فریناز، نمادی از یک جامعهسیاسی، پویا و کنشگر!
15:10 - 2 خرداد 1394
Unknown Author
ابراهیم قاسمیزاد
بیش از سی و پنج سال از عمر رژیم جمهوری اسلامی ایران میگذرد، در این مدت هرگونهسرکوب، زندان، شکنجه، اعدام و کشتار در حق ملت کُرد جهت آسیمیلاسیونو از خود بیگانهنمودن روا داشتهو اجرا شدهاست. اما ملت کُرد هیچگاه تسلیم سیاست سرکوبگرانه، نابودی و اسیمیلاسیون نشده، بلکههر بار مصممتر و استوارتر جهت رسیدن بهحقوق ملی و آزادی خود گام برداشتهاست. سیاستهای جمهوری اسلامی همان سیاستهای شکستخوردهی، ضدبشری و زنستیزانهی داعش و بنیادگرایی اسلامی در قالب مذهب شیعهمیباشد. در جمهوری اسلامی زن هیچ گونهامنیتی ندارد و از هرگونهخدمات، امکانات و موقعیتهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بیبهرهاست . روزانه و بطور مستمربا شکنجههایروحی روانی و فیزیکی مواجهبودهو به ابزاری در راستای پیشبرد سیاستهای نظام مبدل گشتهاند.
انقلاب مردمی سال پنجاه و هفت شمسی کهتقریبا همهقشرهای جامعهبا همهرنگ ها و باورها را در خود جای دادهبود، با تلاش و فداکاری و روحیهانقلابی آن زمان مردمان ایران میرفت کهجامعهرا بهسوی دموکراسی و آزادی سوق دهد ولی با سرقت این انقلاب توسط آخوندهای اسلامی، انقلاب از مسیر اصلی خود خارج شد و اکثریت پیشگامان این انقلاب توسط دیکتاتورهای اسلامی قلع وقمع شدند. رژیم بهزودی توانست با سرکوب و ایجاد رعب و وحشت، بخش عظیمی از جامعهانقلابی رابهجامعهای تسلیم پذیر و ناپویا در بیاورد. ولی این سیاست و سرکوب در کردستان و بر مردم کُرد تاثیر مشابهی نداشت، زیرا با هر گونهتشدید سرکوب، شکنجهو اعدام ، مردم آزادیخواه کردستان بیشتر بر حقوق ملی و حقوق انسانی خود اسرار و پافشاری می نمودند. و این مقاومت و روحیهکنشگرا جامعهکردستان را از سایر نقاط ایران متمایز مینماید. این تمایز در برخورد با روخدادها و تجاوزات رژیم اسلامی در ایران و کردستان بهوضوح مشاهدهمیشود.
از همان ابتدای انقلاب مردم کردستان بهجمهوری اسلامی ایران \"نه\" گفتند و با سیاستهای ضدبشری، زن ستیز و بنیادگرایی اسلامی و سایر تفکرات عقب ماندهو مغایر با منشور حقوق بشر سازمان ملل بهسختی مخالفت نمودهو با آن مقابلهنمودند. از اینرو رژیم جمهوری اسلامی همزمان با یورش بهجنبش آزادی خواهی و اعلام جهاد بر علیهکردستان و حزبمان، ارزشهای فرهنگی و اجتماعی کردستان را نیز هدف قرار داد. این رژیم از هرگونهسرکوب، شکنجهو حربهای جهت به زانو درآوردن ملت کُرد دریغ ننمود، با همهتاوانی کهجمهوری اسلامی در حق این مردم انجام داد باز نتوانست کردستان را همرنگ جامعهایران بسازد و آن را جهت آمال پلید و سیاستهای ضدبشری نظام بهکار گیرد. با توجهبهجایگاهی کهملت کُرد در جغرافیای سیاسی منطقهپیدا کردهو همچنین جایگاه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در داخل کشور و موازی با آن بلوغ فکری زنان کردستان در زمینههای نام برده ترس بهدل حاکمان رژیم جمهوری آخوندی انداختهاست.
در سالهای اخیر رژیم سرکوب بر علیهزنان را بهشکلی سیستماتیک افزایش دادهاست . از اعدام و کشتار فعالان سیاسی زن گرفتهتا اسید پاشی و قتل دختران دانشجو، هدف از این اعمال ناشایست و شنیع، منع نمودن زنان از حضور در امورات اجتماعی و سیاسی مملکت میباشد. امنیتی کردن محیط کار، دانشگاهها و حتی خیابان، کوچهو بازار این واقعیت را نشان میدهد کهرژیم از سازماندهی زنان در کشور و مخصوصا کردستان بسیار هراس دارد.
