هر وقت بخواهیم اینها را می‌کشیم!

16:18 - 17 اردیبهشت 1392
Unknown Author
نوری حمزه

به دستور اداره‌ی حراست همه را در یک اتاق جمع می‌کنند. کسی نمی‌داند چرا و برای چه به حراست آمده است. به آنها دستور داده شده در اداره‌ی حراست حاضر شوند. کارگران تنها این را می‌دانند که حراست در سایر ادارات نقش رسمی نمایندگی وزارت اطلاعات را دارد. رعب و نگرانی در چهره‌ی احضار شدگان به اداره حراست را به خوبی می‌توان دید.

بعد از دقایقی چند نفر از نیروهای اطلاعاتی وارد اتاق می‌شوند. یک پروژکتور را روشن می‌کنند. پس از روشن شدن پروژکتور اسلایدهایی برای احضار شده‌ها نمایان می‌شود. اسلایدها تصویر چهره‌های برخی از فعالان سیاسی عرب خارج از کشور هستند.

یکی از اطلاعاتی‌ها رو به احضار شدگان کرده و با لحنی پرخاشگرانه می‌گوید: به این عکس‌ها نگاه کنید! این‌ها .... هستند! یک مشت....هستند!
اینها می‌خواهند در اهواز و دیگر شهرها خرابکاری کنند! و.......
ما هر وقت بخواهیم، هر وقت اراده کنیم این‌ها را می‌کشیم! کشتن این‌ها فقط چند ثانیه از وقت ما را می‌گیرد! همه‌ی این‌ها را از نزدیک زیر نظر داریم!
می‌دانیم کجا و چگونه زندگی می‌کنند! این‌ها ..... هستند!!

گفتاری که در بالا آمد، حکایت گردآوری تعدادی از کارمندان و کارگران عرب در مراکز حراست ادارات مختلف و در شهرهای مختلف اقلیم اهواز است.
کارمندان حراست و تعدادی از کارمندان اطلاعاتی در این نشست‌ها حضور یافته و اقدام به تهدید اقوام و وابستگان برخی فعالان عرب در خارج از کشور می‌کنند.

برخی کارمندان حراستی و اطلاعاتی در حضور زنان و مردان کارمند احضار شده با جملات بسیار رکیک و ناپسند همه را به فحش می‌گیرند.

به دو طرف احضار شده‌ها و فعالان عرب خارج از کشور دشنام می‌دهند. به احضار شدگان اخطار می‌کنند که به فعالان خارج از کشور بگویند که به زودی آنها را خواهند کشت.

آنها (یعنی فعالان خارج از کشور) زیر نظر گرفته شده و هر وقت دولت ایران بخواهد می‌تواند آنها بکشد. افزون بر آن اطلاعات کشف کرده که قرار است فعالان عرب در اهواز و دیگر شهرها خرابکاری کنند!

این اتفاقات، اتهامات، دشنام‌ها و تهدیدها زمانی رخ می‌دهد که تنها ابزار تبعیدی‌ها، پناهندگان وسایر فعالان خارج نشین به قول قدیمی‌ها(قلم و کاغذ) و به گفته امروزی‌ها (وبلاگ و سایت یا فیسبوک و تویتر) است.

سازمان اطلاعات اهواز به دنبال چیست؟
همگی می‌دانیم که سازمان اطلاعات اقلیم اهواز را بخش بزرگی از مافیای اقتصادی می‌چرخانند. وجود بخش‌های بزرگ صنعت نفت، بنادر، ثروت‌های کشاورزی و ... منابع درآمد گسترده و نامشروعی در اختیار نیروهای امنیتی اقلیم اهواز قرار داده است. طیف عظیم پاسداران نوکیسه در نیروی انتظامی، سپاه، بسیج، سازمان اطلاعات اقلیم و... خطر بسیار بزرگی را برای شهروندان اهوازی تشکیل می‌دهد. نوکیسه‌های اطلاعاتی حتی به لقمه در دست کودکان عرب نیز حمله می‌کنند. جو و فضای امنیتی اهواز را بسیار امنیتی تعریف کرده و وجود شهروند عرب را یک تهدید قلمداد کرده‌اند!

