عدم استقلال دانشگاه و قبضه آن از سوی حکومت اسلامی ایران
19:37 - 4 دی 1393
Unknown Author
امید عبدی
بیش از سه دهه از عمر حکومت ایدئولوژیک ولایت فقیه در ایران میگذرد، حکومتی که هر نوع انتقادی را با سرکوب و ارعاب جواب میدهد.
چهارچوب فکری که حکومت اسلامی ایران بر آن بنیاد گذاشته شده با دمکراسی در محتوا با همدیگر در تضاد هستند.
حکومت ایدئولوژیکی نظیر حکومت اسلامی ایران از همان ابتدا سعی در پرورش انسانی متعهد به ایدئولوژی و فرمانبر به ولایت فقیه بوده و برای رسیدن به این آرزو و هدف اساسی از هیچ تلاشی دریغ نکرده است.
حکومت اسلامی ایران با کنترل و در دست گرفتن اداره تمام مراکز و سازمانهای فکری و آموزشی در سطوح مختلف و نظارت همه جانبه بر زندگی شخصی افراد و گزینش ایدئولوژیکی و دینی در موسسات و ادارت دولتی گامهای عملی را در راستای برآورده کردن این آرزو برداشته است و درصدد آن است که به هر قیمتی این آرزو را برآورده کند.
خمینی رهبر حکومت اسلامی ایران از همان اوایل انقلاب سران حکومت را نسبت به خطر دانشگاه آگاه کرد و در اینباره میگوید: \"اگر به اسلام علاقه دارید بدانید که خطر دانشگاه از خطر بمب خوشهای بالاتر است\".
حکومت اسلامی ایران برای در دست گرفتن دانشگاه اقدام به تشکیل نهادی به نام \"شورای عالی انقلاب فرهنگی\" کرد که طی این دوران محتوای بسیاری از کتابهای درسی و علمی طبق دیدگاه موجود شورای انقلاب فرهنگی، مورد بازبینی قرار گرفت.
در دوران انقلاب فرهنگی، تعطیلی دانشگاهها به مدت بیش از دو سال به طول انجامید و طی این مدت صدها تن از استادان و هزاران تن از دانشجویان دگراندیش، چپ و لیبرال از دانشگاه اخراج شدند.
از این دوران به بعد نگاه حکومت به دانشگاه امنیتی بوده و آن را به عنوان تهدیدی اساسی برای به لرزه درآوردن ستونهای حکومت ایدئولوژیک \"ولایت فقیه\" میداند.
حکومت اسلامی ایران علاوه بر تشکیل شورای انقلاب فرهنگی، سازمانها و نهادهای دیگری را تحت عناوین مختلف نظیر انجمن اسلامی، جهاد دانشگاهی و ... برای کنترل دانشگاه در داخل دانشگاهها تاسیس کرده است.
طی بیش از سه دهه گذشته، دانشگاه در ایران استقلال و جایگاه ویژه خود را در جامعه از دست داده و کیفیت علمی آن بهطور نسبی کاهش پیدا کرده است.
استقلال دانشگاه یکی از اهداف دیرین جنبش دانشجویی در ایران بوده و جنبش دانشجویی در راستای تحقق این هدف هزینههای زیادی را پرداخته است، اما تاکنون نتیجهای مطلوب را کسب نکرده است.
استقلال دانشگاه یک اصل بنیادی میباشد که در اکثر کشورهای دنیا به رسمیت شناخته شده و در کمتر کشوری دولت در این حوزه دخالت دارد، اما در سیستم ایدئولوژیک حکومت اسلامی ایران استقلال دانشگاه بهطور کامل زیر سوال رفته و در حقیقت چیزی به نام استقلال در این سیستم وجود ندارد و همه نهادها تحت سلطه این سیستم قرون وسطایی میباشند.
جنبش دانشجویی که به عنوان جنبشی که موتور محرکه دمکراسی در جامعه است همواره با برخورد حاکمیت مواجه بوده و گرچه در دورههای مختلف این برخورد کم و زیاد بوده، اما همواره وجود داشته است.
با روی کار آمدن دولت احمدینژاد، موج سركوب دانشگاه، فعالين دانشجويى و اساتيد منتقد آغاز شد و نام انقلاب فرهنگى دوم بر خود گرفت و بار دیگر پاکسازی دانشگاه از اساتید و دانشجویان منتقد شروع گردید.
در ماههای پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ٨٨، دانشجویان از هر فرصتی برای بیان اعتراضات خود استفاده کردند و این باعث شد که خامنهای رهبر حکومت اسلامی ایران از تعداد رو به رشد دانشجویان علوم انسانی در دانشگاه ابراز نگرانی و دستور بازبینی منابع علوم انسانی را صادر کند.
روحانی در تبلیغات ریاست جمهوری وعده تحقق استقلال دانشگاه را داده بود، اما با روی کار آمدن دولت وی نیز تاکنون نگاه به دانشگاه نگاهی امنیتی بوده و اخراج اساتید و دانشجویان و بازداشت و سرکوب فعالین دانشجویی ادامه دارد و در بر همان پاشنه سابق میچرخد.
استقلال دانشگاه در طول سه دهه گذشته از سوی حکومت قبضه شده و جنبش دانشجویی در ایران به ویژه جنبش دانشجویی کردی باید برای تحقق استقلال دانشگاه باید استراتژی گذر از حکومت اسلامی ایران را در اولویت فعالیتهای خود قرار دهد و با تاکید بر آزادی آکادمیک و استقلال دانشگاه از نهادهای قدرت، مشروعیت این حکومت ایدئولوژیک را به چالش بکشد و با تغییر ساختار سیاسی در کشور، استقلال دانشگاه را به دست آورد.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
بیش از سه دهه از عمر حکومت ایدئولوژیک ولایت فقیه در ایران میگذرد، حکومتی که هر نوع انتقادی را با سرکوب و ارعاب جواب میدهد.