پس از انتخابات سال هشتاد وهشت زنان زیادی قربانی سیاست زن ستیز و تجاوز جمهوری اسلامی در ایران شدهاند کهنمونههای آن مرگ ندا آقا سلطانی و اعدام و تجاوز بهریحانهجباری و اسید پاشیهای اصفهان و سایرشهرهای ایران میتوان نام برد. همهاین تجاوزات و جنایات بیپاسخ ماند و این سکوت کشندهمردم ایران دست حاکمان رژیم را در سرکوب و تجاوز هر چهبیشتر بهحقوق شهروندان بازتر گذاشت، رژیم همسان و حتی شدیدتر، سیاست پلید ضدمردمی خود را در کردستان نیز بهکارگرفتهاست، اما مردم کُرد در ابعاد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی به سطحی از توان رسیده که حاضر به پذیرش سیاستها و برنامههای اشغالگرانه، تجاوزکارانهو مستبدانه نمیباشد. مردم کردستان از ابتدای سر کار آمدن رژیم آخوندی هرگونهدست درازی و بیحرمتی بهجامعهو ارزشهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی خود را با مشت محکم و کوبندهپاسخ دادهو در برابر سرکوب، تجاوز، شکنجهو اعدامفرزندان خود بیتفاوت نماندهاست.
طی دو سالی کهگذشت چندین فقرهقتل دختران دانشجوی کُرد در دانشگاههای مختلف ایران بهشیوهای مشکوک و مظنون، نمیتواند اتفاقی، معمولی و غیرسیاسی باشد. شلیر فرهادی، سحر چوینی، پروین حقیری و شیدا حاتمی از دانشجویان پیشکسوت کردستان نمونههای بارز این جنایات میباشند. علت قتل دانشجوی کُرد ابراهیم لطفالهی و شوانهسید قادری کهبه شکلی فجیع و وحشیانهای بهشهادت رسیدند هنوز در اذهان مردمکردستان بیپاسخ ماندهاست. عامل یا عاملین این جنایت از سوی نیروهای امنیتی و اطلاعاتی حفاظت و پاسداری میگردند، اعتراضات خواستهها و مطالبات بهحق و روای مردم مهاباد به شدیدترین شیوه سرکوب گردید، به جای اطلاعرسانی و روشن نمایی در این موضوع، رژیم و مزدوران آن اقدام به شایعهپراکنی و سناریونویسی در راستای تخریب شخصیتی فریناز خسروانی نمودهو همهاتهامات را متوجهشخص مقتول نمودند. مسئولین قضایی و امنیتی رژیم از واکاوی وجستجوی این موضوع سر باز زدند و با پخش تصاویر و فیلمهای ساختگی سعی در سر پوش گذاشتن مسئلهنمودند.
در جنایت یک سال پیش شیدا حاتمی دانشجوی کُرد دانشگاه نازلوی ارومیهبا توجهبهآثار جرم بر روی جسد و واضح بودن جریان قتل و در دسترس بودن شواهد زندهکهاز دوستان و همکلاسان مقتولهبودند و با توجهبهاعتراضاتی کهاز طرف خانوادهنامبردهو مردم ارومیه بر علیهاین جنایات انجام گرفت، رژیم همچنان بهحفاظت و پاسداری از عاملین و قاتلین جنایت پرداختهو از شناسایی و آشکار نمودن آنها پرهیز نمود. از سوی دیگر رژیم با اقدامی شرمگینانهتر و با رسوایی هر چهبیشتر جهت سرکوب نمودن مردم و خانوادهشیدا حاتمی آنها را تهدید نمودهو وکیل مدافع خانوادهآقای مسعود شمسنژاد را بهجای عاملان این جنایت روانهزندان نمود. حال با وجود چنین دادگاه بیداد و قوانین قضایی فاسد در کشور چگونهمردم کردستان میتوانند نسبت بهاین جنایات و تجاوزات بیتفاوت بمانند و انتظار عدالت و داد داشتهباشند.
