درآمدی بر کوردشناسی- افراسیاب گرامی
12:56 - 10 آذر 1393
Unknown Author
دکتر فرهاد پیربال، نویسندە و تاریخنگار
ترجمە از کوردی: افراسیاب گرامی
برگرفته از کتاب\"کورد از دید شرقشناسان\"
کوردشناسی یا معادل کوردی آن \"کوردناسی\"، دانشی است جهت مطالعات شناخت تمام جنبەهای جامعە، فرهنگ و زبان، تاریخ و جغرافیای ملت کورد کە معادل آن نیز زبانهای فرانسوی (Kurdologie)، بە انگلیسی (Kurdology) و بە آلمانی (Kurdenkunde) چنین است.
اواخر قرن نوزدهم بە بعد، دانش کوردشناسی با تغییرات نسبی کە در شرقشناسی یا (Orientalsime) بوجود آمد، بە عنوان شاخەای جداگانە، از آن زمان تا بە حال در دانشگاههای اروپا خصوصا (آکادمی روسیە و دانشگاه فرانسە، آلمان، ارمنستان، انگلستان و سوئد) برای پژوهشها و مطالعات ایرانشناسی و شرقشناسی تدریس میشود.
دانش کوردشناسی، دانشی غربی است. زیرا در واقع نخستین کسانی کە در مورد کوردها و کوردستان، مطالعاتی انجام دادند، اروپاییها بودند. حتی نسخە خطی مهم و تاریخی کتاب \"شرفنامه\"، نوشتە شرفخان بدلیسی (١٥٩٦.م)، کە در مورد تاریخ کوردها نوشتە شدەاست، نخست ـ در روسیە و فرانسەـ در سال (١٨٢٦. م) ارزش تاریخی این اثر را روشن نمودە و بعدا بە چاپ رساندند، حال یکی از مهمترین منابع تاریخ کوردها بە شمار میرود.
اصطلاح \"کوردشناسی\" در زبان کوردی
کاربرد اصطلاح کوردشناسی ، همچون اصطلاح \"شرقشناسی\"، مفهوم تازەای استکە قدمت طولانی در ادبیات کوردی ندارد. برای اولین بار، در سال (١٩١٣.م)، در صفحە ٨، شمارە ٢ نشریە \"رۆژی کورد (روز کورد)\" کە در استانبول چاپ و نشر میگردید، از جانب نویسندە کورد، عبدالله جودت در مقالەی تحت عنوان \"اتحاد یولی\" کە بە زبان ترکی عثمانی نوشتە شدە است، بەکار گرفتە شدە است.
بعدها در مجلە \"هاوار (فریاد)\" در شمارەهای ٢٢، ٢٣، ٢٤ در سال (١٩٣٤.م) در دمشق، در مقالەای تحت عنوان \"کورد و کوردستان بە چاڤی بیانیان (کورد و کوردستان از دید خارجیها) \"، نوشتە هرکول ئازیزان (جلادت بدرخان) بەکار گرفته شدەاست.
اصطلاح شرقشناسی نیز، برای نخستین بار در صفحە ٢٣٥، شمارە ١٢ مجلە \"دەنگی گیتی تازە (صدای جهان نوین)\" در سال (١٩٤٤) تحت عنوان \"رۆژهەڵاتیەوان (شرقشناس)\" از جانب نویسندە و تاریخنگار کورد، \"حسین حزن مکریانی\" بەکار گرفتەشدە و بعدها نیز با تغییراتی کە نویسندەها و تاریخنگاران معاصر در آن دادەاند، بە واژە \"شرقشناسی\" امروزی درآمدە است.
با توجە بە اطلاعات فوق، میتوانیم بگویم کە دانشی کە بە پژوهشها و مطالعات \"کوردشناسی\"، شرقشناسی\" میپردازد، از دههی سیام نیمە اول قرن بیستم بە بعد و از جانب نویسندگانی چون \"جلادت بدرخان، کامران بدرخان، توفیق وهبی، حسین حزن موکریانی، علاالدین سجادی، رفیق حلمی و امین زکی بگ\" وارد زبان و ادبیات کوردی شد.
نخستین توجە روشنفکران کورد بە دانش کوردشناسی
د. عبدالله جودت نخستین نویسندەای است کە با انتشار مقالە خود تحت عنوان \"اتحاد یولی\" بە زبان ترکی عثمانی(١٩١٣.م) ، اولین نویسندە کورد است کە بە آثار شرقشناسان و کوردشناسان توجە داشتە است. بعدها، دکتر کامران بدرخان، او هم در مقالەی در مورد \"کوردلر، تاریخی و اجتمای تدقیقات\"، در مجلە \"اجتهاد\"، شمارە ١٣٠، صفحات ٥٧٩٥ ـ ٢٧٩٧، در استانبول (١٩١٨.م) نشر نمود.
در این مقالە، دکتر کامران، با زبان ترکی عثمانی، خوانشی بر کتاب تاریخ کوردها اثر شرقشناس آلمانی داشتە است.
بعدها، مجلە \"ژین (زندگی)\" در سال ١٩١٩ کە در استانبول و بە عنوان اولین مجلەای کە آثار شرقشناسانی اروپایی چاپ و نشر میشد، رشتە مقالاتی خصوصا ترجمە مقالاتی از دایرهالمعارف بریتانیکا در رابطە با تاریخ کوردها، چاپ و پخش میشد. همچنین قاضی سلیمانیە، سردبیر روزنامە \"پێشکەوتن (پیشرفت)\" در سال (١٩٢٠ ـ ١٩٢٢.م)، و \"میجرسون (SOANE)\" در سال (١٩٢٠.م) از شمارەهای ١٩ بە بعد، زنجیرە مقالاتی در رابطە با \"سیاحتنامه مستر ریچ (RICH) \"، شرقشناس انگلیسی تحت عنوان \"سەد ساڵ لەمەوپێش (صد سال قبل)\" ترجمە کردە است.
