خوانش معرفتشناختی ٧ تیر سردشت به مثابه یک رخداد تراژیک بر اساس رویکرد فلسفی
14:18 - 7 تیر 1395
Unknown Author
رامان حاجیزاده
فاجعه تراژیک بمباران شیمیایی سردشت، سند تراژدی یک ملت است.
چکیده
در دو سده اخیر در بسیاری از مناطق جهان جنایات و فجایع بسیاری روی داده است که از دید متفکران و اندیشمندان سیاسی دور نمانده است. منظقه خاورمیانه نیز در دو سده اخیر به عنوان منطقه ای جنگ خیز،که همواره مرزهای آن خونین بوده است فجایع ضد انسانی بسیاری در آن اتفاق افتاده است. به یک معنا،سده بیستم سده ژینوساید است.یکی از این فجایع دردناک و غیر انسانی بمباران شیمیایی ٧ تیر شهر سردشت می باشد. گیدنز معتقد است که سده بیستم ژینوساید ترین سده در میان سده های بشری بوده است. فاجعه بمباران شیمیایی سردشت بکی از این رخدادهای تراژیک و جنایت غیر انسانی در خاورمیانه به شمار می رود. این جنایت برای اولین بار در تاریخ بشری در سردشت ،همچون نخستین شهر بمباران شده توسط تسلیحات کشتار جمعی شیمیایی، انجام شده است و به رغم گذشت ٢٩ سال از آن هنوز زخمها و معضلات و آسیب های آن تازه و مشکل ساز است.در این یادداشت تلاش می شود تا بر ضرورت اتخاذ رویکرد دیگری برای شناخت ماهیت این رخداد تراژیک و واکاوی ابعاد ایجابی و سلبی آن تأکید شود،به این منظور علاوه بر اشاره به سه رویکرد قبلی درباره بررسی و انجام مراسم و مناسک یاد و خاطره این فاجعه،یعنی رویکرد های متعارف دولتی، سنتی و علمی،اهتمام بر آن است تا چارچوبی تئوریک برای رویکرد فلسفی و معرفتی در باب بررسی و شناخت فجایع سردشت،حلبجه،انفال و شنگال در چهار سرفصل(از مجموع هشت سرفصل) ترسیم و طرح گردد.اهمیت گذار از رویکرد های قبلی به رویکرد فلسفی به این پرسش ها بر می گردد :
١) ماهیت این رخداد تراژیک چیست؟
٢) ریشه ها ی شکل گیری ظرفیت و امکان رخداد فاجعه ٧ تیر سردشت کدامند؟
٣) فهم و شناخت عمق و ابعاد فجایع رخداد های تراژیک سردشت،حلبجه،انفال و شنگال چگونه ممکن می گردد؟
به هر صورت، مقاله فرارو در چهار سرفصل و چندین مؤلفه به قصد ارائه راهکاری نظری در باب تبیین فلسفی رخداد های تراژیک مورد نظر ،و یک نتیجه گیری تنظیم،و سپس بر اساس این چارچوب ایده ی \" سردشت به مثابه شهر صلح \" بررسی می گردد.
واژگان کلیدی: ٧ تیر سردشت- رویکرد فلسفی- ماهیت رخداد
مقدمه
- فجایع سردشت،حلبجه،انفال و شنگال همچون یک سلسله فجایع که در امتداد یکدیگر قرار دارند.
- عدم تقلیل و تلخیص و تجمیع آن
- بررسی عقلانی و علمی رخداد تراژیک
١) طرح مسئله و پیشینه تحقیق
٢) رویکردهای موجود
الف) رویکرد دولتی:بررسی این فاجعه در نهاد های دولتی در چارچوب جنگ ایران و عراق و ستاد یادواره ها و میراث جنگ،تعیین سهمیه و برخورداری عده ای خاص موجب نارضایتی عمومی مردم شده است و بعضاً با ایجاد نابرابری،منجر به قطب بندی جامعه و رانت و ویژه خواری عده ای گردیده است که این وضعیت با عدالت جمعی،اخلاق شهروندی،شخصیت و کرامت مردم سردشت مغایرت دارد.
ب ) رویکرد سنتی:دیدگاههای احساسی،عاطفی،مناسک هنری و ادبی
ج) رویکرد علمی: واکاوی علمی ابعاد فاجعه بمباران شیمیایی سردشت
چ) طرح رویکرد فلسفی برای شناخت ماهیت فاجعه ٧ تیر سردشت و تبیین و تحلیل نظری ابعاد آن با هدف کسب معرفت فلسفی نسبت به رخداد تراژیک بمباران شیمیایی سردشت و دیگر فجایع.
