طرح انتخابات موازی آخرین حیله رژیم ولایت فقیه قبل از سقوط
20:28 - 27 دی 1394
Unknown Author
عارف شیخ احمدی
برخی از دوستان مبارز در داخل و خارج از کشور مدتی است با نام نویسی برای شرکت در انتصابات فرمایشی و خیمه شببازی که قرار است در روزهای پایانی سال جاری تحت عنوان انتخابات برگزار گردد به دست و پا افتاده اند و دانسته یا نادانسته تاکتیک اشتباهی را در عرصه مبارزات علیه دیکتاتوری ولایت فقیه انجام می دهند. این دوستان با تکرار اینکه با تحریم انفعالی کاری درست نمیشود و با آوردن دلایل متشابه برای کردار خود و اینکه جنبش سبز هم با حضور در انتخابات بوجود آمد، راهکاری تحت عنوان انتخابات موازی با انتصابات را برای مقصود خود تعریف می کنند. گروه اعضای همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران که دوست مبارز آقای مهندس حشمت اله طبرزدی از اعضای شناخته شده آنهاست، اعلام داشتهاند که تحریم همیشه جواب نمیدهد و باید به وسیله حرکت جدیدی ترسهای مردم ریخته شود و سیاست انتصاباتی رژیم را به چالش عظیمی بطلبند و در نهایت هم با طرح ریزی مرحلهای آنها، پیروزی از آن مردم ایران خواهد شد. آیا با دعوت از جمعیت حداکثری ایرانیان که دیگر هیچ اعتمادی به صندوق رٲی و انتخابات غیر دمکراتیک و نامشروع رژیم ولایت فقیه ندارند، هیچ مدرکی به دست می دهید که شما هم هنوز قابلهای دلسوزتر از مادر برای آبستن جنایات و خیانت های رژیم ولایت فقیه نیستید؟!.
رژیم جمهوری جهل و جنون و جنایت ولایت فقیه در طی بیش از سه دهه از حاکمیت نامشروع و دیکتاتوری خود به اندازه سر سوزنی مشروعیت باقی نگذاشته و از حاکمیت ملایان تقیهگر و چپاولگر هیچ روزنه امیدی انتظار نمی رود و شکی نیست که دگرگونی و اصلاح و تغییر در قوانین این رژیم نشدنی و فعالیت و مبارزه در این عرصه هم کاری است بس عبث و بیهوده.
این حرکت عجولانه و نابخردانه شما دوستان که گام اول آن را با نام نویسی جلو دوربین رسانه ها انجام دادید، عکس گفته ها و ادعاهای خودتان و در واقع تائید آزاد بودن هر شخص ایرانی بود برای مراحل کاندیدا شدن طبق قانون اساسی ولایت فقیه. میگوئید انتخابات آزاد حق ماست! اصلاً دوستان مبارز در چارچوب قوانین این رژیم انتخابات معنایی ندارد چه رسد به آزاد بودن و شرایط حقوقی و اجرایی مربوط به آن.
در ابتدا ثبت نام کردید تا نشان دهید که انتخابات آزاد در رژیم استبدادی ـ مذهبی، به صورت سیستماتیک وجود دارد و کسی حق شما را سلب نکرده تا به این سلب حق، اعتراض کنید!.
ثبت نام شما دوستان گویا به دلیل عدم تمکین به شرایط غیر دموکراتیک و علیه نظارت استصوابی بوده است، بنابراین با افتتاح جبهه ای که همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران نامگذاری کردهاید، باز خواستید بگوئید انتصابات رژیم یک دست و یک صبغه و رنگ نیست، چون افراد و اشخاص مخالف نظیر خودتان هم حضور دارند، در واقع باز مشروعیت بخشیدن بود به فضای بسته انتصابات و خواسته یا ناخواسته ثمره این مرحله از فعالیت شما باز به نفع رژیم تمام شد و خون بیشتری در شاه رگهای ولی فقیه مریض به گردش درآمد.
گفتید مطابق عرف بین الملل، اگر یکهزارم از شهروندان صاحب حق رٲی در حوزه انتخابیه ی مربوطه، که برای تهران ٥٠٠ رٲی است،از فردی حمایت کنند، حق دارد کاندیدا باشد، پس بدین دلیل ما ثبت نام کرده و نماینده مردم ناراضی از حاکمیت هستیم و به موازات نظارت استصوابی ما هم جریان مردمی مخالف \"جریان موازی\" را هدایت می کنیم. همچنان که موسوی و کروبی هم جنبش مخالفتی سال ٨٨ را در جوار انتصابات آن زمان رهبری نمودند! ، چه قیاس مع الفارق عجیبی و چه تمثیل غیر منطقی برای خودتان ساخته و پرداخته کرده اید.
