پارادوکس روایت ناسیونالیسم فارسی از هویت ایرانی
21:18 - 30 اردیبهشت 1397
Unknown Author
دکتر مسعود رستمی
از همان روز اول کە پا بە مدرسە نهادیم، در تمامی کتب درسی تاریخ و ادبیات با یک روایت از هویت ایرانی مواجە بودیم. هویتی کە از ازل وجود داشتە و در تمامی مراحل تاریخ همچون پیکری واحد در مقابل مصائب و مشکلات ایستادگی کردە است. این روایت مجعول از هویت ایرانی تصویری ذهنی از هویت بە ما دادە بود کە با افتخار خود را جزئی از این عظمت تاریخی بپنداریم و بە خود ببالیم کە سهمی در این تاریخ پر شکوە داشتەایم. تصویری کە فقط بە قول کانت مجعول بودن آن با خروج از صغارت برای ما ممکن بود. متأسفانە نسل ما فاقد سیاستمداران و نویسندگانی بود کە این روایت را بە چالش بکشند و چە بسا بدتر خود بە ترویج این روایت مجعول از هویت دامن میزدند. نسل ما برای خروج از صغارت هیچ راهی نداشت جز صبر تا اینکە رفتە رفتە بە آگاهی لازم دست میافت. اکنون این نسل نە فقط روایت مجعول از هویت ایرانی را بە چالش میکشد، بلکە فراتر از آن دروغهای مروجان هویت مجعول ایرانی را هم فاش میکند؛ دروغهایی کە در زمان بحران بیشتر نمایان میشوند. اکنون کە نظام جمهوری اسلامی با بحران مواجە شدە است امکان راستی آزمایی هویت مجعول ایرانی بیشتر شدە است. ما در اینجا کاری بە سقوط یا عدم سقوط نظام جمهوری اسلامی نداریم، بلکە آنچە در این نوشتار کوتاە مد نظر است، خود هویت ایرانی بنا بر روایت ناسیونالیسم فارسی بە عنوان هویتی تاریخی است، کە در این لحظەی تاریخی بر اساس پاردوکسهای موجود در گفتمان متفکرین و فعالان فارس مجعول بودن آن بیشتر نمایان شدە است، میباشد. در این لحظەی بحران، هرچند کوتاە و مختصر اگر بە پارادوکسهای گفتمانی فارسها پرداختە نشود، با بازگشت ثبات سیاسی، ثبات روایت از هویت ایرانی دوبارە نمایان خواهد شد.
اکنون نظام جمهوری اسلامی با بحران مواجە شدە است. فارغ از نتیجەی این بحران آنچە بە خوبی نمایان است، سخنان فعالان سیاسی و متفکران فارس است کە سراپا با همان روایتی کە خود از هویت ایرانی بە عنوان هویتی تاریخی در طول یک صد سال گذشتە ترویج کردەاند، متضاد است. در تمامی سخنان و راهکارهایی کە برای برون رفت از این بحران بە چشم میخورد یک مسئلە برجستە است: اگر چنین و چنان نکنیم چیزی از ایران باقی نخواهد ماند. احتمالأ اگر کسی از این افراد بپرسد چرا نگران تجزیە هستید؟ با جوابهایی سطحی مواجە شود؛ پاسخهایی نظیر: امپریالیسم میخواهد ایران کوچک شود؛ اسرائیل بە دنبال تجزیەی ایران است؛ احزاب بە دنبال قدرت هستند؛ اقوام با همدیگر مشکلی ندارند و ظلم و ستم حاکمان باعث شدە اقوام ناراضی باشند و غیرە. اینگونە پاسخهای سطحی کە اتفاقأ باب میل مردم عادی و رسانەهاست، علاوە بر آنکە راهی است برای پنهان کردن هویت مجعول ایرانی، در همان حال نیز گریزی است از پاسخ بە پرسشهای بنیادین؛ پرسشی از این دست: آیا هویتهای تاریخی تجزیە میشوند؟ اگر هویت ایرانی طبق روایت ناسیونالیسم فارسی، هویتی تاریخی است کە از هزاران سال پیش بە صورت خودآگاە وجود دارد، پس باید بە سؤالهای بنیادین جامعەشناختی پاسخ دادە شود.
