مشت محکم ایران بر دهن استکبار

13:27 - 2 اسفند 1393
Unknown Author
مسعود نبوی

ایران، دولت عدل علی، حکومت رأفت اسلامی و در نهایت حکومت اعدام و ترور، یک بار دیگر نشان داد که مشت محکمی بر دهن استکبار خواهد زد، ولی این بار قیمت آن جان یک انسان بود، سامان نسیم برخلاف نظر جامعه جهانی و غالب اکثر کشورهای غربی اعدام شد.

سامان در حالی اعدام شد که اکثر سازمان‌های حقوق‌بشر و نهادهای دولتی و غیردولتی بیانییه خود را در مورد توقف اعدام سامان نسیم صادرکرده بودند، و حتی در پیام تصویری از طرف رییس سازمان عفو بین‌الملل جناب آقای سلیل شتی که مخاطب آن دولتمردان ایران و در رده اول مقام رهبری ایران بود، درخواست عفو حکم اعدام، برای سامان نسیم نمود.

برخلاف تمامی بیانیه‌ها و پیام‌ها ایران یک بار دیگر نشان داد عدالتی در حکومت اسلامی ایران وجود ندارد.

سوال اینجاست: چرا سامان نباید اعدام می‌شد؟

سه دلیل بارز در مورد اعدام سامان نسیم وجود دارد که به آنها خواهیم پرداخت.

١ـ زیر سن بودن سامان
باتوجه به اینکه سامان در زمان دستگیری کمتر از ١٧ سال سن داشت و بنا به قوانین بین‌الملل و میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی و کنوانسیون حقوق کودک سازمان ملل، که ایران عضو متعاهد هر دو آنهاست، مجازات اعدام را برای مجرمان نوجوان ممنوع کرده است. با وجود این، ایران حقوق بین المللی را و فراخوان‌های سازمان های بین‌المللی حقوق‌بشر، سازمان ملل و اتحادیه اروپا را برای متوقف کردن اعدام غیرقانونی نسیم نادیده گرفت.

٢ـ بازجویی غیر عادلانه
سامان نسیم در دوران بازداشت خود از سوی اداره اطلاعات مود شکنجه و تهدید قرار گرفته و اظهارات و اعترافات سامان کاملاً زیر شکنجه و اذیت و آزار و تهدید صورت گرفته است، همانطور که سامان در نامه خود از زندان ارومیه به تمامی این موارد اشاره کرده و می‌نویسد \"در تمام مدتی که در بازداشت بودم به هر شیوه و با هر وسیله‌ای شکنجه گردیدم. روزهای ابتدایی میزان شکنجه‌ها به حدی بود که توان راه رفتن نداشتم. تمام اعضای بدنم سیاه و کبود شده بود. برای ساعت‌ها از دست‌ها و پاهایم آویزانم کردند، به من می‌گفتند که تو را هم مانند رفقایت با لودر خاک می‌کنیم. می‌گفتند همینجا می‌کشیمت و روی قبرت بتون می‌ریزیم!
شب‌ها که می‌خواستم بخوابم با ایجاد سروصدا با وسایل مختلف منجمله کوبیدن در نمی‌گذاشتند استراحت بنمایم. در حالتی مابین جنون و هوشیاری بودم، تمام این ۹۷ روز بدین شیوه سپری شد تحت فشار و شکنجه در حرکتی کاملا غیرانسانی با چشم بسته و در وضعیتی مابین مرگ و هستی اقدام به ضبط بازجوی‌هایم کردند که اعلام میدارم این فلیم‌برداری و مصاحبه کذب محض هست و این مصاحبه را به شدت تکذیب می‌کنم ، وی در این نامه که روز ۲۳ بهمن منتشر شده، آویزان شدن از دست و پا، ممانعت از خوابیدن و تهدید به مرگ را از جمله این شکنجه‌ها درطول ۹۷ روز بازداشت خود ذکر کرد\".

در نهایت پخش اعترافات اجباری سامان از شبکه یک ایران، نشان از زیر فشار بودن در این اعترافات است.

٣ـ دسترسی به وکیل
سامان در دوران بازداشت خود حق دسترسی به وکیل را نداشته این در حالی است که خود نقض بارز قوانین بین‌الملل و حقوق‌بشر می‌باشد.

پس از محکومیت به اعدام او توانسته به وکیل دسترسی پیدا کند، ولی این دسترسی چگونه بوده است؟

دسترسی سامان به وکیل به گونه‌ای بوده که اعتراض به حکم صادره از سوی دیوان عالی کشور برای برسی دوباره پرونده همراه وکیل مورد قبول واقع نگشته است.

حتی در طول مدت زندانی، بارها و بارها وکیل وی به خبرگزاری‌های متعددی اعلام داشته که از خق دیدن موکل خود معذور می‌باشد.

در نهایت داشتن وکیل برای سامان فقط اداری و کلیشه‌ای بوده است.

من در اینجا نمی‌خواهم حسن نیّت وکیل و یا فعالیت‌های ایشان را در جریان پرونده سامان نسیم زیر سوال ببرم، برعکس نهایت تشکر را از اقدامات و فعالیت‌های ایشان دارم، منظور من از کلیشه‌ای بودن وکیل این است که: اجازه ندادن دفاع در دادگاه از طرف وکیل باعث بروز این امر شده است.

در نهایت بعد از تلاش‌های فراوان وکیل، روزنامه‌نگاران، نهادهای بین‌المللی سامان نسیم اعدام شد.
سامان به اتهام های مبهم محاربه با خدا و فساد روی زمین محکوم شد، ایشان نه اولین و نه آخرین کورد خواهد بود که توسط این بی‌عدالتی جمهوری اسلامی ایران به اعدام محکوم و اعدام می‌شود، آنچه در این میان اهمیت داشت خیزش و فعالیت بسیاری از ارگان‌های حقوق‌بشری و کشورهای غرب برای جلوگیری از اجرای این حکم نا عادلانه، قابل تقدیر و تشکر است.

در انتهای کلام می‌خواهم از احزاب کُردستان نقدی داشته باشم به دلیل عدم صدور بیانیه علیه حکم سامان، اگر چه سامان عضو پژاک بود ولی صدور بیانیه محکومیت این ناعدالتی لازم و ضروری بود.

سخن آخر
در نهایت محکوم نکردن چنین احکام‌های ناعادلانی و اعدام سامان نسیم از طرف هر سازمان و یا ارگان و حتی مردم قبول داشتن:

اعترافات اجباری، شکنجه، عدم دسترسی به وکیل، قوانین وضع شده در مورد برخورد با فعالین سیاسی، و در نهایت اعدام می‌باشد.

با عرض تسلیت به خانواده سامان نسیم و همه ملت کُرد.


این نوشته منعکس‌کننده نظر رسمی آژانس خبررسانی کُردپا نمی‌باشد.