٣)سر فصل های رویکرد فلسفی(فقط سه سرفصل)
- استلزام رویکرد فلسفی
- رهیافت های پارادایمی و تبیین های بینا رشته ای
- تأکید عمده بر چارچوب فلسفه سیاسی است.
الف) اتخاذ رهیافت پسا- فاجعه
١. مؤلفه بازاندیشی متأملانه و بازنگری و بازخوانی انتقادی آن.
٢. مؤلفه شناسایی بحران: فقدان اقلیم معرفتی و فرآورده ها و تعیینات و تضمنات عینی و فیزیکی آن.
٣. فاجعه به مثابه وضعیت اندیشیدن و فرصت تأمل و تفکر
٤. فاجعه اندیشی – رخداد تراژیک به مثابه منشأ تولید اندیشه و آثار هنری و ادبی برجسته- همزمان با فاجعه اندیشیدن و فاجعه به مثابه متعلق و موضوع اندیشه و تعمق.
٥. حیرت(تاوماس)باستان و وحشت مدرن(بلانشو)
٦. سکوت متأملانه: اقامت در مسئله وجودی خود-گاهی خاموشی خودآگانه منشأ اقتدار است.
٧. و دیگر مؤلفه ها ...
ب)سرفصل رهیافت عقلانیت
١. بررسی استلزامات و دلالت های عقلانی و انسان شناختی این فجایع
٢. واکاوی عقلانی این فجایع.
٣. و دیگر مؤلفه ها...
ج) سرفصل مفهوم سازی و تآسیس چارچوب نظری
١. چارچوب و الگوهای نظری و متدولوژیک موجود در حوزه های
کلاسیک،روشنگری،مدرن،مدرنیته متأخر،پست مدرن، فلسفه سیاسی نوارسطویان معاصر.
٢. تأسیس چارچوب نظری خاص و لوکال: فاجعه سردشت به عنوان\" نخستین قربانی تسلیحات کشار جمعی شیمیایی\" در تاریخ بشری یک رخداد شاذ و استثنایی است که قبل از آن روی نداده است.هگل در فلسفه حق: فلسفه زمان خویش را به سطح تفکر بر می کشد.ضرورت مفهوم سازی رخداد تراژیک در کانتکست و بافت خودش.
٣. و دیگر مؤلفه ها...
د) سرفصل گفتمان سازی
١. معنا سازی و صورتبندی مسئله ٧ تیر سردشت
٢. معنای رخداد تراژیک،معنای زندگی پس از فاجعه و انتشار و تثبیت معنا
٣. و دیگر مؤلفه ها...
٤) بررسی ایده اتوپیک\" سردشت به مثابه شهر صلح \".
-عدم انکار اصل ایده
- بحران معرفت: سردشت به خودآگاهی جمعی نرسیده است.(شهر سردشت نمی اندیشد)
- بحران هویت(عدم شکل گیری کنش و معرفت جمعی و اجتماعی-فقدان سرمایه اجتماعی)
- فقدان زیربنا و زیرساخت های معرفتی،فرهنگی و به ویژه ساختار ژئوپولتیک در سردشت
- عدم شکل گیری سرمایه اجتماعی- فقدان معرفت مشترک و کنش جمعی و اجتماعی- عدم شکل گیری روابط و مناسبات شهروندی
- مسئله مصالح عمومی و منافع جمعی و عمومی در سطح شهرستان در یک افق ملی.
- فقدان حوزه عمومی
- ایجاد زیربنا و زیرساخت های لازم برای طرح و تثبیت ایده مذکور.
- ضرورت توجیه عقلانی و معرفتی اصل ایده و تثبیت و نهادینه کردن آن.
- رخداد تراژیک بمباران شیمیای سردشت در امتداد سلسه رخدادهای تراژیک حلبجه،انفال،شنگل ظرفیت و امکان جهانی شدن را دارد.
نتیجه گیری
- ضرورت گذار به رویکرد فلسفی و بررسی عقلانی رخداد های تراژیک
سردشت،حلبجه،انفال و شنگال
- تببین فلسفی و معرفتی امر تراژیک به عنوان یک مسئله وجودی
- شناخت و معرفت فلسفی و درک رخداد تراژیک
- عدم تقلیل و تلخیص رخداد تراژیک در سطح سردشت و یا جنگ ایران و عراق و پیامده های آن.
- نظریه فقدان اقلیم معرفتی و فراورده ها و تعیینات فیزیکی و عینی آن ماهیت این فقدان است.
- موانع و فقدان ها به شیوه نسبی و کلی مد نظر بوده است.
