قطبالدین صادقی: نمایش \"عزیز شنگال\" پاسخی به سیاستهای غلط فرهنگی بود
15:48 - 17 اسفند 1393
Unknown Author
فروزان جمشیدنژاد
نمایش \"عزیز شنگال\" به نویسندگی و کارگردانی قطبالدین صادقی، که از پانزدهم بهمن ماه در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفته بود، به کار خود پایان داد.
روایت این نمایش، بازگویی سرنوشت \"عزیز\" پسر بچۀ ایزدی رها شده در کوههای اطراف شهر کوبانی است که روزها و شبها تک و تنها، آواره کوه و دشت بود و هیچ کس نمیداند او چگونه خو را از \"شنگال\" در کُردستان عراق به \"یرموک\" در نزدیکی سوریه رسانده است.
پیشمرگان کُردستان سوریه زمانى او را مىیابند، که تنها چسبیده به تخته سنگی، ساکت و وحشت زده، با چشمانى باز و پلکهایی گشاده از ترس و قرنیههایى خشک شده از شدت تشنگى و نور آفتاب بوده است.
\"قطب الدین صادقی\" پیش از این هم با نگارش و به صحنه بردن نمایشنامههای \"دوران بیگناهی\" و \"مردان صبرا، زنان شتیلا\" و \"مروارید\" به موضوعات روز خاورمیانه پرداخته بود.
قطب الدین صادقی درباره انگیزهاش برای انتخاب \"عزیز\" قهرمان قصه خود میگوید: \"براى من عزیز شنگال روایت یک تراژدى ملى و انسانى است که توسط سیاهترین نیروهاى ارتجاعى در منطقه خاورمیانه رخ داده است\".
تئاتر عزیز شنگال تئاتری بدون کلام بود. آقای صادقی در این باره به روزهای پایانی زندگی خود عزیز اشاره می کند و می گوید: \"عزیز دیگر کلامى نداشت، نه گلایه اى، نه گریه اى . به حرمت این گنگى تراژیک بر آن شدم تا ما نیز چون او سکوت کنیم و هیجان و خوف و خطر را تنها با نگاه و حرکت نشان دهیم. قبول کنیم براى بیان ابعاد این واقعه هولناک، واژگان ناتوانند. و بازى هاى حسى و فکرى کلمات قادر به انتقال حجم گسترده آن همه رنج و جنایت نیست. و از همه مهمتر من مى خواستم این نمایش را در میدان هاى شهر و در میان تودههاى مردم اجرا کنم. بنابراین ضربآهنگ موسیقى و حرکات تصویرى مهم ترین بودند.\"
عزیز شنگال، پاسخی به سیاستهای غلط فرهنگی
قطب الدین صادقی عزیز شنگال را \" پاسخ کوبنده\" خویش به سیاست فرهنگى مدیریت گذشته مرکز هنرهای نمایشی میداند.
او به انتقاد از عملکرد مدیریت دولت محمود احمدی نژاد میپردازد و میگوید: \"در طى چهار سال گذشته، مدیر سابق مرکز هنرهاى نمایشى که از هنر نمایش هیچ نمىدانست و هیچ شخصیت تئاترى را نمىشناخت و در همه عمرش حتى یک نمایش ندیده بود، براى تثبیت جایگاه غصبى خود، همه بزرگان تئاتر را از حوزه فعالیت و تصمیمگیرى دور کرد و امکانات را تنها در اختیار \" میان مایهها\" و گروههاى ضعیف تجارى قرار داد. سالى سخت بود که از من هم هر نوع سالن و بودجه را دریغ کردند. براى خاموش نماندن، در پاییز یک نمایش خیابانى براى سازمان بهزیستى کار کردم به نام \"اصل ٢١\" که در دفاع از زنان سالمند و بیوه زنان و حقوق فراموش شده آنان بود.\"
آقای صادقی که تصمیم داشت \"عزیز شنگال\" را هم بدون بودجه و سالن در میدان و خیابان، البته در ابعاد گستردهتر اجرا کند، به دلیل دشواری اجرای میدانی در فصل زمستان، گروه بزرگ اجرایی خویش را به درون سالن نمایش، زیر سقف سالن اصلی تئاتر شهر برد.