به همین دلیل است که هر شهروند عرب در اقلیم اهواز در حلقه‌ی اتهام قرار دارد. هیچ کس در میان مردم عرب قابل تبرئه نیست. در مراتب بالاتر امنیتی ایران نیز بسیاری از نیروها تمایل دارند که وضع به همین منوال باقی بماند چرا که ادامه‌ی چنین وضعیتی برای آنان به مثابه وجود مستمر منبع درآمدهای هنگفت است.

در میان نیروهای اطلاعاتی یک شگرد قدیمی وجود دارد و آن هم برگرفته از جریان گسترده‌ی عرب‌ستیز در میان روشنفکران ایران و در سطح بزرگتر جامعه‌ی فارسی زبان ایران است.

در میان قشر روشنفکری ایران هر کس عرب‌ستیز‌تر باشد، روشنفکرتر است و از احترام و جایگاه بلندتری نزد جامعه‌ی فارسی زبان برخواردار است.
همین وضعیت نیز در میان نیروهای امنیتی، انتظامی و نظامی نیز وجود دارد. هر کس عرب‌ستیز‌تر باشد و بتواند گزارش‌های زیاد و عرب‌ستیزانه تهیه کند به مراتب به جایگاه بلندی خواهد رسید. هر کس در قلع و قمع جنبش سیاسی، فرهنگی و هویتی مردم عرب سهم بیشتری برای خود تعریف کند، چنین نیز می‌تواند پله‌های ترقی خود را بسیار محکم‌تر تعریف کرده و به مراتب بسیار بلند مدیریتی و مالی نائل می‌شود.

هر بخشی از اطلاعات سپاه، بسیج، ارتش، سازمان اطلاعات اقلیم و...بتواند به نوعی به اصطلاح \"تهدید‌های امنیتی\" را کشف کند در مقابل از امتیازات بسیار گسترده‌ی مالی برخوردار می‌شود. راه نفوذ نامشروع آن در بسیاری از اداراه‌ها و سازمان‌ها باز می‌شود، و...
دست نیروهای اطلاعاتی در سایر اداراه‌های اهواز بسیار باز است. استخدام یا اخراج یک یا چندین نفر یا هر وضعیت دیگری برای آنها امکانپذیر است. به راحتی با سرنوشت کارگران و خانواده‌های آنان بازی می‌کنند.

همانگونه که در بالا آمد چندی پیش اداره‌های حراست چند شرکت، سازمان دولتی و... با گردآوری چندین کارگر عرب از وابستگان و اقوام برخی فعالان سیاسی خارج از کشور آنها را تهدید و به دشنام گرفته‌اند.

نیروهای اطلاعاتی تهدید کرده‌اند که کشتن فعالان عرب در خارج از کشور نیز امکانپذیر است و چنین کاری را خواهند کرد.

مورد مهم دیگری که اطلاعاتی‌ها در حضور کارگران احضار شده اعلام کرده‌اند، ادعای آنان مبنی بر خرابکاری فعالان عرب خارج نشین در اقلیم اهواز است. با توجه به سابقه‌ی نیروهای اطلاعات در این زمینه می‌توان نتیجه گرفت، ممکن است به زودی اتفاقات ناخوشایندی در اقلیم اهواز رخ دهد که پشت پرده‌ی آن سازمان اطلاعات اقلیم اهواز باشد، اما نیروهای سازمان اطلاعات به گونه‌ای می‌خواهند پیش از وقوع چنین رخدادهایی فرافکنی کنند و گناه هر عمل زشت و غیر انسانی را به فعالان سیاسی عرب خارج‌نشین نسبت دهند.