٢٥نوامبر، شعارهای تکراری و خشونتهای بیپایان
20:07 - 3 آذر 1395
Unknown Author
نگین قادری
نگین قادری هر سالە در تقویم وقتی بە ٢٥ نوامبر میرسیم شاهد شعارها و فعالیت تشکلها و سازمانهای دفاع از حقوق زنان هستیم اما با گذشت این روز دیگر بجز اخباری بر مبنی ظلم علیە زنان، خودکُشی، طلاق ،.....چیزی مشاهدە نمیکنیم اما آیا با تکرار مکرر این ایام چیزی تغیییر خواهد کرد و یا زنان بە حقوق اولیە خود کە همان آزادی فردیاس خواهند رسید؟؟!!
خشونت علیە زنان در نزد افکار عمومی و حتی بیشتر خانمان تنها خشونت فیزیکی است و تنها در این مقولە خلاصە شدە است در حالی کە خشونت فیزیکی تنها جزئی از این مسلە است اگە بە آمار و ارقام خودکُشی و یا (تن فروشی )زنان نگاهی بیندازیم این حقیقت آشکار میگردد کە زنان از روی جبر و بە بنبست رسیدن روال عادی زندگی دست بە چنین اقداماتی میزندد، اگر آنها هم یک زندگی عادی و نرمالین داشتە باشند هرگز بە چنین مراحلی نخواهند رسید لذا باید برای این امر مهم و گرفتن حقوق خود کە همان حق زیستن است باید تلاش کرد.
زن و مرد دو موجود کاملا برابر و مساوی هستند و تنها تفاوت میان آنها از لحاظ جسمانی است کە جهت بقای جامعە و تولید نسل این تفاوت نیاز است و هر دو جنس کامل و مکمل یکدیگر هستند لذا چرا مردها بخصوص در جوامع اسلامی برتری یافتەاند کە این حق را بە خود دادە کە بر زنان تسلط پیدا کنند و همانند بردگان برآنها رفتار کنند باید جویا شد و هم مردان و هم زنان را از این امر آگاە کرد تا بتوانند همچون انسانی متمدن با آرامش در کنار یکدیگر زیست. البتە در این امر حاکمان و زمامداران حکومت همیشە نقش داشتە و جامعە رو بە سوئی بردەاند کە خود میخواهند از آنجائی کە همیشە حاکمان اسلامی و پیامبران مرد بودەاند پس امری طبیعی است کە قوانین رو وضع بکنند تا بتوانند به شیوەای آسان زنان را بردە و استسمار نمایند کە این قوانین نگاری تا بە امروز در بسیاری از جوامع بخصوص ایران پایدار است و تنها راە رسیدن بە زنان قبل از هر چیزی مبارزە با قوانین زنستیز و رفع تبعیضات است. بسیاری از قوانینی کە وضع گردیدە زن را محدود کردە و از آزادیهای فردی و جمعی بینصیب میگرداند و خانمان را خانەنشین میکند از جملە:
١_ گرفتن آزادی شخصی و فردی: از آنجائی کە طبق شریعت اسلام و خطبە ٧٩ نهج البلاغە زن ناقص العقل میباشد و توان تصمیمگیری را ندارد باید ولی یا شوهر او برایش تصمیم بگیرد کە این امر هم اکنون در قوانین اساسی و مدنی جمهوری اسلامی وضع گریدە و زنان بدون اجازە پدر یا شوهر نمیتوانند پاسپورت گرفتە یا بە ەسفر بروند.
