مقاومت و استقلال کردستان آری، جمهوری وحشت و هلال شیعی کومونیستی و پارسی نه
13:25 - 2 خرداد 1394
Unknown Author
شورش گلکار
پس از پیشرفتهای مداوم اقلیم کردستان و خودمدیریتی کردستان علی الخصوص مطرح شدن بحث اعلام استقلال کردستان و موثر بودن رئیس اقلیم کردستان بر سر این موضوع وقدم نهادن در راه همسو شدن و متحد شدن با غرب و بی توجهی به خواستهای نامشروع جمهوری اسلامی سبب عصبانیت و کارشکنی این رژیم باچنین پروسه ای گردیید به طوری که به صورت مستقیم و غیر مستقیم دست به تهدید و مخالفت کردن با اقلیم کردستان می زند و تا جایی پیش رفتند که تأسیس دولت کردی را به درست شدن اسرائیل دوم توصیف می کنند (چنین نگرشی به دولت کوردستان بیشتر ناشی از استراتژی ناامن سازی منطقه به منظور سرپوش گذاشتن و توجیه سرکوب جنبش های ازادی خواهی در ایران و دور نگه داشتن نیش جامعه بین المللی از اوضاع داخلی ایران و سرگرم کردن آنان با بحران هایی که ایران یک عامل درگیر ثابت همه ان ها است).
به دلیل اینکه جمهوری اسلامی چنین رویدادی را به مثابه خطری استرتژیک میبیند واگر تا کنون نیز از سیاست تنقر و نیاز پیروی کرده در قبال حکومت اقلیم کردستان، تنها به دلیل شرایط و اوضاع بد اقتصادی و سیاسی خود بوده که در نتیجه تحریمهای بین المللی گریبانگیرهاش شده است نه به دلیل مسلک مشترک یا حلقه به گوش بودن و چابلوسی باندو جریاناتی دراحزابی در اقلیم که سنتاٌ ستون پنجم (البته دیگر امروه آنان نه به صورت پنهانی بلکه علنا و به طور رسمی در چارچوب منافع رژیم تهران اقدام می کنند و کار بازوی برون مرزی سپاه را خود عهده دار گشته اند) این رژیم هستند....!!!!
ولی اکنون دیگر جنگ نیابتی در حال به پایان رسیدن است و رژیم ایران باید خود مستقیم وارد این میدان شود، و از همه مهمتر اینکه باندهای که ستون پنجماین رژیم بودند هم اکنون با مواضع و تبلیغات و اعمالشان نشان میدهند که گویا ایجاد دولت کردستان برای ملت کرد هدف و استراتژیی کردها نیست !!!!! و این نقشه و توطئه صهیونیزم است !!!!و ما با امپریالیزم میجنگیم تا آزادی تمام جهان!!!!
(چنان به نظر می رسد که در نزد آنان کردستان بخشی از جهان محسوب نمی شود) عضویت خویش را در محور شیعه و یا شایسته تر آنکه گفته شود هلال شیعی شیوعی پارسی، آشکار کردند بدان امید که پروسه استقرار و پیشرفت ملت کرد و پیوستنش به ملل دیگر جهان را متوقف نمایند اما واقعیت آن است که در این دوئل جمهوری اسلامی بازنده بوده و هلال آن رو به اضمحلال پیش می رود. چرا که اکنون دیگر تمامی ملل جهان به ماهیت جمهوری اسلامی پی برده اند و مطلعند که جمهوری اسلامی به گونه ای بسیار ماهرانه در صدد گسترش اختلافات در سطح این کشورهاست و درواقع سر مار ایران است و پیشینهای خونبار دارد و همچنین این شیوه بخشی ناگسستنی از فلسفه وجودی جمهوری اسلامی می باشد از این رو سیاست آشفته و پریشان نمودن و نیز مداخله در امورات دیگر کشورها را اساس کار خود قرار داده است به گونهای که منطقه خاورمیانه پس از به سلطه رسیدن جمهوری اسلامی حتی یک روز خوش به خود ندیده است و این سبب گردیده است تا لقب مادر تروریسم بین المللی به جمهوری اسلامی نسبت داده شود و اینک جهان آزاد در صدد رهایی و بدور انداختن آن است تا دیگر بیش از این مهلت آن را نداشته باشد تا انسانیت را در خویش منفجر نماید.
در خاتمه باز لازم به یادآوری است که به هنگام بررسی و موشکافی وضعیت کنونی اقلیم کردستان، نقش و تاثیرات و مداخلات جمهوری اسلامی ایران را نباید از یاد برد و به یاد داشته باشیم که این رژیم از دشمنان قسم خورده و کینه توز ملت کرد و استقرار انسانیت، صلح و توسعه می باشد، اگر با این پیش زمینه ذهنی به قضیه بنگریم ، خواهیم دید که حکومت اسلامی عراق و سوریه معروف به داعش، پدیده نوظهوری نیست و حدود سی و پنج سال قبل زاده شده است، زمانی که دنیا درگیر کشاکش بین قطب های بزرگ جهانی بود و چشم و گوش هایش را نسبت به صداهایی بسته بود که وضعیت بحرانی امروز منطقه و ماجراجووی های خونبار درون مرزی و برون مرزی ایران را به ما هشدار می دادند. از این رو به وقوع پیوستن این امر و پدیداری آن می بایست نقطه تکانش فکری مجدد ما کردها باشد و به گونهای واقع بینانه تر به موقعیت و شرایط بنگریم و امیدوارتر و مستحکم تر در راستای دفاع برحق خویش . به سوی افقی روشن ،گام بنهیم و با هوشیاری ملی سد راه ستون پنجمهای این رژیم بشویم که درصددند تا جنگ روانی وجنگ داخلی را برای ملت کرد در این بخش از کردستان برپا نمایند و تداوم ببخشند.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
پس از پیشرفتهای مداوم اقلیم کردستان و خودمدیریتی کردستان علی الخصوص مطرح شدن بحث اعلام استقلال کردستان و موثر بودن رئیس اقلیم کردستان بر سر این موضوع وقدم نهادن در راه همسو شدن و متحد شدن با غرب و بی توجهی به خواستهای نامشروع جمهوری اسلامی سبب عصبانیت و کارشکنی این رژیم باچنین پروسه ای گردیید به طوری که به صورت مستقیم و غیر مستقیم دست به تهدید و مخالفت کردن با اقلیم کردستان می زند و تا جایی پیش رفتند که تأسیس دولت کردی را به درست شدن اسرائیل دوم توصیف می کنند (چنین نگرشی به دولت کوردستان بیشتر ناشی از استراتژی ناامن سازی منطقه به منظور سرپوش گذاشتن و توجیه سرکوب جنبش های ازادی خواهی در ایران و دور نگه داشتن نیش جامعه بین المللی از اوضاع داخلی ایران و سرگرم کردن آنان با بحران هایی که ایران یک عامل درگیر ثابت همه ان ها است).