امروز ملت کُرد بهدرجهای از رشد سیاسی و اجتماعی و فرهنگی رسیدهاند کهنه تنها در برابر این ظلم و ستم بیدادگران و دیکتاتورها ساکت و بیپاسخ نمیمانند بلکهسرمشق و روشنگر راه همهخلقهای ستمدیده ایران میباشند. مبارزهشیر زنان و دلیر مردان کُرد در صفوف پیشمرگان کردستان بر علیه سیاهی و بنیادگرایی اسلامی سنی، شیعهبرای امن و آزاد زیستن خلقهای جهان نشان از جامعهای سیاسی، پویا و کنشگرا در کردستان میباشد.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
بیش از سی و پنج سال از عمر رژیم جمهوری اسلامی ایران میگذرد، در این مدت هرگونهسرکوب، زندان، شکنجه، اعدام و کشتار در حق ملت کُرد جهت آسیمیلاسیونو از خود بیگانهنمودن روا داشتهو اجرا شدهاست. اما ملت کُرد هیچگاه تسلیم سیاست سرکوبگرانه، نابودی و اسیمیلاسیون نشده، بلکههر بار مصممتر و استوارتر جهت رسیدن بهحقوق ملی و آزادی خود گام برداشتهاست. سیاستهای جمهوری اسلامی همان سیاستهای شکستخوردهی، ضدبشری و زنستیزانهی داعش و بنیادگرایی اسلامی در قالب مذهب شیعهمیباشد. در جمهوری اسلامی زن هیچ گونهامنیتی ندارد و از هرگونهخدمات، امکانات و موقعیتهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی بیبهرهاست . روزانه و بطور مستمربا شکنجههایروحی روانی و فیزیکی مواجهبودهو به ابزاری در راستای پیشبرد سیاستهای نظام مبدل گشتهاند.
انقلاب مردمی سال پنجاه و هفت شمسی کهتقریبا همهقشرهای جامعهبا همهرنگ ها و باورها را در خود جای دادهبود، با تلاش و فداکاری و روحیهانقلابی آن زمان مردمان ایران میرفت کهجامعهرا بهسوی دموکراسی و آزادی سوق دهد ولی با سرقت این انقلاب توسط آخوندهای اسلامی، انقلاب از مسیر اصلی خود خارج شد و اکثریت پیشگامان این انقلاب توسط دیکتاتورهای اسلامی قلع وقمع شدند. رژیم بهزودی توانست با سرکوب و ایجاد رعب و وحشت، بخش عظیمی از جامعهانقلابی رابهجامعهای تسلیم پذیر و ناپویا در بیاورد. ولی این سیاست و سرکوب در کردستان و بر مردم کُرد تاثیر مشابهی نداشت، زیرا با هر گونهتشدید سرکوب، شکنجهو اعدام ، مردم آزادیخواه کردستان بیشتر بر حقوق ملی و حقوق انسانی خود اسرار و پافشاری می نمودند. و این مقاومت و روحیهکنشگرا جامعهکردستان را از سایر نقاط ایران متمایز مینماید. این تمایز در برخورد با روخدادها و تجاوزات رژیم اسلامی در ایران و کردستان بهوضوح مشاهدهمیشود.
از همان ابتدای انقلاب مردم کردستان بهجمهوری اسلامی ایران \"نه\" گفتند و با سیاستهای ضدبشری، زن ستیز و بنیادگرایی اسلامی و سایر تفکرات عقب ماندهو مغایر با منشور حقوق بشر سازمان ملل بهسختی مخالفت نمودهو با آن مقابلهنمودند. از اینرو رژیم جمهوری اسلامی همزمان با یورش بهجنبش آزادی خواهی و اعلام جهاد بر علیهکردستان و حزبمان، ارزشهای فرهنگی و اجتماعی کردستان را نیز هدف قرار داد. این رژیم از هرگونهسرکوب، شکنجهو حربهای جهت به زانو درآوردن ملت کُرد دریغ ننمود، با همهتاوانی کهجمهوری اسلامی در حق این مردم انجام داد باز نتوانست کردستان را همرنگ جامعهایران بسازد و آن را جهت آمال پلید و سیاستهای ضدبشری نظام بهکار گیرد. با توجهبهجایگاهی کهملت کُرد در جغرافیای سیاسی منطقهپیدا کردهو همچنین جایگاه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در داخل کشور و موازی با آن بلوغ فکری زنان کردستان در زمینههای نام برده ترس بهدل حاکمان رژیم جمهوری آخوندی انداختهاست.
در سالهای اخیر رژیم سرکوب بر علیهزنان را بهشکلی سیستماتیک افزایش دادهاست . از اعدام و کشتار فعالان سیاسی زن گرفتهتا اسید پاشی و قتل دختران دانشجو، هدف از این اعمال ناشایست و شنیع، منع نمودن زنان از حضور در امورات اجتماعی و سیاسی مملکت میباشد. امنیتی کردن محیط کار، دانشگاهها و حتی خیابان، کوچهو بازار این واقعیت را نشان میدهد کهرژیم از سازماندهی زنان در کشور و مخصوصا کردستان بسیار هراس دارد.