هویت تاریخی جوهر و ماهیت یک ملت است کە در فرایندی چند هزار سالە شکل گرفتە است. هویت را میتوان بە طرق مختلف از جملە ژینوساید فیزیکی و فرهنگی نابود کرد، اما نمیتوان تجزیە کرد. کورد بودن ماهیت یک انسان کورد است؛ همانگونە کە فارس بودن ماهیت یک انسان فارس است و فرانسوی یا آلمانی بودن ماهیت آنها. همین ماهیت است کە از یک سو حدود خود و دیگری را تعریف میکند و از سوی دیگر ارادەی مشترک می آفریند. اگر هویت ایرانی آنگونە کە ناسیونالیسم فارسی ادعا میکند یک هویت تاریخی است، پس علاوە بر اینکە نمیتواند قابلیت تجزیە شدەگی داشتە باشد، در همان حال باید دارای حدود خود و دیگری و ارادەی مشترک باشد. در این صورت نگرانی حضرات در این لحظەی بحران از چیست؟ آیا سخن آنان خود دلیلی بر ادعای مجعول بودن هویت ایرانی نیست؟ اقلیم کوردستان مثال بارزی از تجزیە ناپذیری هویت تاریخی است. علیرغم تلاش ترک و فارس و عرب و وجود افرادی کە ابزار همسایگان هستند برای ایجاد بحران جهت جدایی میان سلیمانیە و اربیل، همان جوهر هویت تاریخی مانع آن شدە است. پس فارسها نیز اگر مدعی هستند کە هویت ایرانی یک هویت تاریخی است نباید نگران باشند، چرا کە این هویت تاریخی خود در مقابل تجزیە مقاومت میکند؛ مگر آنکە این هویت تاریخی هویتی مجعول باشد، کە هست.
تناقصات درونی روایت هویت ایرانی بە عنوان یک هویت تاریخی از سوی ناسیونالیسم فارسی، در مواقع بحران بیشتر متجلی میشود. در مواقع بحرانی کە این هویت باید تاریخی بودن خود را اثبات کند، بە گونەای کە هم غیر قابل تجزیە باشد هم دارای ارادەی مشترک، ترس و وحشت در دل راویان این هویت مجعول ایجاد کردە است. این لحظات تاریخی، لحظاتی هستند کە باید برای ملت کورد مجعول بودن هویت ایرانی ملموس تر باشد.
برگرفته از فیسبوک نویسنده
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
از همان روز اول کە پا بە مدرسە نهادیم، در تمامی کتب درسی تاریخ و ادبیات با یک روایت از هویت ایرانی مواجە بودیم. هویتی کە از ازل وجود داشتە و در تمامی مراحل تاریخ همچون پیکری واحد در مقابل مصائب و مشکلات ایستادگی کردە است. این روایت مجعول از هویت ایرانی تصویری ذهنی از هویت بە ما دادە بود کە با افتخار خود را جزئی از این عظمت تاریخی بپنداریم و بە خود ببالیم کە سهمی در این تاریخ پر شکوە داشتەایم. تصویری کە فقط بە قول کانت مجعول بودن آن با خروج از صغارت برای ما ممکن بود. متأسفانە نسل ما فاقد سیاستمداران و نویسندگانی بود کە این روایت را بە چالش بکشند و چە بسا بدتر خود بە ترویج این روایت مجعول از هویت دامن میزدند. نسل ما برای خروج از صغارت هیچ راهی نداشت جز صبر تا اینکە رفتە رفتە بە آگاهی لازم دست میافت. اکنون این نسل نە فقط روایت مجعول از هویت ایرانی را بە چالش میکشد، بلکە فراتر از آن دروغهای مروجان هویت مجعول ایرانی را هم فاش میکند؛ دروغهایی کە در زمان بحران بیشتر نمایان میشوند. اکنون کە نظام جمهوری اسلامی با بحران مواجە شدە است امکان راستی آزمایی هویت مجعول ایرانی بیشتر شدە است. ما در اینجا کاری بە سقوط یا عدم سقوط نظام جمهوری اسلامی نداریم، بلکە آنچە در این نوشتار کوتاە مد نظر است، خود هویت ایرانی بنا بر روایت ناسیونالیسم فارسی بە عنوان هویتی تاریخی است، کە در این لحظەی تاریخی بر اساس پاردوکسهای موجود در گفتمان متفکرین و فعالان فارس مجعول بودن آن بیشتر نمایان شدە است، میباشد. در این لحظەی بحران، هرچند کوتاە و مختصر اگر بە پارادوکسهای گفتمانی فارسها پرداختە نشود، با بازگشت ثبات سیاسی، ثبات روایت از هویت ایرانی دوبارە نمایان خواهد شد.
