فروپاشی و مرگ تدریجی اقتصاد ایران

13:56 - 2 خرداد 1391
Unknown Author
نویسندە: مجید جنتلو

زمانی‌که نفت گران می‌‌شود، مردم توقع رفاه بیشتری دارند اما شرایط سخت اقتصادی برای آنان به ارمغان آورد، که این وضعیت گرانی و فشارهای ناشی‌از آن کمر مردم را خُرد کرده است.

چه کسی قادر است مرغ، کیلویی بالای ۵ هزار تومان و گوشت کیلویی ۲۵ هزار تومان مصرف کند؟ دولت در اوایل کار با شعار \"پول نفت را سر سفره‌های مردم می‌‌آورد \"شروع به کار کرد.

آیا با توجه به این که نفت به قیمت افسانه‌ای رسیده است. پس گوشت کیلویی ۲۵ هزار تومان همان پول نفت است که سر سفره‌ی مردم آمده؟ چه کسی جوابگوی این نابسامانی است.

علی‌رغم آمارهای نجومی دولت در مورد اشتغال، متأسفانه ۱۰۰ هزار نفر در دو ساله گذشته بیکار شده‌اند، علی‌رغم شعار دولت \"مبارزه با فساد \"رد پای بسیاری از مدیران دولتی در پرونده‌ی فساد مالی‌پیدا می‌شود، در حالی است که همین دولت بسیاری از انسان‌های شایسته و خدمتگزار را که عمر خود را برای آبادانی کشور صرف کرده بودند متهم و یا از گردونه خارج کرد.

اگر به خواهیم از دیدگاه دولت و دولتمردان به این قضیه نگاه بکنیم، ملت ایران در انتظار برخورد با عوامل فساد بزرگ هستند، چون بنا‌به گفته‌های آقای خامنه‌ای مبنی بر اینکه \"با خائنین و دزدان کیسه‌ی ملت برخورد کنید \".

در نتیجه دولت باید از پیشگاه ملت عذر خواهی‌کند. راهکار مقابله با گرانی چیزی نیست که مسئولان دولتی به دنبال آن هستند.

طی‌۲سال گذشته ۲۰۰ هزار تن گوشت قرمز با قیمت تمام شده‌ی ۴ دلار وارد اما با قیمت ۹۵ تا ۱۰ دلار به مصرف کنند عرضه شد و تأثیری در کاهش قیمت‌های داخلی نداشت و مشخص نیست چه کسانی‌و از چه کانال‌هایی این محصول را وارد و بر چه مبنایی با این قیمت به مردم عرضه کرده است؟

می‌‌توان گفت تشدید گرانی‌های کنونی‌ریشه در سیاست‌های غلط دولت دارد، اکنون شرایطی ایجاد شده که متولی تولید حتی قادر به ارائه‌ی راهکارهای اصولی و انعکاس واقعیت بخش تولید نبوده و دولتمردان نیز افزایش تولید را تکیه بر شعار دنبال می‌‌کنند و از طرفی دولت مشاغل غیر مولد را بیشتر از مشاغل تولیدی در ایران مورد توجه قرار می‌‌دهد \"چون به فکر جیب خودشان هستند نه ملت \" ؛ در نظر بگیرید دو نفر با داشتن پول و اعتبار مساوی و در یک مبدأ زمانی‌، یکی به خرید و فروش ملک و واحد مسکونی و سکه و ارز و در یک جمله معاملات صوری و غیر مولد می‌‌پردازد، و نفر دوم به فعالیت‌های تولیدی در بخش‌های صنعتی‌، کشاورزی، دامپروری و معدنی مشغول است.

مسلماً در اقتصاد بیمار کشور نفر اول با مشکلات کمتر و از سود آوری بسیار بالاتری برخوردار می‌شود،ولی‌نفر دوم با مشکلات و بُن‌بست‌ها‌ی بسیار فراوان و از درآمد بسیار ناچیزتری بهره‌مند می‌شود.

در بررسی‌های بین‌المللی فوربس نشان داد در بین بد‌ترین اقتصادهای جهان دهم هستیم، 10% ذخایره کشف شده نفت جهان در ایران است همچنین رتبه دوم حجم گازی جهان را هم در اختیار داریم، در هفت سال گذشته معادل نیمی از کّل در آمد نفتی‌کشور، درآمد دولت بوده است، ولی‌خبری از افزایش نرخ رشد اقتصادی و کنترل تورم نیست و متأسفانه مصأئب اقتصادی ما روز به روز بیشتر هم می‌‌شود. یک روز حباب بورس خبرساز می‌‌شود و روز دیگه آوار تصمیمات ارزی بر سر بازار فرود می‌‌آید، سکه و طلا هم وضع بهتری ندارند.

از بازار جدا شده و نگاهی به تولید می‌‌اندازیم صنعتگران هر روز ناله‌ی بیشتر سر می‌‌دهند که تصمیمات یک شبه از هدفمندی یارانه گرفته تا بالا رفتن دلار روزگارشان را تیره کرده است(نه حمایتی، نه کمکی). از طرف دیگر پروژه‌ی زیر ساختی و عمرانی کشور هم درد تأمین اعتبار دارند و هیچ پروژه‌ی ملی را نمی‌یابید که در مقاطع مختلف به دلیل عدم تأمین اعتبار مناسب با مشکل مواجه نشده باشد.