مگر در چارچوب دیکتاتوریت ولایت فقیه و بی اعتنا به اقدامات ضد قانونی حکومت آخوندها، می توان به هم میهنان در سراسر جهان اطمینان و فراخوان داد تا رٲی حمایتی خود را موازی با انتصابات ملایان حیله گر اعلام کنند و به صندوقهای بریزند که سر از بیت عنکبوت و جلو عینک جنتی در می آورند؟!
با تفسیر کلی کردار شما عزیزان، گویا این اقدام هم تنها به منظور شرکت در انتصابات غیر دموکراتیک از طرف حکومت نیست، بلکه در درجه اول دریافت حمایت هم میهنان است! و طبق گفته خودتان اگر موفق شدید با تداوم جنبش اعتراضی مردم به اقدامات غیر قانونی جمهوری اسلامی و بعداً هم محول کردن این وضعیت به سازمان های بین المللی و در خواست پشتیبانی از انها برای وادار سازی رژیم به تمکین قانون خواهید شد. غافل از آنکه رژیم هم موازی با شما و با توانایی و قدرت تمام سعی خواهد کرد با زیرکی بیشتر آب پاکی بر روی همه توهمات شما مبارزان بریزد و برنده اصلی ولی فقیه و بازنده هم شما و مردمی خواهند بود که به طرح و پروژه شما جواب مثبت خواهند داد.
واقعا فقط باید گفت ترسیم یک رویداد غیرواقعی و مغالطه خنده دار و آب بر هاون کوفتن است و نه هیچ چیز دیگر.
اگر مردم ایران در بیش از سه دهه از حکومت نامشروع ولایت فقیه پشتوانه قدرتمند بین المللی داشتند، می بایست سازمانهای مدعی حقوق بشر عملاً تنها یکبار ندای آزادیخواهانه آنها را پاسخ می گفتند. اگر چنین می گشت، آیا حاکمیت مستبد آخوندها تا به امروز می توانست با قبضه قدرت و قانون و تعدیل آن همچنان به دزدی و قتل و اختناق و غارت و چپاول مملکت ادامه دهد؟!.
هیچوقت در این سالها فقط و فقط به واسطه شرکت مستقیم و موازی مردم در انتخابات هیچ فرصتی پیش نیامده که توانسته باشیم رژیم را به عقب برانیم.
بلکه بلعکس تمام اعتراضات خودجوش و بدون رهبری و هماهنگی مردم ایران، در نتیجه لبریز شدن کاسه صبر آنها بوده نه با بودن در آن شرایط و آنچه رژیم حضور در صحنه می خواند. مردم ایران از هر کاتالیزوری جهت خروش عظیم و میلیونی خود استفاده می کنند، اما این فرصتها تنها در موازات انتصابات رژیم نیستند، بلکه هر سلب حقوق فردی و اجتماعی و اجتماع اعتراضی در هر نقطه از کشور می تواند جرقه تظاهرات و خشم مردم علیه دیکتاتوریت باشد.
نمونه زنده و تا حدودی مشابه با ایران، وضعیت سوریه است. اینک تمام دنیا می دانند که رژیم بشار اسد غیر مشروع است و ملت سوریه مظلوم واقع شده اند، اما کدامین سازمان بین المللی و عقل سلیمی طرح حضور مردم در انتصاباتی را که نهایتاً به خروج اسد از حاکمیت منجر گردد را انتظار دارند؟! اصلا چندین بار مردم و اپوزسیون سوریه این راه را امتحان کردند، اما باز خانواده دیکتاتور یک گام عقب ننشستند، اصلاً مگر در خاورمیانه می شود دیکتاتور را از طروق قانونی و با انعطاف سیاسی مجبور به ترک کرسی حاکمیت کرد؟!.
آیا سازمانهای بین المللی مدافع حقوق بشر، قتل زندانیان سالهای ٦٠ و ٦٧ و قیامهای کوی دانشگاه تهران و سال ٨٨ را رصد نکردند، مگر نمی دانند اکثریت مردم ایران حاکمیت را قبول ندارند؟ یقینا مطلع هستند، اما دوستان مبارز، برای همه آنها روشن است که مردم ایران سیستم سیاسی کنونی را نمی پذیرند، ولی دولتهای غربی با ملایان درنده خوی معامله و سازش می کنند، چون در دنیای امروز مصالح کشورها و منافع خودشان از مفهوم حقوق بشر و دمکراسی مهمتر و اصولی تر است.
