فرصت بە دموکراسی یا ادامەی حیات استبداد دینی
14:20 - 19 مرداد 1392
Unknown Author
احمد فرهنگیان
(پیرامون نامەی ٥٥ فعال سیاسی دربند بە اوباما)
آنچە ٥٥ فعال دربند کە تعدادی از آنان نیز در زمرەی شخصیتهای مردمی هستند کە طی این سالها هزینەهای بسیار گزافی جهت گذار ایران بە دموکراسی دادەاند، در باب تحریمها و تأثیرات مخرب آن بر جامعە، اقتصاد، فرهنگ و سیاست در ایران گفتەاند. واقعیتهایی غیرقابل انکار و ملموس است کە هر وجدان منصفی بدان معترف است. تحریمهایی کە همراە با خود افزایش شدید سرکوب، فساد و رانتخواری بیشتر و حضور گستردەتر نظامیان در سیاست و اقتصاد ایران را بە دنبال داشتە است. وضعیتی کە امروز سبب ساز فقر مطلق در جامعە بودە است و حتی مسبب سقوط اخلاقی نیز شدە است. پدیدەای کە با خود خشونت، بیاعتمادی اجتماعی و از هم پاشیدگی خانوادهها را وارد وضعیتی بحرانی نمودە است. تولید ناخالص داخلی کاهش، ارزش پول ملی سقوط، نرخ بیکاری و تورم افزایش سرسام آوری داشتە است، اما همەی اینها تنها یک طرف سکە است و نباستی از یاد برد کە بخش اعظم این همە نابسامانیها بە سوء مدیریت اقتصادی و فساد مدیریتی حاکم حاکمان بر قدرت، ثروت و شاهرگهای اقتصادی ایران نیز باز میگردد. حتی در نبود هیچگونە تحریمی بە انحصار در آوردن همەی پروژەهای کلان اقتصادی از طرف قرارگاههای وابستە بە سپاە پاسداران، اسلکەهای غیرقانونی قاچاق کالا، کمرنگ کردن و حذف تدریجی بخش خصوصی و سیاست اجرای یارانەها جهت از میان برداشتن طبقەی متوسط و ... فیالنفسە زمینە این روزهای بحرانی را فراهم میساخت. واقعیتی کە در بلندمدت کشور را از نظر علمی، تکنولوژیک و جایگاهش در اقتصاد جهانی را بە تمامی بە چالش خواهد کشید. اما در این بین همچنانکە کە شما نیز بە آنان اشارە کردەاید، این مردم ایران هستند کە آسیب جدی میبینند. زیرا آنانی کە عوامل ایجاد چنین شرایطی هستند پاسخگو و مسئولیت پذیر نبودە و حتی وجود تحریمها را توجیەگر ناکارآمدی مدیریت و سیاستهای نادرست اقتصادی اشان میکنند.
از سویی دیگر؛ تحریمهای یکجانبەی آمریکا تنها بخشی از مجموعە تحریم تصویب شدە علیە ایران است کە طی سالیان اخیر اخذ شدەاست. پروندەی اتمی ایران از آژانس بینالمللی انرژی اتمی بە شورای امنیت سازمان ملل رفتە و این شورا طی ٤ قطعنامەی تحریمی خواستار توقف غنیسازی اورانیوم در ایران شدە است. بنابراین ایران با سیاستهای چالش برانگیز و جنگطلبانەی خویش نە تنها آمریکا بلکە اکثر کشورهای جهان را بە مقابلە طلبیدە است و آنچنانکە از عملکردها نە سخنان آراستەی روحانی بر میآید، جمهوری اسلامی این همە هزینەها را متقبل نشدە است کە امروز بە آسانی از اهداف استراتژیکیش در اینبارە دست بردارد.
زیرا دستیابی بە قابلیت و توانایی تولید بمب اتمی از دید آنان ابزار قدرتمندی و تضمین استمرار حاکمیت کنونیشان است.
در نتیجە دستیابی بە هرگونە راە حل واقعی در زمینەی کاهش تحریمها و رفع شبهات و نگرانیهای موجود هستەای، نە تصمیمات آقای اوباما و کاخ سفید، بلکە در تهران و در نزد قدرت طلبان مستبدی است کە برای خاموش کردن عطش قدرتطلبی خویش، حاضر بە وارد کردن همە نوع هزینەای بر مردمان ایران و اقتصاد آن بودە و هستند. بنابراین تهدید واقعی وجود سیستمی استبدادی است کە خود شما نیز قربانیان آن هستید و بایستی گفت موجودیت این سیستم از همان بدو روی کار آمدنش مرتبط با ایجاد چنین دشمنتراشی و دشمنپنداریهایی بودە است. و صد البتە باید گفت کە کلید مسئلەی هستەای در دستان شخص خامنەای است و نە آنچنانکە شما عزیزان تصور نمودەاید، نزد روحانی. زیرا همچنانکە پیشتر نیز آقای خاتمی کە نە همچون روحانی اعتدالگرا، بلکە لیدر اصلاح طلبان نیز بودند، اذعان نمودند، رئیس جمهور در ایران اسلامی، تدراکاتچی بیش نیست.
با تاسف باید گفت کە چنین موضعگیریهایی نیز تنها بسط دهندەی سیاست فرافکنی در ارتباط با بحرانی متعدد کنونی در ایران است کە علت و دلیل اساسی آن، استبدادی است کە با خود تحریم، سرکوب، فقر، فحشا، فساد و ... را بە همراە آودە است.
