خود سوزی زنان، فاجعهیی انسانی یا اتفاقی عادی؟!
13:29 - 28 بهمن 1391
Unknown Author
کیهان یوسفی
شاید این تصاویر برای خیلی از ما که در مناطق کُردنشین، زمانی زیستهایم آشنا باشد. یا خود شاهد بوده یا این حادثه در نزدیکترین مکان به ما اتفاق افتاده باشد؛ صدای هوار هوار یک زن و شوهر و جر و بحث فی مابین، صدای کتک کاری زن توسط مرد و ضجهها و جیقهای زن، گریههای کودکانی معصوم و سپس رخ دادن یک فاجعه بشری. اندامهای ظریف زنی که در آتش جزغاله میشوند! بوی نفت و پوست و گوشت در فضا میپیچد و مردی که با غرور سبیلهایش را زیر لب میفشارد و به مردانگی خود میبالد...
امروز وقتی یکی از نزدیکان قربانی، داستان حادثهی دردناک \"سروین یوسفی\" زن ٣٤ سالهی اهل پاوه که ٢١ بهمنماه با پاشیدن گازوئیل بر خویش، خود را به آتش کشید و دو کودک معصومش را تنها گذاشت، را برایم باز تعریف میکرد بیشتر از خود و مرد بودن خویش بیزار شدم و باز خاطرات قربانیانی که از نزدیک میشناختم و با چنین سرنوشتی به زندگی خویش پایان داده بودند، برایم زنده شد.
\"ش. ف\" دخترک معصومی که سالهای ابتدایی همکلاس بودیم و در زمستان ٨٣ با سوزندان خویش زندگی را بدرود گفت، \" م .ی\" مادر یکی از دوستان دوران راهنماییم یا خواهر دوست هم دانشجوییم \" ب. م \" اهل مریوان که در زمستان ٨٤ خود را به آتش کشید و صورت زیبایش دیگر قابل شناسایی نبود و نامزدش را بدرود گفت، و نمونههای بسیاری که هراز چند گاهی درمناطق کُردنشین روی میدهد و چهرهی کریه فرهنگ قبیح مرد سالاری و مذهب سالاری را به نمایش میگذارد. اعتراضهای خاموش علیه فرهنگ و هنجارهای غالب که قانون نیز پشتیبان همیشگی این هنجارها است.
زنی که محبوس در خانه است، تحقیر میشود، زنجیر میشود، مورد بیحرمتی و اذیت و آزار قرار میگیرد، صدایش شنیده نمیشود، کسی درکش نمیکند، هیچگاه حق به جانب نیست و همیشه خطاکار است، اختیاری ندارد، در نتیجه بود و نبود خود را یکی میپندارد، در خلوت و یا نیمه شب بدور از چشم همه بغض گلویش را میفشارد، نفت را بر خود میپاشد و با جرقهی کبریت بندهای این اسارت را از پای میگشاید. اما افسوس نمیداند که این امر گره از مشکل نمیگشاید و مسئله همچنان بر جای خود باقی است و تنها زندگی و وجود اوست که قربانی میشود.
در جامعهای که فرهنگ، هنجار، دین، قانون و سیستم آموزشی به ما میفهماند که دید ما نسبت به زن دیدی جنسی باشد و زن از هرگونه ارزشی غیر از این مبراست، به من مرد یاد میدهد که زن مالکیتش متعلق به من است و این منم که بایستی برایش تعیین تکلیف کنم و او موجودی ناقص العقل است که بایستی راست و چپ را به او یاد داد. در چنین فضایی این موجود ضعیف هردم طعمهای در معرض تهدید دیگران است و بایستی به خوبی از آن مراقبت کرد. با هر نگاهی از راه بیراه میشود و .....
