زندانیان سیاسی کُرد محرومترین زندانیان ایران هستند
16:27 - 21 تیر 1392
Unknown Author
امجد حسین پناهی
بعد از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران و آرامش نسبی در فضای سیاسی ایران، با وجودی که در بیشتر نقاط ایران تعدادی زیادی از زندانیان سیاسی و فعالان و روزنامهنگاران به مرخصی و یا آزاد شدهاند. که برای همهی ما و بخصوص خانوادهی زندانیان سیاسی جای خوشحالی بود.
اما در زندانهای کُردستان و برای فعالین کُرد شرایط به طوری دیگری بوده است. بطوری که در این مدت اخیر با تمامی عفو مشروط و یا مرخصی به زندانیان سیاسی کُرد مخالفت شده و تنها چند مورد با تودیع وثیقههای سنگین موفق به کسب آزادی و یا آمدن به مرخصی شدهاند.
در صورتی که در معرفینامهی خود قانون زندانها آمده است که به موجب مادهی ٣٨- \" اصلاحی٢٧/٢/١٣٧٧\" هركس برای اول به علت ارتكاب جرمی به مجازات حبس محكوم شده باشد و نصف مجازات را گذرانده باشد دادگاه صادركننده دادنامهی محكومیت قطعی میتواند در صورت وجود شرایط زیر حكم به آزادی مشروط صادر نماید.
از طرفی دیگر درآییننامهی اجرایی سازمان زندانها، ملاقات زندانیان در صورت عدم وجود منع قانونی \"دستور مقام قضایی دایر بر ممنوع الملاقات بودن زندانی\" و به شرح موارد ١٧٤ تا ١٩١پیشبینی شده است كه عیناًذكر میشود:
ماده ١٧٤ـ كلیهی زندانیان اعم از متهم و محكوم تحت نظارت كامل و طبق مقررات این آییننامه مجاز به داشتن ارتباط با بستگان و آشنایان خود میباشد و این ارتباط به وسیله ملاقات و مكاتبات انجام میپذیرد.
اما باید به یاد داشته باشیم که در طول ٣٤ سالی که از عمر جمهوری اسلامی ایران و بخصوص دوران حکمرانی اطلاعات در مناطق کُردنشین میگذرد ، شرایط دادگاه و رسیدگی به پروندههای زندانیان و فعالان کُرد بطوری دیگری بوده است، بطوری که حکم از ادارههای اطلاعات صادر و تنها در دادگاه قرائت شده است.
اگر بخواهیم در اینجا نمونه بیاریم باید به پروندهی هزاران فعال کُرد که در طول این ٣٤ سال به اعدام و زندانهای طولانی محکوم شدند و روند پروندههای آنها همواره در دست وزارت اطلاعات بوده، اشاره کنیم.
با گذشت یک ماه از انتخابات ریاست جمهوری، بازداشت و صدور احکام سنگین برای فعالان سیاسی، مدنی کُرد ادامه دارد. شکنجههای روحی و جسمی، عدم دسترسی به وکیل و در بسیاری موارد عدم اختیار زندانی در تعیین وکیل اختیاری و مستقل، صدور احکام از پیش تعیین شده که در اغلب مواقع از سوی بازجوها به زندانیان اعلام شده و نقض روند دادرسی از سوی قضات از جمله مواردی است که زندانیان سیاسی و مطبوعاتی بارها با نوشتن نامههای سرگشاده و یا بیانیه رسماً اعلام کردهاند.
طبق آخرین گزارشها، اکنون بیش از ٣٠ زندانی سیاسی کُرد داریم که از جمله زندانیهای سیاسی هستند که از زمان بازداشت تاکنون از هیچ گونه مرخصی استفاده نکردهاند.
در مورد وضع جسمانی و مریض بودن زندانیان سیاسی کُرد، که هم اکنون تعدادی از زندانیان سیاسی کُرد احتیاج به مداوای فوری دارند که از جملهی آنها \"علی افشاری\" زندانی سیاسی محکوم به اعدام واقع در زندان مرکزی ارومیه، \"رشید آخ کندی\" زندانی سیاسی محکوم به اعدام واقع در زندان سقز، و تعداد زیادی در زندانهای مهاباد و سنندج که باید فوری تحت مداوا قرار گیرند. اما متأسفانه تاکنون هیچ گونه رسیدگی پزشکی برای آنها صورت نگرفته است.