*فعال سیاسی مقیم سوئیس
(پیرامون نامەی ٥٥ فعال سیاسی دربند بە اوباما)
آنچە ٥٥ فعال دربند کە تعدادی از آنان نیز در زمرەی شخصیتهای مردمی هستند کە طی این سالها هزینەهای بسیار گزافی جهت گذار ایران بە دموکراسی دادەاند، در باب تحریمها و تأثیرات مخرب آن بر جامعە، اقتصاد، فرهنگ و سیاست در ایران گفتەاند. واقعیتهایی غیرقابل انکار و ملموس است کە هر وجدان منصفی بدان معترف است. تحریمهایی کە همراە با خود افزایش شدید سرکوب، فساد و رانتخواری بیشتر و حضور گستردەتر نظامیان در سیاست و اقتصاد ایران را بە دنبال داشتە است. وضعیتی کە امروز سبب ساز فقر مطلق در جامعە بودە است و حتی مسبب سقوط اخلاقی نیز شدە است. پدیدەای کە با خود خشونت، بیاعتمادی اجتماعی و از هم پاشیدگی خانوادهها را وارد وضعیتی بحرانی نمودە است. تولید ناخالص داخلی کاهش، ارزش پول ملی سقوط، نرخ بیکاری و تورم افزایش سرسام آوری داشتە است، اما همەی اینها تنها یک طرف سکە است و نباستی از یاد برد کە بخش اعظم این همە نابسامانیها بە سوء مدیریت اقتصادی و فساد مدیریتی حاکم حاکمان بر قدرت، ثروت و شاهرگهای اقتصادی ایران نیز باز میگردد. حتی در نبود هیچگونە تحریمی بە انحصار در آوردن همەی پروژەهای کلان اقتصادی از طرف قرارگاههای وابستە بە سپاە پاسداران، اسلکەهای غیرقانونی قاچاق کالا، کمرنگ کردن و حذف تدریجی بخش خصوصی و سیاست اجرای یارانەها جهت از میان برداشتن طبقەی متوسط و ... فیالنفسە زمینە این روزهای بحرانی را فراهم میساخت. واقعیتی کە در بلندمدت کشور را از نظر علمی، تکنولوژیک و جایگاهش در اقتصاد جهانی را بە تمامی بە چالش خواهد کشید. اما در این بین همچنانکە کە شما نیز بە آنان اشارە کردەاید، این مردم ایران هستند کە آسیب جدی میبینند. زیرا آنانی کە عوامل ایجاد چنین شرایطی هستند پاسخگو و مسئولیت پذیر نبودە و حتی وجود تحریمها را توجیەگر ناکارآمدی مدیریت و سیاستهای نادرست اقتصادی اشان میکنند.
از سویی دیگر؛ تحریمهای یکجانبەی آمریکا تنها بخشی از مجموعە تحریم تصویب شدە علیە ایران است کە طی سالیان اخیر اخذ شدەاست. پروندەی اتمی ایران از آژانس بینالمللی انرژی اتمی بە شورای امنیت سازمان ملل رفتە و این شورا طی ٤ قطعنامەی تحریمی خواستار توقف غنیسازی اورانیوم در ایران شدە است. بنابراین ایران با سیاستهای چالش برانگیز و جنگطلبانەی خویش نە تنها آمریکا بلکە اکثر کشورهای جهان را بە مقابلە طلبیدە است و آنچنانکە از عملکردها نە سخنان آراستەی روحانی بر میآید، جمهوری اسلامی این همە هزینەها را متقبل نشدە است کە امروز بە آسانی از اهداف استراتژیکیش در اینبارە دست بردارد.
زیرا دستیابی بە قابلیت و توانایی تولید بمب اتمی از دید آنان ابزار قدرتمندی و تضمین استمرار حاکمیت کنونیشان است.
در نتیجە دستیابی بە هرگونە راە حل واقعی در زمینەی کاهش تحریمها و رفع شبهات و نگرانیهای موجود هستەای، نە تصمیمات آقای اوباما و کاخ سفید، بلکە در تهران و در نزد قدرت طلبان مستبدی است کە برای خاموش کردن عطش قدرتطلبی خویش، حاضر بە وارد کردن همە نوع هزینەای بر مردمان ایران و اقتصاد آن بودە و هستند. بنابراین تهدید واقعی وجود سیستمی استبدادی است کە خود شما نیز قربانیان آن هستید و بایستی گفت موجودیت این سیستم از همان بدو روی کار آمدنش مرتبط با ایجاد چنین دشمنتراشی و دشمنپنداریهایی بودە است. و صد البتە باید گفت کە کلید مسئلەی هستەای در دستان شخص خامنەای است و نە آنچنانکە شما عزیزان تصور نمودەاید، نزد روحانی. زیرا همچنانکە پیشتر نیز آقای خاتمی کە نە همچون روحانی اعتدالگرا، بلکە لیدر اصلاح طلبان نیز بودند، اذعان نمودند، رئیس جمهور در ایران اسلامی، تدراکاتچی بیش نیست.
با تاسف باید گفت کە چنین موضعگیریهایی نیز تنها بسط دهندەی سیاست فرافکنی در ارتباط با بحرانی متعدد کنونی در ایران است کە علت و دلیل اساسی آن، استبدادی است کە با خود تحریم، سرکوب، فقر، فحشا، فساد و ... را بە همراە آودە است.
*فعال سیاسی مقیم سوئیس