خاورمیانه قربانی شرارتهای جمهوری اسلامی و میدانداری عربستان
20:40 - 3 آبان 1394
Unknown Author
ابراهیم قاسمیزاد
هر یک از دو کشور ایران و عربستان سعودی مدعی صیانت و رهبری سایر کشورهای مسلمان جهان، بویژه كشورهای مسلمان خاورمیانه هستند. ایران به عنوان یک کشور شیعه مذهب و عربستان سعودی به عنوان یک کشور سنی مذهب در دو قطب متخاصم، علاوه بر تضاد اعتقادی یا ایدئولوژیک، از بعد منافع سیاسی، اقتصادی و تاریخی نیز در دو جبهه رودرروی هم قرار دارند و هر دو در حد توان سد راه هم شده و مشكلات بیشتر برای همدیگر می آفرینند.
بعد از روی کار آمدن رژیم جمهوری اسلامی در ایران، این اختلافات شدت و حدت بیشتری به خود گرفته و هر از گاهی به نقطه اوج میرسد.
حمایت عربستان از صدام حسین در جنگ ایران و عراق، کشتار حجاج ایرانی در سال ١٣٦٦، حمایت عربستان در سالهای بین ٢٠٠٢ تا ٢٠٠٩ از علی عبدالـلهصالح در برابر شیعیان حوثی یمن و بمباران و حمله كنونی این كشور به مواضع مشترک علی عبدالـلهصالح و حوثیها که كاملا دنبالهرو ایدئولوژی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بوده و اهداف رژیم ایران را پیش می برند، نشانههای بارز این اختلافات است. همچنین کشتار حجاج در واقعه حج تمتع امسال که در آن ٣٧٧ حاجی ایرانی جان باختند و ٦٥ نفر هم که گفته می شود اکثر آنها از اعضای سپاه قدس می باشند مفقود هستند، بعلاوه متهم شدن ایران به اقدام برای ترور سفیر عربستان در آمریکا، نفوذ ایران در دولت اول نوری مالکی، حمایت ایران از دیکتاتور سوریه و کمک سیاسی و نظامی به دیگر گروههای شیعه مخالف عربستان نمونههای دیگری از اختلافات و درگیریهایی است که این دو کشور را در مقابل همدیگر قرار داده است. هر یک از این موارد اختلاف، بیشتر به بیثباتی منطقه و ایجاد ناآرامی و جنگ در کشورهای همسایه دامن میزند. اختلافات مرزی دو كشور در منطقه نفت خیز خلیج فارس هم بر عمق دیگر اختلافات میافزاید.
اختلافات بین ایران و عربستان به نحو اشكاری تشنج سیاسی در منطقه بحرانی خاورمیانه را افزایش میدهد. تشنجی كه ریشه در تنوع فرهنگی، مذهبی و ملی، گوناگونی زبانی، طایفی، خصومتهای تاریخی و ایدئولوژیک دارد وبعد از جنگ جهانی اول با دخالت ابر قدرتها به تضاد آشكار و گاه رویارویی نظامی كشانده شده است .همراه با این فاکتورهای ناهمگون، همه این کشورها به یک اندازه در برابر ناهنجاریهای درون جامعه خود نیز آسیبپذیر هستند. از اینرو زمینه دخالت متقابل در آنچه كه امور داخلی هر یک از كشورها خوانده میشود همیشه مهیا است. دلیل گذر نکردن از بحرانها و اوجگیری گاه و بیگاه اختلافات نیز به لاینحل گذاشتن این فاکتها و اهمیت ندادن حاكمان به حل این مسائل از راههای عقلانی، علمانی و مسالمتآمیز بوده است.
اقداماتی که رژیم آخوندی ایران از بدو سر کار آمدن در منطقه انجام داده است باعث سلب اعتماد همسایگان و بیشتر كشورهای جهان از ایران شده است.
شعار نابودی اسرائیل و ترویج فرهنگ آخوندی ولایت فقیه در کشورهای همسایه و اقدام جدی در مسیر تشیع گستری در جهان، همچنین اقدامات سیاسی، نظامی و ایدئولوژیکی برای عملی کردن این شعارها بر بی اعتمادی جهان نسبت به رژیم ایران افزوده است. با این حال، از بین بردن نیروهای بازدارنده ایران در منطقه، از جمله صدام حسین و طالبان توسط آمریکا، توازن قدرت را به نفع رژیم جمهوری اسلامی ایران رقم زد. با توافق هسته ای ایران با گروه ١+٥ (هر چند هدف اصلی آمریکا و جهان غرب جلوگیری از رسیدن ایران به سلاح هسته ای بوده باشد) شاهد بازتر شدن دست ایران در دخالتهای سیاسی ، نظامی و ایدئولوژیک در خارج و همچنین پایمالکردن هر چه بیشتر حقوق بشر در داخل ایران هستیم. اعدامهای دستەجمعی و متداوم در داخل کشور جهت سرکوب و ترساندن قشرهای مختلف جامعه اعم از روزنامهنگاران، فعالین سیاسی، معلمین و کارگران و.... حضور نظامی آشکار در خارج از کشور، کمک به رژیم اسد و شوراندن حوثیهای یمن و ارائه همه گونه کمک سیاسی و نظامی به آنها جهت تسلط هر چه بیشتر نظامی و ایدئولوژیکی خود در این کشور فقیر و نهایتا در منطقه گواه بارز این واقعیت است.