از انجا که مردم به فرایند انتصابات حکومتی اعتمادی ندارند و در شرایط کنونی که خامنه ای از روی درماندگی و استیصال، نیاز خود به حضور رای دهندگان، حتی مخالفین رژیم، در پای صندوق های رای را اعلام کرده است، چرا باید مخالفین انتصابات حکومتی و حامیان مبارزات دموکراتیک چنین برنامه غلطی را پیش بگیرند.
رژیم ولایت فقیه که نوه خمینی و مدرک شرعی او را قبول نمی کند و شورای نگهبانی که کوچکترین گمان در مورد خودی ها را زیر نظر دارد، آیا بیهوده و بی دلیل در مقابل ثبت نام و حضور شما سکوت و چشم پوشی کرده اند، غیر از آن است که رژیم در سراشیبی سقوط قرار گرفته و خود شما هم باور دارید که مرگ ولی فقیه می تواند گامی مهم جهت برون رفت از بن بست کنونی مبارزات و پیوند همزمان مبارزین داخل و خارج از کشور باشد. پس چرا جسد نیمه جان ولایت مطلقه را با اقدامات انحرافی خود دوباره جان می بخشید؟
صحیح است که قرار نیست همواره در زندان باشیم یا سرکوب شویم و در فقر و زیر ستم و آواره گی بمانیم. اما با حضور موازی هم نه تنها نمی توانیم از موضع قدرتمندی، رژیم سرکوبگر و رانت خوار و فاسد را به انزوا برانیم، بلکه نادانسته به او مشروعیت می بخشیم. به نظر بنده باید شورای رهبری از تمامی اپوزسیون ایران، هرچه زودتر و با صرف نظر از سلایق سیاسی و مذهبی بوجود آید و هماهنگی و انسجام ماست که مرگ حتمی رژیم ولایت فقیه را رقم خواهد زد، نه اینکه هنوز در دوران آزمون و خطا پتانسیل و توانایی خود را بدون نتیجه صرف و هدر نمائیم.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
برخی از دوستان مبارز در داخل و خارج از کشور مدتی است با نام نویسی برای شرکت در انتصابات فرمایشی و خیمه شببازی که قرار است در روزهای پایانی سال جاری تحت عنوان انتخابات برگزار گردد به دست و پا افتاده اند و دانسته یا نادانسته تاکتیک اشتباهی را در عرصه مبارزات علیه دیکتاتوری ولایت فقیه انجام می دهند. این دوستان با تکرار اینکه با تحریم انفعالی کاری درست نمیشود و با آوردن دلایل متشابه برای کردار خود و اینکه جنبش سبز هم با حضور در انتخابات بوجود آمد، راهکاری تحت عنوان انتخابات موازی با انتصابات را برای مقصود خود تعریف می کنند. گروه اعضای همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران که دوست مبارز آقای مهندس حشمت اله طبرزدی از اعضای شناخته شده آنهاست، اعلام داشتهاند که تحریم همیشه جواب نمیدهد و باید به وسیله حرکت جدیدی ترسهای مردم ریخته شود و سیاست انتصاباتی رژیم را به چالش عظیمی بطلبند و در نهایت هم با طرح ریزی مرحلهای آنها، پیروزی از آن مردم ایران خواهد شد. آیا با دعوت از جمعیت حداکثری ایرانیان که دیگر هیچ اعتمادی به صندوق رٲی و انتخابات غیر دمکراتیک و نامشروع رژیم ولایت فقیه ندارند، هیچ مدرکی به دست می دهید که شما هم هنوز قابلهای دلسوزتر از مادر برای آبستن جنایات و خیانت های رژیم ولایت فقیه نیستید؟!.
رژیم جمهوری جهل و جنون و جنایت ولایت فقیه در طی بیش از سه دهه از حاکمیت نامشروع و دیکتاتوری خود به اندازه سر سوزنی مشروعیت باقی نگذاشته و از حاکمیت ملایان تقیهگر و چپاولگر هیچ روزنه امیدی انتظار نمی رود و شکی نیست که دگرگونی و اصلاح و تغییر در قوانین این رژیم نشدنی و فعالیت و مبارزه در این عرصه هم کاری است بس عبث و بیهوده.