٢_ وابستگی مالی: این روزها مسائل مالی تاثیری مستقیم بر زندگی انسانها و پیشرفت جوامع دارد و این امر در زندگی زنان نیز تاثیری بسزا دارد و بە این لحاظ است کە در همچین جوامع و از جملە ایران زنان را از حق برخورداری استقلال مالی منع میکنند و بارها از سوی امامان مساجد و حتی در قوانین موجود بە ماندن زن در خانە و نگهداری از بچەها و خدمت بە شوهر توصیە میشود. با اینکە سازمان آمار ایران خانداری زنان را شغل محسوب میکند آیا این خانمان بابت شغل حقوقی دریافت خواهند کرد؟ آیا قانونی وضع گردیدە کە مرد یا خانوادە رو مکلف بە پرداخت این مبلغ ماهیانە بکند؟ با این اوصاف تفاوت میان خدمت کاری در قبال امرار معاش با تن فروشی در چیست؟
٣_ ازدواج و طلاق: پدیدە ازدواج و طلاق حق طبیعی هر دختر و پسری است کە بخواهند برای آیندە خود تصمیم گرفتە و تشکیل خانوادە دهند اما ایا این امر برای دختر و پسر یکسان است!!؟؟ بنا بر آیه ٥٠-٥١ سورە احزاب و قوانین زن ستیز حکومت اسلامی هر مرد مسلمانی میتواند در عین واحد ٤ زن داشتە باشد بجز خدمتکار و کنزیە، جدا از این تصمیمگیری برای ازدواج بنا بە رضایت پدر و حق طلاق بر عهدە شوهر است. پس در این میان زن جز یە وسیلەی سکسی چی میتواند باشد؟؟
٤_ حضانت فرزندان کە در قانون بر عهدە مرد خانوادە است، در حالی کە زنان 9 ماە دوران سخت بارداری را تحمل میکنند و حتی در بسیاری از مناطق بعلت کمبود امکانت بهداشتی مادارن جان خود را از دست میدهند، و دوران بعد از بارداری بسی سنگینتر از بارداری است کە مسولیت بزرگ کردن فرزند و شیر دهی بر عهدە مادر است، در حالی کە مادر از کوچکترین حق کە همان نام خانوادگی فرزند است را باید از پدر بە ارث ببرد و در صورت جدائی پدر و مادر حضانت و نگهداری بچە شرعا و قانونا بر عهدە پدر است. چون زن درآمد مالی ندارد، آیا این است عدالت الهی اسلامی!!؟؟
٥_ مسلەی دیگری کە ذاتا گرینابگیر دختران شدە باکرە بودن آنان است هر چند این برخورد با این مسئلە در جوامع دیگر متفاوت است اما در جوامع اسلامی و در ایران باکرە بودن دختر امری حیاتی است و دختر باید در شب زفاف باکرە باشد و گرنە ممکن است جان خود را از دست بدهد، اگر بە هر دلیلی باکرگی خود را از دست دادە باشد ناخواستە متهم بە فحشاگری خواهد شد دە حالی کە مردان بە سکس قبل از ازدواج خود افتخار میکنند!
٦_ خشونت کلامی: هر چند در مثالها عنوان میکنند کەزخم خنجر بهتر از زخم زبان است اما ما خانمها روازنە و بصورتهای مختلف شاهد این زخم زبانها و تهدیدات هستیم، بسیاری از زنان روزانە بە جهت اینکە فرزند دختر بدنیا میآورند و یا بە چیزی اعتراض میکنند بە طلاق دادن یا گرفتن زن دوومی تهدیدی میشوند سوال من این است اگر خانمی شوهرش را اینجوری تهدید کند آیا جان سالم بدر خواهد برد؟؟
