سیاستِ مذهب، محفل و مسلک

15:23 - 17 اردیبهشت 1394
Unknown Author
بهنام چنگائی

رشد ابزارهای آگاهی‌رسانی به همه‌ی ما امکان شناخت درست داد که بهتر از گذشته‌ها منابع فسادها و منشا فاسدها را ببینیم و بیشتر بدانیم که چگونه اکثر حکومت‌های مستبد خاورمیانه به همت اهرم سرکوب، تحمیق و در پیوند با جاه‌طلبی سران و رهبران مذهبی در کشورهای اسلامی، آنها با هم توانستند بر واماندگی دانش عمومی و آسیب‌پذیری مردمان خوشبین این نواحی به سادگی سوار شوند و شدند.

علاوه بر سرکردگی مطلق ٣٦ ساله‌ی پاسداران حماقت در ایران عملا اراده‌ی توده‌ها در کل خاورمیانه نیز هنوز در زیر سیطره‌ی خواب و پریشانی روایت‌های فراانسانی، نخبه‌گرا و ریاکاران آسمانی دچار شده و مانده است. به همین خاطر، آهنگ رشد نسبی اجتماعی فرهنگی در اغلب این مناطق مسلمان نسبت به قاره‌ی رنگین و بزرگ آسیا و در مقایسه با وزن بالای صنعتی آن، بسیار ساکن و کُند بوده و یا سردرگم ساختارهای سیاستِ پیشا بورژوائی و تکثرگریز می‌باشد. و اکثریت قریب به اتفاق ملل عمدتا مسلمان همچنان اسیر داعیه‌های کاستِ اشراف ریاکار مذهبی، مناسبات عصر خان‌ها و دعاوی روابط ملوک الطوایفی و مَلک‌های گردنکش به سان قرن‌های مانوفاکتوری ست. و شگفتا روابط انگلی پیش سرمایه‌دارانه همچنان شهروندان این گسترده‌ی ‌‌ناآرام و فقرزده را با تدابیر زورکی و یا اطاعت به مذاهب سرنوشت‌گراپیوسته ناگزیر می‌‌سازد.

باوجود واپسگرائی‌های فرهنگی، تسلط حاکمیت فردی، نفوذ سیاست عشیرتی در دوایر حقوق شهروندی، ستیز با آزادی عقیده و وجدان، سرکوب خشونت‌بار حقوق بشر و اوج تبعیض‌های جنسی و ملی، همزمان و عملا در این کشورها ساختاری نسبتا مدرن و متناقضی نیز از روابط سرمایه‌داری آزاد هم وجود دارد و چه بسا هر یک از کشورهای منطقه در درون دستگاه کلان سرمایه سالاری جهانی و بر پایه‌ی طرح‌های نئولیبرالیسم، صندوق و بانک جهانی پول اجبارا و یا مصلحتا وظایفی دارد و هماهنگی‌هائی را به شکل تصنعی بر جامه‌ی کهنه، وصله‌ی نو زده و خود را با طرح‌های گسترده و فراملی جهانِ گلوبال هموار ساخته و حتی بخشی از آنها نقشی واسطه‌ای و نیابتی به سود اقلیت سرمایه دارِ بورکرات و میلتاریستی را در این کشورها به عهده دارد. با این همه اما، ویژگی اغلب ساختارهای سیاسی منطقه تابع اراده فردی ( شاهی ـ استبدادی) و یا فرقه‌ای (مذهبی ـ سنتی) ست و یا ترکیبی به شدت خشن و در هم‌آمیخته‌آز آنها می‌باشد؛ ولی چهره‌های مشهود حکومت‌های محلی با اندک تفاوتی در شکل چه در ایران شیعی یا چه در عربستان سنی و دیگر کشور مسلمان سیاست، در همبستگی و هموندی با دوایر مذهب‌ها، محفل‌ها و مسلک‌ها بوده و عملکردهای‌شان همه جا یکسان است.

این ترسیم و تصویر عمومی اغراق‌آمیز نیست و بیرون از وابستگی‌های مالی، ملی و رنگینی‌های زبانی و تنوع رویدادهای تاریخی که هرکدام داشته و دارند، می‌توان گفت که اغلب این کشورها قرن‌هاست پس از پیدائی عصر رنسانس ـ روشنگری در اروپا، و شتاب به سوی تکثرگرائی ـ فدرالیسم و تلاش برای جدائی دین از دولت ـ سکولاریسم، دریغا همه‌ی کشورهای مسلمان همچنان در جا می زنند و این واماندگی به فجایع بسیاری در این منطقه بلاخیز دامن زده و پیگیر می زند. اگر چه مبارزه‌ی دمکراسی‌خواهی در ایران عمری صدساله دارد؛ و بارها توسط دسیسه‌ی سران شیعی شکست خورده است؛ و یا جنبش اتحاد، آزادی و برابری عرب در حزب سوسیالیست بعث پاگرفت، حزبی که برای عصر خود مترقی بود و توسط میشل عفلق، صلاح الدین البیطار و زکی ارسوزی و در سوریه تاسیس شد و اهداف بعثیسم را که آمیزه‌ای از ناسیونالیسم عرب، پان عربیسم و سوسیالیسم اشتراکگرا بود؛ اما این بعثیسم با وجود اینکه خواهان رستاخیز ملی عرب و رهائی از تسلط بیگانگان بود عملا خود بخاطر تولید مستبدان مذهبی و مسلکی خیره سرش همچون ده‌ها حزب کوچک و بزرگ سوسیالیست و مترقی دیگر در این مناطق شکست خوردند؛ و نتایج آن نارسائی های اراده‌ی سیاسی توده‌ها را همه می‌شناسیم.

