غرب کشور، محصور در بیمسئولیتی
19:40 - 21 خرداد 1394
Unknown Author
شورش عزیزی
چند سالیست پروسه آتشسوزی غیر عمدی مناطق غرب کشور را در برگرفته و گویی این غیر عمدی بودنها به صورت یک سریال بی پایان هر ساله از خرداد ماه شروع گشته و براساس لطف ایزدی با بارش برف آخرین قسمتهای این طنز تلخ آتشسوزی غیر عمد به پایان میرسد و سال جدید و برنامه جدید به این معنی که سال جدید مصادف است با آتشسوزی جدید؛ فارغ از هر نگرش تنگ نظرانهای دال بر اینکه دستانی از داخل مدیریت منطقه در این آتشسوزیها دخالت دارد چند شبه قابل تعامل است.
اول؛ آیا آمزموده را آزمودن خطا نیست؟ مدیران دولت تدبیر امید که با روی کار آمدن از بی کفایتی و غیر متخصص بودن مدیران دولت اسبق حرف میزدند حال در کارنامه خودشان چه خبری از تعهد و کفایت هست؟
دوم؛ مگر در روایت اسلامی اینگونه نقل نمیکنند که آخرین فرستاده خدا فرمودهاند: \"کسی که شاخه درختی را بشکند مثل آن است که بال فرشتهای را شکسته باشد.\" حالا با مبنا قرار دادن این فرموده، آیا مسئولانی که نمیتوانند از آتشسوزی جنگلها جلوگیری کنند انتظار دارند به بهشت راه بیابند؟
سوم؛ در زندگیهای سنتی اسبق غالبا بزرگ منزل در آغاز فصل سرما مایحتاج منزل را تهیه میکرد و با خیال آسوده سرما را پشت سر میگذاشتند حال این به نام مدیران نمیدانند در زمان فراغت از کمبود وسایل حرف بزنند و در فکر تهیهاش باشند؟
باید به این به نام مدیران گفت: ای انسان فرهیختهای بزرگ مرد که برای مدتی گذرا سکان مدیریت یک بخش را بر عهده داری کمی بیشتر به فکر خدمت رسانی به مردم باش و تعریفت را از مردم تغییر بده؛ مردم همان افراد اطرافت نیستند که با ایشان سرگرم معادلات هستی؛ خدمت به خلق خدا را فقط در گفتمان قرار نده و در مبحث عمل هم گام بردارید.
آتشسوزی جنگلهای مناطق غرب کشور در این جند سال گذشته دیگر نمیتواند یک اتفاق، بیتوجهی چند شخص و.... باشد شاید بر اساس شنیده این شایعه واقعیت داشته باشد که دیگر زمینی برای ساخت و ساز نمانده و عدهای از انبوه سازان و با عدهای به نام مسئولین دراقداماتی غیر عمدی مشغول تغییر کاربری هستند آری زمین سوخته و غیر قابل زرع و کشت را باید زمین مسکونی نمود. بازهم اگر تنگ نظرانهتر به این داستان آتشسوزی نگاه کنیم میبینیم که مسئولان پایتختذنشین بسیار بیمسئولانه به این بحث نگاه میکنند به گونهای که هنوز هم در مناطق غرب کشور خبری از امکانات و تجهیزات مُدرن برای خاموش کردن آتش نیست. هنوز هم رسانه ملی و استانی در برابر این حوادث سکوت بر میگزیند. تا کنون هیچ کارگاه آموزشی و اقدامات لازمه برای آشنایی مردم در مبارزه با حریق در جنگلها صورت نگرفته است و......
