نگاهی به مباحث پیرامون توافقنامه احزاب کردی
13:59 - 26 شهریور 1391
Unknown Author
فواد حقیقی
طی روزهای گذشته وب سایت های اینترنتی و دیگر رسانهها مملو از بیانیهها و مقالات و گفتگوهای متعددی در مخالفت و موافقت با توافقنامه همکاری میان دو حزب دمکرات کردستان ایران و کومله کردستان ایران بود.
در این مباحث و مجادلات که شبکه های اجتماعی را نیز تحت پوشش قرار داده، گروهی با یک خط تفکیک مشخص به نفی و رد باورها و ایده ها و دیدگاه های طرف مقابل پرداخت.
طرح این مباحث به این شکل، نتیجه انباشت بیش از اندازه آنها و نبود فرصتی مناسب برای ابراز آنها است. توافقنامه مذبور تنها جرقه ابراز این مباحث را زد. ایجاد ائتلاف ها در دنیای سیاست امری عادی است و توافقنامه این دو حزب نیز مستثنی از این قاعده نیست.
در دنیای سیاست احزاب مختلف و حتی با دیدگاههای متمایز اقدام به ایجاد ائتلاف ها میکنند، یا احزاب دچار انشقاقات می شوند. هر حزبی و یا هر گروهی بنابر مصالح و منافع خود اقدامات مقتضی را در پیش میگیرد.
توافقنامه این دو حزب نیز از آن جهت امری عادی است که اگر به برنامهها و رویکردهای آنان طی سالیان گذشته بنگریم، تناقضی با متن این توافقنامه مشاهده نمیشود و تنها به شکلی کلی تر آنها را بازنویسی کردهاند.
البته انتقاداتی بر متن توافقنامه وارد است، اما از ورود به این مبحث خودداری مینمایم. ولی این توافقنامه در نفس خود مفید هم بود، و آن ایجاد فضایی برای مناقشه و گفتگو در میان ایرانیان، از طیف ها و گروه های مختلف.
ضرورت مباحث مطروحه
انجام چنین مباحث و گفتگوهایی تاکنون در سطح رهبران حزبی و نخبگان بوده است و تودهها و سطوح پایینی احزاب بطور جدی به آن وارد نشده و یا امکان ورود به آن را نداشتهاند.
این مباحث باید روزی مطرح، و در مورد آنها گفتگو و مناقشه صورت میگرفت، بنابر این طرح نمودن آن هر اندازه به تأخیر بیافتد، یافتن راهی برای برونرفت از آنها نیز به همان اندازه و حتی بیشتر نیز به تأخیر خواهد افتاد.
به معنایی دیگر، انباشت اینگونه مباحث و تأخیر در مناقشه آنها موجب پدید آمدن مشکلات عدیده خواهد شد، که تلاش برای یافتن راه های برونرفت از مشکلات ناشی از آن، دشوارتر خواهد بود.
بنابراین طرح چنین مباحثی امری ضروریست و نباید از طرح نمودن آنها هراس داشت. چرا که هراس از مطرح نمودن آنها موجب پیچیدهتر شدن مسائل و دشواری در حل آنها خواهد شد.
اهمیت گفتگو
گفتگو در هر زمینه ای و باوجود دیدگاه های کاملا متمایز از یکدیگر، در نفس خود مفید میباشد. گفتگو برای شناساندن و آشنایی با نقطه نظرات و دیدگاههای طرفهای شرکت کننده در آن و هم برای یافتن راهی برای چاره اندیشی مشکل مورد بحث، امری ضروری است.
گفتگو بخشی از ذات انسان و یک پدیده رایج در جوامع بشری است، و از این طریق میتوان به تبادل نظر و انتقال دیدگاهها پرداخت و با مواضع و نگرشهایی دیگران آشنایی یافت. مبرهن است در دنیای سیاست گفتگو نقشی اساسی در بده بستانهای مختلف ایفا میکند. عمدهترین و بزرگترین و کوچکترین نزاعها، کشمکشها و درگیریها در نهایت از راه گفتگوهای سازنده قابل حل بوده و هستند.
ولی باید میان گفتگو با مناقشه، بحث و جدل و مناظره تفاوت قائل شد. گفتگو برسر موضوعی مشخص، میان طرفهای مشخص و برای رسیدن به یک هدف و یک راه حل صورت میگیرد.