در صورتی که طبق قوانین ایران و حقوق بینالمللی مقرر میدارند که مقامات زندان باید به تمام زندانیان خدمات مناسب پزشکی ارائه کنند. بر اساس آییننامه سازمان زندانهای ایران، زندانیان در صورت لزوم باید به بیمارستانی خارج از محل زندان منتقل شوند. مقررات حداقل استاندارد برای رفتار با زندانیان مصوب سازمان ملل متحد مقامات را ملزم میکند که زندانیانی را که به درمان تخصصی نیاز دارند به مؤسسات تخصصی، شامل بیمارستانهای عادی، اعزام کنند.
در این مدت اخیر مسئولین وزارت اطلاعات سعی دارند با دادن مرخصی بهشماری از زندانیان سیاسی به ویژهافراد سرشناس اصلاحطلب و اعزام تعدادی از آنها بهمرخصی و یا موافقت با عفو مشروط آنها از فشاری کهاز سوی مجامع جهانی بر جمهوری اسلامی است بکاهند. این درحالیست کهبسیاری از زندانیان کُرد و بلوچ و ... کهدر شرایط حادی قرار دارند از رفتن بهبیمارستان محرومند.
رژیم با پروندهسازی که غالباً با اعمال بیرحمانهترین و شدیدترین شکنجهها بنا نهاده شدهاند، میخواهد جلو رشد فعالیت سیاسی و فرهنگی را در سراسر ایران و به ویژه در کُردستان که همواره سنگری مهم برای حفظ و نگهداری دستاوردهای مبارزاتی مردمی و جنبشهای اجتماعی در ایران بوده و هست، بگیرد.
برای نمونه اغلب زندانیان سیاسی کُرد در زندانهای رجاییشهر، اوین، میناب، بندرعباس، و بقیهی نقاط ایران بیشتر اوقات از حق تماس با بیرون از زندان، حق استفاده از تلفن برای تماس را ندارند و از برخی حق و حقوق و امتیازات که دیگر زندانیان دارند واقعاً محرومند. اکثر آنان از سال ۸۶ و ۸۹ از زندانهای ارومیه و سنندج به زندان دور از محل زندگی خانواده اعزام شده و خانوادههای آنان به دلیل دوری راه امکان آمدن و ملاقات با فرزندان خود را ندارند. تعدادی از این زندانیان درخواست اعزام به زندان محل زندگی حانواده را دارند که ترتیب اثر داده نمیشود. زندانیان کُرد زبان از یک نابرابری مضاعف در زندانها در رنج هستند. در صورت بیماری به درمانگاه فرستاده نمیشوند. و حتی گاهی مرخصی به آنها داده نمیشود. بعضاً اسامی آنها را در لیست سازمانهای مدافع حقوق بشر نیز نمیبینیم. اینها از داشتن وکیل محرومند. دادن مرخصی و ملاقات آنها را به گرفتن اجازه از مقامات قضایی و یا رئیس زندان موکول میکنند و چون هیچ کدام از مراجع قضایی پاسخ روشنی به آنها و یا حتی خانوادههایشان نمیدهند٬ اینها را مرکز و مسئولین محلی در محل به هم پاس میدهند. مرکز نشینان میگویند که پروندهی آنها در شهرستان است و در شهرستان پاسخ اینست که پروندهی آنها هماکنون به مرکز منتقل شده است و مرکز باید رسیدگی کند. اغلب زندانیان سیاسی کُرد از حمایت مادی خانوادههایشان برخوردار نبودهاند و یا ترجیح میدهند که به نوعی روی پای خودشان بایستند. قلاب بافی منجوق دوزی و تنها ممر در آمد این زندانیان است.
اما متأسفانه آن چهدر این بین مشهود است، سکوت فعالان حقوق بشری، بایکوت و سانسور اخبار مربوط بە زندانیان سیاسی و مدنی کُرد از سوی رسانەھای فارس زبان مخصوصاً شبکەھا و کانالھای خبری است. این شبکهها و کانالهای خبری، کوچکترین برخوردی با زندانیان سیاسی و مدنی غیرکُرد را پوشش دادهو آن را جهانی میکنند، ولی در رابطهبا اخبار مرتبط با فعالین و سیاسیون کُرد کهبا بدترین وضعیت در زندانها مواجهبوده و ھر روزە با نقض حقوق انسانی خود روبهرو ھستند سکوت اختیار کردهو آن را نادیدهمیگیرند.
در پایین جا دارد که از تمامی فعالان حقوق بشری و نهادی مدافع حقوقبشری بخواهیم که بدون هیچ گونه تبعضی صدای همهی زندانیان سیاسی باشند. و پوشش بدون تبعیض اخبار و پرهیز از برخوردهای سلیقهای را پیشه کار خود کنند.
