شامورتی بازی سیاسی از نوع اعتدالی

16:00 - 27 فروردین 1393
Unknown Author
شاهو حسینی

مقدمه:

بیش از سه دهه از عمر نظام جمهوری اسلامی می‌گذرد، ساختاری که کلکسیونی از تناقضات فکری و ساختاری را در کنار هم تجمیع کرده، در کنار شیوع انواع گفتمان‌ها از نوع انقلابی گرفته تا اصلاح‌طلبی و اخیرا هم مفهوم اعتدالی\" مفهومی که تاکنون هیچ توضیح واضح و شفافی از آن ارائه نشده و به هیچ عنوان نتوانسته حداقل همچون اصلاح‌طلبی سیمای گفتمانی به خود بگیرد، زیرا گُفتِمان به معنای مجموعه یا دستگاهی بینشی است که از راه واژگان و گفتارهای نهادینه شده، بر ذهنیت‌ها اثر می‌گذارد و گاه حتی بر آگاهی یک دوران تاریخی نیز سایه می‌اندازد، در حالیکه در این دوره هیچ نظام فکری و نهاد ذهنی شکل نگرفته، و یا اگر مطابقه آنچکه فوکو گفته، قبول کنیم که: گفتمان‌ها درباره موضوعات صحبت نمی‌کنند و هویت موضوعات را تعیین نمی‌کنند بلکه سازنده موضوعات‌ا‌ند، اعتدال‌گرایان در ایران سازنده هیچ موضوعی نبوده‌اند، بلکه تنها در حیطه موضوعات و هویت موجود آنها بحث نمود‌ه‌اند.\"

شامورتی بازی‌های تکراری

دهخدا معتقد است، که واژه شامورتی از زبان ارمنی به فارسی راه یافته،شامورتی ابزاری بود، که شعبده بازها از آن استفاده می‌کردند، بنابراین کم کم شامورتی به معنای دوز و کلک و شعبده‌بازی به کار رفت. در فرهنگ‌معین واژه شامورتی این چنین معنا شده، جعبة مخصوص شعبده بازان و معرکه گیران.

حسن روحانی همچون اسلاف خود و در راستای بهره‌برداری از پوپولیسم سفری چنده روزه به سیستان و بلوچستان داشت، ایشان در جریان این سفر از مفاهیم و عباراتی استفاده نمود، که برخی از آنها به شکل وقیحانه‌ای دروغ و برخی دیگر بسیار ماهرانه عوام فریب بود، حسن روحانی که به عنوان رئیس جمهور و شخص اول قوه مجریه و یک شخصیت روحانی ملزم به صداقت و راستگویی است، چنین گفته\" در این کشور شهروند درجه دو نداریم، در این کشور شایسته‌سالاری حاکم است و هر کس شایسته‌تر است، مقامی بالا‌تر و مسئولیتی سنگین‌تر دارد\".

نگاهی گذرا به آنچه که طی بیش از سه دهه در ایران رخ داده به شکل انکار‌ناپذیری دروغ بودن این سخنان را به اثبات می‌رساند، حتی نگاهی گذرا به قانون اساسی موئید این است، که در ایران درجه‌بندی شهروندی وجود دارد، و به هیچ عنوان شایسته سالاری محلی از اعراب ندارد.

استفاده عوام فریبانه از کلمات و قرار دادن دو موضوع که هیچ ارتباطی منطقی و ساختاری با هم ندارند، شگرد دیگری از شامورتی بازی سیاسی در ایران است \" رئیس جمهور با بیان اینکه برخی تصور می‌کنند که این استان یعنی محرومیت، توفان‌های شن و ناامنی، ولی این چهره واقعی این استان بزرگ نیست و سیستان و بلوچستان پاره تن ایران است.\" عملا عوام فریبی می‌کند، این بخش از سخنان رئیس جمهور در واقع در برگیرنده دو موضوع می‌باشد، بخش اول آن شامل آن بخش از سخنان رئیس جمهور است، که می‌گوید، برخی تصور می‌کنند،که سیستان و بلوچستان به معنای محرومیت، توفان شن و استان ناامن است، ایشان در این بخش بدون اینکه پدیده فقر، توسعه نیافتگی و ناامنی استان را بررسی نماید، ریش‌های آن را بیان نماید، بدون اینکه هیچ راهکار مدون و برنامه‌ریزی شده‌ای برای فقر‌زدایی از استان ارائه دهد، در حالیکه فقر، ناامنی و توسعه نیافتگی به شکل واضحی بر سیمای استان مشهود است، می‌گوید که این چهره واقعی استان نیست، و تنها به ذکر این عبارت بسنده می‌کند، که این استان پاره تن ایران است، بسیار خوب آقای رئیس جمهور این سخنان تکراری عمری به درازای عمر نظام دارد، اگر سیستان پاره تن ایران است، چرا تا به حال فکری برای آبادانی و توسعه این استان در راستای محرومیت‌زدایی نشده؟
ایشان در ادامه می‌گویند\"ما تفاوتی بین مذاهب و اقوام و جنسیت بر طبق قانون اساسی قائل نیستیم. همچنی گفت، در قانون اساسی بین اقوام و مذاهب تفاوتی وجود ندارد و تمام مردم ایران تحت لوای قانون اساسی از حقوق شهروندی برابر برخوردارند\".

این که این قانون اساسی چه معایب و نواقص اساسی با خود دارد، که ناقض حقوق فردی، جنسی، عقیدتی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی است، به کرات در نوشته‌نویسندگان و حقوقدانان به تفصیل بررسی شده، اما آنچکه بسیار مهم است، این است، که همین قانون اساسی نیم بند با اشکالات اساسی که در آن موجود است، به شکل گزینشی و شخصی اجرا می‌گردد و چه بسا در همین قانون اساسی علیل که مطلوب حاکمیت و محصول تنگ نظریهای خودشان است، اصول تعطیل شده و خاک خورده بسیاری به چشم می‌خورد، آقای حقوقدان شاید مهم باشد که دیدگاه قانون علیل شما در مورد اقلیت‌ها چیست، اما بسیار مهم‌تر از آن اجرای درست همین قانون است، که متأسفانه دارای اصولی تعطیل شده، به درازای عمر نظام می‌باشد.