دکتر قاسملو، رهبری کوردستانی و اخلاقمدار در سیاست
16:10 - 4 تیر 1393
Unknown Author
وحدت قلیزاده پیرانجوق
مقدمه:
٢٥ سال از ترور یکی از برجستهترین و تاثیرگذارترین شخصیتهای تاریخ کوردستان و ایران یعنی دکتر عبدالرحمن قاسملو میگذرد. در مورد دکتر قاسملو مقالات گوناگونی به زبانهای مختلف در نقد و بررسی زندگی، اهداف و کارهای که انجام داده نوشته شده است و خواهد شد ولی در این میان کمتر کسی بە یکی از بارزترین تفاوتهای او با سایر رهبران جنبشهای آزادی خواهی مشابه و حتی متفاوت با جنبش آزادیخواهی ملت کورد درشرق کوردستان اشاره کرده است.
همانطور که از عنوان مقاله نیز پیداست این تفاوت اخلاقمدار بودن شخص قاسملو در سیاست و ترویج این اصل در بدنه جنبش آزادیخواهی کوردستان و حتی جنبشهای آزادی خواهی دیگر کشورها است. قبل از پرداختن به این موضوع بهتر است نگاه کوتاهی به زندگی پرفراز و نشیب او بیندازیم:
قاسملو کیست؟
عبدالرحمن قاسملو در شب یلدای سال ١٣٠٩ در روستای قاسملو از توابع شهرستان ارومیه چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدائی و متوسطه خود را در شهرهای ارومیه و تهران به اتمام رسانید. دوران جوانی وی هم زمان با تاسیس جمهوری کوردستان به رهبری قاضی محمد در مهاباد بود. تاسیس اتحادیه جوانان دمکرات کوردستان در سال ١٣٢٤ در شهر ارومیه اولین فعالیت سیاسی وی بود.
پس از سقوط جمهوری کوردستان برای ادامه تحصیل به تهران و از آنجا نیز به پاریس رفت. به خاطر فعالیتهای سیاسیاش بر علیه شاه مجبور به ترک پاریس و ادامه تحصیل در پراگ شد. در سال ١٣٣١ قاسملو به ایران بازگشت و و پس از پنج سال فعالیت سیاسی در ایران و به خصوص در کوردستان به چکسلواکی برگشت و در سال ١٣٤١ موفق به اخذ دکترا در رشته علوم اقتصادی شد و در همان دانشگاه به کار تدریس پرداخت. در سال ١٣٤٩ مسئولیت احیاء سازمانهای حزب دمکرات کوردستان را به همراه چند نفر از یارانش به عهده گرفت. سپس در کنگره سوم حزب در سال ١٣٥٠ به دبیر کلی حزب انتخاب شد و تا زمان شهادتش در ٢٢ تیر سال ١٣٦٨ عهده دار این سمت بود.
قاسملو رهبری انساندوست
در کشورهای مختلف جهان ملتهای زیادی برای به دست آوردن آزادی و احقاق حقوقشان مبارزه کردهاند و میکنند. همه این جنبشها رهبران خاص خود را داشته اند، ولی در این میان کماند رهبرانی که مانند دکتر قاسملو هیچگاه اخلاق را قربانی منافع شخصی و یا حتی گروهی نکرده باشند. برای اثبات این مدعا کافی است به رفتار قاسملو در زمان جنگ تحمیلی رژیم با مردم کوردستان نگاهی بیندازیم. قاسملو حتی در زمانی که رژیم ایران بر کوردستان تاخت به هیچ از یک از پیشمرگان اجازه بدرفتاری با اسیران جنگی نمیداد، در این باره مجید حقی فعال سیاسی در مصاحبه خود با خانم سوسن محمد خانی میگوید که: \" وی در شرایط جنگ نیز سعی در پیشبرد ارزش های اومانیستی و انسانی داشت و مخالف سرسخت هرگونه برخورد و رفتار غیرانسانی با اسیران جنگی و بیاحترامی به جنازهی کشتهشدگان جنگ بود.\" به نقل از تعدادی از سربازانی که به اسارت پیشمرگان درآمده بوند به دستور قاسملو آنها را با اسلحههای خالی از گلوله آزاد میکردند تا حتی در زمان بازگشت از طرف مافوقهایشان اضافه خدمت نیز برای آنها منظور نشود. زیرا قاسملو معتقد به اصل آزادی و حقوقبشر بود و مبارزه ملت کورد را برای خدمت به انسانیت و رسیدن جامعه ایران به ارزشهای والای انسانی میدانست و در این راه همه فعالیتهای ملت کورد و جنبش رهاییبخش کوردستان را در چهارچوب اصول بنیادین حقوقبشر و منشورهای سازمان ملل میدانست و این پیکار را برای رسیدن جامعه به حقوق انسانی تفسیر میکرد.
