در اول می روز جهانی کارگر! اسماعیل مولودی
15:21 - 11 اردیبهشت 1391
Unknown Author
اسماعیل مولودی
فشار اقتصادی، تبعیض در جامعه و بی تشکلی طبقه کارگر مانع جدی مبارزات کارگران و مردم ستمدیده است
چهارم اردیبهشتماه 1391 اول می هر سال با توجه به موقعیت سیاسی دنیا از اهمیت خاصی برخوردار است و هر ساله مسئلهای بر جسته میگردد.
امسال با وجود گرانی و بالا رفتن سرسام آورقیمت ارزاق و مایحتاج عمومی و ضروری در سراسر دنیا گرسنگی دارد به یک مسئله جدی تبدیل میشود. گرانی مواد خوراکی و نیز بیکاری گستردهای حذف سوبسیدهای دولتی از کالاهای ضروری مردم ، ضرورت یک شعار قوی و سراسری در دنیا را طلب میکند.
سازمان ملل بعنوان یک تشکل متحد و حافظ سرمایه دارد به سرمایهداری در مورد اعتراض گرسنگان سال 2010 هشدار داد و سال 2011 هم در کنفرانس جهانی در رم این هشدار را تکرار کرد. در اصل 2012 هم در مورد مسئله گرسنگی و مرگ و میر در میان کودکان هشدار داده، اما ضامن اجرایی این هشدارها چیست؟
تدبیر این همه بیحقوقی که به مردم جامعه تحمیل میشود چیست؟ جواب اینها کار سازمانهای رسمی و غیررسمی سرمایهداری نیست، اینها روی میز جنبش برای طلب طبقه کارگر و مردم زحمتکش دنیاست! جواب این مسائل هم منطقهای قارهای نیست، جواب این مسائل با توجه موقیعت کنونی، بحران جهانی مالی سرمایهداری و گسترش ارتباطات جهانیاست! گرانی سرسام آور، وضعیت معیشت خانواده کارگران، بیکاری بالای 24 درصد در ایران، مسله مسکن مناسب برای خانوادههای کم در آمد و فقیر جامعه، اینها و دهها موارد دیگر مثل مسئله بهداشت و درمان... مسائلی است که بطور جدی زندگی مردم جامعه را مچاله کرده است. در این اوضاع و شرایط هر کس بفکر خویش عمل میکند و این آن پاشنه آشیل مبارزات مردم و کارگران است علیه حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی در ایران!
مسئله دیگر در مبارزه علیه جمهوری اسلامی تبعیض جنسیتی و آپارتاید جنسی در ایران است که این بخودی خود باعث جدایی حتی در عرصه مسال شخصی و زندگی خصوصی آدمها در جامعه شده است. این مسئله به یکی از موانع بسیار جدی در سر راه اتحاد کارگران تبدیل شده است. زیرا در جامعه سرمایهداری ابزار مذهب چماقی است که تفرقه بین انسانها را دامن میزنند تا از اتحاد و همبستگی طبقاتی و مبارزاتی انسانها در جامعه علیه سرمایه و نابرابریها جلوگیری کنند.
جامعه سرمایهداری با بسط اخلاق مرد سالار و نیز زن را بعنوان کنیز خانه به حساب آوردن (که مردان را برای بازار کار آماده کنند و خشک و ترشان کنند و بچهداری کنند) بدون هیچگونه حقوق و مزایایی، زن را برده خانهداری کرده است.
جمهوری اسلامی با اجرای احکام ضد بشری جداسازی زن و مرد در محیط کار و زندگی، انسانها در جامعه، بیحقوقی مفرطی را در جامعه به زنان تحمیل کرده است. این یک مسئله جدی در همبستگی طبقاتی کارگران و مردم زحمتکش در جامعه علیه طبقات حاکم و سرمایه داریست. این مسئله یک بعد جهانی وحشتناکی دارد که من در زیر به نکاتی هر چند کوچک از آن اشاره میکنم. حال به این مسئله زندگی و معیشت همیشه تحت فشار مردم را هم اضافه کنید. ببینید جمهوری اسلامی چه جهنمی برای مردم جامعه درست کرده است. همین مسئله فشار اقتصادی باعث شده که طبق آمار رسمی در جامعه ایران بیش از 45 درصد مردانی که بالای 65 سال سن دارند هنوز مشغول کار هستند تا بار گران اقتصاد خانواده را بردوش بکشند. طبق آمارهای رسمی(سال گذشته) سازمانهای جهانی ایران پایینترین سطح اشتغال زنان را دارد.
