زخمی که درمان ندارد
20:35 - 4 شهریور 1393
Unknown Author
شورش عزیزی
از خود پرسیدهایم؛ به کجا چنین شتابان؟ و در پاسخ میگویم؛ شتابی درکار نیست. تو آوارهای جامانده از جهان قدرتی. کاروانی که باید محمولهاش آشتی میبود و نیست. کاروانی که باید به سمت صلح میرفت و نرفت. کاروانی که راهش را از لبخند و مدارا به سمت تندی و تنش کج کرد. بله، تو جا ماندهی این کاروانی، پس شتابی بهر رفع مشکلات نیست و بزرگان سیاست جهان نیز هیچ دیر نکردهاند.اشکهایت را پاک نکن شاید آنان که برای اعمالشان استدلالهای اعتقادی میآورند دلشان به رحم آمد و سرزمین صداقت و پاکی \"کُردستان\" را به خون آغشته نکردند. کس نمیداند که کردها به کدامین گناه ناکرده محکوم شدهاند که هیچگاه نتوانستهاند در حریم امن اجدادیشان فارغ از جنگ، تهاجم بیگانه و خیانت عدهای خاص؛ در بستر سبز گونه طبیعت کُردستان به زندگی سرگرم باشند.
تاریخ مالامال است از تهاجم قدرتهای جهانی و عرصه پیکار شدن کُردستان، که ماحاصلش فقط فقر و گرسنگی، تکه تکه شدن و در عصر تکنولوژی و شعار انسان محوری، اینبار نیز مردم ایزدی کردستان در دستان دژخیمان صفت گرگی بهنام داعش( دولت اسلامی عراق و شام) گیر افتاده است. آنان که بر منبرهای باورشان، خود را حامی جهان میدانند در تعاریف ساکنان دنیا دارای افکاری حشاشین وار هستند. آنانکه خانه سایر باورهای دیگر را نشان میکنند و برای حق نفس کشیدن این همنوعها؛ پول دریافت میکنند، روایت اعتقادشان را چگونه باید دانست؟ چند صباحی است که پرنده شوم جنگ باورهای مذهبی در خاورمیانه لانه گزیده و برای به حرف خودشان استقلال اسلام ناب( متاسفانه تاکنون تعریف جامعی از باور اسلام ناب در دسترس نیست و اینگونه هرکسی به خودش اجازه میدهد خود را علمدار اسلام بداند.) به جان انسانهای بیپناه افتاده. آنان که در ابتدا بیرق القاعده را یدک میکشیدن بعداز چند صباحی چنان خوش چهره شدند که القاعده نیز از ارتباط با این حامیان اسلام، پا پس کشید.
نیروهای به نام مسلمان دولت اسلامی، برخلاف القاعده که تاکنون از ایجاد کشور جدید حرف نزدهاند، براین باورند که بعداز خلاف امام علی(ع)؛ اینان تنها نماینده معتبر حق در زمین هستند. آنان نقشه دنیا را تغییر دادهاند. و همچنان اطلاع خاصی از چگونگی پیدایش و حامیان این باور در دسترس نیست از چگونگی این اسلام ناب اطلاع خاصی در دسترس نمیباشد. داعش آنقدر متفاوت میاندیشد که جهاد نکاح را تبلیغ میکند و حکم اعدام برای پیروان سایر مذاهب صادر میکند. البته شاید ما از اسلام و سایر مذاهب، بد فهمیدهایم؛ چون اکثر کتابهای آسمانی امر به همزیستی مسالمت آمیز کرده است. البته این از دیدگاه ما است و بدون شک از دیدگاه خلیفه مسلیمن(ابوبکر البغدادی) روایتها به گونهای دیگر تعبیر میشود. هرچند تا آنجا که ما شنیدهایم؛ گویا در انتخاب خلیفه باید موارد زیر رعایت گردد.
١ – خلیفه از خاندان قریش باشد.
٢ – خلیفه از سوی چندین مجتهد وقت تعیین گردد.
از بخت بد مردم دنیا؛ خلیفه تاکنون شجرهنامه خودش را ارائه نداده و از آن مهمتر آنکه خلیفه در اجتماع منابع پولی ناشناس و با زور اسلحه بر منبر قدرت نشسته است. خلیفه در پیرو گسترش سرزمینهای تحت نفوذش از کُردستان عراق هم نگذشت و جنگ نابرابری هم از لحاظ مادی و هم از لحاظ تسلیحاتی به کُردستان تحمیل کرد که ماحاصلش آواره شدن ایزدیها(زرتشتیها) در کوه و بیابانهای بیآب بود. متاسفانه رسم براین است که تا کارت به استخوان نرسد، قدرتهای بزرگ جهانی اقدامی نمیکنند و کُردستان اینبار نیز همچون ژینوساید حلپجه؛ دچار ژینوساید شنگال شد بازهم به دست خوانشی از باورهای اعتقادی، باری به هر جهت استواری مناطق کوهستانی، تنها توشه کُردها است که اجازه تسلیم در برابر این باورهای پلید را به ساکنانش نمیدهد و با باور انسانی و دستان خالی اما با سلاح اعتقاد به جنگ این گرگ صفتها رفتهاند. اما بازهم جای زخم قتلعام ایزدیها همچون زخمی بیدرمان در تاریخ به ثبت رسید تاکه بزرگان سیاست جهان این لکه ننگ را در کارنامه اعمالشان نسبت به کُردها داشته باشند.