بر این اساس بایستی به طور مرتب کنترل شود و نتیجه آن میشود که زن یا به هر چیزی تن در دهد و تحقیر و کبود شدن زیر چشمها و ... را تحمل کند، چند همسری را تحمل کند و یا اینکه راه حل آخر را برگزیند و خود را به کام مرگ بسپارد.
بنا به مرکز آمار آژانس خبری کُردپا، در سال جاری و در مناطق کردنشین 33 زن از طریق خودکُشی به زندگی خود پایان دادند که ١٥ مورد خودسوزی بوده است، همچنین در بهمن ماه امسال ٥ زن در مناطق کُردنشین از طریق خودکشی به زندگی خود پایان داده ند.
آمار خودکشی و البته خودسوزی در مناطق کُردنشین نسبت به دیگر مناطق ایران رقم بالاتری است. فقر، بیکاری، اعتیاد، چند همسری مردان و ... از دلایل اساسی خودکشی زنان به شمار میآیند، اما چرا زنان در این مناطق بیشتر راه حل خودسوزی را در پیش میگیرند، کارشناسان میگویند که \"... کسی که تحقیر شده و مورد آزار و اذیت قرار گرفته است . در آن لحظه میخواهد جلب توجه کند و ...\" . التبه نباید از یاد برد که از میان افرادی که اقدام به خودسوزی کردهاند بعد از انجام این عمل اکثر آنها از کار خویش پشیمان میباشند ولی این پشیمانی از اصل مسئله و نگاه جنسی و فرهنگ مردسالاری و قانون و هنجاری بر این مبنا در جامعه ما نمیکاهد.
زنان بیگناه کُردی که در میان تمام ستمهای ملی، معیشتی و ... د رمناطق کُردنشین، زن بودنشان نیز عاملی برای اعمال ظلمی مضاعف بر آنان است و هراز چندگاهی شاهد وقوع یک فاجعه انسانی به نام خودسوزی یا خودکشی از جانب آنان هستیم واما ساده از کنار آن میگذریم، انگار خبری عادی را شنیدهایم، از کنار آن عبور میکنیم، بدون اینکه به عمق فاجعه لحظهای بیاندیشیم.
شاید این تصاویر برای خیلی از ما که در مناطق کُردنشین، زمانی زیستهایم آشنا باشد. یا خود شاهد بوده یا این حادثه در نزدیکترین مکان به ما اتفاق افتاده باشد؛ صدای هوار هوار یک زن و شوهر و جر و بحث فی مابین، صدای کتک کاری زن توسط مرد و ضجهها و جیقهای زن، گریههای کودکانی معصوم و سپس رخ دادن یک فاجعه بشری. اندامهای ظریف زنی که در آتش جزغاله میشوند! بوی نفت و پوست و گوشت در فضا میپیچد و مردی که با غرور سبیلهایش را زیر لب میفشارد و به مردانگی خود میبالد...
امروز وقتی یکی از نزدیکان قربانی، داستان حادثهی دردناک \"سروین یوسفی\" زن ٣٤ سالهی اهل پاوه که ٢١ بهمنماه با پاشیدن گازوئیل بر خویش، خود را به آتش کشید و دو کودک معصومش را تنها گذاشت، را برایم باز تعریف میکرد بیشتر از خود و مرد بودن خویش بیزار شدم و باز خاطرات قربانیانی که از نزدیک میشناختم و با چنین سرنوشتی به زندگی خویش پایان داده بودند، برایم زنده شد.
\"ش. ف\" دخترک معصومی که سالهای ابتدایی همکلاس بودیم و در زمستان ٨٣ با سوزندان خویش زندگی را بدرود گفت، \" م .ی\" مادر یکی از دوستان دوران راهنماییم یا خواهر دوست هم دانشجوییم \" ب. م \" اهل مریوان که در زمستان ٨٤ خود را به آتش کشید و صورت زیبایش دیگر قابل شناسایی نبود و نامزدش را بدرود گفت، و نمونههای بسیاری که هراز چند گاهی درمناطق کُردنشین روی میدهد و چهرهی کریه فرهنگ قبیح مرد سالاری و مذهب سالاری را به نمایش میگذارد. اعتراضهای خاموش علیه فرهنگ و هنجارهای غالب که قانون نیز پشتیبان همیشگی این هنجارها است.