بعد از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ایران و آرامش نسبی در فضای سیاسی ایران، با وجودی که در بیشتر نقاط ایران تعدادی زیادی از زندانیان سیاسی و فعالان و روزنامهنگاران به مرخصی و یا آزاد شدهاند. که برای همهی ما و بخصوص خانوادهی زندانیان سیاسی جای خوشحالی بود.
اما در زندانهای کُردستان و برای فعالین کُرد شرایط به طوری دیگری بوده است. بطوری که در این مدت اخیر با تمامی عفو مشروط و یا مرخصی به زندانیان سیاسی کُرد مخالفت شده و تنها چند مورد با تودیع وثیقههای سنگین موفق به کسب آزادی و یا آمدن به مرخصی شدهاند.
در صورتی که در معرفینامهی خود قانون زندانها آمده است که به موجب مادهی ٣٨- \" اصلاحی٢٧/٢/١٣٧٧\" هركس برای اول به علت ارتكاب جرمی به مجازات حبس محكوم شده باشد و نصف مجازات را گذرانده باشد دادگاه صادركننده دادنامهی محكومیت قطعی میتواند در صورت وجود شرایط زیر حكم به آزادی مشروط صادر نماید.
از طرفی دیگر درآییننامهی اجرایی سازمان زندانها، ملاقات زندانیان در صورت عدم وجود منع قانونی \"دستور مقام قضایی دایر بر ممنوع الملاقات بودن زندانی\" و به شرح موارد ١٧٤ تا ١٩١پیشبینی شده است كه عیناًذكر میشود:
ماده ١٧٤ـ كلیهی زندانیان اعم از متهم و محكوم تحت نظارت كامل و طبق مقررات این آییننامه مجاز به داشتن ارتباط با بستگان و آشنایان خود میباشد و این ارتباط به وسیله ملاقات و مكاتبات انجام میپذیرد.
اما باید به یاد داشته باشیم که در طول ٣٤ سالی که از عمر جمهوری اسلامی ایران و بخصوص دوران حکمرانی اطلاعات در مناطق کُردنشین میگذرد ، شرایط دادگاه و رسیدگی به پروندههای زندانیان و فعالان کُرد بطوری دیگری بوده است، بطوری که حکم از ادارههای اطلاعات صادر و تنها در دادگاه قرائت شده است.
اگر بخواهیم در اینجا نمونه بیاریم باید به پروندهی هزاران فعال کُرد که در طول این ٣٤ سال به اعدام و زندانهای طولانی محکوم شدند و روند پروندههای آنها همواره در دست وزارت اطلاعات بوده، اشاره کنیم.
با گذشت یک ماه از انتخابات ریاست جمهوری، بازداشت و صدور احکام سنگین برای فعالان سیاسی، مدنی کُرد ادامه دارد. شکنجههای روحی و جسمی، عدم دسترسی به وکیل و در بسیاری موارد عدم اختیار زندانی در تعیین وکیل اختیاری و مستقل، صدور احکام از پیش تعیین شده که در اغلب مواقع از سوی بازجوها به زندانیان اعلام شده و نقض روند دادرسی از سوی قضات از جمله مواردی است که زندانیان سیاسی و مطبوعاتی بارها با نوشتن نامههای سرگشاده و یا بیانیه رسماً اعلام کردهاند.
طبق آخرین گزارشها، اکنون بیش از ٣٠ زندانی سیاسی کُرد داریم که از جمله زندانیهای سیاسی هستند که از زمان بازداشت تاکنون از هیچ گونه مرخصی استفاده نکردهاند.
در مورد وضع جسمانی و مریض بودن زندانیان سیاسی کُرد، که هم اکنون تعدادی از زندانیان سیاسی کُرد احتیاج به مداوای فوری دارند که از جملهی آنها \"علی افشاری\" زندانی سیاسی محکوم به اعدام واقع در زندان مرکزی ارومیه، \"رشید آخ کندی\" زندانی سیاسی محکوم به اعدام واقع در زندان سقز، و تعداد زیادی در زندانهای مهاباد و سنندج که باید فوری تحت مداوا قرار گیرند. اما متأسفانه تاکنون هیچ گونه رسیدگی پزشکی برای آنها صورت نگرفته است.