در سال (١٩٣٤.م) \"جلادت بدرخان\"م در مجلە \"هاوار (فریاد)\" در شمارەهای ٢٢، ٢٣، ٢٤ در سال (١٩٣٤.م) در دمشق، در مقالەای تحت عنوان \"کورد و کوردستان بە چاڤی بیانیان (کورد و کوردستان از دید خارجیها) \"، همچنین در شمارە (٣٢) همان مجلە نیز، در سال (١٩٤١.م)، در صفحات (٤ ـ ٧)، در مقالەای دیگر تحت عنوان \"کاردوخ\" چاپ و نشر شدە است. آثاری دیگر نویسندگان کورد با نامهای \"بابا علی\"، در مقالەای با نشان \"کورد لای بێگانە (کورد از دید بیگانە)\" در مجلە \"گلاویژ\"، شمارەهای ٥ ـ ٦، صفحە (٤١) سال (١٩٤٠.م) بە این موضوع پرداختە است. نکتە قابل توجە این است کە در نیمه اول قرن بیستم، \"مجلە گلاویژ\" مقالات بیشتری در رابطە با این موضوع، چاپ و نشر گردیدە است.
سود و نفع دانش کوردشناسی
در واقع کوردشناسی دانشی وسیع است کە از تمام شاخەهای علمی، تاریخ (شفاهی، نسخەهای خطی و ...)، هنر (موسیقی، نقاشی، معماری و ...)، جغرافی (انسانی، سیاسی، طبیعی و ...)، قومشناسی، انسانشناسی، ادبیات ، باستانشناسی، و ... سود میبرد، و در یک مفهم کلی، دانش کوردشناسی، عبارت است از مطالعات تمام این زمینەهای علمی در کوردستان. همە این زمینەهای علمی در سندوقی زیر خاکستر ماندە است، این گنجینە ارزشمند ملت کورد است. حتی خود تمدنی تحت عنوان تمدن کوردستان نیز لابەلای این علوم کوردشناسی نهفتە است، بە عبارتی دیگر لای کتب و سفرنامە و سیاحتنامەهای جهانگردان\".
اگر سفرنامە و سیاحتنامەها و کتابهای جهانگردان و شرقشناسان نمیبود، ما هیچ اطلاعاتی در زمینە تاریخ سیاسی و اجتماعی کورد و کوردستان، مادە خام و ابزارهای معماری و آثارهایمان در تاریخ، حتی در مورد ادبیات و فرهنگ نیز در باستان و سدەهای میانی نداشتیم و کلا تاریک و نهفته میماند. صدها نسخه خطی و مهم از طرف این کوردشناسها، امروزە در کتابخانههای کورد یافت میشود و بازبینی شدەاند. دوبرابر این نیز هنوز دستنخوردە باقی ماندەاند کە در انتظار توجە نویسندگان کورد هستند.
اصطلاح \"شرق شناسی\"
شرق شناسی، عبارت است از نظم علمی جهت مطالعات و پژوهشهایی در مورد تمدن های مشرق زمین. این اصطلاح کە در عربی \"استشراق\" و بە فارسی \"خاورشناسی\" و بە فرانسوی \"Orientalisme\"، در کشورهای شرقی برای نخستین بار از طرف نویسندگان عرب در لبنان در اوخر قرن نوزدهم معادل \"Orientalisme\" بە کار گرفتند. در واقع اصطلاحی بود برای علومی کە نویسندگان غرب کە در نتیجە سیاحتنامەهای خودشان کە در رابطە با زبان، فرهنگ، تاریخ و ادبیات و افسانەهای ملل شرق نوشتە بودند ـ بە کار گرفتە شد.
علم شرق شناسی \"Orientalisme\" در اروپا، با دستوری از جانب کلیسای انجمن وین، در سال ١٣١٢، بە رسمی تاسیس شد. طبق این دستور بود کە در دانشگاههای مهم چون آکسفورد، لهستان، پاریس، کمبریج و سلامنکا شروع بە تدریس زبانهای شرقی و خصوصا عربی کردند.
در فرانسە نیز، اوایل قرن شانزدهم میلادی تدریس زبانهای شرقی رسمی شد. در سال ١٥٣٠ بود کە در پاریس کالج پادشاهی \"College Royal\" در عصر فرانسە اول، باز شد و در این کالج درسهای زبانهای یونانی و عبری تدریس میشد.
درست همان زمان بود کە با پیشرفت سریع تجارت میان شرق و غرب، ارتباطات دیپلماسی و سیاسی نیز میان فرانسە و کشورهای شرقی توسعە پیدا کرد. از قرن ١٦ میلادی بە بعد، فرانسە سفارت خود را در پایتخت دولتهای عثمانی و صفوی در ایران را باز کرد. این امر باعث ارتباطات فرهنگی میان شرق و غرب شد.
چندی نگذشت کە ـ بە علت ارزش علمی شرقشناسی ـ در سال ١٨٧٣ ، برای نخستین بار، اولین کنگرە بینالمللی شرق شناسی با نام \"الموتر الدولی الاول للاستشراق\" برگزار شد. در اویل قرن هجدهم، \"آنتوان گالاند (A. GALLAND)\" کتاب \"هزار و یک شب \" را بە فرانسوی ترجمە کرد. در آن سالها، توجە غربیها بە ترجمە آثار ادبیات شرقی بیشتر شد. شماری زیادی از کتابها ترجمە شدند، برای مثال، اواخر قرن ١٨.م ، شمار کتابها بە ٦٠٠٠ عنوان ترجمە رسید. این در حالی بود کە مدت ١٦٥٠ ـ ١٧٠٠، تنها ٨٤ اثر بە زبان فرانسەای در مورد شرق نوشتە شدە بود.