اما مسئلەای کە حایز اهمیت است و باید بە ان توجە کرد، نوع حکومت و قانونی و رسمی کردن بیعدالتیها در حق زنان است. با توجە بە اینکە حکومت اسلامی است و از دریچە شرع و اسلام بە مسئلە نگاە میکنند تمامی قوانین وضع شدە با آزادی برابری یکسانی و حقوق زنان تناقض دارد و سیستم پرورشی و رسانەایی کشور هم بنا بر این اصول در ترویج و گسترش این قوانین نقش گستردە داشتە و تبدیل بە وظیفە گردیدە، لذا در وهلە اول باید زنان رو از حقوق ابتدایی خود آگاە کرد تا بتوان با یک نگاە و عملکرد جمعی بە نتیجەایی در خور توجە دست یافت اما آیا با ین همە موانع میتوان بە یک بارە موفق شد و بە آزادی دست یافت؟ رسانەها بە کلی در اختیار حکومت هستند و هر روزە بصورت محسوس و نامحسوس بە گسترش و بازنشر این خشونتها اقدام میکنند بە صورتی کە گاها زنان نیز در این امر بواسطە نااگاهی دخیل میشوند، اگر بە عملکرد و رفتارو سنتهای خود بنگریم شاهد خواهیم بود، مثلا در یک خانوادە کە فرزند پسر و دختر نیز دارند اما ذاتا پسر آزادی بیشتری دارد و کمتر زیر ذرەبین خانوادە همسایەها و اطرافیان قرار خواهد گرفت اما بر عکس تمامی حالات رفتار عملکرد دختر مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت، اگر خانوادە نیز بین بچەها تفاوت نگذارند اما قانون آنها را ملزم نە این ناقانونی خواهد کرد، اگر بخواهند ارثیە را در بین بچەها تقسیم کنند اتوماتیک باید دختر نصف برادرش ارث ببرد، پس منشاء اصلی این ناعدالتی قانون است لذا ما رو ملزم بە برخورد با قانون میکند و باید بو این قانون عصر بربریت نە گفت! اگر بخواهیم بە تمامی مسائل و حواشی این قضیە بپردازیم در قالب یە کتاب نخواهد گنجید اما اهمال کردن آن هم مشکلات بیشتری بدنبال خواهی داشت و قربانی بیشتری خواهد گرفت، پس باید روزانە بە ممارست این اصول مبادرت ورزید نە تنها در ٢٥ نوامبر هر سال، زنان نیز میتوانند با نافرمانی مدنی و اصرار بر لغو قوانین وضع شدە، تجمعهای گروهی، کشف حجاب، تورهای دوچرخەسواری، .... با این قوانین و اصول تحمیل شدە مبارزە کردە و مسیر را برای آیندگان هموارتر سازند.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
نگین قادری هر سالە در تقویم وقتی بە ٢٥ نوامبر میرسیم شاهد شعارها و فعالیت تشکلها و سازمانهای دفاع از حقوق زنان هستیم اما با گذشت این روز دیگر بجز اخباری بر مبنی ظلم علیە زنان، خودکُشی، طلاق ،.....چیزی مشاهدە نمیکنیم اما آیا با تکرار مکرر این ایام چیزی تغیییر خواهد کرد و یا زنان بە حقوق اولیە خود کە همان آزادی فردیاس خواهند رسید؟؟!!
خشونت علیە زنان در نزد افکار عمومی و حتی بیشتر خانمان تنها خشونت فیزیکی است و تنها در این مقولە خلاصە شدە است در حالی کە خشونت فیزیکی تنها جزئی از این مسلە است اگە بە آمار و ارقام خودکُشی و یا (تن فروشی )زنان نگاهی بیندازیم این حقیقت آشکار میگردد کە زنان از روی جبر و بە بنبست رسیدن روال عادی زندگی دست بە چنین اقداماتی میزندد، اگر آنها هم یک زندگی عادی و نرمالین داشتە باشند هرگز بە چنین مراحلی نخواهند رسید لذا باید برای این امر مهم و گرفتن حقوق خود کە همان حق زیستن است باید تلاش کرد.