قاسملو رهبری واقعگرا
قاسملو رهبری واقعگرا و جهانبین بود وی هرگز بر اساس خواستههای شخصی خود تصمیمگیری نمیکرد. با نگاهی به مواضع اتخاذ شده از سوی حزب دمکرات در زمان رهبری قاسملو، این واقعیت به روشنی دیده میشود. درسال ١٣٥٨ و در جریان انتخابات برای تایید و کسب مشروعیت جمهوریاسلامی، در حالی که تمامی احزاب و گروهها، حتی احزابی که به سکولاریزم اعتقاد داشتن برای سهم گرفتن از قدرت به جمهوری اسلامی رای دادند، حزب دمکرات به رهبری دکتر قاسملو به هیچ وجه حاضر به زیر پا گذاشتن پرنسیپهای دمکراتیک نشد و با رعایت اصل اخلاقمداری این انتخابات را تحریم کرد. زیرا قاسملو معتقد بود که شرکت یک حزب و آن هم جمهوری اسلامی و داشتن یک گزینه، به هیچ شکل نمیتواند با ارزشهای جامعه ی دمکرات منطبق باشد و به همین دلیل حزب دمکرات کوردستان ایران به رهبری قاسملو این انتخابات را تحریم نمود.
قاسملو مخالف گروگانگیری
اگر بر اساس یک دید واقعگرایانه و به دور از تعصبهای نژادی اکنون به شخصیت قاسملو و تصمیمی که ٣٥ سال قبل گرفت نگاهی بیندازیم، شخصیت برجسته وی و نقش کلیدی او به راحتی ترسیم میشود. در فضای سیاسی که انقلابی مردمی بر علیه یک دیکتاتور به پیروزی رسیده است و از سوی رهبری این انقلاب، یعنی آیتالله خمینی کشورهای غربی و بخصوص آمریکا \"شیطان بزرگ\" خوانده میشدند و فضای سیاسی ایران بر علیه غرب و بخصوص آمریکا بود جریان گروگانگیری ٦٦ دیپلماتآمریکایی اتفاق افتاد. در این رویداد باز تنها حزب دمکرات کوردستان ایران به رهبری قاسملو بود که برخلاف همه جریانهای سیاسی با صراحت این امر را ناقض قوانین بینالمللی دانست و آن را محکوم کرد. در واقع تصمیم گرفتن در چنین فضایی بسیار سخت و دشوار بود، اما حزب تحت رهبری قاسملو با اتخاذ این موضع محکم و جهان شمول از جنبش انسان دوستانه ملتی که قرنهاست برای آزادی مبارزه میکرد چهرهای مسالمت آمیز و جهان پسند به نمایش گذاشت و برگ زرین را در تاریخ سیاسی کوردستان برای همیشه به ثبت رسانید. موضعی که نه تنها برای حزب دمکرات، بلکه برای جنبش سراسری کوردستان یک پیروزی و دستاورد مهم تاریخی به شمار میآید که اکنون نیز مایه افتخار ملت کورد است.
قاسملو رهبری مردمی
قاسملو رهبری مردمی و انسان دوست بود. وی هرگز راضی به سیاست سپر قرار دادن شهروندان عادی نبود و همیشه بر اصل حفاظت از مردم عادی تاکید می نمود. بر همین اساس می بینیم زمانیکه حزب دمکرات کوردستان ایران در اوج قدرت بود و بیش از ١٢٠٠٠ پیشمرگ رسمی داشت و اقشار مختلف مردم کوردستان ایران از ماکو تا کرمانشاه با وی همراه بودند و اکثر شهرها و روستاهای کوردستان تحت کنترل نیروی پیشمرگ بود، پس از بمبباران شهرهای آزادشده در شرایطی که کنترل شهرهای استراتژیک زیادی از قبیل مهاباد، سردشت و ... در دست نیروهای پیشمرگ بود قاسملو دستور عقب نشینی از شهر ها را داد، چرا که میدانست رژیم تازه بر سرکار آمده از هیچ اقدامی برای سرکوب کردن ملت کورد اجتناب نخواهد کرد، لذا با این اقدام مانع از دادن بهانه بدست حاکمیت برای سرکوب شهروندان عادی شد. هر چند که وی خود بخوبی میدانست که این عقب نشینی برای حزب وی جنبه منفی دارد،اما وی حزب دمکرات را وسیله ی برای خدمت به ملت کورد میدانست و هرگز ملت را فدای حزب نکرد.
قاسملو دمکرات و آشتیخواه
پس از انقلاب ٥٧ و در جریان مبارزات دیگر احزاب مخالف جمهوری اسلامی، کوردستان که تحت رهبری حزب دمکرات به سرپرستی قاسملو بود، تبدیل به مامنی امن برای سازمان دهی مجدد این نیروها شده بود. در این میان میتوان به اجازه پخش رایگان برنامههای رادیویی حزب کارگر از رادیو حزب که گاهی حتی به شدت از سیاستهای حزب دمکرات انتقاد میکرد اشاره کرد. این نشانه ای از پایبندی حزب و رهبر آن به یکی از پرنسیپهای اخلاقی مهم حزب که همان همکاری با نیروهای ترقیخواه مخالف رژیم است بود.