زنی که محبوس در خانه است، تحقیر میشود، زنجیر میشود، مورد بیحرمتی و اذیت و آزار قرار میگیرد، صدایش شنیده نمیشود، کسی درکش نمیکند، هیچگاه حق به جانب نیست و همیشه خطاکار است، اختیاری ندارد، در نتیجه بود و نبود خود را یکی میپندارد، در خلوت و یا نیمه شب بدور از چشم همه بغض گلویش را میفشارد، نفت را بر خود میپاشد و با جرقهی کبریت بندهای این اسارت را از پای میگشاید. اما افسوس نمیداند که این امر گره از مشکل نمیگشاید و مسئله همچنان بر جای خود باقی است و تنها زندگی و وجود اوست که قربانی میشود.
در جامعهای که فرهنگ، هنجار، دین، قانون و سیستم آموزشی به ما میفهماند که دید ما نسبت به زن دیدی جنسی باشد و زن از هرگونه ارزشی غیر از این مبراست، به من مرد یاد میدهد که زن مالکیتش متعلق به من است و این منم که بایستی برایش تعیین تکلیف کنم و او موجودی ناقص العقل است که بایستی راست و چپ را به او یاد داد. در چنین فضایی این موجود ضعیف هردم طعمهای در معرض تهدید دیگران است و بایستی به خوبی از آن مراقبت کرد. با هر نگاهی از راه بیراه میشود و .....
بر این اساس بایستی به طور مرتب کنترل شود و نتیجه آن میشود که زن یا به هر چیزی تن در دهد و تحقیر و کبود شدن زیر چشمها و ... را تحمل کند، چند همسری را تحمل کند و یا اینکه راه حل آخر را برگزیند و خود را به کام مرگ بسپارد.
بنا به مرکز آمار آژانس خبری کُردپا، در سال جاری و در مناطق کردنشین 33 زن از طریق خودکُشی به زندگی خود پایان دادند که ١٥ مورد خودسوزی بوده است، همچنین در بهمن ماه امسال ٥ زن در مناطق کُردنشین از طریق خودکشی به زندگی خود پایان داده ند.
آمار خودکشی و البته خودسوزی در مناطق کُردنشین نسبت به دیگر مناطق ایران رقم بالاتری است. فقر، بیکاری، اعتیاد، چند همسری مردان و ... از دلایل اساسی خودکشی زنان به شمار میآیند، اما چرا زنان در این مناطق بیشتر راه حل خودسوزی را در پیش میگیرند، کارشناسان میگویند که \"... کسی که تحقیر شده و مورد آزار و اذیت قرار گرفته است . در آن لحظه میخواهد جلب توجه کند و ...\" . التبه نباید از یاد برد که از میان افرادی که اقدام به خودسوزی کردهاند بعد از انجام این عمل اکثر آنها از کار خویش پشیمان میباشند ولی این پشیمانی از اصل مسئله و نگاه جنسی و فرهنگ مردسالاری و قانون و هنجاری بر این مبنا در جامعه ما نمیکاهد.
زنان بیگناه کُردی که در میان تمام ستمهای ملی، معیشتی و ... د رمناطق کُردنشین، زن بودنشان نیز عاملی برای اعمال ظلمی مضاعف بر آنان است و هراز چندگاهی شاهد وقوع یک فاجعه انسانی به نام خودسوزی یا خودکشی از جانب آنان هستیم واما ساده از کنار آن میگذریم، انگار خبری عادی را شنیدهایم، از کنار آن عبور میکنیم، بدون اینکه به عمق فاجعه لحظهای بیاندیشیم.