ...، با وجود این باز هم هر روزشاهد افزایش روزافزون تعداد کولبران هستیم در حالی که آمارها حاکی از آن است که زنان نیزدر این راه همدوش با مردان روی به کولبری آوردهاند پدیدهای که نتیجهی وضعیت نامساعد اقتصادی کُردستان علل الخصوص شهرها و روستاهای مرزی است و با وجود خطرات بیشمار این پدیده سرپرست خانوار را مجبور به پذیرفتن آن میکند.
در کشوری که غنی ازمنابع گاز و نفت است مردم من هر روز قربانی میدهند برای پیدا کردن یک لقمه نان، شرایطی سخت و طاقتفرسا که آنان را مجبور به حمل کالاهای بسیارسنگین و گاهاٌ خطرناک میکند. شاید به جرأت بتوان گفت که کولبران شریفترین و زحمتکشترین قشر جامعه هستند اما به دلیل نگرش حکومت ایران به مسئلهی کُرد و کُردستان که همیشه و در هر حالتی به آن از جنبهی تبعیضآمیز نگریسته میشود همه حق و حقوق مردم از این طریق پایمال میشود، مردمی که نه صدای آنان و نه فریاد حقخواهی بازماندگان آنان به جایی نمیرسد و مقامات و مأمورین جمهوری اسلامی ایران که جان انسانها نقشی کم رنگ را در برابر چشمانشان دارد بدون هرگونه دادرسی عادلانه، هر سال پروندهی صدها تن از این شهروندان را بدون هرگونه ادله و یا مدارک معتبری مختومه اعلام میکنند،یا در ازای پرداخت مبلغی ناچیز به خانوادهی قربانیان که بیشتر آنان از قشرکم در آمد و آسیبپذیرجامعه هستند، حقالسکوت میدهند .
هر انسان مسئولی که این کشتار بیگناه را محکوم میکند، میتواند صدایی باشد، صدایی که بتوان آن را به گوش جهانیان در رسانهها و شبکههای اجتماعی دردنیای مجازی رساند؛ باشد حق و صدای مردم ما بیشتر از این رنگ خفقان به خود نگیرد . بیایید همه با هم صدای مردمی شویم که قیمت نانشان خونشان است.
درکشوری که تقسیم ناعادلانهی ثروت، نبود زیرساختهای اقتصادی و همچنین عدم ایجاد فرصتهای شغلی طبق اصل ٤٤ قانون اساسی وجود دارد هر روزشاهد گسترش و پیدایش شغلهایی نظیر قاچاق و کولبری خواهیم بود که ناشی از افزایش روند رو به رشد بیکاری در میان مردم مرزنشین به ویژه در مرزهای کُردستان هستیم.
مردمی که میدانند در راه رفتنشان شاید برگشتی نباشد کسانی که سرپرست خانوار یا مادر خانواده محسوب میشوند، پسرانی که تنها نانآور خانوادهی خود هستند کولبری میکنند و هر روز از تعداد آنها در بازگشت به خانه کم میشود.
هرروز ما شاهد کشته شدن شهروندان بیگناه هستیم و رشد روزافزون این جنایتها؛ کولبرانی که درمرزها و از طرف پایگاههای مرزی باحق تیر آزادکشته میشوند بدون اینکه ارتکاب به جرم آنان اثبات شده باشد، بسیاری از آنها گرفتار مین و سرما میشوند ...، با وجود این باز هم هر روزشاهد افزایش روزافزون تعداد کولبران هستیم در حالی که آمارها حاکی از آن است که زنان نیزدر این راه همدوش با مردان روی به کولبری آوردهاند پدیدهای که نتیجهی وضعیت نامساعد اقتصادی کُردستان علل الخصوص شهرها و روستاهای مرزی است و با وجود خطرات بیشمار این پدیده سرپرست خانوار را مجبور به پذیرفتن آن میکند.
در کشوری که غنی ازمنابع گاز و نفت است مردم من هر روز قربانی میدهند برای پیدا کردن یک لقمه نان، شرایطی سخت و طاقتفرسا که آنان را مجبور به حمل کالاهای بسیارسنگین و گاهاٌ خطرناک میکند. شاید به جرأت بتوان گفت که کولبران شریفترین و زحمتکشترین قشر جامعه هستند اما به دلیل نگرش حکومت ایران به مسئلهی کُرد و کُردستان که همیشه و در هر حالتی به آن از جنبهی تبعیضآمیز نگریسته میشود همه حق و حقوق مردم از این طریق پایمال میشود، مردمی که نه صدای آنان و نه فریاد حقخواهی بازماندگان آنان به جایی نمیرسد و مقامات و مأمورین جمهوری اسلامی ایران که جان انسانها نقشی کم رنگ را در برابر چشمانشان دارد بدون هرگونه دادرسی عادلانه، هر سال پروندهی صدها تن از این شهروندان را بدون هرگونه ادله و یا مدارک معتبری مختومه اعلام میکنند،یا در ازای پرداخت مبلغی ناچیز به خانوادهی قربانیان که بیشتر آنان از قشرکم در آمد و آسیبپذیرجامعه هستند، حقالسکوت میدهند .
هر انسان مسئولی که این کشتار بیگناه را محکوم میکند، میتواند صدایی باشد، صدایی که بتوان آن را به گوش جهانیان در رسانهها و شبکههای اجتماعی دردنیای مجازی رساند؛ باشد حق و صدای مردم ما بیشتر از این رنگ خفقان به خود نگیرد . بیایید همه با هم صدای مردمی شویم که قیمت نانشان خونشان است.