در روابط خارجی هم افتخاری کسب نکرده‌ایم، فاینس‌ها مشکل دارد و بانک‌های خارجی مبادلات تجاری خود را یا بسیار محدود یا متوقف کردند، این نمای کلی از اقتصاد بیمار ایران است.

حالا دولت مردان به ظاهر ملت دوست در بوق و کرنا می‌‌کنند و خود را برترین اقتصاد می‌دانند، اما افسوس که ما حتی از اهداف بالا دستی‌که خودمان تنظیم کرده‌ایم هم عقب افتاده‌ایم، واقعاً جای ما اینجا نیست، حق مردم ما این نیست.

در کشور ما آزادی فقط نام یک میدان است و بس... ما ملت زنده‌ای هستیم و باید از خودمان دفاع کنیم\"آینه چون نقش تو بنمود راست ،،، خود شکن آینه شکستن خطا ست\".

وجود پرونده‌های متعدد سرپیچی مسئولان اجرایی بلندپایه از قانون، عدم تمکین آنان در برابر دادگاه‌ها، بروز فسادهای مالی‌بی‌‌سابقه‌و کم نظیر در دستگاه‌های دولتی و کشمکش‌های مُستمر میان مسئولان قوای سه‌گانه بر سر اجرای قانون که در روزهای اخیر به اوج خود رسید.

این‌ها گوشه‌ی کوچکی از انحرافات شدید دستگاه‌های دولتی از قانون است. در واقع این جا جنگ قدرت است. اگر فتنه و دسیسه هم باشد فقط برای قدرت است و برای ملت دلشون که نسوخته است، آنچه به نام عدالت و دفاع از آزادی و ایران و....بیان می‌‌شود در واقع دعوا بر سر لحاف ملا نصرالدین است. طرفین دعوا نه تقوی دارند نه شهامت لازم، تا آشکارا بگویند مشکلات و درد خودشان را که چه دارد بر سر این ملت می‌آید.

دو قوه محترم نظام به جان هم افتادن تا یکدیگر را در ظاهر محکوم و در باطن پلکانی برای رسیدن به مقصود خود بکنند. ای‌مردم ایران بدانید و آگاه باشید، رهبر ایران و دولتمردان و در یک نگاه جمهوری اسلامی کشورهای غربی را مسئول نابسامانی اقتصادی و خرابی وضع اقتصادی ایران بدلیل تحریم‌های گسترده می‌‌دانند، ولی‌ما می‌‌دانیم و بر همگان روشن است که گوشه‌ای از خرابی اقتصاد نداشتن همت، غیرت، و شعور سران حکومت و دولتمردان حکومت است، که با هزینه کردن میلیاردها دلار بابت پروژه‌ی نیروگاه اتمی بوشهر که معلوم نیست تا کی ادامه دارد؟ و پرداخت میلیاردها دلار باج به کشور چین که باعث شده تولیدات و اقتصاد بیمار ایران، مریض تر، نابودتر و فناپذیرتر گردد.

دولت مردان کنونی‌ایران اساساً از اقتصاد و سیستم‌های اقتصادی مفید و کارآمد هیچ‌گونه اطلاعی ندارند و ما هر لحظه به فروپاشی اقتصاد ایران نزدیک و نزدیک‌تر می‌‌شویم.

از طرف دیگر مردم ایران تا چه زمانی‌باید چوب حراج به اموال و دارایی خودشان بزنند، کمک و مداخله‌ی دولتمردان ایران در امور فلسطین، لبنان و سوریه همراه با واریز کردن پول مردم ایران به جیب این کشورها و گروه‌های داخلی و خارجی آنها تا کی ادامه خواهد داشت ؟ و چه مقدار دیگر باید پول و هزینه بابت نیروگاه بوشهر که سال‌هاست به جیب کشور روسیه که به اصطلاح حامی‌دولت ایران بوده، سرازیر خواهد شد؟ روسیه‌ای‌که چه خیانت‌ها و مصیبت‌ها بر سر مردم ایران نیاورده است.

از آن طرف دولت جمهوری اسلامی غیر از مریض بودن اقتصادی که رو به نابودی می‌باشد و هم زمان در منطقه‌ای که قبلاً او را ژاندارم منطقه می‌‌نامیدن، حالا تنها و یکه تاز شده، از این سو عربستان سعودی با قضیه‌ی پیش آمده در رابطه با افشای ترور سفیر خود در آمریکا و دخالت‌های ایران در امور بحرین و مشکلات و فراز و نشیب‌های شدیدی که با ایران پیدا کرده بود، در موضع خودش پافشاری می‌‌کند و محکم در مقابل ایران ایستاده تا جایی که فرستاده رهبر ایران، حیدر مصلحی وزیر اطلاعات به عربستان مشکلی‌را حل نکرد. و در همین حال روابط ایران با کشورهای منطقه مانند کویت، مصر، یمن، بحرین و....به خاطر مواضع مثبتی که نسبت به رژیم بشار اسد در سوریه گرفته رو به سردی رفته و حتی مانند امارات متحد روابط را یک طرفه قطع نموده‌اند و تنها متحد دیرین ایران ترکیه راه خود را از دولتمردان و حکومت ایران جدا کرده، چون حکومت جمهوری اسلامی ترکیه را تهدید به حمله موشکی به پایگاه ناتو مستقر در خاک ترکیه نموده است.