دکتر قاسملو از نادر رهبران جنبش آزادی بخش کُردستان است که در دورانی که گفتمان جنگ مسلحانه و قهر انقلابی حاکم بود از لزوم حل مسالمتآمیز مسئله کرد در کُردستان سخن می گفت، وی در کتاب کُردستان و کُرد که در سال ١٩٦٤ نوشته بود حل مسئله کُرد را به گسترش روند دمکراتیزاسیون در کل خاورمیانه ربط داده و برای توسعه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی منطقه پیشنهاد تاسیس کنفدراسیون خاورمیانه را میدهد که در آن فدراسیون کُردستان یکی از بخشهایش باشد. با شروع جنگ جمهوری اسلامی علیه مردم کُردستان، قاسملو و حزب دمکرات کُردستان ایران همیشه بر سیاست دیالوگ و لزوم مذاکره برای حل مسالمت آمیز مسئله کُرد در ایران تلاش کردهاند. علاوه بر این قاسملو طرفدار فعال توسعه همبستگی و صلح اجتماعی در کُردستان و ایران بوده و تلاشش بر این بود که نیروهای اجتماعی حول حداقل قرارداد اجتماعی برای توسعه دمکراسی و تفاهم اجتماعی قرار بگیرند.
قاسملو مخالف فردپرستی و موافق رهبریجمعی
یکی دیگر از خصلتهای بارز شخصیتی قاسملو که در میان رهبران جهان انگشت شمار میباشد، مخالفت سر سخت قاسملو با فردپرستی بود.
قاسملو در عین حال که از همه توانمندیهای یک رهبر ملی و سیاسی برخوردار بود و در زمان دبیرکلی وی، شخصیت او بخوبی از سوی همه رهبران احزاب کوردستانی و ایرانی دیده میشد، هرگز سعی بر فرد محوری نداشت و خود را تنها یک پیشمرگ ساده میدانست و به شدت با فردپرستی در حزب خود برخورد میکرد.
در جریان میتینگی در اوایل انقلاب ایران در شهر مهاباد، وقتی که قاسملو در حین سخنرانی است و جمعیت دهها هزار نفری حاضر شعار بژی قاسملو (زنده باد قاسملو) را سر میدهند، قاسملو در همان وقت مردم را از این کار برحذر میدارد و از آنان میخواهد که این شعار را سر ندهند.
همچنین وی بارها در مناطق مختلف کوردستان ایران با مشاهده عکسهای خود که مردم به در و دیوار چسپانده بودند، از پیشمرگان میخواست که عکسهای وی را پائین کشیده و از این عمل ممانعت بعمل میآورد. زیرا وی بخوبی میدانست که اکثر قیامهای ملی کورد بدلیل انحصاری بودن آن و دادن نقش کلیدی رهبری به یک نفر، دچار شکست شده بودند و پس از از میان رفتن رهبر جنبشهای مذکور همه آن جنبشها دچار ریزش شده بودند. لذا قاسملو با اینکار علاوه بر جلوگیری از اسطورهسازی اشتباه، مردم و پیشمرگان حزب خود را تعلیم داد تا همیشه از رهبری جمعی استفاده کنند و به این شکل فردپرستی را در حزب خود ریشه کن نمود.
قاسملو رهبری کوردستانی
کریس کوچرا در مورد شخصیت عبدالرحمن قاسملو مینویسد: \"قاسملو هرگز خود را تنها منحصر به کوردستان ایران نمیکرد و او هرگاه با اروپائیان صحبت میکرد در مورد کل مسئله کورد، یعنی ٢٥ میلیون کورد صحبت میکرد.\"
شخصیت کوردستانی عبدالرحمن قاسملو را شاید بتوان از زوایایه مختلف دید و بیان نمود. جاناتان رندل در مورد قاسملو مینویسد:\"در یکی از سفرهای قاسملو به اروپا وی لیستی را به من نشان داد! وقتی از قاسملو پرسیدم این لیست چیست و برای چه گرفتهای ؟ وی گفت: این لیست متعلق به شهرها و روستاهایی است که عملیات انفال رژیم بعث در آن جریان دارد و این لیست را برای کشورهای اروپایی آماده نمودهام.\"
بیگمان و با توجه به روند سیاسی سالهای اخیر کوردستان عراق، این موضوع بر همگان آشکارا شده است که قاسملو نقش کلیدی در وقایع سیاسی همه بخشهای کوردستان داشته است. او بهدلیل چیره دستی در دیپلماسی بزرگترین شخصیت سیاسی کوردستان بود که توجه همه جهان را بسوی مسئله کورد و مبارزه رهاییبخش این ملت جلب نمود. اکثر دیپلماتهای کنونی غربی که در کوردستان عراق به نمایندگی از کشورهایشان حضور دارند، اظهار داشتهاند که از طریق شهید قاسملو با مسئله کورد آشنا شدهاند. بعنوان مثال در مراسم افتتاحیه کنسولگری فرانسه در شهر اربیل پایتخت اقلیم کوردستان، برنارد کوشنر وزیر وقت امور خارجه فرانسه سخنرانیاش را اینگونه آغاز کرد: \"بهیاد عبدالرحمن قاسملو که مرا با کورد و کوردستان آشنا نمود!\"
همچنین فردریک تیسو سرکنسول وقت فرانسه در اقلیم کوردستان در مصاحبه با کوردستان تیوی میگوید: \"اکثر اروپائیها و سیاستمداران اروپائی از راه آشنایی با قاسملو متوجه مسئله کورد شدند.\"
قاسملو رهبری کوردستانی بود وی همیشه بر دو اصل اساسی تاکید میکرد که عبارتند از:
١-دخالت نکردن احزاب سایر بخشهای کوردستان در امور داخلی یکدیگر
٢-اتحاد و همکاری همه احزاب کوردستانی برای مقابله با کشورهای اشغالگر کوردستان
دخالت نکردن احزاب بخشهای جداگانه کوردستان، به این معنی میباشد که قاسملو معتقد بود که کورد هر کدام از کشورهایی که کوردستان در میان آنان تقسیم شده است بهتر میتوانند برای آن بخش کوردستان تصمیم گیری کنند و همچنین قاسملو بخوبی میدانست که بدون اتحاد، کوردها هرگز موفق به پیروزی نمی شوند. وی با توجه به اینکه تاریخ کوردستان را بخوبی میدانست، از ضعف همیشگی کوردها یعنی نداشتن اتحاد مطلع بود و توانست در دوران رهبری خود برگ زرینی را ازاتحاد کوردها ثبت کند. میبینیم که در دوران رهبری وی چگونه پیشمرگان دو حزب اتحادیه میهنی کوردستان عراق و حزب سوسیالیست کوردستان ترکیه، دوشادوش پیشمرگان حزب دمکرات کوردستان ایران در جبهههای جنگ بر علیه جمهوری اسلامی میجنگند و حتی در این راه تعداد زیادی از پیشمرگان این دو حزب به شهادت میرسند.
