نگاهی کوتاه به تفاهمنامهی اخیر حزب دمکرات کردستان ایران و حزب کوملهی زحمتکشان کردستان ایران
13:53 - 25 شهریور 1391
Unknown Author
پیغام حشمتی
روز سهشنبه٢١ ماه اوت ٢٠١٢ ميلادى شاهد تفاهمنامهی مشترکی از سوی دو حزب بزرگ کردستان، حزب دمکرات کردستان ایران به رهبری مصطفی هجری و حزب کوملهی کردستان ایران به رهبری عبدالله مهتدی بودیم. بانگاهی به تاریخچهی فعالیتهای این دو حزب به این نتیجه میرسیم که این دو حزب به دفعات، در صدد مذاکره و نزدیکی با یکدیگر بودهاند، و لیکن عدم توجه به خواستههای قلبی اکثریت مردم کُرد، بارها آنها را از اتحاد دور نگه داشته و حتی منجر به جنگ و خونریزی نیز شده است. و لیکن اعلام موضوع رسیدن به تفاهم امضای یک سند دوستی و برادری در مقطعی از زمان که به درستی منطقیترین تصمیم در طول سه دههی اخیر میتوان نامید بیش از بیش زمینه را برای مبارزهی ملت کُرد در عصر حاضر جهت طرح خواستههای خود و تأکید بیشتر بر حقوق خویش در سطح جهانی مهیا میسازد.
این توافقنامهی مشترک که از سوی رهبری هر دو حزب مورد تأیید قرار گرفته، مبنای کار مشترک هر دو حزب در زمینههای سیاسی، دیپلماتیک، تبلیغاتی، و غیره میباشد. در عین حال مبنای فعالیت مشترک به منظور گسترش این توافقنامه و تحقق همکاریهای بیشتر در میان دیگر سیاسی کردستان ایران پلاتفُرم مشترک به عنوان اصلیترین دستور کار سیاسی در برابر تغییر و تحولات سیاسی عصر حاضر در واقع بیانگر نوعی همپیمانی میان این دو جریان سیاسی است. حزب دمکرات و کومهلهبا امضای این توافقنامهدر چنین برههی زمانی توانستند خود را در تغییر مسیری به نفع مردم کُردستان بهنمایش گذاشتهو زمینهساز یک اتحاد بزرگتر از تمام احزاب و جریانهای کردستان باشند.
با نگرشی عمیق در جامعه، تاریخ و جغرافیای ایران پی میبریم که در ایران عناصر و اجزای بالقوهای میباشند که در پایهریزی و تکوین جامعهی ایران موثر میباشند. امروز تعداد شهروندان ایران به بیش از ۷۵ ملیون نفر میرسد. توزیع و تمرکز این شهروندان در جای جای جغرافیای ایران بنا به شرایط و اوضاع ملی و منطقهای و قومی به صورت خواسته یا ناخواسته صورت گرفته است. آنچه مسلم است؛ مبارزهی اقوام چه کُرد و چه آذری و چه بلوچ و عرب و غیره برای رسیدن به حقوق مساوی و آزادی، در سرزمینی که در برگیرندهی اقوام متفاوتیست و تحت حکومت رژیمی مستبد و خودکامه قرار دارد لازم و ضروریست. احزاب سیاسی کردستان ایران و مردم کردستان ایران برای اینکهبتوانند نقش بیشتر و موثرتری در آیندهی سیاسی کشور داشته باشند لازم بود کهدر چهارچوب یک تفاهمنامهیمشترک کهمدافع حقوقی تمامی مردم کُردستان از آحاد و اقشار آن باشد و در تمام عرصههانمایندگی خلق کُرد را بنماید دور هم گرد بیایند.
در کورهیمبارزات مردم کردستان، مردم از کمبود یک اتحاد همهجانبهکه احزاب سیاسی کُرد متعهد بهاجرای آن باشند رنج میبردند، حزب زحمتکشان کومهلهو حزب دمکرات توانستند با امضا و تعهد بهاجرای توافقنامهایی مشترک مردم کردستان را بهجشن سرور وادارند و به امید خود برای یک اتحاد بزرگتر و افقی روشنتر بیافزایند و که این جز دستاوردهای تاریخی جنبش خلق کرد و افتخارات حزب کومهلهو حزب دمکرات در تاریخ مبارزات مردم کردستان محسوب میشوند.