یعنی از هر ده زن آماده به کار در ایران کمتر از 2 نفر آنها در بازار کار و شاغل هستند. یعنی طبق این آمار قریب به یک چهارم زنان آماده به کار در ایران فعال هستند و به بازار کار میتوانند بیایند. (اگر سن اشتغال برای زنان را از 15 سال به بالا به حساب آوریم) از همین یک چهارم که در بازار کار هستند بیکاری بینشان دوبرابر مردان است.
بنابراین تنها عامل بیکاری نیست که مشکل زنان در بازار کار میباشد بلکه آپارتاید جنسیتی و تبعیض بخاطر جنسیت موجب بیکاری مفرط بین زنان است. بعلت وجود اختلاف جنسیتی زنان در بازار کار باعث شده که در خانواده بجای امکان شغلی برای زنان زیاد کردن، و از مهارت و تخصص زنان در جامعه استفاده کردن در عوض مردان چند شغله میشوند، یا پسران نوجوان تحصیل را ول میکنند و به بازار کار میروند. در ایران سیستمی وجود دار بنام محاسبه (هزینه/ فایده) این محاسبه بدین معناست که اگر زن بیرون کار کند در نتیجه مرد سرویس مناسب در خانه نمیگیرد، بچهها باید به مهد کودک بروند و مراقبت از سالمندان و مریضهای خانواده که قاعدتا بعهده زنان است و ناچار در محاسبه اقتصاد خانوادگی این محاسبه به نفع زنان نیست بهمین دلیل مردان اجازه کار به زنان نمیدهند و زنان مجبورند در خانه بمانند. چون حقوق زنان در جامعه پایین است و کفاف خرجهایی که درنبودن حضورشان در خانه میشود نیست. بنابراین باید حقوق زنان همطراز با مردان باشد تا بتوانند در بیرون خانه کار کنند. این مسئله بعهده دولت است همچنین دولت فرهنگی در جامعه اشاعه میدهد که زنان را خانه نشین میکند. اینطور که زنان خانهداری میکنند و مردان از صبح تا شب مشغول کار و دوندگی هستند در همین رابطه سرویسهای اجتماعی که باعث میشود زنان از کار خانه و نگهداری بچه فارغ شوند یا اصلا نیست و یا اگر هست هزینهای سرسام آور دارد که از عهده درآمد یک خانواده نیست. یعنی در جامعه ایران و با وجود سیاست ضد انسانی جدایی مرد از زن، موقعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی زن در جامعه پایین است و زن بعنوان انسان درجه دوم و ملک طلق مرد بحساب میآید.
این یک نمونه تیپیک جامعه سرمایهداری برای جلوگیری از اتحاد بین انسانهاست و در همین رابطه مذهب و قوانین ضد انسانی مذهب آتش بیار معرکه جامعه سرمایهداری بوده، هست و خواهد ماند.
سرنگونی حکومت هار مذهبی در ایران یکی از نفع هایش پایان دادن به این قوانین و عادتهای غیر انسانی درجامعه است. این مسئله در بعد جهانی یعنی مسئله پایین نگهداشتن حقوق زنان در بازار کار مسئله سرمایهداری در کل دنیاست. برای همین نظری کوتاه در مورد موقعیت زنان در کارهای روستایی را و نیز در بازار کار را اشاره میکنم. طبق آمار سه سازمان جهانی (سازمان جهانی کار، سازمان جهانی کشاورزی و سازمان جهانی صندوق توسعه کشاورزی) که در نشست خود در رم پایتخت ایتالیا تاریخ 5 آوریل 2011 ارائه داده و در دویست صفحه میباشد میگوید زنان در کشاورزی، چه آنهاییکه بصورت رسمی کار میکنند و چه آنهاییکه بصورت روز مزد مشغول کارند، مزایا و حقوقشان نسبت به مردان 70 در صد پایین تر است.