این توانایی فوقالعاده قاسملو تا به امروز نیز در میان احزاب کوردستانی هیچ یک از بخشهای کوردستان مشاهده نمیشود درحالی که قاسملو ٣٠ سال قبل به راحتی این اتحاد مقدس فرزندان کورد را به وجود آورده بود.
قاسملو در عین حال که به احزاب بخش های دیگر کوردستان یاری میرساند، در همان حال نیز از پایگاه و شخصیت خود برای حل مسئله کورد استفاده میکرد، برای مثال وی سعی داشت مسئله کورد در عراق را از راه مسالمتآمیز حل نماید و در همین رابطه میتوان به دیدارهای هیئت حزب اتحادیه میهنی به رهبری جلال طالبانی با حکومت بعث عراق با میانجیگری قاسملو اشاره نمود.
بسیاری از رابطه حزب دمکرات و شخص قاسملو با حکومت وقت عراق انتقاد میکنند، اما مدارک و شواهد موجود همگی بیانگر شخصیت کاملا مستقل و بینظیر دکتر قاسملو در این رابطه و در تصمییگیریهایش در این دوره میباشند.
در زمانیکه حزب بعث عراق شهر حلبچه را بمباران شیمیایی نمود، حزب دمکرات کوردستان ایران به رهبری عبدالرحمن قاسملو که در آن زمان در مناطق مرزی سکونت داشتند و در حال نبرد با جمهوری اسلامی بودند به شدت این اقدام دولت عراق و حزب بعث را محکوم نمودند . اقدامی که شاید کمتر حزب و سازمانی در آن زمان جرات آن را داشت.
محمود عثمان سیاستمدار کورد عراقی و عضو پارلمان عراق پس از سرنگونی رژیم بعث عراق در سال ٢٠٠٣ پس از آشکارا شدن مدارک سازمان اطلاعات عراق میگوید: \"بسیاری در این فکر بودند که اگر روزی مدارک سازمان اطلاعات عراق آشکارا شوند مدارکی از همکاری حزب دمکرات کوردستان ایران با بعث را خواهند یافت ! اما اینک دولت عراق نمانده است و همه این مدارک آشکارا شدند، اما چیزی که از حزب دمکرات کوردستان ایران بدست آمده دال بر عدم همکاری با بعث میباشد و حتی در بسیاری از موارد حزب دمکرات منافع خود را قربانی مصلحت کوردهای عراق نموده است و این یک افتخار بزرگ برای همه کورد و حزب دمکرات کوردستان ایران است.\"
با در نظر گرفتن این نکات شخصیت کوردستانی و ملی قاسملو و نقش تعیین کننده وی بر همگان آشکار میشود و به همین دلیل از وی میتوان نه بعنوان رهبر یک حزب و یک بخش کوردستان، بلکه بعنوان رهبری کوردستانی یاد کرد.
یکی از تلخترین کمدیهای تاریخ باید باشد که قاتلین یکی از اخلاقمدارترین رهبران آزادیخواهی ملتی به خاطر بیاخلاقیهای حزب حاکم وقت یک کشور بدون محاکمه و هر گونه مشکلی به کشورشان بازگردند. در این باره بهتر است حرف را به خانم نسرین قاسملو سپرد: \"مسئولین اتریشی فقط مودب بودند، همین... .\"
در بیست و پنجمین سالگرد ترور شخصی، که همیشه و در هر شرایطی پایبند به اصول اخلاقی در مبارزه با دیکتاتوری آخوندی بود یاد وی را گرامی داشته و این جنایت ضد بشری را محکوم میکنیم. به امید روزی که قاتلین این رهبر فرهیخته در دادگاههای مردمی محاکمه شوند و به سزای اعمالشان برسند.