تفاهمنامهی حزب کومهله و حزب دمکرات کردستان ایران برای هدایت نمودن مبارزهیمردم کردستان و ادارهیامور کردستان برای هر تحول و دگرگونی هم مردم کردستان و هم جهانییان را بهاین امر واقف میکند کهامروز مردم کردستان و احزاب آنها از هر زمان بیشتر آمادگی و شایستگی خود را برای هدایت کردن جامعهیکردستان با دریایی از تجربیات تلخ و شیرین آماده کردهاند.
بعد از گذشت نزدیک به یک قرن از انقلاب مشروطه هنوز ما به دنبال یک سیستم سیاسی مناسب که بر جامعهی ایران منطبق شود، هستیم. این خواسته در طیفهای مختلف سیاسی به شیوههای مختلف و یا دیدگاههای مختلفی بیان میشود. ایران همانند یک فرش با ترکیب رنگ فرهنگهای مختلف، زبانهای مختلف، گویشهای مختلف و تاریخ و تنوع زندگی مختلف انسانها و مذاهب مختلف میباشد. حاکمان مستبد به ویژه در دهههای اخیر با ترفندهای مختلف جهت نابودی و از بین بردن جذابیت فرش و رنگ قشنگ آن کمر همت بسته و در این راه شیوههای یک رنگ کردن و فرایند ملتسازی را بکار گرفتند. اما این فرش با پایداری، استقامت و پذیرش تکثر رنگها و دفاع از آنها مانند کوه استوار در مقابل مخالفین و هجوم حاکمان مستبد پایداری کرده و تا به امروز با استقامتی تحسینآمیز برجای مانده است. این رنگها همان زبان، فرهنگها و گویشهای مختلف و تاریخ و تنوع زندگی ملیتهای تشکیل دهندهی کشور هستند و ایرانی بشکل فرش خوش رنگ و رنگارنگ ساختهاند. ملیتها گرچه محروم ازهر نوع امکانات آموزش به زبان مادری و توسعهی فرهنگی خویش هستند، اما شادابی و طراوت فرهنگ و زبان آنها همچنان باقی مانده است و پس ماندگان نظریهی معیوب ملتسازی راه زوال را پیش گرفتهاند.
مبارزات ملتها در جهان برای بدست آوردن آزادی، دمکراسی و حقوق سلب شدهی ملیشان در دو دههی اخیر افزوده شده و در بین ایرانیان بیداری، آگاهی به حقوق جمعی و ملی به ویژه در بین فرزندان ملیتهای غیرفارس به شکل چشمگیری گسترش پیدا کرده است. همچنین با مهاجرتهای اجباری و اختیاری بعضی از فعالان سیاسی و مدنی و نخبگان این ملیتها در کشورهای دمکرات و بعضا فدرال دنیا و با توجه به شیوهی اجرای قوانین، رفاه، عدم تبعیض و مبارزه با شونیسم، بر آگاهی آنان به شکل محسوسی افزوده و تجارب عملی گران قیمتی بر تجارب آنان انباشته شده است. فعالان سیاسی و مدنی ملیتهای غیرفارس بعد از دهها سال تجربهی تلخ در کشور، دیگر به وعده و وعیدهای دروغین فعالان سیاسی و مدنی چه در داخل و چه در خارج اعتماد و باور نخواهند داشت. آنان خواهان مشارکت فعال و برابر در ادارهی امور کشور و مناطق محلی خویش هستند. اکنون زمان آن فرا رسیده کهمردم ایران از هر نژاد و قومی آگاهانه، اتفاقات و مسایل این روزهای کشور را دنبال کنند و با آگاهی کامل از اینکه، ایجاد یک حکومت برپایهی دمکراسی و مبتنی بر منشور حقوقبشر ، خواستهی همهی آنها را در آیندهی ایران تامین خواهد کرد، مشارکت فعالی را در زمینهی پایهریزی چنین حکومتی در ایران آینده داشته باشند و بدانند که این همزیستی تنها با نظام فدرالیسم مهیا میشود و مناسبترین سیستمی که میتواند بالفعل پاسدار حقوقبشر، راهانداز پروسهی دمکراتیزاسیون جامعه، ایجاد جامعهای آزاد، برابر و مبتنی بر حقوق شهروندی فردی و جمعی، رفع هرگونه تبعیض و ضامن تمامیت ارضی کشور باشد، همان سیستم دموکراتیک و فدرال است.