خانم ماریا هارتل کارشناس برابری جنسیتی در صندوق بینالمللی توسعه کشاورزی که در تهیه این گزارش دست داشته میگوید با توجه به بحران کنونی در دنیا و گرانی مواد غذایی در دنیا، احتیاج مبرمی به توسعه کشاورزی دارد و در این رابطه نقش زنان در توسعه کشاورزی بسیار جدی است اما متاسفانه در مناطقی مثل آفریقا و آسیا و خاور میانه این زنان اند که بار سنگین کشاورزی را بر دوش دارند اما هیچگونه حقوق و مزایای برابری دریافت نمیکنند، حتی زنان در ازای کار برابر هم 70 درصد کمتر از مردان دست مزد دارند و دارای هیچ مزایای دیگری هم نمیشوند. باید سطح توسعه و بالا بردن دانش و سواد را بین زنان بالا برد، که حتی در کشورهای توسعه یافته هم زنان داری معلومات و سواد خواندن و نوشتن نیستندو از 796 میلیون بیسواد در دنیا دوسومشان را زنان تشکیل میدهند. از هر 6 روستایی یک زن کار میکند ولی زنانی که در مزارع.
طبق آمار سازمان کشاورزی جهانی در ایران زنان 60 در صد کار کشاورزی را انجام میدهند. در مزارع چای و سیفی کاری حتی این آمار به 80 درصد میرسد.
مثلا نود در صد پرورش کرم ابریشم در ایران بعهده زنان است. در ایران زنان روستایی حضوری 85 در صدی در دامپروری و دام داری دارند. طبق آمارهای غیر رسمی در روستاهای ایران و نیز در کارهای وابسته به کشاورزی و لبنیات سازی زنان قریب به 6 و نیم میلیون نفر زن در این کارها شرکت دارند. این نمونههایی زنده بود از اجحاف علیه حقوق زنان که متاسفانه مردان زحمتکش از آن آگاه نیستند و یا اگر هم آگاه باشند فکر میکنند این اختلاف طبیعی است اما تعدادی هم آگاه هستند که صاحبکاران و سرمایهداری بکمک مذهب اختلاف جنسیتی را دامن میزنند که صف اتحاد انسانها علیه نابرابری ها را بهم بزنند. اما برای ما مردم زحمتکش و کارگر این هشدارها معنایی دیگری دارد.
اول می امسال با مسئله گرسنگی در دنیا روبروست. بحران اقتصادی سرمایهداری بحدی عمیق و گسترده است که خود سرمایهداران از بیان آن ابایی ندارند. از طرف دیگر تعارض و مبارزه کارگران در ایران و مردم گرسنه در شمال آفریقا ، کشورهای عربی و خاورمیانهف موقعیت جدی و حساسی را بوجود آورده است. اخطارهای سازمانهای جهانی در مورد گرانی و گرسنگی نه بدلیل آگاهی بوضع مردم فقیر بلکه بدلیل راه چاره برای جلوگیری از اعتراضات گسترده گرسنگان در دنیا است. گرانی، فقر و بیکاری عوامل ریشهدار سیستم سرمایهاند. تنها راه مقابله با آن اتحاد و همبستگی کارگری و مردم فقیر دنیا است. روز اول می باید بعنوان روز تاریخی و واقعی خود روز اتحاد و مبارزه گرسنگان عیله حاکمیت سرمایه باشد. روز مبارزه علیه آپارتاید جنسیتی در ایران و جهان باشد. نباید اجازه داد بنام جنسیت صف اتحاد انسانهارا بهم زنند نباید اجازه داد که فشار بحران اقتصادی در جامعه سرمایهداری دلیل شود که حقوق و دستمزد زنان را پایین نگهدارند و بیحقوقی مطلق را به نیمی از جامعه بشری تحمیل کنند.
کارگران مبارز و آگاه باید در این برهه که حکومت اسلامی در بدترین شرایط زندگی ننگین سی ساله خود قرار دارد، نباید اجازه دهند که سیاست آپارتاید جنسیتی را ادامه دهد و صف مردم زحمتکش را به زنانه و مردانه تجزیه کنند. در اول ماه می شعار نه به آپارتاید جنسی در ایران و نیز خواهان برابری دستمزد و کلیه مزایای برابر با مردان برای زنان یکی ازشعارهای اصلی و کلیدی ما باشد.
زنده باد همبستگی طبقاتی کارگران
موضوعات مندرج در این مقاله منعکس کنندهی دیدگاه گردانندگان آژانس کُردپا نیست.