زن و مرد دو موجود کاملا برابر و مساوی هستند و تنها تفاوت میان آنها از لحاظ جسمانی است کە جهت بقای جامعە و تولید نسل این تفاوت نیاز است و هر دو جنس کامل و مکمل یکدیگر هستند لذا چرا مردها بخصوص در جوامع اسلامی برتری یافتەاند کە این حق را بە خود دادە کە بر زنان تسلط پیدا کنند و همانند بردگان برآنها رفتار کنند باید جویا شد و هم مردان و هم زنان را از این امر آگاە کرد تا بتوانند همچون انسانی متمدن با آرامش در کنار یکدیگر زیست. البتە در این امر حاکمان و زمامداران حکومت همیشە نقش داشتە و جامعە رو بە سوئی بردەاند کە خود میخواهند از آنجائی کە همیشە حاکمان اسلامی و پیامبران مرد بودەاند پس امری طبیعی است کە قوانین رو وضع بکنند تا بتوانند به شیوەای آسان زنان را بردە و استسمار نمایند کە این قوانین نگاری تا بە امروز در بسیاری از جوامع بخصوص ایران پایدار است و تنها راە رسیدن بە زنان قبل از هر چیزی مبارزە با قوانین زنستیز و رفع تبعیضات است. بسیاری از قوانینی کە وضع گردیدە زن را محدود کردە و از آزادیهای فردی و جمعی بینصیب میگرداند و خانمان را خانەنشین میکند از جملە:
١_ گرفتن آزادی شخصی و فردی: از آنجائی کە طبق شریعت اسلام و خطبە ٧٩ نهج البلاغە زن ناقص العقل میباشد و توان تصمیمگیری را ندارد باید ولی یا شوهر او برایش تصمیم بگیرد کە این امر هم اکنون در قوانین اساسی و مدنی جمهوری اسلامی وضع گریدە و زنان بدون اجازە پدر یا شوهر نمیتوانند پاسپورت گرفتە یا بە ەسفر بروند.
٢_ وابستگی مالی: این روزها مسائل مالی تاثیری مستقیم بر زندگی انسانها و پیشرفت جوامع دارد و این امر در زندگی زنان نیز تاثیری بسزا دارد و بە این لحاظ است کە در همچین جوامع و از جملە ایران زنان را از حق برخورداری استقلال مالی منع میکنند و بارها از سوی امامان مساجد و حتی در قوانین موجود بە ماندن زن در خانە و نگهداری از بچەها و خدمت بە شوهر توصیە میشود. با اینکە سازمان آمار ایران خانداری زنان را شغل محسوب میکند آیا این خانمان بابت شغل حقوقی دریافت خواهند کرد؟ آیا قانونی وضع گردیدە کە مرد یا خانوادە رو مکلف بە پرداخت این مبلغ ماهیانە بکند؟ با این اوصاف تفاوت میان خدمت کاری در قبال امرار معاش با تن فروشی در چیست؟
٣_ ازدواج و طلاق: پدیدە ازدواج و طلاق حق طبیعی هر دختر و پسری است کە بخواهند برای آیندە خود تصمیم گرفتە و تشکیل خانوادە دهند اما ایا این امر برای دختر و پسر یکسان است!!؟؟ بنا بر آیه ٥٠-٥١ سورە احزاب و قوانین زن ستیز حکومت اسلامی هر مرد مسلمانی میتواند در عین واحد ٤ زن داشتە باشد بجز خدمتکار و کنزیە، جدا از این تصمیمگیری برای ازدواج بنا بە رضایت پدر و حق طلاق بر عهدە شوهر است. پس در این میان زن جز یە وسیلەی سکسی چی میتواند باشد؟؟
٤_ حضانت فرزندان کە در قانون بر عهدە مرد خانوادە است، در حالی کە زنان 9 ماە دوران سخت بارداری را تحمل میکنند و حتی در بسیاری از مناطق بعلت کمبود امکانت بهداشتی مادارن جان خود را از دست میدهند، و دوران بعد از بارداری بسی سنگینتر از بارداری است کە مسولیت بزرگ کردن فرزند و شیر دهی بر عهدە مادر است، در حالی کە مادر از کوچکترین حق کە همان نام خانوادگی فرزند است را باید از پدر بە ارث ببرد و در صورت جدائی پدر و مادر حضانت و نگهداری بچە شرعا و قانونا بر عهدە پدر است. چون زن درآمد مالی ندارد، آیا این است عدالت الهی اسلامی!!؟؟
٥_ مسلەی دیگری کە ذاتا گرینابگیر دختران شدە باکرە بودن آنان است هر چند این برخورد با این مسئلە در جوامع دیگر متفاوت است اما در جوامع اسلامی و در ایران باکرە بودن دختر امری حیاتی است و دختر باید در شب زفاف باکرە باشد و گرنە ممکن است جان خود را از دست بدهد، اگر بە هر دلیلی باکرگی خود را از دست دادە باشد ناخواستە متهم بە فحشاگری خواهد شد دە حالی کە مردان بە سکس قبل از ازدواج خود افتخار میکنند!