مقاله لزوما منعکسکننده سیاست آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
مقدمه:
٢٥ سال از ترور یکی از برجستهترین و تاثیرگذارترین شخصیتهای تاریخ کوردستان و ایران یعنی دکتر عبدالرحمن قاسملو میگذرد. در مورد دکتر قاسملو مقالات گوناگونی به زبانهای مختلف در نقد و بررسی زندگی، اهداف و کارهای که انجام داده نوشته شده است و خواهد شد ولی در این میان کمتر کسی بە یکی از بارزترین تفاوتهای او با سایر رهبران جنبشهای آزادی خواهی مشابه و حتی متفاوت با جنبش آزادیخواهی ملت کورد درشرق کوردستان اشاره کرده است.
همانطور که از عنوان مقاله نیز پیداست این تفاوت اخلاقمدار بودن شخص قاسملو در سیاست و ترویج این اصل در بدنه جنبش آزادیخواهی کوردستان و حتی جنبشهای آزادی خواهی دیگر کشورها است. قبل از پرداختن به این موضوع بهتر است نگاه کوتاهی به زندگی پرفراز و نشیب او بیندازیم:
قاسملو کیست؟
عبدالرحمن قاسملو در شب یلدای سال ١٣٠٩ در روستای قاسملو از توابع شهرستان ارومیه چشم به جهان گشود. تحصیلات ابتدائی و متوسطه خود را در شهرهای ارومیه و تهران به اتمام رسانید. دوران جوانی وی هم زمان با تاسیس جمهوری کوردستان به رهبری قاضی محمد در مهاباد بود. تاسیس اتحادیه جوانان دمکرات کوردستان در سال ١٣٢٤ در شهر ارومیه اولین فعالیت سیاسی وی بود.
پس از سقوط جمهوری کوردستان برای ادامه تحصیل به تهران و از آنجا نیز به پاریس رفت. به خاطر فعالیتهای سیاسیاش بر علیه شاه مجبور به ترک پاریس و ادامه تحصیل در پراگ شد. در سال ١٣٣١ قاسملو به ایران بازگشت و و پس از پنج سال فعالیت سیاسی در ایران و به خصوص در کوردستان به چکسلواکی برگشت و در سال ١٣٤١ موفق به اخذ دکترا در رشته علوم اقتصادی شد و در همان دانشگاه به کار تدریس پرداخت. در سال ١٣٤٩ مسئولیت احیاء سازمانهای حزب دمکرات کوردستان را به همراه چند نفر از یارانش به عهده گرفت. سپس در کنگره سوم حزب در سال ١٣٥٠ به دبیر کلی حزب انتخاب شد و تا زمان شهادتش در ٢٢ تیر سال ١٣٦٨ عهده دار این سمت بود.
قاسملو رهبری انساندوست
در کشورهای مختلف جهان ملتهای زیادی برای به دست آوردن آزادی و احقاق حقوقشان مبارزه کردهاند و میکنند. همه این جنبشها رهبران خاص خود را داشته اند، ولی در این میان کماند رهبرانی که مانند دکتر قاسملو هیچگاه اخلاق را قربانی منافع شخصی و یا حتی گروهی نکرده باشند. برای اثبات این مدعا کافی است به رفتار قاسملو در زمان جنگ تحمیلی رژیم با مردم کوردستان نگاهی بیندازیم. قاسملو حتی در زمانی که رژیم ایران بر کوردستان تاخت به هیچ از یک از پیشمرگان اجازه بدرفتاری با اسیران جنگی نمیداد، در این باره مجید حقی فعال سیاسی در مصاحبه خود با خانم سوسن محمد خانی میگوید که: \" وی در شرایط جنگ نیز سعی در پیشبرد ارزش های اومانیستی و انسانی داشت و مخالف سرسخت هرگونه برخورد و رفتار غیرانسانی با اسیران جنگی و بیاحترامی به جنازهی کشتهشدگان جنگ بود.\" به نقل از تعدادی از سربازانی که به اسارت پیشمرگان درآمده بوند به دستور قاسملو آنها را با اسلحههای خالی از گلوله آزاد میکردند تا حتی در زمان بازگشت از طرف مافوقهایشان اضافه خدمت نیز برای آنها منظور نشود. زیرا قاسملو معتقد به اصل آزادی و حقوقبشر بود و مبارزه ملت کورد را برای خدمت به انسانیت و رسیدن جامعه ایران به ارزشهای والای انسانی میدانست و در این راه همه فعالیتهای ملت کورد و جنبش رهاییبخش کوردستان را در چهارچوب اصول بنیادین حقوقبشر و منشورهای سازمان ملل میدانست و این پیکار را برای رسیدن جامعه به حقوق انسانی تفسیر میکرد.