سفرنامە یا سیاحتنامە \"Recit du voyage\" کە یکی از ژانرهای مهم ادبی بە شمار میرود، بخش مهمی از شاخە شرقشناسی است. امروزە در بسیاری از دانشگاههای غربی تدریس میشود و شاخەای جداگانەی را بە آن اختصاص دادەاند. در برخی از دانشگاهها نیز هنوز زیر چتر شرقشناسی بە آن میپردازند.
در میانە قرن بیستم، با توجە بە پیشرفتهای سیاسی و فکری، همگام با گسترش مکاتب فلسفی و سیاسی و نیز برخورد و اصطکاک دو تمدن شرق و غرب، منافع و مشکلات نیز سربرآوردند و عمیق و عمیقتر گشتند کە باعث شد مقولە شرقشناسی ژرفتر بە آن نگریستە شود. همچنین باعث شد کە بە جولانگاهی برای رقابت میان روشنفکران شرق \"کوچک\" و غرب \"بزرگ\" شود.
در میان روشنفکران فارس،\" بە \"جلال آل احمد\" بە انتشار کتاب \"غربزدگی\" بە زبان فارسی (چاپ تهران، ١٩٧٦.م) و \"داریوش شایگان\" در کتاب \" آسیا در برابر غرب\" بە زبان فرانسوی (چاپ پاریس ١٩٩٢)، شدیدا با دیدگاە \"غرب بزرگ\" مقابلە کردند.
در میان روشنفکران عرب نیز، ادوارد سعید (نویسندە کتاب شرقشناسی)، بر این باورند کە \"دانش شرقشناسی، مکتبی است غربی در جهت بە انحصار درآوردن شرق از طرف غرب\". رودیارل کیپلینگ \"Rudyarl KIPLING\"، روشنفکر انگلیسی نیز بر آن تاکید داشتە کە \"شرق شرق است، و غرب غرب. هیچ وقت باهم تسامح پیدا نخواهند کرد\".
کوردشناسان کی بودند؟
کوردشناسانی کە آثاری در مورد کوردها داشتەاند:
١ ـ سفیر، سیاتمدار، سرلشکر:
برای مثال: \"گزنفون\"، سردار لشکر یونان قبل از میلاد بودە است. \"مستر ریچ\"، سیاستمدار انگلیسی در اواخر قرن نوزدهم. \"الکساندر ژایا\"، سفیر روس در \"ارزروم\".
٢ ـ فیلسوف، تاریخنگار، جغرافیشناس:
برای مثال: سرابون، هردوت، هردو فیلسوف و تاریخنگار و جغرافیاشناس یونانی قبل از میلاد بودند کە بە شرق آمدند. جغرافیاشناسانی مشهور فرانسوی \"ریکلوسReclus\" در اواخر قرن نوزدهم.
٣ ـ راهبە و کشیشهای کلیسا
راهبەها آن دستە از زنان و مردهای روحانی کلیسا بودند کە برای مسیحی کردن مردم غیرمسیحی فرستادە میشدند.
راهبەها و کشیشهای مسیحی غرب در میانە قرن چهارم میلادی (٣٦٤ ـ ٣٧٨) بە سرزمین میسوپوتامیا، بە ویژە كوردستان آمدند. در مناطق جنوبی موصل، دهوک، هولیر (اربیل)، هکاری و دیاربکر نوسەیبن\". بعدها در قرن دوازدهم میلادی، راهبەهای دومینیکیها، و دو کشیش مسیحی ایتالیایی، \"گارزونی\" و \"رافائل ژوسیپ کامپانیل\" در اواخر قرن هجدهم بە این مناطق آمدند. همچنین کشیش فرانسوی توما بوا \" T. BOIS\" در اوایل قرن بیستم، بە کوردستان سفر کردە و چندین اثر مهم را نیز در مورد کوردها نوشتە است.
٤ ـ نقاشان رمانتیک و رئالیستها
برای مثال: \"ژیروم و ژیریکولت\" و یوژین دیلاکروا\"، سە نقاش مشهور فرانسوی هستند کە در قرن نوزدهم میلادی بە شرق سفر کردەاند. تابلوی \"کیژی کافرۆش (دختر کاه فروش)\" اثر یکی از این سە نقاش اروپایی ناپیداست کە در کوردستان بسربردە است.
همچنین هنرمندان فرانسوی، \"ژول لورنس\" بە کوردستان سفر کردە است و چندین تصویر تاریخی از کوردستان کشیدە است. برای مثال شهرهای\" بدلیس، و بسیاری از روستاهای کوردستان و لباس کوردی و رود فرات.
٥ ـ شاعران و نویسندگان
\"لامارتین\"، شاعر بزرگ قرن هجدهم فرانسە، اولین شاعر فرانسوی است کە نام کورد را در کتابهای خود آوردە است. . \"شارل بودلر\" در اواخر قرن بیستم نیز، بە ارتباط کوردها و حشیشە\" میپردازد.