او در این باره میگوید: \"خوشبختانه ایشان (مدیریت سابق) تشریف بردند و سرپرست مرکز هنرهاى نمایشى وزارت ارشاد و دبیرخانه جشنواره فجر پیشنهاد کردند آن را در سالن تئاتر اجرا کنم، که استقبال کردم.
حمایت به شرط حذف نام داعش
به گفته قطب الدین صادقی، وی براى تامین هزینههاى این نمایش، به شش نهاد مختلف مراجعه کرده است، چرا که قصد داشته آن را بدون اتکا به امکانات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى تهیه کند.
او میگوید: \" براى جذابیت موضوع همه به به و چه چه مىکردند و با جملات زیبا به من و سابقه حرفهاىام اشاره کرده و از توانم بسیار به نیکى یاد کردند. اما حتى یک نفر هم پا پیش نگذاشت. انگار همه دوست داشتند اجراى این نمایش صورت نگیرد. جذاب ترین آنها شاید مدیر شرکتى عظیم بود که در قبال حمایت مالى از ما بیست درصد کل بلیطهاى نمایش را مىخواست. و از همه مضحکتر این شرط خنده دار بود که نباید نام \"داعش\" به هیچ وجه در بروشور و پوستر و صحنه بیاید. باور کنید بىمسئولیتى و محافظهکارى این گونه افراد مقتدر و پولدار زیر چتر ایمنى تهران را از پدیده داعش خطرناک تر و مضرتر مىبینم. من عطاى همه آنها را به لقایشان بخشیدم و در نهایت این تنها معاونت هنرى وزارت ارشاد بود که همت به خرج داد و از نظر مالى و ادارى گروه ما را حمایت کرد.\"
قطب الدین صادقی، نویسنده، پژوهشگر و کارگردان تئاتر ایران در سال ۱۳۳۱ در شهر سنندج به دنیا آمد.
او تحصیلات خود را در رشته کارگردانی در دانشگاه تهران آغاز کرد. سپس فوق لیسانس و دکترای خویش را از دانشگاه سوربن فرانسه دریافت کرده و به ایران بازگشت. وی در این سالها علاوه بر کارگردانی نمایشهای متعدد و تدریس تئاتر، در تئاتر، سینما و تلویزیون بازی هم کرده است.
برگرفته از وبسایت بیبیسی
نمایش \"عزیز شنگال\" به نویسندگی و کارگردانی قطبالدین صادقی، که از پانزدهم بهمن ماه در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفته بود، به کار خود پایان داد.
روایت این نمایش، بازگویی سرنوشت \"عزیز\" پسر بچۀ ایزدی رها شده در کوههای اطراف شهر کوبانی است که روزها و شبها تک و تنها، آواره کوه و دشت بود و هیچ کس نمیداند او چگونه خو را از \"شنگال\" در کُردستان عراق به \"یرموک\" در نزدیکی سوریه رسانده است.
پیشمرگان کُردستان سوریه زمانى او را مىیابند، که تنها چسبیده به تخته سنگی، ساکت و وحشت زده، با چشمانى باز و پلکهایی گشاده از ترس و قرنیههایى خشک شده از شدت تشنگى و نور آفتاب بوده است.
\"قطب الدین صادقی\" پیش از این هم با نگارش و به صحنه بردن نمایشنامههای \"دوران بیگناهی\" و \"مردان صبرا، زنان شتیلا\" و \"مروارید\" به موضوعات روز خاورمیانه پرداخته بود.
قطب الدین صادقی درباره انگیزهاش برای انتخاب \"عزیز\" قهرمان قصه خود میگوید: \"براى من عزیز شنگال روایت یک تراژدى ملى و انسانى است که توسط سیاهترین نیروهاى ارتجاعى در منطقه خاورمیانه رخ داده است\".