فشار اقتصادی، تبعیض در جامعه و بی تشکلی طبقه کارگر مانع جدی مبارزات کارگران و مردم ستمدیده است
چهارم اردیبهشتماه 1391 اول می هر سال با توجه به موقعیت سیاسی دنیا از اهمیت خاصی برخوردار است و هر ساله مسئلهای بر جسته میگردد.
امسال با وجود گرانی و بالا رفتن سرسام آورقیمت ارزاق و مایحتاج عمومی و ضروری در سراسر دنیا گرسنگی دارد به یک مسئله جدی تبدیل میشود. گرانی مواد خوراکی و نیز بیکاری گستردهای حذف سوبسیدهای دولتی از کالاهای ضروری مردم ، ضرورت یک شعار قوی و سراسری در دنیا را طلب میکند.
سازمان ملل بعنوان یک تشکل متحد و حافظ سرمایه دارد به سرمایهداری در مورد اعتراض گرسنگان سال 2010 هشدار داد و سال 2011 هم در کنفرانس جهانی در رم این هشدار را تکرار کرد. در اصل 2012 هم در مورد مسئله گرسنگی و مرگ و میر در میان کودکان هشدار داده، اما ضامن اجرایی این هشدارها چیست؟
تدبیر این همه بیحقوقی که به مردم جامعه تحمیل میشود چیست؟ جواب اینها کار سازمانهای رسمی و غیررسمی سرمایهداری نیست، اینها روی میز جنبش برای طلب طبقه کارگر و مردم زحمتکش دنیاست! جواب این مسائل هم منطقهای قارهای نیست، جواب این مسائل با توجه موقیعت کنونی، بحران جهانی مالی سرمایهداری و گسترش ارتباطات جهانیاست! گرانی سرسام آور، وضعیت معیشت خانواده کارگران، بیکاری بالای 24 درصد در ایران، مسله مسکن مناسب برای خانوادههای کم در آمد و فقیر جامعه، اینها و دهها موارد دیگر مثل مسئله بهداشت و درمان... مسائلی است که بطور جدی زندگی مردم جامعه را مچاله کرده است. در این اوضاع و شرایط هر کس بفکر خویش عمل میکند و این آن پاشنه آشیل مبارزات مردم و کارگران است علیه حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی در ایران!
مسئله دیگر در مبارزه علیه جمهوری اسلامی تبعیض جنسیتی و آپارتاید جنسی در ایران است که این بخودی خود باعث جدایی حتی در عرصه مسال شخصی و زندگی خصوصی آدمها در جامعه شده است. این مسئله به یکی از موانع بسیار جدی در سر راه اتحاد کارگران تبدیل شده است. زیرا در جامعه سرمایهداری ابزار مذهب چماقی است که تفرقه بین انسانها را دامن میزنند تا از اتحاد و همبستگی طبقاتی و مبارزاتی انسانها در جامعه علیه سرمایه و نابرابریها جلوگیری کنند.
جامعه سرمایهداری با بسط اخلاق مرد سالار و نیز زن را بعنوان کنیز خانه به حساب آوردن (که مردان را برای بازار کار آماده کنند و خشک و ترشان کنند و بچهداری کنند) بدون هیچگونه حقوق و مزایایی، زن را برده خانهداری کرده است.
جمهوری اسلامی با اجرای احکام ضد بشری جداسازی زن و مرد در محیط کار و زندگی، انسانها در جامعه، بیحقوقی مفرطی را در جامعه به زنان تحمیل کرده است. این یک مسئله جدی در همبستگی طبقاتی کارگران و مردم زحمتکش در جامعه علیه طبقات حاکم و سرمایه داریست. این مسئله یک بعد جهانی وحشتناکی دارد که من در زیر به نکاتی هر چند کوچک از آن اشاره میکنم. حال به این مسئله زندگی و معیشت همیشه تحت فشار مردم را هم اضافه کنید. ببینید جمهوری اسلامی چه جهنمی برای مردم جامعه درست کرده است. همین مسئله فشار اقتصادی باعث شده که طبق آمار رسمی در جامعه ایران بیش از 45 درصد مردانی که بالای 65 سال سن دارند هنوز مشغول کار هستند تا بار گران اقتصاد خانواده را بردوش بکشند. طبق آمارهای رسمی(سال گذشته) سازمانهای جهانی ایران پایینترین سطح اشتغال زنان را دارد.