٦ ـ تاجران و روایت سفر آنها بە کوردستان
تاجران کازاخستانی، واسیلی یاکوو ولیچ گاگارا (١٦٣٤ ـ ١٦٣٧ )، یکی از نخستین جهانگردان روسی است کە بە کوردستان آمدە است. گاگارا بە شهرهای قارس، وان، دیاربکر، اورفه و سلوپی سفر کردەاست. همچنین شگفتانگیزترین اثر سیاحتنامه روسی در قرن هفدهم، کتاب \"در وصف امپراطوری ترک\" اثر نویسندەای ناشناس کە در سالهای حوالی ١٦٠٠.م از جانب ترکها بە اسارت گرفتە شدە است. این جهانگرد روسی بە شهرهای دیاربکر، کرکوک و موصل سفر کردە است. همچنین تاجری فرانسوی با نام \"ژان ـ باپتیست تاویرنی Jean- Baptiste TAVERNIER \"، در سال ١٦٠٥ .م در پاریس دیدە بە جهان گشود، یعنی همزمان با دوران لویس چهارم فرانسە و پسر تاجر فروشندە نقشەهای جغرافیایی بودە است. در میان سالهای ١٦٣٢ تا ١٦٦٣ .م شش بار بە ایران و ترکیە سفر کردە کە سفرهای دومین و پنجمین آن گشت و گذاری بودە بە مناطق کوردنشین و جاذبەهای زندگی مردم کورد را روایت کردە است. حتی در روایتی از او بە ملاقات شرفخان بدلیسی، پادشاه بدلیس رفتە و مهمان دیوان پادشاهی شرفخان بودە است.
٧ـ دولتمردان و جاسوسها
برای مثال: میجرسون و ادموندز، دو نمایندە دولت انگلیس در اوایل سالهای دهەهای نخستین قرن بیستم در کردستان عراق بودند. هر کدام، منابع با ارزشی در مورد کوردستان برای ما بەجا گذاشتەاند.
از ٤٤٩ جهانگردی کە تمام دنیا در فاصلە قرن ١٤ میلادی تا قرن ١٦ میلادی بە ترکیە عثمانی، سفر کردەاند، ١٠٦ نفر از آنها از دولتمردان با نفوز دولتی و جاسوس، ٧٥ نفر از آنان نیز کشیش و راهبە ، ٧٥ نفر نیز خاندان و فئودال، ٣٨ نفر تاجر و نمایندە، ٣٦ نفر از طبقە بورژوا و سرمایەداران، ٢٦ نفر نویسندە و ادیب، ٢٣ نفر نیز هم سرباز، دریانورد و فرماندهان بودەاند.
خاستگاه تاریخی کوردشناسی
قبل از اینکە بە خاستگاه و ریشههای ظهور مقولە دانش کوردشناسی در اروپا بپردازیم، کە ضروری است کوتاه و خلاصە در مورد کتابها و نوشتەهای تاریخنگاران یونانی و دانشمندان اسلامی کە دربارە کوردستان (در فاصلە قرنهای قبل از میلاد و سدەهای ١٠ ـ ١٣ میلادی) نگاهی بیاندازیم. بە این علت کە قبل از اینکە دانش کوردشناسی قبل از اینکە بە عنوان دانشی در اروپا رواج پیدا کند، بە عنوان منابع مهمی در کوردشناسی برای اروپاییها ایفای نقش کردند و تاثیر عمیقی در بنیاد دانش و اندیشە کوردشناسی داشتند.
بە عقیدە برخی از نویسندگان آن دستە از آثاری کە بە زبانهای شرقی و از جانب نویسندگان یونانی، مسلمان و شرقی نوشتەشدەاند، چون شرقیها خود آن را نوشتەاند، در دانش کوردشناسی اهمیت خاصی ندارند. اما واقعیت این است کە این آثار، ابزار خام و اولیە برای توسعە دانش کوردشناسی بە حساب میآیند. حتی اروپاییها نیز این آثار را در سالهای ١٧٠٠ تا ١٨٠٠ برای پژوهش در مورد نژاد، فرهنگ و تاریخ کوردها ترجمە و تهیە نمودەاند. جالب اینجاست کە ما خودمان، از این آثار و منابع مهم تاریخی بیاطلاع و بیبهرەایم و در حال پژوهش نیز آثار یونانی، مسلمانان و بە طور کلی شرقیها را فراموش کردە و بە سراغ آثار و منابع اروپاییها میرویم کە آنها هم از ما گرفتهاند. تاریخنویس کورد، امین زکیبگ ـ برای مثال ـ در تمامی مطالعات تاریخی کە انجام دادە، بە کتب تاریخی انگلیسیها در قرن نوزدهم، کە توسط \"لی سترینج Le Strange\"، استناد کردە کە او نیز بە کتب دانشمندان اسلامی رجوع کردە است. همچنین تاریخنویسان و کوردشناسان مشهور روسیە، فرانسە و آلمان نیز، همچون \"ولادمیر مینورسکی، بازیل نیکیتین، لیرخ، توما بوا و ... بە اسناد و نوشتەهای یونانی باستان در درجە اول، و در درجە دوم بە نوشتەهای تاریخنگاران و دانشمندان مسلمان استناد کردەاند. با این وجود، نمیتوان آثار شرقی کە بە قلم خود شرقیها نوشتە شدە است، در ظهور دانش کوردشناسی نادیدە گرفتە و فراموش شود.
در پایان نکتەای کە حائز اهمیت این است کە بگویم، این نوشتەکوتاه، پژوهشی مفصل در ٢١٦ صفحە در مورد خاستگاه تاریخی و رویکرد شرقشناسان در مورد مقولە کوردشناسی است. ترجمە مقالە نخست، دریچەای است برای اهمیت دادن بە موضوع مهم کوردشناسی بە عنوان دانشی برای انسانشناسی کورد.
در ضمن منابع نیز در کتاب درج شدە و لازم ندانستم کە منابع کتاب را نیز در ترجمە مقالە بیاورم. همچنین، در متن، نکاتی بود کە لازم بە حاشیەنویسی میشد، اما این کار هم انجام نشدە است. (مترجم)
ترجمە از کوردی: افراسیاب گرامی
برگرفته از کتاب\"کورد از دید شرقشناسان\"
کوردشناسی یا معادل کوردی آن \"کوردناسی\"، دانشی است جهت مطالعات شناخت تمام جنبەهای جامعە، فرهنگ و زبان، تاریخ و جغرافیای ملت کورد کە معادل آن نیز زبانهای فرانسوی (Kurdologie)، بە انگلیسی (Kurdology) و بە آلمانی (Kurdenkunde) چنین است.