پس از انتخابات سال هشتاد وهشت زنان زیادی قربانی سیاست زن ستیز و تجاوز جمهوری اسلامی در ایران شدهاند کهنمونههای آن مرگ ندا آقا سلطانی و اعدام و تجاوز بهریحانهجباری و اسید پاشیهای اصفهان و سایرشهرهای ایران میتوان نام برد. همهاین تجاوزات و جنایات بیپاسخ ماند و این سکوت کشندهمردم ایران دست حاکمان رژیم را در سرکوب و تجاوز هر چهبیشتر بهحقوق شهروندان بازتر گذاشت، رژیم همسان و حتی شدیدتر، سیاست پلید ضدمردمی خود را در کردستان نیز بهکارگرفتهاست، اما مردم کُرد در ابعاد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی به سطحی از توان رسیده که حاضر به پذیرش سیاستها و برنامههای اشغالگرانه، تجاوزکارانهو مستبدانه نمیباشد. مردم کردستان از ابتدای سر کار آمدن رژیم آخوندی هرگونهدست درازی و بیحرمتی بهجامعهو ارزشهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی خود را با مشت محکم و کوبندهپاسخ دادهو در برابر سرکوب، تجاوز، شکنجهو اعدامفرزندان خود بیتفاوت نماندهاست.
طی دو سالی کهگذشت چندین فقرهقتل دختران دانشجوی کُرد در دانشگاههای مختلف ایران بهشیوهای مشکوک و مظنون، نمیتواند اتفاقی، معمولی و غیرسیاسی باشد. شلیر فرهادی، سحر چوینی، پروین حقیری و شیدا حاتمی از دانشجویان پیشکسوت کردستان نمونههای بارز این جنایات میباشند. علت قتل دانشجوی کُرد ابراهیم لطفالهی و شوانهسید قادری کهبه شکلی فجیع و وحشیانهای بهشهادت رسیدند هنوز در اذهان مردمکردستان بیپاسخ ماندهاست. عامل یا عاملین این جنایت از سوی نیروهای امنیتی و اطلاعاتی حفاظت و پاسداری میگردند، اعتراضات خواستهها و مطالبات بهحق و روای مردم مهاباد به شدیدترین شیوه سرکوب گردید، به جای اطلاعرسانی و روشن نمایی در این موضوع، رژیم و مزدوران آن اقدام به شایعهپراکنی و سناریونویسی در راستای تخریب شخصیتی فریناز خسروانی نمودهو همهاتهامات را متوجهشخص مقتول نمودند. مسئولین قضایی و امنیتی رژیم از واکاوی وجستجوی این موضوع سر باز زدند و با پخش تصاویر و فیلمهای ساختگی سعی در سر پوش گذاشتن مسئلهنمودند.
در جنایت یک سال پیش شیدا حاتمی دانشجوی کُرد دانشگاه نازلوی ارومیهبا توجهبهآثار جرم بر روی جسد و واضح بودن جریان قتل و در دسترس بودن شواهد زندهکهاز دوستان و همکلاسان مقتولهبودند و با توجهبهاعتراضاتی کهاز طرف خانوادهنامبردهو مردم ارومیه بر علیهاین جنایات انجام گرفت، رژیم همچنان بهحفاظت و پاسداری از عاملین و قاتلین جنایت پرداختهو از شناسایی و آشکار نمودن آنها پرهیز نمود. از سوی دیگر رژیم با اقدامی شرمگینانهتر و با رسوایی هر چهبیشتر جهت سرکوب نمودن مردم و خانوادهشیدا حاتمی آنها را تهدید نمودهو وکیل مدافع خانوادهآقای مسعود شمسنژاد را بهجای عاملان این جنایت روانهزندان نمود. حال با وجود چنین دادگاه بیداد و قوانین قضایی فاسد در کشور چگونهمردم کردستان میتوانند نسبت بهاین جنایات و تجاوزات بیتفاوت بمانند و انتظار عدالت و داد داشتهباشند.
امروز ملت کُرد بهدرجهای از رشد سیاسی و اجتماعی و فرهنگی رسیدهاند کهنه تنها در برابر این ظلم و ستم بیدادگران و دیکتاتورها ساکت و بیپاسخ نمیمانند بلکهسرمشق و روشنگر راه همهخلقهای ستمدیده ایران میباشند. مبارزهشیر زنان و دلیر مردان کُرد در صفوف پیشمرگان کردستان بر علیه سیاهی و بنیادگرایی اسلامی سنی، شیعهبرای امن و آزاد زیستن خلقهای جهان نشان از جامعهای سیاسی، پویا و کنشگرا در کردستان میباشد.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.