روزنامه و روزنامهنگاری در نگرشی نوین
14:42 - 18 خرداد 1393
Unknown Author
شورش عزیزی
اهالی رسانه مانند یک نامزد مقام سیاسی باید راههای شیفته کردن جمعیت را به کار ببرند، چون روزنامهنگاری و سیاست بازتاب مزاج عمومی است. روزنامه به خوانندگان آنچه را میخواهند و آنچه را که استحقاق دارند میدهد. امروزه با وجود تکنولوژیهای ارتباطی متعدد در امر دستيابی به اطلاعات مختلف و با وجود خشونتهایی که جهان را فرا گرفته، كسب اطلاعات موثق در مورد وضعيت سياسى، اجتماعى و.. بسيار ضرورى است. و اهالی رسانهها از مهرههای اساسی اين مهم به شمار میروند.
براساس اصل٢٤ قانون مطبوعات ایران؛ مطبوعات عبارتند از: \" نشریاتی که به طور منظم و با نام ثابت و تاریخ و شماره و ردیف در زمینههای گوناگون خبری، انتقادی، اجتماعی، سیاسی، کشاورزی، فرهنگی، دینی، علمی، نظامی، هنری، ورزشی و نظایر اینها منتشر میشود\". اما از دیدگاه جهانی؛ روزنامه به طور خاص در تکوین افکار عمومی مؤثر است. برای این اهمیت است که به آن رکن چهارم دمکراسی میگویند.
آیا حضور هرکسی در پروسه اطلاعرسانی امری عادی است؟ آیا میزان سواد بر اساس عرف کشور( شخص بتواند بخواند و بنویسد) برای حضور در حوزه اطلاعرسانی کافی است؟ آیا اهالی رسانه میتوانند وظایف( اطلاعرسانی، فرهنگسازی، ارتقاء سطح آگاهی جامعه و...) خود را انجام بدهند؟ برای شفافسازی در موارد بالا به بیان تعاریفی خواهیم پرداخت؛ سواد رسانهای (Media Literacy) عبارت است نوعی درک مبنی بر مهارت كه براساس آن میتوان انواع رسانهها و انواع تولیدات آنها را شناخت و از هم تفكیک كرد. به عبارت دیگر \"توانایی و قدرت دسترسی، تحليل، ارزيابی و انتقال اطلاعات را كه میتوان در چارچوبهای مختلف چاپی و غير چاپی عرضه نمود\". را سواد رسانهای میگويند.١
داشتن سواد رسانهای از سوی شهروندان در سطح کلان سبب شکلگیری گروههای فشار برای تحت تأثیر قرار دادن سیاستهای عمومی را منجر میشود و از سوی دیگر، سرمایهگذاری بر جهل انسانها را به گزینهای بیاثر تبدیل خواهد کرد. در سطح خرد نیز سواد رسانهای به تقویت مهارتهای حل مسأله و شکوفایی خلاقیت انسانها کمک میکند و از افراد جامعه سوژههایی فعال، مشارکت جو، منتقد، دیرباور، پرسشگر و مقاوم در برابر انواع پیشداوریها، کلیشهها و سایر تلقینات رسانهای میسازد.٢
روزنامهها به خاطر ويژگیهايی از قبيل ارزانی، فراوانی، نقل صحيح و دقيق اخبار، تنوع مطالب و سادگی زبان و... قادر هستند طيف گستردهای از اقشار مختلف جامعه را تحت پوشش اطلاعاتی قرار دهند و نيز به واسطه مقبوليتی كه در جامعه دارند میتوانند وسيله خوبی برای انتقال دانشهای مختلف به ذهن و خاطر مردم باشند.
شايان ذكر است پيشرفت و تغيير در گرو کار و تلاش و صحيح نگاری انسانهای آگاه و حقیقت طلبان متعهد و اصحاب رسانهی همان جامعه است، یکی از هنرهای نظام مردم سالاری، پرورش انسانهايی حقیقت طلبی است که برای آگاهی دادن به جامعه و رشد اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه از بذل جان نیز دریغ نمیورزند و چه افتخاری بالاتر از این که روزنامهنگاران در این دنیای سردرگم و....، برای رسیدن به نام، نان و قدرت ننویسند و خدمت فرهنگی را با ننگ سفارش نویسی و کوته بینی و تعصب آلوده نسارند.