قاسملو رهبری واقعگرا
قاسملو رهبری واقعگرا و جهانبین بود وی هرگز بر اساس خواستههای شخصی خود تصمیمگیری نمیکرد. با نگاهی به مواضع اتخاذ شده از سوی حزب دمکرات در زمان رهبری قاسملو، این واقعیت به روشنی دیده میشود. درسال ١٣٥٨ و در جریان انتخابات برای تایید و کسب مشروعیت جمهوریاسلامی، در حالی که تمامی احزاب و گروهها، حتی احزابی که به سکولاریزم اعتقاد داشتن برای سهم گرفتن از قدرت به جمهوری اسلامی رای دادند، حزب دمکرات به رهبری دکتر قاسملو به هیچ وجه حاضر به زیر پا گذاشتن پرنسیپهای دمکراتیک نشد و با رعایت اصل اخلاقمداری این انتخابات را تحریم کرد. زیرا قاسملو معتقد بود که شرکت یک حزب و آن هم جمهوری اسلامی و داشتن یک گزینه، به هیچ شکل نمیتواند با ارزشهای جامعه ی دمکرات منطبق باشد و به همین دلیل حزب دمکرات کوردستان ایران به رهبری قاسملو این انتخابات را تحریم نمود.
قاسملو مخالف گروگانگیری
اگر بر اساس یک دید واقعگرایانه و به دور از تعصبهای نژادی اکنون به شخصیت قاسملو و تصمیمی که ٣٥ سال قبل گرفت نگاهی بیندازیم، شخصیت برجسته وی و نقش کلیدی او به راحتی ترسیم میشود. در فضای سیاسی که انقلابی مردمی بر علیه یک دیکتاتور به پیروزی رسیده است و از سوی رهبری این انقلاب، یعنی آیتالله خمینی کشورهای غربی و بخصوص آمریکا \"شیطان بزرگ\" خوانده میشدند و فضای سیاسی ایران بر علیه غرب و بخصوص آمریکا بود جریان گروگانگیری ٦٦ دیپلماتآمریکایی اتفاق افتاد. در این رویداد باز تنها حزب دمکرات کوردستان ایران به رهبری قاسملو بود که برخلاف همه جریانهای سیاسی با صراحت این امر را ناقض قوانین بینالمللی دانست و آن را محکوم کرد. در واقع تصمیم گرفتن در چنین فضایی بسیار سخت و دشوار بود، اما حزب تحت رهبری قاسملو با اتخاذ این موضع محکم و جهان شمول از جنبش انسان دوستانه ملتی که قرنهاست برای آزادی مبارزه میکرد چهرهای مسالمت آمیز و جهان پسند به نمایش گذاشت و برگ زرین را در تاریخ سیاسی کوردستان برای همیشه به ثبت رسانید. موضعی که نه تنها برای حزب دمکرات، بلکه برای جنبش سراسری کوردستان یک پیروزی و دستاورد مهم تاریخی به شمار میآید که اکنون نیز مایه افتخار ملت کورد است.
قاسملو رهبری مردمی
قاسملو رهبری مردمی و انسان دوست بود. وی هرگز راضی به سیاست سپر قرار دادن شهروندان عادی نبود و همیشه بر اصل حفاظت از مردم عادی تاکید می نمود. بر همین اساس می بینیم زمانیکه حزب دمکرات کوردستان ایران در اوج قدرت بود و بیش از ١٢٠٠٠ پیشمرگ رسمی داشت و اقشار مختلف مردم کوردستان ایران از ماکو تا کرمانشاه با وی همراه بودند و اکثر شهرها و روستاهای کوردستان تحت کنترل نیروی پیشمرگ بود، پس از بمبباران شهرهای آزادشده در شرایطی که کنترل شهرهای استراتژیک زیادی از قبیل مهاباد، سردشت و ... در دست نیروهای پیشمرگ بود قاسملو دستور عقب نشینی از شهر ها را داد، چرا که میدانست رژیم تازه بر سرکار آمده از هیچ اقدامی برای سرکوب کردن ملت کورد اجتناب نخواهد کرد، لذا با این اقدام مانع از دادن بهانه بدست حاکمیت برای سرکوب شهروندان عادی شد. هر چند که وی خود بخوبی میدانست که این عقب نشینی برای حزب وی جنبه منفی دارد،اما وی حزب دمکرات را وسیله ی برای خدمت به ملت کورد میدانست و هرگز ملت را فدای حزب نکرد.
قاسملو دمکرات و آشتیخواه
پس از انقلاب ٥٧ و در جریان مبارزات دیگر احزاب مخالف جمهوری اسلامی، کوردستان که تحت رهبری حزب دمکرات به سرپرستی قاسملو بود، تبدیل به مامنی امن برای سازمان دهی مجدد این نیروها شده بود. در این میان میتوان به اجازه پخش رایگان برنامههای رادیویی حزب کارگر از رادیو حزب که گاهی حتی به شدت از سیاستهای حزب دمکرات انتقاد میکرد اشاره کرد. این نشانه ای از پایبندی حزب و رهبر آن به یکی از پرنسیپهای اخلاقی مهم حزب که همان همکاری با نیروهای ترقیخواه مخالف رژیم است بود.