آری غرب کشور دانشگاه آموزشی مدیرانیست که میآیند و میآموزند و بعد پایتخت نشین میشوند و در کارنامهاشان فقط این چند واژه میماند ؛ دچار کمبود امکانات، کمبود بودجه و شرایط سخت منطقهای بودیم و کسی نیست بگوید جناب مدیر؛ شما را انتخاب کردهاند که تسهیلگر باشی. اینگونه است که اکثریت مناطق غرب نشین از لحاظ توسعه رتبه آخر را دارند.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
چند سالیست پروسه آتشسوزی غیر عمدی مناطق غرب کشور را در برگرفته و گویی این غیر عمدی بودنها به صورت یک سریال بی پایان هر ساله از خرداد ماه شروع گشته و براساس لطف ایزدی با بارش برف آخرین قسمتهای این طنز تلخ آتشسوزی غیر عمد به پایان میرسد و سال جدید و برنامه جدید به این معنی که سال جدید مصادف است با آتشسوزی جدید؛ فارغ از هر نگرش تنگ نظرانهای دال بر اینکه دستانی از داخل مدیریت منطقه در این آتشسوزیها دخالت دارد چند شبه قابل تعامل است.
اول؛ آیا آمزموده را آزمودن خطا نیست؟ مدیران دولت تدبیر امید که با روی کار آمدن از بی کفایتی و غیر متخصص بودن مدیران دولت اسبق حرف میزدند حال در کارنامه خودشان چه خبری از تعهد و کفایت هست؟
دوم؛ مگر در روایت اسلامی اینگونه نقل نمیکنند که آخرین فرستاده خدا فرمودهاند: \"کسی که شاخه درختی را بشکند مثل آن است که بال فرشتهای را شکسته باشد.\" حالا با مبنا قرار دادن این فرموده، آیا مسئولانی که نمیتوانند از آتشسوزی جنگلها جلوگیری کنند انتظار دارند به بهشت راه بیابند؟
سوم؛ در زندگیهای سنتی اسبق غالبا بزرگ منزل در آغاز فصل سرما مایحتاج منزل را تهیه میکرد و با خیال آسوده سرما را پشت سر میگذاشتند حال این به نام مدیران نمیدانند در زمان فراغت از کمبود وسایل حرف بزنند و در فکر تهیهاش باشند؟
باید به این به نام مدیران گفت: ای انسان فرهیختهای بزرگ مرد که برای مدتی گذرا سکان مدیریت یک بخش را بر عهده داری کمی بیشتر به فکر خدمت رسانی به مردم باش و تعریفت را از مردم تغییر بده؛ مردم همان افراد اطرافت نیستند که با ایشان سرگرم معادلات هستی؛ خدمت به خلق خدا را فقط در گفتمان قرار نده و در مبحث عمل هم گام بردارید.
آتشسوزی جنگلهای مناطق غرب کشور در این جند سال گذشته دیگر نمیتواند یک اتفاق، بیتوجهی چند شخص و.... باشد شاید بر اساس شنیده این شایعه واقعیت داشته باشد که دیگر زمینی برای ساخت و ساز نمانده و عدهای از انبوه سازان و با عدهای به نام مسئولین دراقداماتی غیر عمدی مشغول تغییر کاربری هستند آری زمین سوخته و غیر قابل زرع و کشت را باید زمین مسکونی نمود. بازهم اگر تنگ نظرانهتر به این داستان آتشسوزی نگاه کنیم میبینیم که مسئولان پایتختذنشین بسیار بیمسئولانه به این بحث نگاه میکنند به گونهای که هنوز هم در مناطق غرب کشور خبری از امکانات و تجهیزات مُدرن برای خاموش کردن آتش نیست. هنوز هم رسانه ملی و استانی در برابر این حوادث سکوت بر میگزیند. تا کنون هیچ کارگاه آموزشی و اقدامات لازمه برای آشنایی مردم در مبارزه با حریق در جنگلها صورت نگرفته است و......
آری غرب کشور دانشگاه آموزشی مدیرانیست که میآیند و میآموزند و بعد پایتخت نشین میشوند و در کارنامهاشان فقط این چند واژه میماند ؛ دچار کمبود امکانات، کمبود بودجه و شرایط سخت منطقهای بودیم و کسی نیست بگوید جناب مدیر؛ شما را انتخاب کردهاند که تسهیلگر باشی. اینگونه است که اکثریت مناطق غرب نشین از لحاظ توسعه رتبه آخر را دارند.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.