در گفتگو برنده و بازندهای وجود ندارد، بلکه طرف های شرکت کننده تلاش میکنند به راه حلی میانه دست یابند که منافع دو طرف را تأمین کرده باشد.
اصل در گفتگو برابری طرفهای شرکت کننده است و طیفی خاص یا گروه و طرفی از آنها خود را بر دیگری برتر و ارجحتر تصور نمیکند و دارای ویژگیهای خاص و متمایز در راستای امتیازگیری و رسیدن به هدف، نیست.
یک گفتگوی سازنده راهی برای استحکام و رسیدن به نوعی وحدت در میان طرف های شرکت کننده با وجود تمامی تفاوتها و تمایزات در زمینههای مختلف است.
آغازگاهی برای یافتن اشتراکات
ولی انتقادی که بر مباحث مطروحه طی روزهای گذشته وارد است، عدم تلاش برای یافتن زمینه های مشترک در راستای دمکراتیزه کردن و آزادی ایران میباشد.
اگر این مباحث به نحوی هدایت می شدند که زمینه های لازم برای تعیین نکات مشترک و وجه اشتراکات و اهداف مشترک را مهیا سازد، می توانست بسیار مفید تر باشد.
با وجودیکه این مباحث دو جبههی جدا از هم را پدید آورد، اما نحوه نگرش و رویکرد هر گروه برای ایران آینده مشخصتر شد. و این بحث باید دیر یا زود در میگرفت، و اگر اکنون نیز چنین بحث هایی به میان نمی آمد، بدون شک در آینده ی دور یا نزدیک مطرح میشد و شاید آن وقت شاید کمی دیر میبود.
اما از هم اکنون این مباحث را باید مدیریت و به راهکاری میانه رسید. مطلق نگری در دنیا سیاست جایی ندارد و باید نگاهی نسبی گرایانه به تمامی مسائل داشت.
البته این دو دیدگاه که طی روزهای اخیر مطرح شدهاند، بازتاب دهنده تمامی جامعه متکثر ایران نیست، بلکه بودند بسیاری از ایرانیان از طیفها و گروههای مختلف که وارد چنین مباحثی نشدند. مباحثی که هم اکنون موجب ملتهب نمودن فضای میان طرف های این مناقشه شده است.
طی روزهای گذشته وب سایت های اینترنتی و دیگر رسانهها مملو از بیانیهها و مقالات و گفتگوهای متعددی در مخالفت و موافقت با توافقنامه همکاری میان دو حزب دمکرات کردستان ایران و کومله کردستان ایران بود.
در این مباحث و مجادلات که شبکه های اجتماعی را نیز تحت پوشش قرار داده، گروهی با یک خط تفکیک مشخص به نفی و رد باورها و ایده ها و دیدگاه های طرف مقابل پرداخت.
طرح این مباحث به این شکل، نتیجه انباشت بیش از اندازه آنها و نبود فرصتی مناسب برای ابراز آنها است. توافقنامه مذبور تنها جرقه ابراز این مباحث را زد. ایجاد ائتلاف ها در دنیای سیاست امری عادی است و توافقنامه این دو حزب نیز مستثنی از این قاعده نیست.
در دنیای سیاست احزاب مختلف و حتی با دیدگاههای متمایز اقدام به ایجاد ائتلاف ها میکنند، یا احزاب دچار انشقاقات می شوند. هر حزبی و یا هر گروهی بنابر مصالح و منافع خود اقدامات مقتضی را در پیش میگیرد.
توافقنامه این دو حزب نیز از آن جهت امری عادی است که اگر به برنامهها و رویکردهای آنان طی سالیان گذشته بنگریم، تناقضی با متن این توافقنامه مشاهده نمیشود و تنها به شکلی کلی تر آنها را بازنویسی کردهاند.
البته انتقاداتی بر متن توافقنامه وارد است، اما از ورود به این مبحث خودداری مینمایم. ولی این توافقنامه در نفس خود مفید هم بود، و آن ایجاد فضایی برای مناقشه و گفتگو در میان ایرانیان، از طیف ها و گروه های مختلف.
ضرورت مباحث مطروحه
انجام چنین مباحث و گفتگوهایی تاکنون در سطح رهبران حزبی و نخبگان بوده است و تودهها و سطوح پایینی احزاب بطور جدی به آن وارد نشده و یا امکان ورود به آن را نداشتهاند.