در صورتی که طبق قوانین ایران و حقوق بینالمللی مقرر میدارند که مقامات زندان باید به تمام زندانیان خدمات مناسب پزشکی ارائه کنند. بر اساس آییننامه سازمان زندانهای ایران، زندانیان در صورت لزوم باید به بیمارستانی خارج از محل زندان منتقل شوند. مقررات حداقل استاندارد برای رفتار با زندانیان مصوب سازمان ملل متحد مقامات را ملزم میکند که زندانیانی را که به درمان تخصصی نیاز دارند به مؤسسات تخصصی، شامل بیمارستانهای عادی، اعزام کنند.
در این مدت اخیر مسئولین وزارت اطلاعات سعی دارند با دادن مرخصی بهشماری از زندانیان سیاسی به ویژهافراد سرشناس اصلاحطلب و اعزام تعدادی از آنها بهمرخصی و یا موافقت با عفو مشروط آنها از فشاری کهاز سوی مجامع جهانی بر جمهوری اسلامی است بکاهند. این درحالیست کهبسیاری از زندانیان کُرد و بلوچ و ... کهدر شرایط حادی قرار دارند از رفتن بهبیمارستان محرومند.
رژیم با پروندهسازی که غالباً با اعمال بیرحمانهترین و شدیدترین شکنجهها بنا نهاده شدهاند، میخواهد جلو رشد فعالیت سیاسی و فرهنگی را در سراسر ایران و به ویژه در کُردستان که همواره سنگری مهم برای حفظ و نگهداری دستاوردهای مبارزاتی مردمی و جنبشهای اجتماعی در ایران بوده و هست، بگیرد.
برای نمونه اغلب زندانیان سیاسی کُرد در زندانهای رجاییشهر، اوین، میناب، بندرعباس، و بقیهی نقاط ایران بیشتر اوقات از حق تماس با بیرون از زندان، حق استفاده از تلفن برای تماس را ندارند و از برخی حق و حقوق و امتیازات که دیگر زندانیان دارند واقعاً محرومند. اکثر آنان از سال ۸۶ و ۸۹ از زندانهای ارومیه و سنندج به زندان دور از محل زندگی خانواده اعزام شده و خانوادههای آنان به دلیل دوری راه امکان آمدن و ملاقات با فرزندان خود را ندارند. تعدادی از این زندانیان درخواست اعزام به زندان محل زندگی حانواده را دارند که ترتیب اثر داده نمیشود. زندانیان کُرد زبان از یک نابرابری مضاعف در زندانها در رنج هستند. در صورت بیماری به درمانگاه فرستاده نمیشوند. و حتی گاهی مرخصی به آنها داده نمیشود. بعضاً اسامی آنها را در لیست سازمانهای مدافع حقوق بشر نیز نمیبینیم. اینها از داشتن وکیل محرومند. دادن مرخصی و ملاقات آنها را به گرفتن اجازه از مقامات قضایی و یا رئیس زندان موکول میکنند و چون هیچ کدام از مراجع قضایی پاسخ روشنی به آنها و یا حتی خانوادههایشان نمیدهند٬ اینها را مرکز و مسئولین محلی در محل به هم پاس میدهند. مرکز نشینان میگویند که پروندهی آنها در شهرستان است و در شهرستان پاسخ اینست که پروندهی آنها هماکنون به مرکز منتقل شده است و مرکز باید رسیدگی کند. اغلب زندانیان سیاسی کُرد از حمایت مادی خانوادههایشان برخوردار نبودهاند و یا ترجیح میدهند که به نوعی روی پای خودشان بایستند. قلاب بافی منجوق دوزی و تنها ممر در آمد این زندانیان است.
اما متأسفانه آن چهدر این بین مشهود است، سکوت فعالان حقوق بشری، بایکوت و سانسور اخبار مربوط بە زندانیان سیاسی و مدنی کُرد از سوی رسانەھای فارس زبان مخصوصاً شبکەھا و کانالھای خبری است. این شبکهها و کانالهای خبری، کوچکترین برخوردی با زندانیان سیاسی و مدنی غیرکُرد را پوشش دادهو آن را جهانی میکنند، ولی در رابطهبا اخبار مرتبط با فعالین و سیاسیون کُرد کهبا بدترین وضعیت در زندانها مواجهبوده و ھر روزە با نقض حقوق انسانی خود روبهرو ھستند سکوت اختیار کردهو آن را نادیدهمیگیرند.
در پایین جا دارد که از تمامی فعالان حقوق بشری و نهادی مدافع حقوقبشری بخواهیم که بدون هیچ گونه تبعضی صدای همهی زندانیان سیاسی باشند. و پوشش بدون تبعیض اخبار و پرهیز از برخوردهای سلیقهای را پیشه کار خود کنند.