معضلی به نام زنان خیابانی
21:49 - 23 فروردین 1393
Unknown Author
شورش عزیزی
سوز باد پاییزی باشد یا گرمای طاقتفرسای تابستانی یا اینکه نسسیم بهاری به نشان طراوت آغاز زندگی شروع به وزیدن کند. برای آنها؛ زمین و هر آنچه در آن در تکاپو است، عامل حقارت است. آری اینان بازماندگان لجبازیهای خانوادگی، ازدواجهای احساسی، و... هستند که ما آنان را زنان خیابانی مینامیم. و رنگ زندگیشان در چهار فصل سال خزان است.چرا زن خیابانی؟ آیا پدیده زنان خیابانی، اتفاق جدیدی است؟ آیا کمبودهای زندگی و نداشتن مکانی امن، از عوامل اساسی حضور این قشر است؟ آیا ازدواجهای مکرر میتواند از عوامل به وجود آمدن زن خیابانی باشد؟ زنان خیابانی بیمار هستند همانند معتادان که مجرم نیستند بلکه، بیمارند. برای درمان این زنان برخورد قانونی حلال مشکل اجتماع نیست. باید دنبال ریشههای مشکل بود.
اگر قرار باشد زنان خیابانی را مجرم بدانیم و در موردشان حکم صادر کنیم باید به مواد ٦٣٧ تا ٦٤١ قانون مجازات اسلامی که در مورد جرائم منافی عفت است استناد شود. ماده ٦٣٧ اعلام میدارد: \"هرگاه زن و مردی که بین آنها علقه زوجیت نباشد، مرتکب روابط نامشروع یا عمل منافی عفت غیر از زنا در مکانهای عمومی یا مضاجعه شوند، به شلاق تا ٩٩ ضربه محکوم خواهند شد و اگر عمل با عنف و اکراه باشد فقط اکراه کننده تعزیر میشود\". در ماده ٦٣٨ قانون مجازات اسلامی نیز آمده است: \"هرگاه کسی علنا در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامیکند، علاوه بر کیفر عمل به حبس از ١٠ روز تا 2 ماه یا تا ٧٤ ضربه شلاق محکوم خواهد شد\".
زنان خیابانی بر این باورند که باید این راه را تا آخر ادامه داده و قادر به خروج از این منجلاب نیستند. بهتر است که مکانی برای ارائه مشاوره به این افراد در نظر گرفته شود تا این اشخاص تغییر باور داده و به میان جامعه برگردند. در این مکانها باید عواقب این کار و همچنین امراض مختلفی که ممکن است به آن دچار شوند، برای این زنان تشریح شود. شاید این افراد در بدو امر نمیدانند چه عواقب خطرناکی در کمین آنها است. باید از طرف دولت بودجهای برای این زنان در نظر گرفته شود تا فقر، آنها را به این واکنش وادار نکند.آنچه مسلم است کشور نسبت به این طبقه از جامعه، نیازمند تصویب قوانین خاص و شفاف و شروع فعالیت انجمنهای حمایتی تخصصی و خاصی است. البته وجود قانون برای این قشر به این معنا نیست که باید از این زنان حمایت شود. در زمینه حقوقی هم باید قبل از اینکه زن تبدیل به زن خیابانی شود، مورد حمایت قرار گیرد. صرفا مجازات این زنان باعث نمیشود که در آینده به سراغ جرم نرود چون پیشگیری تنها با مجازات صورت نمیگیرد. عدم مهارت تربیتی و آگاهی مناسب والدین، فقر و محیط نا مناسب خانواده یا عوامل اجتماعی مانند کنکور، عدم اوقات فراغت مناسب را میتوان از عوامل شایع در ایجاد این امر دانست. اگر در حوزه تامین اجتماعی قانون حمایتی مناسبی داشته باشیم باعث میشود دیگر زنان خیابانی وجود نداشته باشد چنانکه، در فصل سوم قانون اساسی که حقوق مردم بیان میشود بحث حمایت از حقوق زنان مورد توجه قرار گرفته است.