با این تفاسیر، نکته دیگری که روزنامهنگاران واقعی را می آزارد، وجود افراد معلوم الحالی است که به نام رسانهای از این موقعیت سوءاستفاده کرده و با باورهای شخصی وارد این حرفه شده و با کمال وقاحت به بدنامی این قشر زحمتکش میاندیشند.
محصول نهایی رسانه ممكن است بخشی از جهان یا شكل تحریف شدهای از آن باشد و یا حداقل در بازتاب دادن جهان ناموفق مانده باشد. محتوای رسانه میتواند در خدمت تثبیت یک جریان، گروه یا طبقه و یا در خدمت قدرت حاكمه باشد و آن طبقه و قدرت الزاماً عدالتجو، رهاییبخش و آزادیگرا نباشد. رسانه با دقت ساختارهای زیرکانهای ارائه میکند که بسیاری از تصمیمگیریها و نتایج را از عوامل تعیینکننده منعکس کنند. بیشتر دیدگاه ما نسبت به واقعیت بر مبنای پیامهای رسانهای است که پیش ساخته هستند و حاوی نگرشها، تفسیرها و نتایجی است که تقریباً شکل گرفته است. رسانه تا اندازه زیادی برداشتهایی از واقعیت برای ما ارائه میکند.٣
شهروندان میتوانند برای کاهش تاثیر رسانهها، کارهای زیادی انجام دهند. قدرتمندترین استراتژی، افزایش آگاهی، افزایش مهارت پردازش اطلاعات و ساخت دقیق ساختارهای دانش به جای پذیرش معنای سطحی است که رسانهها عرضه میکنند. وقتی از این استراتژی تبعیت کنیم، آنچه ما را برمیانگیزد داشتن دیدگاهی مختص به خود است که ما را دارای قدرت تصمیمگیری میکند.
اهالی رسانه مانند یک نامزد مقام سیاسی باید راههای شیفته کردن جمعیت را به کار ببرند، چون روزنامهنگاری و سیاست بازتاب مزاج عمومی است. روزنامه به خوانندگان آنچه را میخواهند و آنچه را که استحقاق دارند میدهد. امروزه با وجود تکنولوژیهای ارتباطی متعدد در امر دستيابی به اطلاعات مختلف و با وجود خشونتهایی که جهان را فرا گرفته، كسب اطلاعات موثق در مورد وضعيت سياسى، اجتماعى و.. بسيار ضرورى است. و اهالی رسانهها از مهرههای اساسی اين مهم به شمار میروند.
براساس اصل٢٤ قانون مطبوعات ایران؛ مطبوعات عبارتند از: \" نشریاتی که به طور منظم و با نام ثابت و تاریخ و شماره و ردیف در زمینههای گوناگون خبری، انتقادی، اجتماعی، سیاسی، کشاورزی، فرهنگی، دینی، علمی، نظامی، هنری، ورزشی و نظایر اینها منتشر میشود\". اما از دیدگاه جهانی؛ روزنامه به طور خاص در تکوین افکار عمومی مؤثر است. برای این اهمیت است که به آن رکن چهارم دمکراسی میگویند.