منابع
ارائه شده در همایش شب ٦ تیر در سالن سینما در همایش علمی- ترویجی به مناسبت ٢٩ مین سالگرد ٧ تیر سردشت.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
فاجعه تراژیک بمباران شیمیایی سردشت، سند تراژدی یک ملت است.
چکیده
در دو سده اخیر در بسیاری از مناطق جهان جنایات و فجایع بسیاری روی داده است که از دید متفکران و اندیشمندان سیاسی دور نمانده است. منظقه خاورمیانه نیز در دو سده اخیر به عنوان منطقه ای جنگ خیز،که همواره مرزهای آن خونین بوده است فجایع ضد انسانی بسیاری در آن اتفاق افتاده است. به یک معنا،سده بیستم سده ژینوساید است.یکی از این فجایع دردناک و غیر انسانی بمباران شیمیایی ٧ تیر شهر سردشت می باشد. گیدنز معتقد است که سده بیستم ژینوساید ترین سده در میان سده های بشری بوده است. فاجعه بمباران شیمیایی سردشت بکی از این رخدادهای تراژیک و جنایت غیر انسانی در خاورمیانه به شمار می رود. این جنایت برای اولین بار در تاریخ بشری در سردشت ،همچون نخستین شهر بمباران شده توسط تسلیحات کشتار جمعی شیمیایی، انجام شده است و به رغم گذشت ٢٩ سال از آن هنوز زخمها و معضلات و آسیب های آن تازه و مشکل ساز است.در این یادداشت تلاش می شود تا بر ضرورت اتخاذ رویکرد دیگری برای شناخت ماهیت این رخداد تراژیک و واکاوی ابعاد ایجابی و سلبی آن تأکید شود،به این منظور علاوه بر اشاره به سه رویکرد قبلی درباره بررسی و انجام مراسم و مناسک یاد و خاطره این فاجعه،یعنی رویکرد های متعارف دولتی، سنتی و علمی،اهتمام بر آن است تا چارچوبی تئوریک برای رویکرد فلسفی و معرفتی در باب بررسی و شناخت فجایع سردشت،حلبجه،انفال و شنگال در چهار سرفصل(از مجموع هشت سرفصل) ترسیم و طرح گردد.اهمیت گذار از رویکرد های قبلی به رویکرد فلسفی به این پرسش ها بر می گردد :
١) ماهیت این رخداد تراژیک چیست؟
٢) ریشه ها ی شکل گیری ظرفیت و امکان رخداد فاجعه ٧ تیر سردشت کدامند؟
٣) فهم و شناخت عمق و ابعاد فجایع رخداد های تراژیک سردشت،حلبجه،انفال و شنگال چگونه ممکن می گردد؟
به هر صورت، مقاله فرارو در چهار سرفصل و چندین مؤلفه به قصد ارائه راهکاری نظری در باب تبیین فلسفی رخداد های تراژیک مورد نظر ،و یک نتیجه گیری تنظیم،و سپس بر اساس این چارچوب ایده ی \" سردشت به مثابه شهر صلح \" بررسی می گردد.
واژگان کلیدی: ٧ تیر سردشت- رویکرد فلسفی- ماهیت رخداد
مقدمه
- فجایع سردشت،حلبجه،انفال و شنگال همچون یک سلسله فجایع که در امتداد یکدیگر قرار دارند.
- عدم تقلیل و تلخیص و تجمیع آن
- بررسی عقلانی و علمی رخداد تراژیک
١) طرح مسئله و پیشینه تحقیق
٢) رویکردهای موجود
الف) رویکرد دولتی:بررسی این فاجعه در نهاد های دولتی در چارچوب جنگ ایران و عراق و ستاد یادواره ها و میراث جنگ،تعیین سهمیه و برخورداری عده ای خاص موجب نارضایتی عمومی مردم شده است و بعضاً با ایجاد نابرابری،منجر به قطب بندی جامعه و رانت و ویژه خواری عده ای گردیده است که این وضعیت با عدالت جمعی،اخلاق شهروندی،شخصیت و کرامت مردم سردشت مغایرت دارد.
ب ) رویکرد سنتی:دیدگاههای احساسی،عاطفی،مناسک هنری و ادبی
ج) رویکرد علمی: واکاوی علمی ابعاد فاجعه بمباران شیمیایی سردشت
چ) طرح رویکرد فلسفی برای شناخت ماهیت فاجعه ٧ تیر سردشت و تبیین و تحلیل نظری ابعاد آن با هدف کسب معرفت فلسفی نسبت به رخداد تراژیک بمباران شیمیایی سردشت و دیگر فجایع.