سوز باد پاییزی باشد یا گرمای طاقتفرسای تابستانی یا اینکه نسسیم بهاری به نشان طراوت آغاز زندگی شروع به وزیدن کند. برای آنها؛ زمین و هر آنچه در آن در تکاپو است، عامل حقارت است. آری اینان بازماندگان لجبازیهای خانوادگی، ازدواجهای احساسی، و... هستند که ما آنان را زنان خیابانی مینامیم. و رنگ زندگیشان در چهار فصل سال خزان است.چرا زن خیابانی؟ آیا پدیده زنان خیابانی، اتفاق جدیدی است؟ آیا کمبودهای زندگی و نداشتن مکانی امن، از عوامل اساسی حضور این قشر است؟ آیا ازدواجهای مکرر میتواند از عوامل به وجود آمدن زن خیابانی باشد؟ زنان خیابانی بیمار هستند همانند معتادان که مجرم نیستند بلکه، بیمارند. برای درمان این زنان برخورد قانونی حلال مشکل اجتماع نیست. باید دنبال ریشههای مشکل بود.
اگر قرار باشد زنان خیابانی را مجرم بدانیم و در موردشان حکم صادر کنیم باید به مواد ٦٣٧ تا ٦٤١ قانون مجازات اسلامی که در مورد جرائم منافی عفت است استناد شود. ماده ٦٣٧ اعلام میدارد: \"هرگاه زن و مردی که بین آنها علقه زوجیت نباشد، مرتکب روابط نامشروع یا عمل منافی عفت غیر از زنا در مکانهای عمومی یا مضاجعه شوند، به شلاق تا ٩٩ ضربه محکوم خواهند شد و اگر عمل با عنف و اکراه باشد فقط اکراه کننده تعزیر میشود\". در ماده ٦٣٨ قانون مجازات اسلامی نیز آمده است: \"هرگاه کسی علنا در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامیکند، علاوه بر کیفر عمل به حبس از ١٠ روز تا 2 ماه یا تا ٧٤ ضربه شلاق محکوم خواهد شد\".
زنان خیابانی بر این باورند که باید این راه را تا آخر ادامه داده و قادر به خروج از این منجلاب نیستند. بهتر است که مکانی برای ارائه مشاوره به این افراد در نظر گرفته شود تا این اشخاص تغییر باور داده و به میان جامعه برگردند. در این مکانها باید عواقب این کار و همچنین امراض مختلفی که ممکن است به آن دچار شوند، برای این زنان تشریح شود. شاید این افراد در بدو امر نمیدانند چه عواقب خطرناکی در کمین آنها است. باید از طرف دولت بودجهای برای این زنان در نظر گرفته شود تا فقر، آنها را به این واکنش وادار نکند.آنچه مسلم است کشور نسبت به این طبقه از جامعه، نیازمند تصویب قوانین خاص و شفاف و شروع فعالیت انجمنهای حمایتی تخصصی و خاصی است. البته وجود قانون برای این قشر به این معنا نیست که باید از این زنان حمایت شود. در زمینه حقوقی هم باید قبل از اینکه زن تبدیل به زن خیابانی شود، مورد حمایت قرار گیرد. صرفا مجازات این زنان باعث نمیشود که در آینده به سراغ جرم نرود چون پیشگیری تنها با مجازات صورت نمیگیرد. عدم مهارت تربیتی و آگاهی مناسب والدین، فقر و محیط نا مناسب خانواده یا عوامل اجتماعی مانند کنکور، عدم اوقات فراغت مناسب را میتوان از عوامل شایع در ایجاد این امر دانست. اگر در حوزه تامین اجتماعی قانون حمایتی مناسبی داشته باشیم باعث میشود دیگر زنان خیابانی وجود نداشته باشد چنانکه، در فصل سوم قانون اساسی که حقوق مردم بیان میشود بحث حمایت از حقوق زنان مورد توجه قرار گرفته است.