اواخر قرن نوزدهم بە بعد، دانش کوردشناسی با تغییرات نسبی کە در شرقشناسی یا (Orientalsime) بوجود آمد، بە عنوان شاخەای جداگانە، از آن زمان تا بە حال در دانشگاههای اروپا خصوصا (آکادمی روسیە و دانشگاه فرانسە، آلمان، ارمنستان، انگلستان و سوئد) برای پژوهشها و مطالعات ایرانشناسی و شرقشناسی تدریس میشود.
دکتر فرهاد پیربال، نویسندە و تاریخنگار
دانش کوردشناسی، در تمام دانشگاههای این کشورها، بە دلیل سیاستهای حاکم بر دولتها، هیچوقت مستقل نبودە و بە عنوان ضمیمە ایرانشناسی بە آن توجە نمودەاند. اما برای نخستین بار، در روسیە (١٩٥٩.م)، بخش پژوهشها و مطالعات کوردشناسی (آزمونهای شرقشناسی مرکز علمی سانت پتسبورگ) از شاخە ایرانشناسی جدا شدە و مستقل گردید. دانش کوردشناسی، دانشی غربی است. زیرا در واقع نخستین کسانی کە در مورد کوردها و کوردستان، مطالعاتی انجام دادند، اروپاییها بودند. حتی نسخە خطی مهم و تاریخی کتاب \"شرفنامه\"، نوشتە شرفخان بدلیسی (١٥٩٦.م)، کە در مورد تاریخ کوردها نوشتە شدەاست، نخست ـ در روسیە و فرانسەـ در سال (١٨٢٦. م) ارزش تاریخی این اثر را روشن نمودە و بعدا بە چاپ رساندند، حال یکی از مهمترین منابع تاریخ کوردها بە شمار میرود.
اصطلاح \"کوردشناسی\" در زبان کوردی
کاربرد اصطلاح کوردشناسی ، همچون اصطلاح \"شرقشناسی\"، مفهوم تازەای استکە قدمت طولانی در ادبیات کوردی ندارد. برای اولین بار، در سال (١٩١٣.م)، در صفحە ٨، شمارە ٢ نشریە \"رۆژی کورد (روز کورد)\" کە در استانبول چاپ و نشر میگردید، از جانب نویسندە کورد، عبدالله جودت در مقالەی تحت عنوان \"اتحاد یولی\" کە بە زبان ترکی عثمانی نوشتە شدە است، بەکار گرفتە شدە است.
بعدها در مجلە \"هاوار (فریاد)\" در شمارەهای ٢٢، ٢٣، ٢٤ در سال (١٩٣٤.م) در دمشق، در مقالەای تحت عنوان \"کورد و کوردستان بە چاڤی بیانیان (کورد و کوردستان از دید خارجیها) \"، نوشتە هرکول ئازیزان (جلادت بدرخان) بەکار گرفته شدەاست.
اصطلاح شرقشناسی نیز، برای نخستین بار در صفحە ٢٣٥، شمارە ١٢ مجلە \"دەنگی گیتی تازە (صدای جهان نوین)\" در سال (١٩٤٤) تحت عنوان \"رۆژهەڵاتیەوان (شرقشناس)\" از جانب نویسندە و تاریخنگار کورد، \"حسین حزن مکریانی\" بەکار گرفتەشدە و بعدها نیز با تغییراتی کە نویسندەها و تاریخنگاران معاصر در آن دادەاند، بە واژە \"شرقشناسی\" امروزی درآمدە است.
با توجە بە اطلاعات فوق، میتوانیم بگویم کە دانشی کە بە پژوهشها و مطالعات \"کوردشناسی\"، شرقشناسی\" میپردازد، از دههی سیام نیمە اول قرن بیستم بە بعد و از جانب نویسندگانی چون \"جلادت بدرخان، کامران بدرخان، توفیق وهبی، حسین حزن موکریانی، علاالدین سجادی، رفیق حلمی و امین زکی بگ\" وارد زبان و ادبیات کوردی شد.
نخستین توجە روشنفکران کورد بە دانش کوردشناسی
د. عبدالله جودت نخستین نویسندەای است کە با انتشار مقالە خود تحت عنوان \"اتحاد یولی\" بە زبان ترکی عثمانی(١٩١٣.م) ، اولین نویسندە کورد است کە بە آثار شرقشناسان و کوردشناسان توجە داشتە است. بعدها، دکتر کامران بدرخان، او هم در مقالەی در مورد \"کوردلر، تاریخی و اجتمای تدقیقات\"، در مجلە \"اجتهاد\"، شمارە ١٣٠، صفحات ٥٧٩٥ ـ ٢٧٩٧، در استانبول (١٩١٨.م) نشر نمود.
در این مقالە، دکتر کامران، با زبان ترکی عثمانی، خوانشی بر کتاب تاریخ کوردها اثر شرقشناس آلمانی داشتە است.
بعدها، مجلە \"ژین (زندگی)\" در سال ١٩١٩ کە در استانبول و بە عنوان اولین مجلەای کە آثار شرقشناسانی اروپایی چاپ و نشر میشد، رشتە مقالاتی خصوصا ترجمە مقالاتی از دایرهالمعارف بریتانیکا در رابطە با تاریخ کوردها، چاپ و پخش میشد. همچنین قاضی سلیمانیە، سردبیر روزنامە \"پێشکەوتن (پیشرفت)\" در سال (١٩٢٠ ـ ١٩٢٢.م)، و \"میجرسون (SOANE)\" در سال (١٩٢٠.م) از شمارەهای ١٩ بە بعد، زنجیرە مقالاتی در رابطە با \"سیاحتنامه مستر ریچ (RICH) \"، شرقشناس انگلیسی تحت عنوان \"سەد ساڵ لەمەوپێش (صد سال قبل)\" ترجمە کردە است.