چرائی این شکست‌ها و طنز پیدائی قارچ‌وار دولت‌های تک‌قطبی و احزاب تمامیت‌گرا مذهبی، و شبکه‌ی گسترده لجستیک داخلی و جهانی آن گره‌هائی ظریف، سخت و پیچیده در کل منطقه‌ی داعش‌ها زده‌ی ما دارند و مصیبت‌های هستند که دیر یا زود باید با تدبیر فراملی، تفکر غیرایدئولوژیک و اراده‌ی آزاد جمعی و با سیاست چندقطبی کشف و با راهکار کلان فراملی، منطقه‌ای و اصولا به سان اروپائی‌ها علیه اعُمال اراده‌ی مطلق پاپ و کاتولیسم مشترکا باز شوند. باتکیه بر جداسازی دین از دولت و امکان رستاخیز اجتماعی و رنسانس فرهنگی سیاسی قطعا در خاورمیانه و خصوصا همه کشورهای مسلمان گذر از این عصر جنون استبداد فردی و سوداگری مذهبی هرچه زودتر میسر می‌شود. اهرمی که در صورت پیدائی و وجود رسانه‌های آزاد و مستقل، می‌تواند به دو خط موازی روشنگری و افشاگری توانائی و پشتوانه‌ی توده‌ای ببخشد و راه تحریک و تهیج مبارزه بیدار کارگری مردمی را پس از قرن‌ها تاخیر و ایستائی باز و راه‌گشائی کند و بخش عمده خواسته‌های زمینی و حقیقی انسان کار را به گذر از روابط مذهبی، سنتی و محفلی برتری داده و منافع توده‌های زمینی را بر مصالح جلادان و چپاولگران آسمانی پیشی دهد و به ساختار گسترده و بزرگ اجتماعی بدون هرگونه تبعیض ملی و مذهبی یاری یکسان برساند. مردم و ملت های خاورمیانه خونین و رودرروی هم گذارده شده، هرگز با هم دشمن نبوده و نیستند.

جنگ و جنون کنونی از آن منافع بالائی‌هاست و نه توده‌ها! این نسل کشی‌ها و تشویق جنگ‌های مذهبی، نماینگر هویت خشونت‌بار و نمودار طمع منافع همه‌ی آنها و سرکردگان امپریالیست‌شان در این منطقه طلاخیز و گرسنه پرور است. جنگ‌هائی که تنها به خاطر ثروت بیشتر و قدرت برتر بوده و می‌باشد و نه برای خدا و دین خدا و خلایق بیدادرس و بی پناه و گرسنه‌ی خدا.

جای گمان ندارد که هر انسانی در این منطقه و جهان حق مطلق آزادی عقیده و وجدان دارد و همه‌ی ما در برابر هم مسئول بزرگداشت عقیده و باور همدیگر هستیم. قطعا مشکل ما نه رد آزادی عقیده، بلکه ستیز با نابرابری‌ها و مبارزه با دیکتاتورهای سیاسی و مذهبی‌ست. کشورهای ما از جهان متمدن لااقل در عرصه دمکراسی سیاسی بسیار عقب مانده است. چراکه ساختار سیاسی اغلب کشورهای خاورمیانه همچنان تابع اراده فردی، نیات فرازمینی مذهبی و در زیر تسلط روابط مانوفاکتوریسم با سنت‌های گذشته شاهنشاهی و یا دسیسه ریاکارانه مذهب سالاری‌های کهنه و منحط کنونی لگدمال مانده و عمیقا اکثریت قریب به اتفاق خودِ شیعه، هم اکنون در کشور ولائی از عوارض مذهب دولتی آن رنج می‌برد و شگفت‌انگیز نیز نیست که رژیم ولایت مطلق فقیه با دست باز این‌همه زندان، کشتار، فساد، ضایعه‌های پلید و پست فرقه‌ای و باندبازی و مافیائی‌های فراوان و باورنکردنی را عملا جنایت ضدبشری را به جامعه بسته، عشیرتی، آنهم با روابط غیرواقعی و آسمانی جابجا کرده، تحمیل نموده و رسما می‌تواند امیال یک مشت تبهکار را توسط یک ابر مردی خودشیفته به نام ولی فقیه یا (نایب امام زمان) قالب کند و در پی آن اشکال فقر و مرگ را به هرکسی که دستگاه او، مخالفان و یا هر گروه مزاحمی را که زعیم عالی‌قدر و خداگونه برگزیند به سادگی آب خوردن (اعدام آسمانی) کند و اصطلاحا مفسد را زمین پاک الهی و آلوده شده برکند. ما چاره‌ای جز کنار زدن این روابط،، سرنگونی کل این رژیم و طرد دنبالچه‌های آن نداریم؛ همانگونه که خاورمیانه نیز از این قانون عام و مکمل مستثنی نیست.

نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمی‌باشد.