به دلیل اینکه جمهوری اسلامی چنین رویدادی را به مثابه خطری استرتژیک میبیند واگر تا کنون نیز از سیاست تنقر و نیاز پیروی کرده در قبال حکومت اقلیم کردستان، تنها به دلیل شرایط و اوضاع بد اقتصادی و سیاسی خود بوده که در نتیجه تحریمهای بین المللی گریبانگیرهاش شده است نه به دلیل مسلک مشترک یا حلقه به گوش بودن و چابلوسی باندو جریاناتی دراحزابی در اقلیم که سنتاٌ ستون پنجم (البته دیگر امروه آنان نه به صورت پنهانی بلکه علنا و به طور رسمی در چارچوب منافع رژیم تهران اقدام می کنند و کار بازوی برون مرزی سپاه را خود عهده دار گشته اند) این رژیم هستند....!!!!
ولی اکنون دیگر جنگ نیابتی در حال به پایان رسیدن است و رژیم ایران باید خود مستقیم وارد این میدان شود، و از همه مهمتر اینکه باندهای که ستون پنجماین رژیم بودند هم اکنون با مواضع و تبلیغات و اعمالشان نشان میدهند که گویا ایجاد دولت کردستان برای ملت کرد هدف و استراتژیی کردها نیست !!!!! و این نقشه و توطئه صهیونیزم است !!!!و ما با امپریالیزم میجنگیم تا آزادی تمام جهان!!!!
(چنان به نظر می رسد که در نزد آنان کردستان بخشی از جهان محسوب نمی شود) عضویت خویش را در محور شیعه و یا شایسته تر آنکه گفته شود هلال شیعی شیوعی پارسی، آشکار کردند بدان امید که پروسه استقرار و پیشرفت ملت کرد و پیوستنش به ملل دیگر جهان را متوقف نمایند اما واقعیت آن است که در این دوئل جمهوری اسلامی بازنده بوده و هلال آن رو به اضمحلال پیش می رود. چرا که اکنون دیگر تمامی ملل جهان به ماهیت جمهوری اسلامی پی برده اند و مطلعند که جمهوری اسلامی به گونه ای بسیار ماهرانه در صدد گسترش اختلافات در سطح این کشورهاست و درواقع سر مار ایران است و پیشینهای خونبار دارد و همچنین این شیوه بخشی ناگسستنی از فلسفه وجودی جمهوری اسلامی می باشد از این رو سیاست آشفته و پریشان نمودن و نیز مداخله در امورات دیگر کشورها را اساس کار خود قرار داده است به گونهای که منطقه خاورمیانه پس از به سلطه رسیدن جمهوری اسلامی حتی یک روز خوش به خود ندیده است و این سبب گردیده است تا لقب مادر تروریسم بین المللی به جمهوری اسلامی نسبت داده شود و اینک جهان آزاد در صدد رهایی و بدور انداختن آن است تا دیگر بیش از این مهلت آن را نداشته باشد تا انسانیت را در خویش منفجر نماید.
در خاتمه باز لازم به یادآوری است که به هنگام بررسی و موشکافی وضعیت کنونی اقلیم کردستان، نقش و تاثیرات و مداخلات جمهوری اسلامی ایران را نباید از یاد برد و به یاد داشته باشیم که این رژیم از دشمنان قسم خورده و کینه توز ملت کرد و استقرار انسانیت، صلح و توسعه می باشد، اگر با این پیش زمینه ذهنی به قضیه بنگریم ، خواهیم دید که حکومت اسلامی عراق و سوریه معروف به داعش، پدیده نوظهوری نیست و حدود سی و پنج سال قبل زاده شده است، زمانی که دنیا درگیر کشاکش بین قطب های بزرگ جهانی بود و چشم و گوش هایش را نسبت به صداهایی بسته بود که وضعیت بحرانی امروز منطقه و ماجراجووی های خونبار درون مرزی و برون مرزی ایران را به ما هشدار می دادند. از این رو به وقوع پیوستن این امر و پدیداری آن می بایست نقطه تکانش فکری مجدد ما کردها باشد و به گونهای واقع بینانه تر به موقعیت و شرایط بنگریم و امیدوارتر و مستحکم تر در راستای دفاع برحق خویش . به سوی افقی روشن ،گام بنهیم و با هوشیاری ملی سد راه ستون پنجمهای این رژیم بشویم که درصددند تا جنگ روانی وجنگ داخلی را برای ملت کرد در این بخش از کردستان برپا نمایند و تداوم ببخشند.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.