پروژهی پذیرش تکثر و پلورال ملی و انتخاب سیستم فدرال احتیاج به دیالوگ، نشستها و برخوردهای مستمر فکری دارد و از این راه میتوان بیشتر معضلات و مشکلات قائم دربین فعالان سیاسی و مدنی را برطرف ساخت و همجنین دلهرهها و نگرانیهای همهی هموطنان از طریق اعتقاد به یکپارچگی کشور از این راه تفاهم و اعتماد متقابل در بین نیروهای دمکراسیخواه و حقطلب بر خواهد شد. اختلاف و دوری تفکر در ارائهی یک برنامه و یا پیشنهاد راهحلی مناسب و ممکن نشانگر عدم بلوغ رشد دید سیاسی-اجتماعی در بین بعضی از نخبگان و فعالان سیاسی و مدنی است و لیکن سخنان و نوشتهها و بیانیههای برخی روشنفکرنماها که ادعای نمایندگی جمعیتی از ملت ایران را دارند و متاسفانه با ایجاد توهم به جای حقایق برای زدودن نقشآفرینی احزاب کردستان ایران برای یکپارچگی کشور کلام نا زیبای جدایی و حس احتمال بروز جنگ داخلی را به اتحاد اخیر احزاب کردستان پیوند میدهند.
آنچه مسلم است؛ مبارزهی اقوام چه کُرد و چه آذری و چه بلوچ و عرب و غیره برای رسیدن به حقوق مساوی و آزادی، در سرزمینی که در برگیرندهی ملت بزرگی شامل اقوام و ایلات مختلف است، و تحت حکومت رژیمی مستبد و خودکامه قرار دارد، قابل تقدیر و مستلزم پشتیبانی و همراهی است و این تفاهمنامهی حزب دمکرات و حزب کومله کردستان ایران میتواند به تغییر این فرایند پرداخته و سرآغازی برای شکلیابی یک اپوزیسیون انحلالخواه بر بنیاد دادخواهی ایرانی سکولار و دمکرات و فدرال باشد.
به امید اتحاد تمام احزاب سیاسی ایران برای ادارهی ایران فردا
روز سهشنبه٢١ ماه اوت ٢٠١٢ ميلادى شاهد تفاهمنامهی مشترکی از سوی دو حزب بزرگ کردستان، حزب دمکرات کردستان ایران به رهبری مصطفی هجری و حزب کوملهی کردستان ایران به رهبری عبدالله مهتدی بودیم. بانگاهی به تاریخچهی فعالیتهای این دو حزب به این نتیجه میرسیم که این دو حزب به دفعات، در صدد مذاکره و نزدیکی با یکدیگر بودهاند، و لیکن عدم توجه به خواستههای قلبی اکثریت مردم کُرد، بارها آنها را از اتحاد دور نگه داشته و حتی منجر به جنگ و خونریزی نیز شده است. و لیکن اعلام موضوع رسیدن به تفاهم امضای یک سند دوستی و برادری در مقطعی از زمان که به درستی منطقیترین تصمیم در طول سه دههی اخیر میتوان نامید بیش از بیش زمینه را برای مبارزهی ملت کُرد در عصر حاضر جهت طرح خواستههای خود و تأکید بیشتر بر حقوق خویش در سطح جهانی مهیا میسازد.
این توافقنامهی مشترک که از سوی رهبری هر دو حزب مورد تأیید قرار گرفته، مبنای کار مشترک هر دو حزب در زمینههای سیاسی، دیپلماتیک، تبلیغاتی، و غیره میباشد. در عین حال مبنای فعالیت مشترک به منظور گسترش این توافقنامه و تحقق همکاریهای بیشتر در میان دیگر سیاسی کردستان ایران پلاتفُرم مشترک به عنوان اصلیترین دستور کار سیاسی در برابر تغییر و تحولات سیاسی عصر حاضر در واقع بیانگر نوعی همپیمانی میان این دو جریان سیاسی است. حزب دمکرات و کومهلهبا امضای این توافقنامهدر چنین برههی زمانی توانستند خود را در تغییر مسیری به نفع مردم کُردستان بهنمایش گذاشتهو زمینهساز یک اتحاد بزرگتر از تمام احزاب و جریانهای کردستان باشند.
