شهر مالال ما از سر در گمی است

20:43 - 24 تیر 1393
Unknown Author
شورش عزیزی

گوئی در این دیار آب از آب تکان نخورده، هنوز حریم خصوصی زندگی انسان­‌ها را عده­‌ای دیگر مشخص می­‌کنند. مرز دین داری و بی دین توسط پوشش مشخص می­‌گردد. شهر ساکت و شهروندان در توقع‌­های ساده‌­ای همچون سنگ فرش معابر، آسفالت کوچه‌­ها و...مانده‌­اند. هر نوع تکنولوژی که به دنیای می­‌آید باید مورد بررسی انجمن تشخیص شهوت مردها قرار بگیرد تا تائید گردد این صنعت جدید عامل دردسر آقایان نیست. باری به هر جهت روایت تعطیلی کارخانه­‌ها، بیکاری و...قابل لمس نیست و در پارلمان این دیار مسئله مهم؛ ساپورت مورد بررسی قرار می‌­گیرد.

در شهر پرندگان پر نمی­‌زنند، معابر مالامال از حضور موش­‌ها است. و شعار برنامه‌ریزی اوقات فراغت فقط بر روی کاغذ عرض اندام می‌­کند. استفاده از شبکه‌های اجتماعی، بحث اصلی اکثر محافل است. اما فلسفه اصلی این شبکه‌ها که بیان شنیده‌­ها است در شهر، محلی شده و اکثریت جائی برای نمایش عکس گردیده. برخی­‌ها به این حد هم رضایت نداده‌­اند و با تغییر جنسیت در دنیای مجازی خود را معرفی می‌­کنند. چه فرخنده سحری است این دیار؛ تکنولوژی در هرجای دنیا، قبل از حضورش در جامعه، فرهنگش نهادینه می‌شود اما در شهر ابتدا تکنولوژی می‌­آید و فرهنگ مخصوص خودش را نهادینه می­‌کند.

رسانه ملی در پروسه برنامه‌­های دیروز به‌­جای مانده و نیازمندی‌­های امروز را نمی‌شناسد. تحولات نظام آموزشی را هر روز می‌­شنویم و بازار صدور مدرک بسیار گرم است اما از سواد به معنی توانایی تحلیل وضع موجود، کمتر خبری به گوش می­رسد. توبه­‌کاران راه کسب مدرک با حضور تنوع در انتخاب دانشگاه، مقاطع تحصیلی را به صورت زیبا طی می­‌کنند. دریغ و افسوس از تحولات علمی قابل لمس در جامعه توسط این فارغ­‌التحصیلان مکاتب پولی.

روایت رفتن و رسیدنی در کار نیست، آنان که مهرانگیزیشان گل کرده بود و تمام احاد جامعه را صاحب خانه می­‌کردند، ساده از زیر بار مسئولیت شانه خالی کردند و در گوشه انزوا به ایام شکوه و جلال خود می­‌اندیشند. سرود مسافرت‌­های استانی و جمع­ آوری نامه­‌های پر از درد ملت را نهادینه کردند و رفتند. ما مانده‌ایم یک خروا کاغذ کهنه‌­ای که به حرف خوبان وقت بی‌تاثیر بود و اما زندگی را بدجور زهرماری کرده است. چه تغییراتی که دادند و نتیجه‌­اش انزوای بیشتر شهر شد.

آرزو به دل ماندیم تا که دوباره بتوانیم با آبکش و قابلمه انرژی غنی شده تولید کنیم.

خودکفای در تولید بنزین آنقدر شایسته بود که اکثریت فضای شهر را آلوده کرد. اینترنت ملی در حد شعاری چندین ساله باقی ماند و دیگر مسکوت اعلام شد.

چه حراج­‌های که برای وسایل خوبان برگزار شد و از پولش خبری نشد. چه پول‌هائی که بلوکه نشد، چه تولیدهای که به اتمام رسید و صادرات به دیگر مناطق دنیا در حد خاطره­‌ای ­زیبا در اذهان تداعی می‌­شود. چه شلوارهائی که کوتاه نشد، چه روسری­های که عقب نرفت. چه آمارهایی که برای اشتغال بیانشد و آخرش صفوف بیکاران افزایش یافت، آمار طلاق رو به صعود است، حضور کوکان کار رشد چشمگیری یافت. بحث زنان خیابانی ترقی یافته و در آخر فقط بیان داشتند؛ که شهری مالامال از گل و بلبل را به برخی­‌ها تحویل دادیم. اما شهر مالامال از سردرگمی است.