آیا حضور هرکسی در پروسه اطلاعرسانی امری عادی است؟ آیا میزان سواد بر اساس عرف کشور( شخص بتواند بخواند و بنویسد) برای حضور در حوزه اطلاعرسانی کافی است؟ آیا اهالی رسانه میتوانند وظایف( اطلاعرسانی، فرهنگسازی، ارتقاء سطح آگاهی جامعه و...) خود را انجام بدهند؟ برای شفافسازی در موارد بالا به بیان تعاریفی خواهیم پرداخت؛ سواد رسانهای (Media Literacy) عبارت است نوعی درک مبنی بر مهارت كه براساس آن میتوان انواع رسانهها و انواع تولیدات آنها را شناخت و از هم تفكیک كرد. به عبارت دیگر \"توانایی و قدرت دسترسی، تحليل، ارزيابی و انتقال اطلاعات را كه میتوان در چارچوبهای مختلف چاپی و غير چاپی عرضه نمود\". را سواد رسانهای میگويند.١
داشتن سواد رسانهای از سوی شهروندان در سطح کلان سبب شکلگیری گروههای فشار برای تحت تأثیر قرار دادن سیاستهای عمومی را منجر میشود و از سوی دیگر، سرمایهگذاری بر جهل انسانها را به گزینهای بیاثر تبدیل خواهد کرد. در سطح خرد نیز سواد رسانهای به تقویت مهارتهای حل مسأله و شکوفایی خلاقیت انسانها کمک میکند و از افراد جامعه سوژههایی فعال، مشارکت جو، منتقد، دیرباور، پرسشگر و مقاوم در برابر انواع پیشداوریها، کلیشهها و سایر تلقینات رسانهای میسازد.٢
روزنامهها به خاطر ويژگیهايی از قبيل ارزانی، فراوانی، نقل صحيح و دقيق اخبار، تنوع مطالب و سادگی زبان و... قادر هستند طيف گستردهای از اقشار مختلف جامعه را تحت پوشش اطلاعاتی قرار دهند و نيز به واسطه مقبوليتی كه در جامعه دارند میتوانند وسيله خوبی برای انتقال دانشهای مختلف به ذهن و خاطر مردم باشند.
شايان ذكر است پيشرفت و تغيير در گرو کار و تلاش و صحيح نگاری انسانهای آگاه و حقیقت طلبان متعهد و اصحاب رسانهی همان جامعه است، یکی از هنرهای نظام مردم سالاری، پرورش انسانهايی حقیقت طلبی است که برای آگاهی دادن به جامعه و رشد اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه از بذل جان نیز دریغ نمیورزند و چه افتخاری بالاتر از این که روزنامهنگاران در این دنیای سردرگم و....، برای رسیدن به نام، نان و قدرت ننویسند و خدمت فرهنگی را با ننگ سفارش نویسی و کوته بینی و تعصب آلوده نسارند.
با این تفاسیر، نکته دیگری که روزنامهنگاران واقعی را می آزارد، وجود افراد معلوم الحالی است که به نام رسانهای از این موقعیت سوءاستفاده کرده و با باورهای شخصی وارد این حرفه شده و با کمال وقاحت به بدنامی این قشر زحمتکش میاندیشند.
محصول نهایی رسانه ممكن است بخشی از جهان یا شكل تحریف شدهای از آن باشد و یا حداقل در بازتاب دادن جهان ناموفق مانده باشد. محتوای رسانه میتواند در خدمت تثبیت یک جریان، گروه یا طبقه و یا در خدمت قدرت حاكمه باشد و آن طبقه و قدرت الزاماً عدالتجو، رهاییبخش و آزادیگرا نباشد. رسانه با دقت ساختارهای زیرکانهای ارائه میکند که بسیاری از تصمیمگیریها و نتایج را از عوامل تعیینکننده منعکس کنند. بیشتر دیدگاه ما نسبت به واقعیت بر مبنای پیامهای رسانهای است که پیش ساخته هستند و حاوی نگرشها، تفسیرها و نتایجی است که تقریباً شکل گرفته است. رسانه تا اندازه زیادی برداشتهایی از واقعیت برای ما ارائه میکند.٣
شهروندان میتوانند برای کاهش تاثیر رسانهها، کارهای زیادی انجام دهند. قدرتمندترین استراتژی، افزایش آگاهی، افزایش مهارت پردازش اطلاعات و ساخت دقیق ساختارهای دانش به جای پذیرش معنای سطحی است که رسانهها عرضه میکنند. وقتی از این استراتژی تبعیت کنیم، آنچه ما را برمیانگیزد داشتن دیدگاهی مختص به خود است که ما را دارای قدرت تصمیمگیری میکند.