تئاتر عزیز شنگال تئاتری بدون کلام بود. آقای صادقی در این باره به روزهای پایانی زندگی خود عزیز اشاره می کند و می گوید: \"عزیز دیگر کلامى نداشت، نه گلایه اى، نه گریه اى . به حرمت این گنگى تراژیک بر آن شدم تا ما نیز چون او سکوت کنیم و هیجان و خوف و خطر را تنها با نگاه و حرکت نشان دهیم. قبول کنیم براى بیان ابعاد این واقعه هولناک، واژگان ناتوانند. و بازى هاى حسى و فکرى کلمات قادر به انتقال حجم گسترده آن همه رنج و جنایت نیست. و از همه مهمتر من مى خواستم این نمایش را در میدان هاى شهر و در میان تودههاى مردم اجرا کنم. بنابراین ضربآهنگ موسیقى و حرکات تصویرى مهم ترین بودند.\"
عزیز شنگال، پاسخی به سیاستهای غلط فرهنگی
قطب الدین صادقی عزیز شنگال را \" پاسخ کوبنده\" خویش به سیاست فرهنگى مدیریت گذشته مرکز هنرهای نمایشی میداند.
او به انتقاد از عملکرد مدیریت دولت محمود احمدی نژاد میپردازد و میگوید: \"در طى چهار سال گذشته، مدیر سابق مرکز هنرهاى نمایشى که از هنر نمایش هیچ نمىدانست و هیچ شخصیت تئاترى را نمىشناخت و در همه عمرش حتى یک نمایش ندیده بود، براى تثبیت جایگاه غصبى خود، همه بزرگان تئاتر را از حوزه فعالیت و تصمیمگیرى دور کرد و امکانات را تنها در اختیار \" میان مایهها\" و گروههاى ضعیف تجارى قرار داد. سالى سخت بود که از من هم هر نوع سالن و بودجه را دریغ کردند. براى خاموش نماندن، در پاییز یک نمایش خیابانى براى سازمان بهزیستى کار کردم به نام \"اصل ٢١\" که در دفاع از زنان سالمند و بیوه زنان و حقوق فراموش شده آنان بود.\"
آقای صادقی که تصمیم داشت \"عزیز شنگال\" را هم بدون بودجه و سالن در میدان و خیابان، البته در ابعاد گستردهتر اجرا کند، به دلیل دشواری اجرای میدانی در فصل زمستان، گروه بزرگ اجرایی خویش را به درون سالن نمایش، زیر سقف سالن اصلی تئاتر شهر برد.
او در این باره میگوید: \"خوشبختانه ایشان (مدیریت سابق) تشریف بردند و سرپرست مرکز هنرهاى نمایشى وزارت ارشاد و دبیرخانه جشنواره فجر پیشنهاد کردند آن را در سالن تئاتر اجرا کنم، که استقبال کردم.
حمایت به شرط حذف نام داعش
به گفته قطب الدین صادقی، وی براى تامین هزینههاى این نمایش، به شش نهاد مختلف مراجعه کرده است، چرا که قصد داشته آن را بدون اتکا به امکانات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى تهیه کند.
او میگوید: \" براى جذابیت موضوع همه به به و چه چه مىکردند و با جملات زیبا به من و سابقه حرفهاىام اشاره کرده و از توانم بسیار به نیکى یاد کردند. اما حتى یک نفر هم پا پیش نگذاشت. انگار همه دوست داشتند اجراى این نمایش صورت نگیرد. جذاب ترین آنها شاید مدیر شرکتى عظیم بود که در قبال حمایت مالى از ما بیست درصد کل بلیطهاى نمایش را مىخواست. و از همه مضحکتر این شرط خنده دار بود که نباید نام \"داعش\" به هیچ وجه در بروشور و پوستر و صحنه بیاید. باور کنید بىمسئولیتى و محافظهکارى این گونه افراد مقتدر و پولدار زیر چتر ایمنى تهران را از پدیده داعش خطرناک تر و مضرتر مىبینم. من عطاى همه آنها را به لقایشان بخشیدم و در نهایت این تنها معاونت هنرى وزارت ارشاد بود که همت به خرج داد و از نظر مالى و ادارى گروه ما را حمایت کرد.\"
قطب الدین صادقی، نویسنده، پژوهشگر و کارگردان تئاتر ایران در سال ۱۳۳۱ در شهر سنندج به دنیا آمد.
او تحصیلات خود را در رشته کارگردانی در دانشگاه تهران آغاز کرد. سپس فوق لیسانس و دکترای خویش را از دانشگاه سوربن فرانسه دریافت کرده و به ایران بازگشت. وی در این سالها علاوه بر کارگردانی نمایشهای متعدد و تدریس تئاتر، در تئاتر، سینما و تلویزیون بازی هم کرده است.
برگرفته از وبسایت بیبیسی