در سال (١٩٣٤.م) \"جلادت بدرخان\"م در مجلە \"هاوار (فریاد)\" در شمارەهای ٢٢، ٢٣، ٢٤ در سال (١٩٣٤.م) در دمشق، در مقالەای تحت عنوان \"کورد و کوردستان بە چاڤی بیانیان (کورد و کوردستان از دید خارجیها) \"، همچنین در شمارە (٣٢) همان مجلە نیز، در سال (١٩٤١.م)، در صفحات (٤ ـ ٧)، در مقالەای دیگر تحت عنوان \"کاردوخ\" چاپ و نشر شدە است. آثاری دیگر نویسندگان کورد با نامهای \"بابا علی\"، در مقالەای با نشان \"کورد لای بێگانە (کورد از دید بیگانە)\" در مجلە \"گلاویژ\"، شمارەهای ٥ ـ ٦، صفحە (٤١) سال (١٩٤٠.م) بە این موضوع پرداختە است. نکتە قابل توجە این است کە در نیمه اول قرن بیستم، \"مجلە گلاویژ\" مقالات بیشتری در رابطە با این موضوع، چاپ و نشر گردیدە است.
سود و نفع دانش کوردشناسی
در واقع کوردشناسی دانشی وسیع است کە از تمام شاخەهای علمی، تاریخ (شفاهی، نسخەهای خطی و ...)، هنر (موسیقی، نقاشی، معماری و ...)، جغرافی (انسانی، سیاسی، طبیعی و ...)، قومشناسی، انسانشناسی، ادبیات ، باستانشناسی، و ... سود میبرد، و در یک مفهم کلی، دانش کوردشناسی، عبارت است از مطالعات تمام این زمینەهای علمی در کوردستان. همە این زمینەهای علمی در سندوقی زیر خاکستر ماندە است، این گنجینە ارزشمند ملت کورد است. حتی خود تمدنی تحت عنوان تمدن کوردستان نیز لابەلای این علوم کوردشناسی نهفتە است، بە عبارتی دیگر لای کتب و سفرنامە و سیاحتنامەهای جهانگردان\".
اگر سفرنامە و سیاحتنامەها و کتابهای جهانگردان و شرقشناسان نمیبود، ما هیچ اطلاعاتی در زمینە تاریخ سیاسی و اجتماعی کورد و کوردستان، مادە خام و ابزارهای معماری و آثارهایمان در تاریخ، حتی در مورد ادبیات و فرهنگ نیز در باستان و سدەهای میانی نداشتیم و کلا تاریک و نهفته میماند. صدها نسخه خطی و مهم از طرف این کوردشناسها، امروزە در کتابخانههای کورد یافت میشود و بازبینی شدەاند. دوبرابر این نیز هنوز دستنخوردە باقی ماندەاند کە در انتظار توجە نویسندگان کورد هستند.
اصطلاح \"شرق شناسی\"
شرق شناسی، عبارت است از نظم علمی جهت مطالعات و پژوهشهایی در مورد تمدن های مشرق زمین. این اصطلاح کە در عربی \"استشراق\" و بە فارسی \"خاورشناسی\" و بە فرانسوی \"Orientalisme\"، در کشورهای شرقی برای نخستین بار از طرف نویسندگان عرب در لبنان در اوخر قرن نوزدهم معادل \"Orientalisme\" بە کار گرفتند. در واقع اصطلاحی بود برای علومی کە نویسندگان غرب کە در نتیجە سیاحتنامەهای خودشان کە در رابطە با زبان، فرهنگ، تاریخ و ادبیات و افسانەهای ملل شرق نوشتە بودند ـ بە کار گرفتە شد.
علم شرق شناسی \"Orientalisme\" در اروپا، با دستوری از جانب کلیسای انجمن وین، در سال ١٣١٢، بە رسمی تاسیس شد. طبق این دستور بود کە در دانشگاههای مهم چون آکسفورد، لهستان، پاریس، کمبریج و سلامنکا شروع بە تدریس زبانهای شرقی و خصوصا عربی کردند.
در فرانسە نیز، اوایل قرن شانزدهم میلادی تدریس زبانهای شرقی رسمی شد. در سال ١٥٣٠ بود کە در پاریس کالج پادشاهی \"College Royal\" در عصر فرانسە اول، باز شد و در این کالج درسهای زبانهای یونانی و عبری تدریس میشد.
درست همان زمان بود کە با پیشرفت سریع تجارت میان شرق و غرب، ارتباطات دیپلماسی و سیاسی نیز میان فرانسە و کشورهای شرقی توسعە پیدا کرد. از قرن ١٦ میلادی بە بعد، فرانسە سفارت خود را در پایتخت دولتهای عثمانی و صفوی در ایران را باز کرد. این امر باعث ارتباطات فرهنگی میان شرق و غرب شد.
چندی نگذشت کە ـ بە علت ارزش علمی شرقشناسی ـ در سال ١٨٧٣ ، برای نخستین بار، اولین کنگرە بینالمللی شرق شناسی با نام \"الموتر الدولی الاول للاستشراق\" برگزار شد. در اویل قرن هجدهم، \"آنتوان گالاند (A. GALLAND)\" کتاب \"هزار و یک شب \" را بە فرانسوی ترجمە کرد. در آن سالها، توجە غربیها بە ترجمە آثار ادبیات شرقی بیشتر شد. شماری زیادی از کتابها ترجمە شدند، برای مثال، اواخر قرن ١٨.م ، شمار کتابها بە ٦٠٠٠ عنوان ترجمە رسید. این در حالی بود کە مدت ١٦٥٠ ـ ١٧٠٠، تنها ٨٤ اثر بە زبان فرانسەای در مورد شرق نوشتە شدە بود.