نگرانی عربستان از توافق هسته ای ایران با آمریکا و غرب و همچنین نگرانی از نفوذ و تسلط ایران بر کشورهای پیرامون خود این کشور را مصمم به انجام اقدامات مشابه در منطقه نمود. کمک مالی و نظامی این کشور به ائتلاف چهارگانه القاعده، داعش، سلفیزم و وهابیزم که به شکل یک ارتش نامنظم در چچن، یمن، لبنان و سوریه تشکیل شده و آموزش میبینند، همه منطقه را با بحران جدی روبرو ساخته و سبب کشتار غیر نظامیان در سوریه ، عراق، یمن.... و همچنین آوارهشدن این مردمان از خانه و کاشانه شده است. بنابر این تا زمانی که کشورهای منطقه و کشورهای دو سوی ساحل خلیج با چشم دوستی و رعایت حقوق متقابل به یکدیگر ننگرند و تا زمانی که این جهل مرکب بر مسلمانان اعم از سنی و شیعه حاكم باشد و قداست ذاتی، خود پرستی و فتنهانگیزی در روابط بین مردمان و حاکمان این کشور ها وجود داشته باشد، ما شاهد کشتار، آوارگی، ترس، بی ثباتی و در نهایت سو استفاده کشورهای منفعتطلب از این وضعیت خواهیم بود. اسفا كه دورنمای تغییر این وضع در دوره كنونی بیشتر به سرابی میماند كه بسیاری از آرزوها را به باد میدهد.
چنین تغییری تنها زمانی ممكن به نظر میرسد كه جمهوری اسلامی به زبالهدانی تاریخ سپرده شده باشد.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
هر یک از دو کشور ایران و عربستان سعودی مدعی صیانت و رهبری سایر کشورهای مسلمان جهان، بویژه كشورهای مسلمان خاورمیانه هستند. ایران به عنوان یک کشور شیعه مذهب و عربستان سعودی به عنوان یک کشور سنی مذهب در دو قطب متخاصم، علاوه بر تضاد اعتقادی یا ایدئولوژیک، از بعد منافع سیاسی، اقتصادی و تاریخی نیز در دو جبهه رودرروی هم قرار دارند و هر دو در حد توان سد راه هم شده و مشكلات بیشتر برای همدیگر می آفرینند.
بعد از روی کار آمدن رژیم جمهوری اسلامی در ایران، این اختلافات شدت و حدت بیشتری به خود گرفته و هر از گاهی به نقطه اوج میرسد.
حمایت عربستان از صدام حسین در جنگ ایران و عراق، کشتار حجاج ایرانی در سال ١٣٦٦، حمایت عربستان در سالهای بین ٢٠٠٢ تا ٢٠٠٩ از علی عبدالـلهصالح در برابر شیعیان حوثی یمن و بمباران و حمله كنونی این كشور به مواضع مشترک علی عبدالـلهصالح و حوثیها که كاملا دنبالهرو ایدئولوژی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران بوده و اهداف رژیم ایران را پیش می برند، نشانههای بارز این اختلافات است. همچنین کشتار حجاج در واقعه حج تمتع امسال که در آن ٣٧٧ حاجی ایرانی جان باختند و ٦٥ نفر هم که گفته می شود اکثر آنها از اعضای سپاه قدس می باشند مفقود هستند، بعلاوه متهم شدن ایران به اقدام برای ترور سفیر عربستان در آمریکا، نفوذ ایران در دولت اول نوری مالکی، حمایت ایران از دیکتاتور سوریه و کمک سیاسی و نظامی به دیگر گروههای شیعه مخالف عربستان نمونههای دیگری از اختلافات و درگیریهایی است که این دو کشور را در مقابل همدیگر قرار داده است. هر یک از این موارد اختلاف، بیشتر به بیثباتی منطقه و ایجاد ناآرامی و جنگ در کشورهای همسایه دامن میزند. اختلافات مرزی دو كشور در منطقه نفت خیز خلیج فارس هم بر عمق دیگر اختلافات میافزاید.