دکتر قاسملو از نادر رهبران جنبش آزادی بخش کُردستان است که در دورانی که گفتمان جنگ مسلحانه و قهر انقلابی حاکم بود از لزوم حل مسالمتآمیز مسئله کرد در کُردستان سخن می گفت، وی در کتاب کُردستان و کُرد که در سال ١٩٦٤ نوشته بود حل مسئله کُرد را به گسترش روند دمکراتیزاسیون در کل خاورمیانه ربط داده و برای توسعه اجتماعی، سیاسی و اقتصادی منطقه پیشنهاد تاسیس کنفدراسیون خاورمیانه را میدهد که در آن فدراسیون کُردستان یکی از بخشهایش باشد. با شروع جنگ جمهوری اسلامی علیه مردم کُردستان، قاسملو و حزب دمکرات کُردستان ایران همیشه بر سیاست دیالوگ و لزوم مذاکره برای حل مسالمت آمیز مسئله کُرد در ایران تلاش کردهاند. علاوه بر این قاسملو طرفدار فعال توسعه همبستگی و صلح اجتماعی در کُردستان و ایران بوده و تلاشش بر این بود که نیروهای اجتماعی حول حداقل قرارداد اجتماعی برای توسعه دمکراسی و تفاهم اجتماعی قرار بگیرند.
قاسملو مخالف فردپرستی و موافق رهبریجمعی
یکی دیگر از خصلتهای بارز شخصیتی قاسملو که در میان رهبران جهان انگشت شمار میباشد، مخالفت سر سخت قاسملو با فردپرستی بود.
قاسملو در عین حال که از همه توانمندیهای یک رهبر ملی و سیاسی برخوردار بود و در زمان دبیرکلی وی، شخصیت او بخوبی از سوی همه رهبران احزاب کوردستانی و ایرانی دیده میشد، هرگز سعی بر فرد محوری نداشت و خود را تنها یک پیشمرگ ساده میدانست و به شدت با فردپرستی در حزب خود برخورد میکرد.
در جریان میتینگی در اوایل انقلاب ایران در شهر مهاباد، وقتی که قاسملو در حین سخنرانی است و جمعیت دهها هزار نفری حاضر شعار بژی قاسملو (زنده باد قاسملو) را سر میدهند، قاسملو در همان وقت مردم را از این کار برحذر میدارد و از آنان میخواهد که این شعار را سر ندهند.
همچنین وی بارها در مناطق مختلف کوردستان ایران با مشاهده عکسهای خود که مردم به در و دیوار چسپانده بودند، از پیشمرگان میخواست که عکسهای وی را پائین کشیده و از این عمل ممانعت بعمل میآورد. زیرا وی بخوبی میدانست که اکثر قیامهای ملی کورد بدلیل انحصاری بودن آن و دادن نقش کلیدی رهبری به یک نفر، دچار شکست شده بودند و پس از از میان رفتن رهبر جنبشهای مذکور همه آن جنبشها دچار ریزش شده بودند. لذا قاسملو با اینکار علاوه بر جلوگیری از اسطورهسازی اشتباه، مردم و پیشمرگان حزب خود را تعلیم داد تا همیشه از رهبری جمعی استفاده کنند و به این شکل فردپرستی را در حزب خود ریشه کن نمود.
قاسملو رهبری کوردستانی
کریس کوچرا در مورد شخصیت عبدالرحمن قاسملو مینویسد: \"قاسملو هرگز خود را تنها منحصر به کوردستان ایران نمیکرد و او هرگاه با اروپائیان صحبت میکرد در مورد کل مسئله کورد، یعنی ٢٥ میلیون کورد صحبت میکرد.\"
شخصیت کوردستانی عبدالرحمن قاسملو را شاید بتوان از زوایایه مختلف دید و بیان نمود. جاناتان رندل در مورد قاسملو مینویسد:\"در یکی از سفرهای قاسملو به اروپا وی لیستی را به من نشان داد! وقتی از قاسملو پرسیدم این لیست چیست و برای چه گرفتهای ؟ وی گفت: این لیست متعلق به شهرها و روستاهایی است که عملیات انفال رژیم بعث در آن جریان دارد و این لیست را برای کشورهای اروپایی آماده نمودهام.\"
بیگمان و با توجه به روند سیاسی سالهای اخیر کوردستان عراق، این موضوع بر همگان آشکارا شده است که قاسملو نقش کلیدی در وقایع سیاسی همه بخشهای کوردستان داشته است. او بهدلیل چیره دستی در دیپلماسی بزرگترین شخصیت سیاسی کوردستان بود که توجه همه جهان را بسوی مسئله کورد و مبارزه رهاییبخش این ملت جلب نمود. اکثر دیپلماتهای کنونی غربی که در کوردستان عراق به نمایندگی از کشورهایشان حضور دارند، اظهار داشتهاند که از طریق شهید قاسملو با مسئله کورد آشنا شدهاند. بعنوان مثال در مراسم افتتاحیه کنسولگری فرانسه در شهر اربیل پایتخت اقلیم کوردستان، برنارد کوشنر وزیر وقت امور خارجه فرانسه سخنرانیاش را اینگونه آغاز کرد: \"بهیاد عبدالرحمن قاسملو که مرا با کورد و کوردستان آشنا نمود!\"
همچنین فردریک تیسو سرکنسول وقت فرانسه در اقلیم کوردستان در مصاحبه با کوردستان تیوی میگوید: \"اکثر اروپائیها و سیاستمداران اروپائی از راه آشنایی با قاسملو متوجه مسئله کورد شدند.\"
قاسملو رهبری کوردستانی بود وی همیشه بر دو اصل اساسی تاکید میکرد که عبارتند از:
١-دخالت نکردن احزاب سایر بخشهای کوردستان در امور داخلی یکدیگر
٢-اتحاد و همکاری همه احزاب کوردستانی برای مقابله با کشورهای اشغالگر کوردستان
دخالت نکردن احزاب بخشهای جداگانه کوردستان، به این معنی میباشد که قاسملو معتقد بود که کورد هر کدام از کشورهایی که کوردستان در میان آنان تقسیم شده است بهتر میتوانند برای آن بخش کوردستان تصمیم گیری کنند و همچنین قاسملو بخوبی میدانست که بدون اتحاد، کوردها هرگز موفق به پیروزی نمی شوند. وی با توجه به اینکه تاریخ کوردستان را بخوبی میدانست، از ضعف همیشگی کوردها یعنی نداشتن اتحاد مطلع بود و توانست در دوران رهبری خود برگ زرینی را ازاتحاد کوردها ثبت کند. میبینیم که در دوران رهبری وی چگونه پیشمرگان دو حزب اتحادیه میهنی کوردستان عراق و حزب سوسیالیست کوردستان ترکیه، دوشادوش پیشمرگان حزب دمکرات کوردستان ایران در جبهههای جنگ بر علیه جمهوری اسلامی میجنگند و حتی در این راه تعداد زیادی از پیشمرگان این دو حزب به شهادت میرسند.