این حرکت عجولانه و نابخردانه شما دوستان که گام اول آن را با نام نویسی جلو دوربین رسانه ها انجام دادید، عکس گفته ها و ادعاهای خودتان و در واقع تائید آزاد بودن هر شخص ایرانی بود برای مراحل کاندیدا شدن طبق قانون اساسی ولایت فقیه. میگوئید انتخابات آزاد حق ماست! اصلاً دوستان مبارز در چارچوب قوانین این رژیم انتخابات معنایی ندارد چه رسد به آزاد بودن و شرایط حقوقی و اجرایی مربوط به آن.
در ابتدا ثبت نام کردید تا نشان دهید که انتخابات آزاد در رژیم استبدادی ـ مذهبی، به صورت سیستماتیک وجود دارد و کسی حق شما را سلب نکرده تا به این سلب حق، اعتراض کنید!.
ثبت نام شما دوستان گویا به دلیل عدم تمکین به شرایط غیر دموکراتیک و علیه نظارت استصوابی بوده است، بنابراین با افتتاح جبهه ای که همبستگی برای دموکراسی و حقوق بشر در ایران نامگذاری کردهاید، باز خواستید بگوئید انتصابات رژیم یک دست و یک صبغه و رنگ نیست، چون افراد و اشخاص مخالف نظیر خودتان هم حضور دارند، در واقع باز مشروعیت بخشیدن بود به فضای بسته انتصابات و خواسته یا ناخواسته ثمره این مرحله از فعالیت شما باز به نفع رژیم تمام شد و خون بیشتری در شاه رگهای ولی فقیه مریض به گردش درآمد.
گفتید مطابق عرف بین الملل، اگر یکهزارم از شهروندان صاحب حق رٲی در حوزه انتخابیه ی مربوطه، که برای تهران ٥٠٠ رٲی است،از فردی حمایت کنند، حق دارد کاندیدا باشد، پس بدین دلیل ما ثبت نام کرده و نماینده مردم ناراضی از حاکمیت هستیم و به موازات نظارت استصوابی ما هم جریان مردمی مخالف \"جریان موازی\" را هدایت می کنیم. همچنان که موسوی و کروبی هم جنبش مخالفتی سال ٨٨ را در جوار انتصابات آن زمان رهبری نمودند! ، چه قیاس مع الفارق عجیبی و چه تمثیل غیر منطقی برای خودتان ساخته و پرداخته کرده اید.
مگر در چارچوب دیکتاتوریت ولایت فقیه و بی اعتنا به اقدامات ضد قانونی حکومت آخوندها، می توان به هم میهنان در سراسر جهان اطمینان و فراخوان داد تا رٲی حمایتی خود را موازی با انتصابات ملایان حیله گر اعلام کنند و به صندوقهای بریزند که سر از بیت عنکبوت و جلو عینک جنتی در می آورند؟!
با تفسیر کلی کردار شما عزیزان، گویا این اقدام هم تنها به منظور شرکت در انتصابات غیر دموکراتیک از طرف حکومت نیست، بلکه در درجه اول دریافت حمایت هم میهنان است! و طبق گفته خودتان اگر موفق شدید با تداوم جنبش اعتراضی مردم به اقدامات غیر قانونی جمهوری اسلامی و بعداً هم محول کردن این وضعیت به سازمان های بین المللی و در خواست پشتیبانی از انها برای وادار سازی رژیم به تمکین قانون خواهید شد. غافل از آنکه رژیم هم موازی با شما و با توانایی و قدرت تمام سعی خواهد کرد با زیرکی بیشتر آب پاکی بر روی همه توهمات شما مبارزان بریزد و برنده اصلی ولی فقیه و بازنده هم شما و مردمی خواهند بود که به طرح و پروژه شما جواب مثبت خواهند داد.
واقعا فقط باید گفت ترسیم یک رویداد غیرواقعی و مغالطه خنده دار و آب بر هاون کوفتن است و نه هیچ چیز دیگر.
اگر مردم ایران در بیش از سه دهه از حکومت نامشروع ولایت فقیه پشتوانه قدرتمند بین المللی داشتند، می بایست سازمانهای مدعی حقوق بشر عملاً تنها یکبار ندای آزادیخواهانه آنها را پاسخ می گفتند. اگر چنین می گشت، آیا حاکمیت مستبد آخوندها تا به امروز می توانست با قبضه قدرت و قانون و تعدیل آن همچنان به دزدی و قتل و اختناق و غارت و چپاول مملکت ادامه دهد؟!.