اختلافات بین ایران و عربستان به نحو اشكاری تشنج سیاسی در منطقه بحرانی خاورمیانه را افزایش میدهد. تشنجی كه ریشه در تنوع فرهنگی، مذهبی و ملی، گوناگونی زبانی، طایفی، خصومتهای تاریخی و ایدئولوژیک دارد وبعد از جنگ جهانی اول با دخالت ابر قدرتها به تضاد آشكار و گاه رویارویی نظامی كشانده شده است .همراه با این فاکتورهای ناهمگون، همه این کشورها به یک اندازه در برابر ناهنجاریهای درون جامعه خود نیز آسیبپذیر هستند. از اینرو زمینه دخالت متقابل در آنچه كه امور داخلی هر یک از كشورها خوانده میشود همیشه مهیا است. دلیل گذر نکردن از بحرانها و اوجگیری گاه و بیگاه اختلافات نیز به لاینحل گذاشتن این فاکتها و اهمیت ندادن حاكمان به حل این مسائل از راههای عقلانی، علمانی و مسالمتآمیز بوده است.
اقداماتی که رژیم آخوندی ایران از بدو سر کار آمدن در منطقه انجام داده است باعث سلب اعتماد همسایگان و بیشتر كشورهای جهان از ایران شده است.
شعار نابودی اسرائیل و ترویج فرهنگ آخوندی ولایت فقیه در کشورهای همسایه و اقدام جدی در مسیر تشیع گستری در جهان، همچنین اقدامات سیاسی، نظامی و ایدئولوژیکی برای عملی کردن این شعارها بر بی اعتمادی جهان نسبت به رژیم ایران افزوده است. با این حال، از بین بردن نیروهای بازدارنده ایران در منطقه، از جمله صدام حسین و طالبان توسط آمریکا، توازن قدرت را به نفع رژیم جمهوری اسلامی ایران رقم زد. با توافق هسته ای ایران با گروه ١+٥ (هر چند هدف اصلی آمریکا و جهان غرب جلوگیری از رسیدن ایران به سلاح هسته ای بوده باشد) شاهد بازتر شدن دست ایران در دخالتهای سیاسی ، نظامی و ایدئولوژیک در خارج و همچنین پایمالکردن هر چه بیشتر حقوق بشر در داخل ایران هستیم. اعدامهای دستەجمعی و متداوم در داخل کشور جهت سرکوب و ترساندن قشرهای مختلف جامعه اعم از روزنامهنگاران، فعالین سیاسی، معلمین و کارگران و.... حضور نظامی آشکار در خارج از کشور، کمک به رژیم اسد و شوراندن حوثیهای یمن و ارائه همه گونه کمک سیاسی و نظامی به آنها جهت تسلط هر چه بیشتر نظامی و ایدئولوژیکی خود در این کشور فقیر و نهایتا در منطقه گواه بارز این واقعیت است.
نگرانی عربستان از توافق هسته ای ایران با آمریکا و غرب و همچنین نگرانی از نفوذ و تسلط ایران بر کشورهای پیرامون خود این کشور را مصمم به انجام اقدامات مشابه در منطقه نمود. کمک مالی و نظامی این کشور به ائتلاف چهارگانه القاعده، داعش، سلفیزم و وهابیزم که به شکل یک ارتش نامنظم در چچن، یمن، لبنان و سوریه تشکیل شده و آموزش میبینند، همه منطقه را با بحران جدی روبرو ساخته و سبب کشتار غیر نظامیان در سوریه ، عراق، یمن.... و همچنین آوارهشدن این مردمان از خانه و کاشانه شده است. بنابر این تا زمانی که کشورهای منطقه و کشورهای دو سوی ساحل خلیج با چشم دوستی و رعایت حقوق متقابل به یکدیگر ننگرند و تا زمانی که این جهل مرکب بر مسلمانان اعم از سنی و شیعه حاكم باشد و قداست ذاتی، خود پرستی و فتنهانگیزی در روابط بین مردمان و حاکمان این کشور ها وجود داشته باشد، ما شاهد کشتار، آوارگی، ترس، بی ثباتی و در نهایت سو استفاده کشورهای منفعتطلب از این وضعیت خواهیم بود. اسفا كه دورنمای تغییر این وضع در دوره كنونی بیشتر به سرابی میماند كه بسیاری از آرزوها را به باد میدهد.
چنین تغییری تنها زمانی ممكن به نظر میرسد كه جمهوری اسلامی به زبالهدانی تاریخ سپرده شده باشد.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.