این توانایی فوقالعاده قاسملو تا به امروز نیز در میان احزاب کوردستانی هیچ یک از بخشهای کوردستان مشاهده نمیشود درحالی که قاسملو ٣٠ سال قبل به راحتی این اتحاد مقدس فرزندان کورد را به وجود آورده بود.
قاسملو در عین حال که به احزاب بخش های دیگر کوردستان یاری میرساند، در همان حال نیز از پایگاه و شخصیت خود برای حل مسئله کورد استفاده میکرد، برای مثال وی سعی داشت مسئله کورد در عراق را از راه مسالمتآمیز حل نماید و در همین رابطه میتوان به دیدارهای هیئت حزب اتحادیه میهنی به رهبری جلال طالبانی با حکومت بعث عراق با میانجیگری قاسملو اشاره نمود.
بسیاری از رابطه حزب دمکرات و شخص قاسملو با حکومت وقت عراق انتقاد میکنند، اما مدارک و شواهد موجود همگی بیانگر شخصیت کاملا مستقل و بینظیر دکتر قاسملو در این رابطه و در تصمییگیریهایش در این دوره میباشند.
در زمانیکه حزب بعث عراق شهر حلبچه را بمباران شیمیایی نمود، حزب دمکرات کوردستان ایران به رهبری عبدالرحمن قاسملو که در آن زمان در مناطق مرزی سکونت داشتند و در حال نبرد با جمهوری اسلامی بودند به شدت این اقدام دولت عراق و حزب بعث را محکوم نمودند . اقدامی که شاید کمتر حزب و سازمانی در آن زمان جرات آن را داشت.
محمود عثمان سیاستمدار کورد عراقی و عضو پارلمان عراق پس از سرنگونی رژیم بعث عراق در سال ٢٠٠٣ پس از آشکارا شدن مدارک سازمان اطلاعات عراق میگوید: \"بسیاری در این فکر بودند که اگر روزی مدارک سازمان اطلاعات عراق آشکارا شوند مدارکی از همکاری حزب دمکرات کوردستان ایران با بعث را خواهند یافت ! اما اینک دولت عراق نمانده است و همه این مدارک آشکارا شدند، اما چیزی که از حزب دمکرات کوردستان ایران بدست آمده دال بر عدم همکاری با بعث میباشد و حتی در بسیاری از موارد حزب دمکرات منافع خود را قربانی مصلحت کوردهای عراق نموده است و این یک افتخار بزرگ برای همه کورد و حزب دمکرات کوردستان ایران است.\"
با در نظر گرفتن این نکات شخصیت کوردستانی و ملی قاسملو و نقش تعیین کننده وی بر همگان آشکار میشود و به همین دلیل از وی میتوان نه بعنوان رهبر یک حزب و یک بخش کوردستان، بلکه بعنوان رهبری کوردستانی یاد کرد.
یکی از تلخترین کمدیهای تاریخ باید باشد که قاتلین یکی از اخلاقمدارترین رهبران آزادیخواهی ملتی به خاطر بیاخلاقیهای حزب حاکم وقت یک کشور بدون محاکمه و هر گونه مشکلی به کشورشان بازگردند. در این باره بهتر است حرف را به خانم نسرین قاسملو سپرد: \"مسئولین اتریشی فقط مودب بودند، همین... .\"
در بیست و پنجمین سالگرد ترور شخصی، که همیشه و در هر شرایطی پایبند به اصول اخلاقی در مبارزه با دیکتاتوری آخوندی بود یاد وی را گرامی داشته و این جنایت ضد بشری را محکوم میکنیم. به امید روزی که قاتلین این رهبر فرهیخته در دادگاههای مردمی محاکمه شوند و به سزای اعمالشان برسند.
مقاله لزوما منعکسکننده سیاست آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.