این مباحث باید روزی مطرح، و در مورد آنها گفتگو و مناقشه صورت میگرفت، بنابر این طرح نمودن آن هر اندازه به تأخیر بیافتد، یافتن راهی برای برونرفت از آنها نیز به همان اندازه و حتی بیشتر نیز به تأخیر خواهد افتاد.
به معنایی دیگر، انباشت اینگونه مباحث و تأخیر در مناقشه آنها موجب پدید آمدن مشکلات عدیده خواهد شد، که تلاش برای یافتن راه های برونرفت از مشکلات ناشی از آن، دشوارتر خواهد بود.
بنابراین طرح چنین مباحثی امری ضروریست و نباید از طرح نمودن آنها هراس داشت. چرا که هراس از مطرح نمودن آنها موجب پیچیدهتر شدن مسائل و دشواری در حل آنها خواهد شد.
اهمیت گفتگو
گفتگو در هر زمینه ای و باوجود دیدگاه های کاملا متمایز از یکدیگر، در نفس خود مفید میباشد. گفتگو برای شناساندن و آشنایی با نقطه نظرات و دیدگاههای طرفهای شرکت کننده در آن و هم برای یافتن راهی برای چاره اندیشی مشکل مورد بحث، امری ضروری است.
گفتگو بخشی از ذات انسان و یک پدیده رایج در جوامع بشری است، و از این طریق میتوان به تبادل نظر و انتقال دیدگاهها پرداخت و با مواضع و نگرشهایی دیگران آشنایی یافت. مبرهن است در دنیای سیاست گفتگو نقشی اساسی در بده بستانهای مختلف ایفا میکند. عمدهترین و بزرگترین و کوچکترین نزاعها، کشمکشها و درگیریها در نهایت از راه گفتگوهای سازنده قابل حل بوده و هستند.
ولی باید میان گفتگو با مناقشه، بحث و جدل و مناظره تفاوت قائل شد. گفتگو برسر موضوعی مشخص، میان طرفهای مشخص و برای رسیدن به یک هدف و یک راه حل صورت میگیرد.
در گفتگو برنده و بازندهای وجود ندارد، بلکه طرف های شرکت کننده تلاش میکنند به راه حلی میانه دست یابند که منافع دو طرف را تأمین کرده باشد.
اصل در گفتگو برابری طرفهای شرکت کننده است و طیفی خاص یا گروه و طرفی از آنها خود را بر دیگری برتر و ارجحتر تصور نمیکند و دارای ویژگیهای خاص و متمایز در راستای امتیازگیری و رسیدن به هدف، نیست.
یک گفتگوی سازنده راهی برای استحکام و رسیدن به نوعی وحدت در میان طرف های شرکت کننده با وجود تمامی تفاوتها و تمایزات در زمینههای مختلف است.
آغازگاهی برای یافتن اشتراکات
ولی انتقادی که بر مباحث مطروحه طی روزهای گذشته وارد است، عدم تلاش برای یافتن زمینه های مشترک در راستای دمکراتیزه کردن و آزادی ایران میباشد.
اگر این مباحث به نحوی هدایت می شدند که زمینه های لازم برای تعیین نکات مشترک و وجه اشتراکات و اهداف مشترک را مهیا سازد، می توانست بسیار مفید تر باشد.
با وجودیکه این مباحث دو جبههی جدا از هم را پدید آورد، اما نحوه نگرش و رویکرد هر گروه برای ایران آینده مشخصتر شد. و این بحث باید دیر یا زود در میگرفت، و اگر اکنون نیز چنین بحث هایی به میان نمی آمد، بدون شک در آینده ی دور یا نزدیک مطرح میشد و شاید آن وقت شاید کمی دیر میبود.
اما از هم اکنون این مباحث را باید مدیریت و به راهکاری میانه رسید. مطلق نگری در دنیا سیاست جایی ندارد و باید نگاهی نسبی گرایانه به تمامی مسائل داشت.
البته این دو دیدگاه که طی روزهای اخیر مطرح شدهاند، بازتاب دهنده تمامی جامعه متکثر ایران نیست، بلکه بودند بسیاری از ایرانیان از طیفها و گروههای مختلف که وارد چنین مباحثی نشدند. مباحثی که هم اکنون موجب ملتهب نمودن فضای میان طرف های این مناقشه شده است.