با نگرشی عمیق در جامعه، تاریخ و جغرافیای ایران پی میبریم که در ایران عناصر و اجزای بالقوهای میباشند که در پایهریزی و تکوین جامعهی ایران موثر میباشند. امروز تعداد شهروندان ایران به بیش از ۷۵ ملیون نفر میرسد. توزیع و تمرکز این شهروندان در جای جای جغرافیای ایران بنا به شرایط و اوضاع ملی و منطقهای و قومی به صورت خواسته یا ناخواسته صورت گرفته است. آنچه مسلم است؛ مبارزهی اقوام چه کُرد و چه آذری و چه بلوچ و عرب و غیره برای رسیدن به حقوق مساوی و آزادی، در سرزمینی که در برگیرندهی اقوام متفاوتیست و تحت حکومت رژیمی مستبد و خودکامه قرار دارد لازم و ضروریست. احزاب سیاسی کردستان ایران و مردم کردستان ایران برای اینکهبتوانند نقش بیشتر و موثرتری در آیندهی سیاسی کشور داشته باشند لازم بود کهدر چهارچوب یک تفاهمنامهیمشترک کهمدافع حقوقی تمامی مردم کُردستان از آحاد و اقشار آن باشد و در تمام عرصههانمایندگی خلق کُرد را بنماید دور هم گرد بیایند.
در کورهیمبارزات مردم کردستان، مردم از کمبود یک اتحاد همهجانبهکه احزاب سیاسی کُرد متعهد بهاجرای آن باشند رنج میبردند، حزب زحمتکشان کومهلهو حزب دمکرات توانستند با امضا و تعهد بهاجرای توافقنامهایی مشترک مردم کردستان را بهجشن سرور وادارند و به امید خود برای یک اتحاد بزرگتر و افقی روشنتر بیافزایند و که این جز دستاوردهای تاریخی جنبش خلق کرد و افتخارات حزب کومهلهو حزب دمکرات در تاریخ مبارزات مردم کردستان محسوب میشوند.
تفاهمنامهی حزب کومهله و حزب دمکرات کردستان ایران برای هدایت نمودن مبارزهیمردم کردستان و ادارهیامور کردستان برای هر تحول و دگرگونی هم مردم کردستان و هم جهانییان را بهاین امر واقف میکند کهامروز مردم کردستان و احزاب آنها از هر زمان بیشتر آمادگی و شایستگی خود را برای هدایت کردن جامعهیکردستان با دریایی از تجربیات تلخ و شیرین آماده کردهاند.
بعد از گذشت نزدیک به یک قرن از انقلاب مشروطه هنوز ما به دنبال یک سیستم سیاسی مناسب که بر جامعهی ایران منطبق شود، هستیم. این خواسته در طیفهای مختلف سیاسی به شیوههای مختلف و یا دیدگاههای مختلفی بیان میشود. ایران همانند یک فرش با ترکیب رنگ فرهنگهای مختلف، زبانهای مختلف، گویشهای مختلف و تاریخ و تنوع زندگی مختلف انسانها و مذاهب مختلف میباشد. حاکمان مستبد به ویژه در دهههای اخیر با ترفندهای مختلف جهت نابودی و از بین بردن جذابیت فرش و رنگ قشنگ آن کمر همت بسته و در این راه شیوههای یک رنگ کردن و فرایند ملتسازی را بکار گرفتند. اما این فرش با پایداری، استقامت و پذیرش تکثر رنگها و دفاع از آنها مانند کوه استوار در مقابل مخالفین و هجوم حاکمان مستبد پایداری کرده و تا به امروز با استقامتی تحسینآمیز برجای مانده است. این رنگها همان زبان، فرهنگها و گویشهای مختلف و تاریخ و تنوع زندگی ملیتهای تشکیل دهندهی کشور هستند و ایرانی بشکل فرش خوش رنگ و رنگارنگ ساختهاند. ملیتها گرچه محروم ازهر نوع امکانات آموزش به زبان مادری و توسعهی فرهنگی خویش هستند، اما شادابی و طراوت فرهنگ و زبان آنها همچنان باقی مانده است و پس ماندگان نظریهی معیوب ملتسازی راه زوال را پیش گرفتهاند.