چهارچوب فکری که حکومت اسلامی ایران بر آن بنیاد گذاشته شده با دمکراسی در محتوا با همدیگر در تضاد هستند.
حکومت ایدئولوژیکی نظیر حکومت اسلامی ایران از همان ابتدا سعی در پرورش انسانی متعهد به ایدئولوژی و فرمانبر به ولایت فقیه بوده و برای رسیدن به این آرزو و هدف اساسی از هیچ تلاشی دریغ نکرده است.
حکومت اسلامی ایران با کنترل و در دست گرفتن اداره تمام مراکز و سازمانهای فکری و آموزشی در سطوح مختلف و نظارت همه جانبه بر زندگی شخصی افراد و گزینش ایدئولوژیکی و دینی در موسسات و ادارت دولتی گامهای عملی را در راستای برآورده کردن این آرزو برداشته است و درصدد آن است که به هر قیمتی این آرزو را برآورده کند.
خمینی رهبر حکومت اسلامی ایران از همان اوایل انقلاب سران حکومت را نسبت به خطر دانشگاه آگاه کرد و در اینباره میگوید: \"اگر به اسلام علاقه دارید بدانید که خطر دانشگاه از خطر بمب خوشهای بالاتر است\".
حکومت اسلامی ایران برای در دست گرفتن دانشگاه اقدام به تشکیل نهادی به نام \"شورای عالی انقلاب فرهنگی\" کرد که طی این دوران محتوای بسیاری از کتابهای درسی و علمی طبق دیدگاه موجود شورای انقلاب فرهنگی، مورد بازبینی قرار گرفت.
در دوران انقلاب فرهنگی، تعطیلی دانشگاهها به مدت بیش از دو سال به طول انجامید و طی این مدت صدها تن از استادان و هزاران تن از دانشجویان دگراندیش، چپ و لیبرال از دانشگاه اخراج شدند.
از این دوران به بعد نگاه حکومت به دانشگاه امنیتی بوده و آن را به عنوان تهدیدی اساسی برای به لرزه درآوردن ستونهای حکومت ایدئولوژیک \"ولایت فقیه\" میداند.
حکومت اسلامی ایران علاوه بر تشکیل شورای انقلاب فرهنگی، سازمانها و نهادهای دیگری را تحت عناوین مختلف نظیر انجمن اسلامی، جهاد دانشگاهی و ... برای کنترل دانشگاه در داخل دانشگاهها تاسیس کرده است.
طی بیش از سه دهه گذشته، دانشگاه در ایران استقلال و جایگاه ویژه خود را در جامعه از دست داده و کیفیت علمی آن بهطور نسبی کاهش پیدا کرده است.
استقلال دانشگاه یکی از اهداف دیرین جنبش دانشجویی در ایران بوده و جنبش دانشجویی در راستای تحقق این هدف هزینههای زیادی را پرداخته است، اما تاکنون نتیجهای مطلوب را کسب نکرده است.
استقلال دانشگاه یک اصل بنیادی میباشد که در اکثر کشورهای دنیا به رسمیت شناخته شده و در کمتر کشوری دولت در این حوزه دخالت دارد، اما در سیستم ایدئولوژیک حکومت اسلامی ایران استقلال دانشگاه بهطور کامل زیر سوال رفته و در حقیقت چیزی به نام استقلال در این سیستم وجود ندارد و همه نهادها تحت سلطه این سیستم قرون وسطایی میباشند.
جنبش دانشجویی که به عنوان جنبشی که موتور محرکه دمکراسی در جامعه است همواره با برخورد حاکمیت مواجه بوده و گرچه در دورههای مختلف این برخورد کم و زیاد بوده، اما همواره وجود داشته است.
با روی کار آمدن دولت احمدینژاد، موج سركوب دانشگاه، فعالين دانشجويى و اساتيد منتقد آغاز شد و نام انقلاب فرهنگى دوم بر خود گرفت و بار دیگر پاکسازی دانشگاه از اساتید و دانشجویان منتقد شروع گردید.
در ماههای پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری سال ٨٨، دانشجویان از هر فرصتی برای بیان اعتراضات خود استفاده کردند و این باعث شد که خامنهای رهبر حکومت اسلامی ایران از تعداد رو به رشد دانشجویان علوم انسانی در دانشگاه ابراز نگرانی و دستور بازبینی منابع علوم انسانی را صادر کند.
روحانی در تبلیغات ریاست جمهوری وعده تحقق استقلال دانشگاه را داده بود، اما با روی کار آمدن دولت وی نیز تاکنون نگاه به دانشگاه نگاهی امنیتی بوده و اخراج اساتید و دانشجویان و بازداشت و سرکوب فعالین دانشجویی ادامه دارد و در بر همان پاشنه سابق میچرخد.
استقلال دانشگاه در طول سه دهه گذشته از سوی حکومت قبضه شده و جنبش دانشجویی در ایران به ویژه جنبش دانشجویی کردی باید برای تحقق استقلال دانشگاه باید استراتژی گذر از حکومت اسلامی ایران را در اولویت فعالیتهای خود قرار دهد و با تاکید بر آزادی آکادمیک و استقلال دانشگاه از نهادهای قدرت، مشروعیت این حکومت ایدئولوژیک را به چالش بکشد و با تغییر ساختار سیاسی در کشور، استقلال دانشگاه را به دست آورد.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.