اکنون نظام جمهوری اسلامی با بحران مواجە شدە است. فارغ از نتیجەی این بحران آنچە بە خوبی نمایان است، سخنان فعالان سیاسی و متفکران فارس است کە سراپا با همان روایتی کە خود از هویت ایرانی بە عنوان هویتی تاریخی در طول یک صد سال گذشتە ترویج کردەاند، متضاد است. در تمامی سخنان و راهکارهایی کە برای برون رفت از این بحران بە چشم میخورد یک مسئلە برجستە است: اگر چنین و چنان نکنیم چیزی از ایران باقی نخواهد ماند. احتمالأ اگر کسی از این افراد بپرسد چرا نگران تجزیە هستید؟ با جوابهایی سطحی مواجە شود؛ پاسخهایی نظیر: امپریالیسم میخواهد ایران کوچک شود؛ اسرائیل بە دنبال تجزیەی ایران است؛ احزاب بە دنبال قدرت هستند؛ اقوام با همدیگر مشکلی ندارند و ظلم و ستم حاکمان باعث شدە اقوام ناراضی باشند و غیرە. اینگونە پاسخهای سطحی کە اتفاقأ باب میل مردم عادی و رسانەهاست، علاوە بر آنکە راهی است برای پنهان کردن هویت مجعول ایرانی، در همان حال نیز گریزی است از پاسخ بە پرسشهای بنیادین؛ پرسشی از این دست: آیا هویتهای تاریخی تجزیە میشوند؟ اگر هویت ایرانی طبق روایت ناسیونالیسم فارسی، هویتی تاریخی است کە از هزاران سال پیش بە صورت خودآگاە وجود دارد، پس باید بە سؤالهای بنیادین جامعەشناختی پاسخ دادە شود.
هویت تاریخی جوهر و ماهیت یک ملت است کە در فرایندی چند هزار سالە شکل گرفتە است. هویت را میتوان بە طرق مختلف از جملە ژینوساید فیزیکی و فرهنگی نابود کرد، اما نمیتوان تجزیە کرد. کورد بودن ماهیت یک انسان کورد است؛ همانگونە کە فارس بودن ماهیت یک انسان فارس است و فرانسوی یا آلمانی بودن ماهیت آنها. همین ماهیت است کە از یک سو حدود خود و دیگری را تعریف میکند و از سوی دیگر ارادەی مشترک می آفریند. اگر هویت ایرانی آنگونە کە ناسیونالیسم فارسی ادعا میکند یک هویت تاریخی است، پس علاوە بر اینکە نمیتواند قابلیت تجزیە شدەگی داشتە باشد، در همان حال باید دارای حدود خود و دیگری و ارادەی مشترک باشد. در این صورت نگرانی حضرات در این لحظەی بحران از چیست؟ آیا سخن آنان خود دلیلی بر ادعای مجعول بودن هویت ایرانی نیست؟ اقلیم کوردستان مثال بارزی از تجزیە ناپذیری هویت تاریخی است. علیرغم تلاش ترک و فارس و عرب و وجود افرادی کە ابزار همسایگان هستند برای ایجاد بحران جهت جدایی میان سلیمانیە و اربیل، همان جوهر هویت تاریخی مانع آن شدە است. پس فارسها نیز اگر مدعی هستند کە هویت ایرانی یک هویت تاریخی است نباید نگران باشند، چرا کە این هویت تاریخی خود در مقابل تجزیە مقاومت میکند؛ مگر آنکە این هویت تاریخی هویتی مجعول باشد، کە هست.
تناقصات درونی روایت هویت ایرانی بە عنوان یک هویت تاریخی از سوی ناسیونالیسم فارسی، در مواقع بحران بیشتر متجلی میشود. در مواقع بحرانی کە این هویت باید تاریخی بودن خود را اثبات کند، بە گونەای کە هم غیر قابل تجزیە باشد هم دارای ارادەی مشترک، ترس و وحشت در دل راویان این هویت مجعول ایجاد کردە است. این لحظات تاریخی، لحظاتی هستند کە باید برای ملت کورد مجعول بودن هویت ایرانی ملموس تر باشد.
برگرفته از فیسبوک نویسنده
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.