یعنی از هر ده زن آماده به کار در ایران کمتر از 2 نفر آنها در بازار کار و شاغل هستند. یعنی طبق این آمار قریب به یک چهارم زنان آماده به کار در ایران فعال هستند و به بازار کار میتوانند بیایند. (اگر سن اشتغال برای زنان را از 15 سال به بالا به حساب آوریم) از همین یک چهارم که در بازار کار هستند بیکاری بینشان دوبرابر مردان است.
بنابراین تنها عامل بیکاری نیست که مشکل زنان در بازار کار میباشد بلکه آپارتاید جنسیتی و تبعیض بخاطر جنسیت موجب بیکاری مفرط بین زنان است. بعلت وجود اختلاف جنسیتی زنان در بازار کار باعث شده که در خانواده بجای امکان شغلی برای زنان زیاد کردن، و از مهارت و تخصص زنان در جامعه استفاده کردن در عوض مردان چند شغله میشوند، یا پسران نوجوان تحصیل را ول میکنند و به بازار کار میروند. در ایران سیستمی وجود دار بنام محاسبه (هزینه/ فایده) این محاسبه بدین معناست که اگر زن بیرون کار کند در نتیجه مرد سرویس مناسب در خانه نمیگیرد، بچهها باید به مهد کودک بروند و مراقبت از سالمندان و مریضهای خانواده که قاعدتا بعهده زنان است و ناچار در محاسبه اقتصاد خانوادگی این محاسبه به نفع زنان نیست بهمین دلیل مردان اجازه کار به زنان نمیدهند و زنان مجبورند در خانه بمانند. چون حقوق زنان در جامعه پایین است و کفاف خرجهایی که درنبودن حضورشان در خانه میشود نیست. بنابراین باید حقوق زنان همطراز با مردان باشد تا بتوانند در بیرون خانه کار کنند. این مسئله بعهده دولت است همچنین دولت فرهنگی در جامعه اشاعه میدهد که زنان را خانه نشین میکند. اینطور که زنان خانهداری میکنند و مردان از صبح تا شب مشغول کار و دوندگی هستند در همین رابطه سرویسهای اجتماعی که باعث میشود زنان از کار خانه و نگهداری بچه فارغ شوند یا اصلا نیست و یا اگر هست هزینهای سرسام آور دارد که از عهده درآمد یک خانواده نیست. یعنی در جامعه ایران و با وجود سیاست ضد انسانی جدایی مرد از زن، موقعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی زن در جامعه پایین است و زن بعنوان انسان درجه دوم و ملک طلق مرد بحساب میآید.
این یک نمونه تیپیک جامعه سرمایهداری برای جلوگیری از اتحاد بین انسانهاست و در همین رابطه مذهب و قوانین ضد انسانی مذهب آتش بیار معرکه جامعه سرمایهداری بوده، هست و خواهد ماند.
سرنگونی حکومت هار مذهبی در ایران یکی از نفع هایش پایان دادن به این قوانین و عادتهای غیر انسانی درجامعه است. این مسئله در بعد جهانی یعنی مسئله پایین نگهداشتن حقوق زنان در بازار کار مسئله سرمایهداری در کل دنیاست. برای همین نظری کوتاه در مورد موقعیت زنان در کارهای روستایی را و نیز در بازار کار را اشاره میکنم. طبق آمار سه سازمان جهانی (سازمان جهانی کار، سازمان جهانی کشاورزی و سازمان جهانی صندوق توسعه کشاورزی) که در نشست خود در رم پایتخت ایتالیا تاریخ 5 آوریل 2011 ارائه داده و در دویست صفحه میباشد میگوید زنان در کشاورزی، چه آنهاییکه بصورت رسمی کار میکنند و چه آنهاییکه بصورت روز مزد مشغول کارند، مزایا و حقوقشان نسبت به مردان 70 در صد پایین تر است.