٦_ خشونت کلامی: هر چند در مثالها عنوان میکنند کەزخم خنجر بهتر از زخم زبان است اما ما خانمها روازنە و بصورتهای مختلف شاهد این زخم زبانها و تهدیدات هستیم، بسیاری از زنان روزانە بە جهت اینکە فرزند دختر بدنیا میآورند و یا بە چیزی اعتراض میکنند بە طلاق دادن یا گرفتن زن دوومی تهدیدی میشوند سوال من این است اگر خانمی شوهرش را اینجوری تهدید کند آیا جان سالم بدر خواهد برد؟؟
اما مسئلەای کە حایز اهمیت است و باید بە ان توجە کرد، نوع حکومت و قانونی و رسمی کردن بیعدالتیها در حق زنان است. با توجە بە اینکە حکومت اسلامی است و از دریچە شرع و اسلام بە مسئلە نگاە میکنند تمامی قوانین وضع شدە با آزادی برابری یکسانی و حقوق زنان تناقض دارد و سیستم پرورشی و رسانەایی کشور هم بنا بر این اصول در ترویج و گسترش این قوانین نقش گستردە داشتە و تبدیل بە وظیفە گردیدە، لذا در وهلە اول باید زنان رو از حقوق ابتدایی خود آگاە کرد تا بتوان با یک نگاە و عملکرد جمعی بە نتیجەایی در خور توجە دست یافت اما آیا با ین همە موانع میتوان بە یک بارە موفق شد و بە آزادی دست یافت؟ رسانەها بە کلی در اختیار حکومت هستند و هر روزە بصورت محسوس و نامحسوس بە گسترش و بازنشر این خشونتها اقدام میکنند بە صورتی کە گاها زنان نیز در این امر بواسطە نااگاهی دخیل میشوند، اگر بە عملکرد و رفتارو سنتهای خود بنگریم شاهد خواهیم بود، مثلا در یک خانوادە کە فرزند پسر و دختر نیز دارند اما ذاتا پسر آزادی بیشتری دارد و کمتر زیر ذرەبین خانوادە همسایەها و اطرافیان قرار خواهد گرفت اما بر عکس تمامی حالات رفتار عملکرد دختر مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت، اگر خانوادە نیز بین بچەها تفاوت نگذارند اما قانون آنها را ملزم نە این ناقانونی خواهد کرد، اگر بخواهند ارثیە را در بین بچەها تقسیم کنند اتوماتیک باید دختر نصف برادرش ارث ببرد، پس منشاء اصلی این ناعدالتی قانون است لذا ما رو ملزم بە برخورد با قانون میکند و باید بو این قانون عصر بربریت نە گفت! اگر بخواهیم بە تمامی مسائل و حواشی این قضیە بپردازیم در قالب یە کتاب نخواهد گنجید اما اهمال کردن آن هم مشکلات بیشتری بدنبال خواهی داشت و قربانی بیشتری خواهد گرفت، پس باید روزانە بە ممارست این اصول مبادرت ورزید نە تنها در ٢٥ نوامبر هر سال، زنان نیز میتوانند با نافرمانی مدنی و اصرار بر لغو قوانین وضع شدە، تجمعهای گروهی، کشف حجاب، تورهای دوچرخەسواری، .... با این قوانین و اصول تحمیل شدە مبارزە کردە و مسیر را برای آیندگان هموارتر سازند.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.