از خود پرسیدهایم؛ به کجا چنین شتابان؟ و در پاسخ میگویم؛ شتابی درکار نیست. تو آوارهای جامانده از جهان قدرتی. کاروانی که باید محمولهاش آشتی میبود و نیست. کاروانی که باید به سمت صلح میرفت و نرفت. کاروانی که راهش را از لبخند و مدارا به سمت تندی و تنش کج کرد. بله، تو جا ماندهی این کاروانی، پس شتابی بهر رفع مشکلات نیست و بزرگان سیاست جهان نیز هیچ دیر نکردهاند.اشکهایت را پاک نکن شاید آنان که برای اعمالشان استدلالهای اعتقادی میآورند دلشان به رحم آمد و سرزمین صداقت و پاکی \"کُردستان\" را به خون آغشته نکردند. کس نمیداند که کردها به کدامین گناه ناکرده محکوم شدهاند که هیچگاه نتوانستهاند در حریم امن اجدادیشان فارغ از جنگ، تهاجم بیگانه و خیانت عدهای خاص؛ در بستر سبز گونه طبیعت کُردستان به زندگی سرگرم باشند.
تاریخ مالامال است از تهاجم قدرتهای جهانی و عرصه پیکار شدن کُردستان، که ماحاصلش فقط فقر و گرسنگی، تکه تکه شدن و در عصر تکنولوژی و شعار انسان محوری، اینبار نیز مردم ایزدی کردستان در دستان دژخیمان صفت گرگی بهنام داعش( دولت اسلامی عراق و شام) گیر افتاده است. آنان که بر منبرهای باورشان، خود را حامی جهان میدانند در تعاریف ساکنان دنیا دارای افکاری حشاشین وار هستند. آنانکه خانه سایر باورهای دیگر را نشان میکنند و برای حق نفس کشیدن این همنوعها؛ پول دریافت میکنند، روایت اعتقادشان را چگونه باید دانست؟ چند صباحی است که پرنده شوم جنگ باورهای مذهبی در خاورمیانه لانه گزیده و برای به حرف خودشان استقلال اسلام ناب( متاسفانه تاکنون تعریف جامعی از باور اسلام ناب در دسترس نیست و اینگونه هرکسی به خودش اجازه میدهد خود را علمدار اسلام بداند.) به جان انسانهای بیپناه افتاده. آنان که در ابتدا بیرق القاعده را یدک میکشیدن بعداز چند صباحی چنان خوش چهره شدند که القاعده نیز از ارتباط با این حامیان اسلام، پا پس کشید.
نیروهای به نام مسلمان دولت اسلامی، برخلاف القاعده که تاکنون از ایجاد کشور جدید حرف نزدهاند، براین باورند که بعداز خلاف امام علی(ع)؛ اینان تنها نماینده معتبر حق در زمین هستند. آنان نقشه دنیا را تغییر دادهاند. و همچنان اطلاع خاصی از چگونگی پیدایش و حامیان این باور در دسترس نیست از چگونگی این اسلام ناب اطلاع خاصی در دسترس نمیباشد. داعش آنقدر متفاوت میاندیشد که جهاد نکاح را تبلیغ میکند و حکم اعدام برای پیروان سایر مذاهب صادر میکند. البته شاید ما از اسلام و سایر مذاهب، بد فهمیدهایم؛ چون اکثر کتابهای آسمانی امر به همزیستی مسالمت آمیز کرده است. البته این از دیدگاه ما است و بدون شک از دیدگاه خلیفه مسلیمن(ابوبکر البغدادی) روایتها به گونهای دیگر تعبیر میشود. هرچند تا آنجا که ما شنیدهایم؛ گویا در انتخاب خلیفه باید موارد زیر رعایت گردد.
١ – خلیفه از خاندان قریش باشد.
٢ – خلیفه از سوی چندین مجتهد وقت تعیین گردد.
از بخت بد مردم دنیا؛ خلیفه تاکنون شجرهنامه خودش را ارائه نداده و از آن مهمتر آنکه خلیفه در اجتماع منابع پولی ناشناس و با زور اسلحه بر منبر قدرت نشسته است. خلیفه در پیرو گسترش سرزمینهای تحت نفوذش از کُردستان عراق هم نگذشت و جنگ نابرابری هم از لحاظ مادی و هم از لحاظ تسلیحاتی به کُردستان تحمیل کرد که ماحاصلش آواره شدن ایزدیها(زرتشتیها) در کوه و بیابانهای بیآب بود. متاسفانه رسم براین است که تا کارت به استخوان نرسد، قدرتهای بزرگ جهانی اقدامی نمیکنند و کُردستان اینبار نیز همچون ژینوساید حلپجه؛ دچار ژینوساید شنگال شد بازهم به دست خوانشی از باورهای اعتقادی، باری به هر جهت استواری مناطق کوهستانی، تنها توشه کُردها است که اجازه تسلیم در برابر این باورهای پلید را به ساکنانش نمیدهد و با باور انسانی و دستان خالی اما با سلاح اعتقاد به جنگ این گرگ صفتها رفتهاند. اما بازهم جای زخم قتلعام ایزدیها همچون زخمی بیدرمان در تاریخ به ثبت رسید تاکه بزرگان سیاست جهان این لکه ننگ را در کارنامه اعمالشان نسبت به کُردها داشته باشند.