سالروز حمله تانکها و توپهای رژیم اسلامی به کوردستان

15:59 - 31 مرداد 1394
Unknown Author
شهریار ایازی

٢٨مرداد سالروز حملهی همه جانبهی ارتش و سپاه جمهوری اسلامی به مردم کوردستان ایران است.

این حمله به دستور آیت الله خمینی رهبر حکومت اسلامی صورت گرفت و فاجعهای خونبار و دهشتناک در تاریخ انقلاب اسلامی ایران را شکل داد.

در بخشی از فرمان خمینی که به دفعات از رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی خوانده شد، اینچنین بود. ( گروه‏های مختلف ارتش و پاسداران و مردم غیرتمند تقاضا کردهاند من دستور بدهم به سوی پاوه رفته، غائله را ختم کنند. من از آنان تشکر می‏کنم و به دولت و ارتش و ژاندارمری اخطار می‏کنم. اگر با توپ‏ها و تانک‏ها و قوای مسلح تا ٢٤ ساعت دیگر حرکت به سوی پاوه نشود، من همه را مسئول می‏دانم)...

با این فرمان، تانکهاو ادوات و قوای مسلح جمهوری اسلامی لشکر کشی کرده و رهسپار کُردستان شدند تا مقاومت مردم کرد را سرکوب کنند. در جریان یورش قوای مسلح که از زمین و هوا صورت گرفت، هزاران تن از مردم کوردستان به خاک و خون کشیده شده و کشته شدند و هزاران نفر مجبور شدند خانه و کاشانهی خود را رها کرده و آوارهی کوه هاو روستاهای دور دست شوند.

جنگِ جمهوری اسلامی با مردم کُردستان، تمام شهرها و روستاهای این استان را در برگرفت، در این جنگ نیروهای مسلح جمهوری اسلامی دست به جنایات زیادی زدند. از فجایع تلخ و خونبار این تهاجم اعدامهای مبارزین کُرد ومردم همچنین کشتار دسته جمعی مردم از جمله در روستاهای \"قاتلان\" و \"قارنا\" بود.

یورش گسترده سپاه و ارتش از پاوه و نوسود با فرماندهی، فرماندهان سابقا شاهنشاهی و به تازگی مسلمان شده، تا مصطفی چمران و بیسج مردمی با استفاده از مدرنترین امکانات نظامی از طریق زمین و هوا در ٢٨ مرداد یورش به کُردستان آغاز شد.

سپاه سرکوبگر اسلام تازه به حاکمیت رسیده، با یورش گسترده و در نهایت قساوت و بیرحمی به جان مردم مقاوم، مبارز و آزادیخواه کُردستان افتادند که تنها گناه آنها اداره زندگی عادی و روزانه خود به شکل انسانی و دموکراتیک و به دور از قانون شرع و اسلام بود.

همزمان با این یورش گسترده و همه جانبه، از صدا و سیما، تا روزنامهها و مطبوعات دولتی، منبر مساجد و نماز جمعهها، حوزههای ارتجاع و فساد، در هماهنگی واحد و یک صدا علیه مردم کُردستان که به \"کفار\" نامبرده میشدند، واعظان مذهب شیعه درهای بهشت را بر روی شهدای اسلام باز و قول دختران باکره و جویبارهای شراب و واگذاری کلید بهشت که تهیه شده و بر گردن جوانان ناآگاه و فریب خوردە پاسدار و بسیجی آویزان میکردند، آنان را به قتلگاه کُردستان اعزام و خود در بهشت دنیای مادی کنونی به عیاشی و خوش گذرانی پرداختند. همزمان با اعزام فوج و لشکرهای متعدد از سپاه اسلام به کُردستان و بمباران شدید شهر و روستاهای این منطقه و قتل عام مردم بی دفاع این دیار، قصاب بیرحم و تشنه خون، موجودی جنونی و دیوانه به اسم \"صادق خلخالی\" با حکم شرعی و حکومتی خمینی به کُردستان اعزام و ده‌ها تن از مبارزین و انسانهای بیگناه را به جوخه آتش سپرد.

مبارزین زخمی را با بلانکارد به میدان تیر اعزام و آنان را گلوله باران کردند. شماری از روستاهای کُردستان از جمله \"قارنه و قلاتان، ایندرقاش، کانی مام سید، سرچنار و گولە و چندین روستای دیگر\" را با پیر و کودک و زن و مرد قتل عام و دسترنج ده‌ها ساله این مردم بی دفاع و زجرکشیدە را به یغما برده یا به آتش کشیدند. چنین رفتاری تنها با یورش مغولها به ایران، قابل مقایسه است.