سفرنامە یا سیاحتنامە \"Recit du voyage\" کە یکی از ژانرهای مهم ادبی بە شمار میرود، بخش مهمی از شاخە شرقشناسی است. امروزە در بسیاری از دانشگاههای غربی تدریس میشود و شاخەای جداگانەی را بە آن اختصاص دادەاند. در برخی از دانشگاهها نیز هنوز زیر چتر شرقشناسی بە آن میپردازند.
در میانە قرن بیستم، با توجە بە پیشرفتهای سیاسی و فکری، همگام با گسترش مکاتب فلسفی و سیاسی و نیز برخورد و اصطکاک دو تمدن شرق و غرب، منافع و مشکلات نیز سربرآوردند و عمیق و عمیقتر گشتند کە باعث شد مقولە شرقشناسی ژرفتر بە آن نگریستە شود. همچنین باعث شد کە بە جولانگاهی برای رقابت میان روشنفکران شرق \"کوچک\" و غرب \"بزرگ\" شود.
در میان روشنفکران فارس،\" بە \"جلال آل احمد\" بە انتشار کتاب \"غربزدگی\" بە زبان فارسی (چاپ تهران، ١٩٧٦.م) و \"داریوش شایگان\" در کتاب \" آسیا در برابر غرب\" بە زبان فرانسوی (چاپ پاریس ١٩٩٢)، شدیدا با دیدگاە \"غرب بزرگ\" مقابلە کردند.
در میان روشنفکران عرب نیز، ادوارد سعید (نویسندە کتاب شرقشناسی)، بر این باورند کە \"دانش شرقشناسی، مکتبی است غربی در جهت بە انحصار درآوردن شرق از طرف غرب\". رودیارل کیپلینگ \"Rudyarl KIPLING\"، روشنفکر انگلیسی نیز بر آن تاکید داشتە کە \"شرق شرق است، و غرب غرب. هیچ وقت باهم تسامح پیدا نخواهند کرد\".
کوردشناسان کی بودند؟
کوردشناسانی کە آثاری در مورد کوردها داشتەاند:
١ ـ سفیر، سیاتمدار، سرلشکر:
برای مثال: \"گزنفون\"، سردار لشکر یونان قبل از میلاد بودە است. \"مستر ریچ\"، سیاستمدار انگلیسی در اواخر قرن نوزدهم. \"الکساندر ژایا\"، سفیر روس در \"ارزروم\".
٢ ـ فیلسوف، تاریخنگار، جغرافیشناس:
برای مثال: سرابون، هردوت، هردو فیلسوف و تاریخنگار و جغرافیاشناس یونانی قبل از میلاد بودند کە بە شرق آمدند. جغرافیاشناسانی مشهور فرانسوی \"ریکلوسReclus\" در اواخر قرن نوزدهم.
٣ ـ راهبە و کشیشهای کلیسا
راهبەها آن دستە از زنان و مردهای روحانی کلیسا بودند کە برای مسیحی کردن مردم غیرمسیحی فرستادە میشدند.
راهبەها و کشیشهای مسیحی غرب در میانە قرن چهارم میلادی (٣٦٤ ـ ٣٧٨) بە سرزمین میسوپوتامیا، بە ویژە كوردستان آمدند. در مناطق جنوبی موصل، دهوک، هولیر (اربیل)، هکاری و دیاربکر نوسەیبن\". بعدها در قرن دوازدهم میلادی، راهبەهای دومینیکیها، و دو کشیش مسیحی ایتالیایی، \"گارزونی\" و \"رافائل ژوسیپ کامپانیل\" در اواخر قرن هجدهم بە این مناطق آمدند. همچنین کشیش فرانسوی توما بوا \" T. BOIS\" در اوایل قرن بیستم، بە کوردستان سفر کردە و چندین اثر مهم را نیز در مورد کوردها نوشتە است.
٤ ـ نقاشان رمانتیک و رئالیستها
برای مثال: \"ژیروم و ژیریکولت\" و یوژین دیلاکروا\"، سە نقاش مشهور فرانسوی هستند کە در قرن نوزدهم میلادی بە شرق سفر کردەاند. تابلوی \"کیژی کافرۆش (دختر کاه فروش)\" اثر یکی از این سە نقاش اروپایی ناپیداست کە در کوردستان بسربردە است.
همچنین هنرمندان فرانسوی، \"ژول لورنس\" بە کوردستان سفر کردە است و چندین تصویر تاریخی از کوردستان کشیدە است. برای مثال شهرهای\" بدلیس، و بسیاری از روستاهای کوردستان و لباس کوردی و رود فرات.
٥ ـ شاعران و نویسندگان
\"لامارتین\"، شاعر بزرگ قرن هجدهم فرانسە، اولین شاعر فرانسوی است کە نام کورد را در کتابهای خود آوردە است. . \"شارل بودلر\" در اواخر قرن بیستم نیز، بە ارتباط کوردها و حشیشە\" میپردازد.