هیچوقت در این سالها فقط و فقط به واسطه شرکت مستقیم و موازی مردم در انتخابات هیچ فرصتی پیش نیامده که توانسته باشیم رژیم را به عقب برانیم.
بلکه بلعکس تمام اعتراضات خودجوش و بدون رهبری و هماهنگی مردم ایران، در نتیجه لبریز شدن کاسه صبر آنها بوده نه با بودن در آن شرایط و آنچه رژیم حضور در صحنه می خواند. مردم ایران از هر کاتالیزوری جهت خروش عظیم و میلیونی خود استفاده می کنند، اما این فرصتها تنها در موازات انتصابات رژیم نیستند، بلکه هر سلب حقوق فردی و اجتماعی و اجتماع اعتراضی در هر نقطه از کشور می تواند جرقه تظاهرات و خشم مردم علیه دیکتاتوریت باشد.
نمونه زنده و تا حدودی مشابه با ایران، وضعیت سوریه است. اینک تمام دنیا می دانند که رژیم بشار اسد غیر مشروع است و ملت سوریه مظلوم واقع شده اند، اما کدامین سازمان بین المللی و عقل سلیمی طرح حضور مردم در انتصاباتی را که نهایتاً به خروج اسد از حاکمیت منجر گردد را انتظار دارند؟! اصلا چندین بار مردم و اپوزسیون سوریه این راه را امتحان کردند، اما باز خانواده دیکتاتور یک گام عقب ننشستند، اصلاً مگر در خاورمیانه می شود دیکتاتور را از طروق قانونی و با انعطاف سیاسی مجبور به ترک کرسی حاکمیت کرد؟!.
آیا سازمانهای بین المللی مدافع حقوق بشر، قتل زندانیان سالهای ٦٠ و ٦٧ و قیامهای کوی دانشگاه تهران و سال ٨٨ را رصد نکردند، مگر نمی دانند اکثریت مردم ایران حاکمیت را قبول ندارند؟ یقینا مطلع هستند، اما دوستان مبارز، برای همه آنها روشن است که مردم ایران سیستم سیاسی کنونی را نمی پذیرند، ولی دولتهای غربی با ملایان درنده خوی معامله و سازش می کنند، چون در دنیای امروز مصالح کشورها و منافع خودشان از مفهوم حقوق بشر و دمکراسی مهمتر و اصولی تر است.
از انجا که مردم به فرایند انتصابات حکومتی اعتمادی ندارند و در شرایط کنونی که خامنه ای از روی درماندگی و استیصال، نیاز خود به حضور رای دهندگان، حتی مخالفین رژیم، در پای صندوق های رای را اعلام کرده است، چرا باید مخالفین انتصابات حکومتی و حامیان مبارزات دموکراتیک چنین برنامه غلطی را پیش بگیرند.
رژیم ولایت فقیه که نوه خمینی و مدرک شرعی او را قبول نمی کند و شورای نگهبانی که کوچکترین گمان در مورد خودی ها را زیر نظر دارد، آیا بیهوده و بی دلیل در مقابل ثبت نام و حضور شما سکوت و چشم پوشی کرده اند، غیر از آن است که رژیم در سراشیبی سقوط قرار گرفته و خود شما هم باور دارید که مرگ ولی فقیه می تواند گامی مهم جهت برون رفت از بن بست کنونی مبارزات و پیوند همزمان مبارزین داخل و خارج از کشور باشد. پس چرا جسد نیمه جان ولایت مطلقه را با اقدامات انحرافی خود دوباره جان می بخشید؟
صحیح است که قرار نیست همواره در زندان باشیم یا سرکوب شویم و در فقر و زیر ستم و آواره گی بمانیم. اما با حضور موازی هم نه تنها نمی توانیم از موضع قدرتمندی، رژیم سرکوبگر و رانت خوار و فاسد را به انزوا برانیم، بلکه نادانسته به او مشروعیت می بخشیم. به نظر بنده باید شورای رهبری از تمامی اپوزسیون ایران، هرچه زودتر و با صرف نظر از سلایق سیاسی و مذهبی بوجود آید و هماهنگی و انسجام ماست که مرگ حتمی رژیم ولایت فقیه را رقم خواهد زد، نه اینکه هنوز در دوران آزمون و خطا پتانسیل و توانایی خود را بدون نتیجه صرف و هدر نمائیم.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.