حکومت دینی و زن­‌ستیزی

13:39 - 8 تیر 1393
Unknown Author
کژال حاجی‌­میرزایی

حکومت جمهوری اسلامی ایران حکومتی دینی و مذهبی است که قوانین آن طبق احکام شرع تدوین و اجرا می‌­شود، در این قوانین زنان بیشترین سهم را از بی‌عدالتی و اجحاف قانونی متحمل شده‌اند.همچنین در صورت زندانی شدن به دلیل تلاش برای تحقق خواسته‌­های انسانی­‌شان، تحت شدیدترین شکنجه‌ها، تجاوزها و بی‌­رحمی‌های رژیم آخوندی و حکومت دیکتاتوری علی خامنه‌­ای قرار می‌گیرند. در اینجا اشاره می‌کنم به بعضی از قوانین زن‌­ستیز در طی سه دهه و نیم از عمر حکومت اسلامی ایران، که تمامی این اقدامات ضد انسانی را با توجیهات مذهبی انجام می‌­دهد و طبق رهنمودهای فاشیستی اسلامی همواره زن را ابزاری برای رسیدن به امیال غیرانسانی خود قرار داده‌­اند: ١- صیغه دختران باکره قبل از اعدام در زندان‌های جمهوری اسلامی که شامل مجازات کیفری می‌شود.

این جنایت ضد بشری بر اساس کدام قانون انسانی قابل قبول است که مظلومی را اینگونه حتک حرمت کنند تنها به دلیل اینکه در قوانین اسلامی آمده است که نباید دختران باکره را اعدام کرد؟ زن در این حکومت ضدبشری هیچ جایگاهی ندارد و به طور مداوم از طرف این حکومت مورد توهین قرار می‌گیرد. ٢- به حکم دین و مطابق قانون مدنی، مردان حق دارند همزمان چهار زن عقد کرده و همچنین چندین زن صیغه‌ای داشته باشند . ٣- طبق تبصره ماده ٦٣٨قانون مجازات اسلامی برای بد حجابی زنان ٧٤ ضربه شلاق در نظر گرفته شده است که همانطور که می­‌بینیم حق ابتدایی‌ترین انتخاب را از زنان گرفته‌اند. ٤- سن مسئولیت کیفری دختران را در جرائم حدود و قصاص سن ٩سال تمام قمری ملاک قرار داده‌اند که حتی کمتر از ٩ سال شمسی می­‌باشد. ٥– رجم: رجم یعنی کشتن فرد با سنگ که همان سنگسار است، طبق فصل مربوط به مجازات حد زنا در قانون مجازات اسلامی می‌توان حکم سنگسار را اجرا کرد و فردی را از ادامه زندگی و نفس کشیدن محروم کرد، این در حالیست که همگان شاهد فسادهای روحانیون و سردمداران حکومت فاشیستی ایران هستند. ٦-تبصرۀ ٢ ماده ١٥٥ همین قانون، دفاع زنان در برابر مهاجم و متجاوز را فقط زمانی مشروع و موجه میداند که رفتار زن و شرایط منجر به تجاوز باید منطبق با شرایط و تعاریف موجود در قانون، شرع و عرف باشد، که طبق معمول زن در دفاع از خود، مجرم و در صورت کشتن فرد متجاوز، به اعدام محکوم خواهد شد. چرا که اثبات شرایط دفاع برعهدۀ فرد دفاع­‌کننده گذاشته شده در حالیکه فرد مورد تجاوز باید مورد حمایت قرار گیرد نه اینکه در مقام متهم نشانده شود که نمونۀ آن خانم ریحانه جباری است که دفاع او منجر به قتل متجاوز شده است و در حال حاضر در زندان جمهوری اسلامی چشم انتظار اجرای حکم اعدام است.

در اینجا لازم است به تلاش‌هایی اشاره شود که از سوی فعالان حقوق زن در ایران در ارتباط با تغییر قوانین و حقوق زن‌­ستیز جمهوری اسلامی و رهایی از موقعیت فرودست زنان صورت گرفته اما بدلایل متعدد که در ادامه بدان اشاره خواهد شد ناکام مانده­‌اند. تلاش برای توسعۀ آموزش زنان در سال‌های گذشته که نسبت حضور زنان در دانشگاه‌ها نمود این تلاش است، که البته از سوی بنیادگرایان و مراکز تاریک‌­اندیشی به عنوان تهدیدی علیه هژمونی­ سیاسی­‌شان قلمداد و برخورد شده است. حاکمیت اسلامی ایران در سالهای اخیر به جای عقب­‌نشینی در برابر خواسته­‌های برحق جنبش زنان، در مواردی حتی قوانین تبعیض­‌آمیز را تشدید نیز کرده است که از جمله می توان به قانون چندهمسری اشاره کرد. اما جنبش زنان بطور خستگی­‌ناپذیری در این راستا به مبارزۀ خود ادامه می­‌دهد. از سوی دیگر در رابطه با مسائلی مانند قانون اسلامی انحصار حق طلاق برای مردان، قانون حضانت فرزندان، قانون مربوط به صیغه و اصول مربوط به ارزش زن در اموری مانند شهادت و ارث و البته حجاب اجباری، تلاشهای بسیاری صورت گرفته است و همچنان ادامه دارند. در همۀ این موارد اصلی‌­ترین دشمن آزادی و توسعۀ حقوق زنان، پاسداران اندیشۀ کهن و تاریکی و به عبارت دقیق‌­تر روحانیون تن‌گ­نظر و بنیادگرای حوز‌ه‌­های علمیه! و در کل، گارگزاران نهاد دین می‌باشد که نفوذ انحصاری در دستگاه قانونگذاری و حاکمیت فاشیستی ایران دارند.

تأسف‌­بار اینکه در میان دشمنان حقوق زنان، زنان تهی از عزّت نفس و بیگانه با ارزش­‌های انسانی قرار دارند که در مقام نمایندۀ مجلس پیشاپیش آخوندهای متحجر، اندیشه‌­های قرون وسطایی را نشخوار می‌­کنند. که نمونۀ آن فاطمه آلیا، سکینه عمرانی و نیره اخوان است که اخیراً در ارتباط با راه ندادن زنان به ورزشگاه‌ها گفته­‌اند که \"این موضوع هیچ اولویتی ندارد و کار زنان بچه‌­دار شدن و تربیت فرزندان و شوهرداری است نه دیدن مسابقۀ والیبال\".

با وجود بدویت فکری و خشونت عملی حاکمان ایران در سرکوب خواسته­‌های انسانی، جنبش زنان همچنان قدرتمند به راه خود ادامه می‌­دهد اما آنچه باید بر آن تأکید کرد تدوین استراتژی‌­ها و تاکتیک‌­های جدید با استفاده از تحلیل درست شرایط واقعی است که بر عهدۀ رهبران جنبش زنان است.