٦ ـ تاجران و روایت سفر آنها بە کوردستان
تاجران کازاخستانی، واسیلی یاکوو ولیچ گاگارا (١٦٣٤ ـ ١٦٣٧ )، یکی از نخستین جهانگردان روسی است کە بە کوردستان آمدە است. گاگارا بە شهرهای قارس، وان، دیاربکر، اورفه و سلوپی سفر کردەاست. همچنین شگفتانگیزترین اثر سیاحتنامه روسی در قرن هفدهم، کتاب \"در وصف امپراطوری ترک\" اثر نویسندەای ناشناس کە در سالهای حوالی ١٦٠٠.م از جانب ترکها بە اسارت گرفتە شدە است. این جهانگرد روسی بە شهرهای دیاربکر، کرکوک و موصل سفر کردە است. همچنین تاجری فرانسوی با نام \"ژان ـ باپتیست تاویرنی Jean- Baptiste TAVERNIER \"، در سال ١٦٠٥ .م در پاریس دیدە بە جهان گشود، یعنی همزمان با دوران لویس چهارم فرانسە و پسر تاجر فروشندە نقشەهای جغرافیایی بودە است. در میان سالهای ١٦٣٢ تا ١٦٦٣ .م شش بار بە ایران و ترکیە سفر کردە کە سفرهای دومین و پنجمین آن گشت و گذاری بودە بە مناطق کوردنشین و جاذبەهای زندگی مردم کورد را روایت کردە است. حتی در روایتی از او بە ملاقات شرفخان بدلیسی، پادشاه بدلیس رفتە و مهمان دیوان پادشاهی شرفخان بودە است.
٧ـ دولتمردان و جاسوسها
برای مثال: میجرسون و ادموندز، دو نمایندە دولت انگلیس در اوایل سالهای دهەهای نخستین قرن بیستم در کردستان عراق بودند. هر کدام، منابع با ارزشی در مورد کوردستان برای ما بەجا گذاشتەاند.
از ٤٤٩ جهانگردی کە تمام دنیا در فاصلە قرن ١٤ میلادی تا قرن ١٦ میلادی بە ترکیە عثمانی، سفر کردەاند، ١٠٦ نفر از آنها از دولتمردان با نفوز دولتی و جاسوس، ٧٥ نفر از آنان نیز کشیش و راهبە ، ٧٥ نفر نیز خاندان و فئودال، ٣٨ نفر تاجر و نمایندە، ٣٦ نفر از طبقە بورژوا و سرمایەداران، ٢٦ نفر نویسندە و ادیب، ٢٣ نفر نیز هم سرباز، دریانورد و فرماندهان بودەاند.
خاستگاه تاریخی کوردشناسی
قبل از اینکە بە خاستگاه و ریشههای ظهور مقولە دانش کوردشناسی در اروپا بپردازیم، کە ضروری است کوتاه و خلاصە در مورد کتابها و نوشتەهای تاریخنگاران یونانی و دانشمندان اسلامی کە دربارە کوردستان (در فاصلە قرنهای قبل از میلاد و سدەهای ١٠ ـ ١٣ میلادی) نگاهی بیاندازیم. بە این علت کە قبل از اینکە دانش کوردشناسی قبل از اینکە بە عنوان دانشی در اروپا رواج پیدا کند، بە عنوان منابع مهمی در کوردشناسی برای اروپاییها ایفای نقش کردند و تاثیر عمیقی در بنیاد دانش و اندیشە کوردشناسی داشتند.
بە عقیدە برخی از نویسندگان آن دستە از آثاری کە بە زبانهای شرقی و از جانب نویسندگان یونانی، مسلمان و شرقی نوشتەشدەاند، چون شرقیها خود آن را نوشتەاند، در دانش کوردشناسی اهمیت خاصی ندارند. اما واقعیت این است کە این آثار، ابزار خام و اولیە برای توسعە دانش کوردشناسی بە حساب میآیند. حتی اروپاییها نیز این آثار را در سالهای ١٧٠٠ تا ١٨٠٠ برای پژوهش در مورد نژاد، فرهنگ و تاریخ کوردها ترجمە و تهیە نمودەاند. جالب اینجاست کە ما خودمان، از این آثار و منابع مهم تاریخی بیاطلاع و بیبهرەایم و در حال پژوهش نیز آثار یونانی، مسلمانان و بە طور کلی شرقیها را فراموش کردە و بە سراغ آثار و منابع اروپاییها میرویم کە آنها هم از ما گرفتهاند. تاریخنویس کورد، امین زکیبگ ـ برای مثال ـ در تمامی مطالعات تاریخی کە انجام دادە، بە کتب تاریخی انگلیسیها در قرن نوزدهم، کە توسط \"لی سترینج Le Strange\"، استناد کردە کە او نیز بە کتب دانشمندان اسلامی رجوع کردە است. همچنین تاریخنویسان و کوردشناسان مشهور روسیە، فرانسە و آلمان نیز، همچون \"ولادمیر مینورسکی، بازیل نیکیتین، لیرخ، توما بوا و ... بە اسناد و نوشتەهای یونانی باستان در درجە اول، و در درجە دوم بە نوشتەهای تاریخنگاران و دانشمندان مسلمان استناد کردەاند. با این وجود، نمیتوان آثار شرقی کە بە قلم خود شرقیها نوشتە شدە است، در ظهور دانش کوردشناسی نادیدە گرفتە و فراموش شود.
در پایان نکتەای کە حائز اهمیت این است کە بگویم، این نوشتەکوتاه، پژوهشی مفصل در ٢١٦ صفحە در مورد خاستگاه تاریخی و رویکرد شرقشناسان در مورد مقولە کوردشناسی است. ترجمە مقالە نخست، دریچەای است برای اهمیت دادن بە موضوع مهم کوردشناسی بە عنوان دانشی برای انسانشناسی کورد.
در ضمن منابع نیز در کتاب درج شدە و لازم ندانستم کە منابع کتاب را نیز در ترجمە مقالە بیاورم. همچنین، در متن، نکاتی بود کە لازم بە حاشیەنویسی میشد، اما این کار هم انجام نشدە است. (مترجم)