در برابر این یورش وحشیانه و ضد انسانی، مردم کُردستان در صفی به هم فشرده و متحدانه به مقامت و دفاع سراسری پرداختند و طعم شیرین پیروزی را در مدت زمانی کوتاه به جام زهری تاریخی برای خمینی و دارودستەاش تبدیل و او را ناچار به سر کشیدن آن کردند. خمینی بعد از ٣ ماه با قبول شکست سپاه اسلام در برابر آراده متحدانه مردم کُردستان، با صدور فرمان رسمی آتش بس در٢٦ آبان ٥٨ اولین شکست را از مردم مقاوم و متحد کُردستان چشید.

چرا رژیم اسلامی میخواست به کُردستان حمله کند

با اولین جرقههای قیام ضد حکومت پادشاهی در نیمه دوم سال ١٣٥٦ و ادامه آن در ١٣٥٧ مردم کُردستان که کینه عمیق و تل آنبار شدهایی از رژیم شاهنشاهی در دل داشتند، بلافاصله اعتراض و مبارزه دسته جمعی خود علیه رژیم خودکامه شاهنشاهی را در مدارس و مکانهای تحصیلی شروع و به فاصله کوتاهی به خیابانها کشاندند. پاییز ۵٧ تا ٢٢ بهمن سالروز پیروزی قیام، کُردستان یکپارچه در تحرک، اعتراض و مبارزه بود. همزمان با کم شدن قدرت پادشاهی پایههای حاکمیت سلطنتی در کل ایران، در کُردستان الترناتیو انقلابی و مردمی جای آن را میگرفت و اداره کردن شهرها و روستاها توسط تودهای مردمی شکل گرفته و گسترش مییافت. بعد از پیروزی قیام در روز ٢٢ بهمن ٥٧ دو فاکتور مهم در کُردستان به نفع مردم و به زیان نظام تازه به قدرت رسیده عمل کرد.

بعد از ٢٢ بهمن سال ٥٧ بود که در کُردستان با توجه به احزابهای مثل کومهله و دموکرات و سایر سازمانها و گروهای سیاسی که حضور داشتن و مردم کُردستان را آگاهی میدانند از این رو بود که در مدت کوتاهی مردم با توجه به شرایط خفقان رژیم قبلی به خیلی از مسائل آگاهی کامل نداشتند و این احزاب بودند که در همه مناطق کُردستان در حال سازمان دهی مردمی بودند با توجه به اینکه مدت چند ماهی بود که رژیم اخوندی بر ایران مسلط بود در کُردستان اوضاع سیاسی به نحو دیگری رقم خورد. که باید از نوروز ٥٧ یاد کرد که حاکمیت شهر سنندج را به گلوله توپ بست و خمپاره باران کرد چون میدانست که کُردستان از نظر سیاسی و مذهبی با سایر مناطق ایران تفاوت زیادی دارد و باور به گفتههای آخوند و رژیم اسلامی ندارند.

در نوروز ٥٨ با توجه به اوضاع کُردستان شهرهای کُردستان میزبان هزاران مهمان بودند که از سایر استانهای دیگر به خاطر اوضاع باز سیاسی و آزادیهای مدنی روی آوردند و از نزدیک شاهد بودند که کُردستان با سایر شهرهای دیگر ایران تفاوت دارد که حکومت تازه به رسیده از این اوضاع خوشش نمیآمد. چون میدانست که کُردستان زیر حاکمیت آخوند و اسلام هیچگاه نخواهند رفت و تا به امروز هم نرفته, به هر شکلی که حاکمیت خواسته نتوانسته آن طوری که میخواهد کُردستان را زیر حاکمیت سیاسی و افکار مذهبی ببرد و هر بار شکست خورده.

با توجه به اینگونه مسائل بود که رژیم آخوندی چون اوضاع کُردستان را اینچنین میدید با یورش و لشکرکشی نظامی از هوا و زمین به کُردستان حمله کُرد و جنایتهای حکومت اسلامی تا به امروز در ذهن مردم کُردستان مانده است و رژیم اسلامی درمانده و فقط فشار بر مردم و فعالین مدنی و سیاسی و اعدامهای سیاسی روی آورده است و تا به امروز از نظر سیاسی هیچ گاه کُردستان برای هیچ یک از حاکمان در گذشته و حال برای رژیم اسلامی سر تعظیم فرود نیاورده و نخواهد آورد.

نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمی‌باشد.