٣)سر فصل های رویکرد فلسفی(فقط سه سرفصل)
- استلزام رویکرد فلسفی
- رهیافت های پارادایمی و تبیین های بینا رشته ای
- تأکید عمده بر چارچوب فلسفه سیاسی است.
الف) اتخاذ رهیافت پسا- فاجعه
١. مؤلفه بازاندیشی متأملانه و بازنگری و بازخوانی انتقادی آن.
٢. مؤلفه شناسایی بحران: فقدان اقلیم معرفتی و فرآورده ها و تعیینات و تضمنات عینی و فیزیکی آن.
٣. فاجعه به مثابه وضعیت اندیشیدن و فرصت تأمل و تفکر
٤. فاجعه اندیشی – رخداد تراژیک به مثابه منشأ تولید اندیشه و آثار هنری و ادبی برجسته- همزمان با فاجعه اندیشیدن و فاجعه به مثابه متعلق و موضوع اندیشه و تعمق.
٥. حیرت(تاوماس)باستان و وحشت مدرن(بلانشو)
٦. سکوت متأملانه: اقامت در مسئله وجودی خود-گاهی خاموشی خودآگانه منشأ اقتدار است.
٧. و دیگر مؤلفه ها ...
ب)سرفصل رهیافت عقلانیت
١. بررسی استلزامات و دلالت های عقلانی و انسان شناختی این فجایع
٢. واکاوی عقلانی این فجایع.
٣. و دیگر مؤلفه ها...
ج) سرفصل مفهوم سازی و تآسیس چارچوب نظری
١. چارچوب و الگوهای نظری و متدولوژیک موجود در حوزه های
کلاسیک،روشنگری،مدرن،مدرنیته متأخر،پست مدرن، فلسفه سیاسی نوارسطویان معاصر.
٢. تأسیس چارچوب نظری خاص و لوکال: فاجعه سردشت به عنوان\" نخستین قربانی تسلیحات کشار جمعی شیمیایی\" در تاریخ بشری یک رخداد شاذ و استثنایی است که قبل از آن روی نداده است.هگل در فلسفه حق: فلسفه زمان خویش را به سطح تفکر بر می کشد.ضرورت مفهوم سازی رخداد تراژیک در کانتکست و بافت خودش.
٣. و دیگر مؤلفه ها...
د) سرفصل گفتمان سازی
١. معنا سازی و صورتبندی مسئله ٧ تیر سردشت
٢. معنای رخداد تراژیک،معنای زندگی پس از فاجعه و انتشار و تثبیت معنا
٣. و دیگر مؤلفه ها...
٤) بررسی ایده اتوپیک\" سردشت به مثابه شهر صلح \".
-عدم انکار اصل ایده
- بحران معرفت: سردشت به خودآگاهی جمعی نرسیده است.(شهر سردشت نمی اندیشد)
- بحران هویت(عدم شکل گیری کنش و معرفت جمعی و اجتماعی-فقدان سرمایه اجتماعی)
- فقدان زیربنا و زیرساخت های معرفتی،فرهنگی و به ویژه ساختار ژئوپولتیک در سردشت
- عدم شکل گیری سرمایه اجتماعی- فقدان معرفت مشترک و کنش جمعی و اجتماعی- عدم شکل گیری روابط و مناسبات شهروندی
- مسئله مصالح عمومی و منافع جمعی و عمومی در سطح شهرستان در یک افق ملی.
- فقدان حوزه عمومی
- ایجاد زیربنا و زیرساخت های لازم برای طرح و تثبیت ایده مذکور.
- ضرورت توجیه عقلانی و معرفتی اصل ایده و تثبیت و نهادینه کردن آن.
- رخداد تراژیک بمباران شیمیای سردشت در امتداد سلسه رخدادهای تراژیک حلبجه،انفال،شنگل ظرفیت و امکان جهانی شدن را دارد.
نتیجه گیری
- ضرورت گذار به رویکرد فلسفی و بررسی عقلانی رخداد های تراژیک
سردشت،حلبجه،انفال و شنگال
- تببین فلسفی و معرفتی امر تراژیک به عنوان یک مسئله وجودی
- شناخت و معرفت فلسفی و درک رخداد تراژیک
- عدم تقلیل و تلخیص رخداد تراژیک در سطح سردشت و یا جنگ ایران و عراق و پیامده های آن.
- نظریه فقدان اقلیم معرفتی و فراورده ها و تعیینات فیزیکی و عینی آن ماهیت این فقدان است.
- موانع و فقدان ها به شیوه نسبی و کلی مد نظر بوده است.
منابع
ارائه شده در همایش شب ٦ تیر در سالن سینما در همایش علمی- ترویجی به مناسبت ٢٩ مین سالگرد ٧ تیر سردشت.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.