مبارزات ملتها در جهان برای بدست آوردن آزادی، دمکراسی و حقوق سلب شدهی ملیشان در دو دههی اخیر افزوده شده و در بین ایرانیان بیداری، آگاهی به حقوق جمعی و ملی به ویژه در بین فرزندان ملیتهای غیرفارس به شکل چشمگیری گسترش پیدا کرده است. همچنین با مهاجرتهای اجباری و اختیاری بعضی از فعالان سیاسی و مدنی و نخبگان این ملیتها در کشورهای دمکرات و بعضا فدرال دنیا و با توجه به شیوهی اجرای قوانین، رفاه، عدم تبعیض و مبارزه با شونیسم، بر آگاهی آنان به شکل محسوسی افزوده و تجارب عملی گران قیمتی بر تجارب آنان انباشته شده است. فعالان سیاسی و مدنی ملیتهای غیرفارس بعد از دهها سال تجربهی تلخ در کشور، دیگر به وعده و وعیدهای دروغین فعالان سیاسی و مدنی چه در داخل و چه در خارج اعتماد و باور نخواهند داشت. آنان خواهان مشارکت فعال و برابر در ادارهی امور کشور و مناطق محلی خویش هستند. اکنون زمان آن فرا رسیده کهمردم ایران از هر نژاد و قومی آگاهانه، اتفاقات و مسایل این روزهای کشور را دنبال کنند و با آگاهی کامل از اینکه، ایجاد یک حکومت برپایهی دمکراسی و مبتنی بر منشور حقوقبشر ، خواستهی همهی آنها را در آیندهی ایران تامین خواهد کرد، مشارکت فعالی را در زمینهی پایهریزی چنین حکومتی در ایران آینده داشته باشند و بدانند که این همزیستی تنها با نظام فدرالیسم مهیا میشود و مناسبترین سیستمی که میتواند بالفعل پاسدار حقوقبشر، راهانداز پروسهی دمکراتیزاسیون جامعه، ایجاد جامعهای آزاد، برابر و مبتنی بر حقوق شهروندی فردی و جمعی، رفع هرگونه تبعیض و ضامن تمامیت ارضی کشور باشد، همان سیستم دموکراتیک و فدرال است.
پروژهی پذیرش تکثر و پلورال ملی و انتخاب سیستم فدرال احتیاج به دیالوگ، نشستها و برخوردهای مستمر فکری دارد و از این راه میتوان بیشتر معضلات و مشکلات قائم دربین فعالان سیاسی و مدنی را برطرف ساخت و همجنین دلهرهها و نگرانیهای همهی هموطنان از طریق اعتقاد به یکپارچگی کشور از این راه تفاهم و اعتماد متقابل در بین نیروهای دمکراسیخواه و حقطلب بر خواهد شد. اختلاف و دوری تفکر در ارائهی یک برنامه و یا پیشنهاد راهحلی مناسب و ممکن نشانگر عدم بلوغ رشد دید سیاسی-اجتماعی در بین بعضی از نخبگان و فعالان سیاسی و مدنی است و لیکن سخنان و نوشتهها و بیانیههای برخی روشنفکرنماها که ادعای نمایندگی جمعیتی از ملت ایران را دارند و متاسفانه با ایجاد توهم به جای حقایق برای زدودن نقشآفرینی احزاب کردستان ایران برای یکپارچگی کشور کلام نا زیبای جدایی و حس احتمال بروز جنگ داخلی را به اتحاد اخیر احزاب کردستان پیوند میدهند.
آنچه مسلم است؛ مبارزهی اقوام چه کُرد و چه آذری و چه بلوچ و عرب و غیره برای رسیدن به حقوق مساوی و آزادی، در سرزمینی که در برگیرندهی ملت بزرگی شامل اقوام و ایلات مختلف است، و تحت حکومت رژیمی مستبد و خودکامه قرار دارد، قابل تقدیر و مستلزم پشتیبانی و همراهی است و این تفاهمنامهی حزب دمکرات و حزب کومله کردستان ایران میتواند به تغییر این فرایند پرداخته و سرآغازی برای شکلیابی یک اپوزیسیون انحلالخواه بر بنیاد دادخواهی ایرانی سکولار و دمکرات و فدرال باشد.
به امید اتحاد تمام احزاب سیاسی ایران برای ادارهی ایران فردا