خانم ماریا هارتل کارشناس برابری جنسیتی در صندوق بینالمللی توسعه کشاورزی که در تهیه این گزارش دست داشته میگوید با توجه به بحران کنونی در دنیا و گرانی مواد غذایی در دنیا، احتیاج مبرمی به توسعه کشاورزی دارد و در این رابطه نقش زنان در توسعه کشاورزی بسیار جدی است اما متاسفانه در مناطقی مثل آفریقا و آسیا و خاور میانه این زنان اند که بار سنگین کشاورزی را بر دوش دارند اما هیچگونه حقوق و مزایای برابری دریافت نمیکنند، حتی زنان در ازای کار برابر هم 70 درصد کمتر از مردان دست مزد دارند و دارای هیچ مزایای دیگری هم نمیشوند. باید سطح توسعه و بالا بردن دانش و سواد را بین زنان بالا برد، که حتی در کشورهای توسعه یافته هم زنان داری معلومات و سواد خواندن و نوشتن نیستندو از 796 میلیون بیسواد در دنیا دوسومشان را زنان تشکیل میدهند. از هر 6 روستایی یک زن کار میکند ولی زنانی که در مزارع.
طبق آمار سازمان کشاورزی جهانی در ایران زنان 60 در صد کار کشاورزی را انجام میدهند. در مزارع چای و سیفی کاری حتی این آمار به 80 درصد میرسد.
مثلا نود در صد پرورش کرم ابریشم در ایران بعهده زنان است. در ایران زنان روستایی حضوری 85 در صدی در دامپروری و دام داری دارند. طبق آمارهای غیر رسمی در روستاهای ایران و نیز در کارهای وابسته به کشاورزی و لبنیات سازی زنان قریب به 6 و نیم میلیون نفر زن در این کارها شرکت دارند. این نمونههایی زنده بود از اجحاف علیه حقوق زنان که متاسفانه مردان زحمتکش از آن آگاه نیستند و یا اگر هم آگاه باشند فکر میکنند این اختلاف طبیعی است اما تعدادی هم آگاه هستند که صاحبکاران و سرمایهداری بکمک مذهب اختلاف جنسیتی را دامن میزنند که صف اتحاد انسانها علیه نابرابری ها را بهم بزنند. اما برای ما مردم زحمتکش و کارگر این هشدارها معنایی دیگری دارد.
اول می امسال با مسئله گرسنگی در دنیا روبروست. بحران اقتصادی سرمایهداری بحدی عمیق و گسترده است که خود سرمایهداران از بیان آن ابایی ندارند. از طرف دیگر تعارض و مبارزه کارگران در ایران و مردم گرسنه در شمال آفریقا ، کشورهای عربی و خاورمیانهف موقعیت جدی و حساسی را بوجود آورده است. اخطارهای سازمانهای جهانی در مورد گرانی و گرسنگی نه بدلیل آگاهی بوضع مردم فقیر بلکه بدلیل راه چاره برای جلوگیری از اعتراضات گسترده گرسنگان در دنیا است. گرانی، فقر و بیکاری عوامل ریشهدار سیستم سرمایهاند. تنها راه مقابله با آن اتحاد و همبستگی کارگری و مردم فقیر دنیا است. روز اول می باید بعنوان روز تاریخی و واقعی خود روز اتحاد و مبارزه گرسنگان عیله حاکمیت سرمایه باشد. روز مبارزه علیه آپارتاید جنسیتی در ایران و جهان باشد. نباید اجازه داد بنام جنسیت صف اتحاد انسانهارا بهم زنند نباید اجازه داد که فشار بحران اقتصادی در جامعه سرمایهداری دلیل شود که حقوق و دستمزد زنان را پایین نگهدارند و بیحقوقی مطلق را به نیمی از جامعه بشری تحمیل کنند.
کارگران مبارز و آگاه باید در این برهه که حکومت اسلامی در بدترین شرایط زندگی ننگین سی ساله خود قرار دارد، نباید اجازه دهند که سیاست آپارتاید جنسیتی را ادامه دهد و صف مردم زحمتکش را به زنانه و مردانه تجزیه کنند. در اول ماه می شعار نه به آپارتاید جنسی در ایران و نیز خواهان برابری دستمزد و کلیه مزایای برابر با مردان برای زنان یکی ازشعارهای اصلی و کلیدی ما باشد.
زنده باد همبستگی طبقاتی کارگران
موضوعات مندرج در این مقاله منعکس کنندهی دیدگاه گردانندگان آژانس کُردپا نیست.