جوابیەای بە محمد امینی، مفسر تاریخ ایران نسبت بە جعل تاریخ ملت کُرد
03:37 - 17 آذر 1391
Unknown Author
فیضاللە فاتح
آقای محمد امینی تا بە حال در چند برنامەای تلویزیونی بە تاریخ کُردستان و مخصوصا آن قسمت از کُردستان کە در چارچوب کشور ایران قرار دار پرداختە و ناعادلانە بە تحریف تاریخ پرداختە و تاکنون بندە ندیدەام کە از طرف زعمای ملت کُرد و مخصوصا احزاب ناسیونالیست بە ایشان در این مورد جوابی دادە باشند.
همانطور کە آگاه هستید احزاب امروزی بیشتر از آنکە بە فکر حل مسائل قومی و ملی باشند بیشتر در فکر منافع مالی و شخصی و بە قولی رو کمکنی و مچگیری از احزاب رقیب هستند. از این رو با توجە به این موضوع برآن آمدم کە در جوابیەای هر چند مختصر توانستە باشم در مورد تحریف تاریخ کُردستان بە خوانندگان مطالب تاریخی توضیحی دادە باشم و امیدوارم مفسرە نامبردە در این مورد مطالعە بیشتری بنمایند و با بازی با الفاظ تاریخی درصدد تحریف تاریخ ملت کُرد بر نیایید.
آقای محمد امینی در تاریخ ٣/١٢/٢٠١٢ در تلویزیون ماهوارەای \"اندیشە\" در برنامەای ویژە، با اشارە بە چند موضوع تاریخی و مصادرە بە مطلوب کردن بعضی مسائل تاریخی، خواستند کە تمامی خواستەهای ملی ملت کُرد را جریاناتی احساسی و غیر منطقی قلمداد کنند.
بە همین سبب و برای واضحتر کردن و رد تعاریف و برداشتهای شخصی و تاریخی آقای امینی باید مطالب ذیل را بە عرض برسانم :
1) طریقت قادریە، یکی از فرقەهای عرفانی است کە خود را منسوب بە شیخ عبدالقادر گیلانی متوفی در بغداد میدانند کە در میان پیروان اهل سنت در خاورمیانە مریدان فراوانی دارد.
2) طریقت نقشبندیە، باز یکی دیگر از طریقتهای عرفانی است کە توسط مولانا خالد نقشبندی بنا شدە است و بعدا در کُردستان عراق گسترش پیدا کردە و بە مناطق دیگر رسیدە است و اکنون در خاورمیانە پیروان فراوانی دارد و از نفوذ بسیاری در میان ملتهای این منطقە برخواردار است.
3) سید در میان مسلمانان بە فرزندان پیامبر گفتە میشود، سید شیعە و سنی وجود ندارد، مگر در تقسیم بندی و از دیدگاە شما، مانند جمهوری اسلامی سید حسنی و سید حسینی وجود داشتە باشد، و آن دستە مطیع و صالح را حسنی و جنگجویان و ناآرامان کە در ماه محرم سرتاپای خود را گل میگیرند و با قمە و شمشیر و زنجیر بە جان خود میافتند سید حسینی بنماید.
4) در مورد سید عُبیداللە نهری، ایشان یکی از قطبهای طریقت بزرگ نقشبندی بودە کە در میان بخش زیادی از ملت کُرد مورد احترام است. ایشان بیشتر بە خاطر مبارزات ملی و قومی مریدان فراوانی داشتە کە در زمان خلافت عثمانی بە خاطر نفوذ فراوان در میان عشایر کُرد، خلیفە بە ایشان متوسل شدە تا بە یاری دولت عثمانی بیایید و وارد جنگ با روسهایی کە بە قلمرو عثمانی تجاوز نمودە بودنند بشود، کە تحت نام مبارزە با کفار روس آنان را از قلمرو عثمانی بیرون راندە و بعد از این حوادث خود خلیفە از قدرت و نفوذ سید عُبیداللە نهری بیمناک شدە و بە عناوین مختلف بر او و ملتش میتازد و گاها با دولت قاجار از هر دو طرف بر ایشان فشار میآوردند تا او را بە زانو درآورند.
٥( همانطور کە همە میدانند در سرتاسر ایران حکومتهای محلی وجود داشتە کە گاها بە دولت مرکزی و یا هر قدرت دیگری کە در منطقە وجود داشتە باج و خراج میدادەاند کە ملت کُرد از این قاعدە مستثنی نبودە و دارای امارتهای کوچک و بزرگی بودە، برای نمونە امارت اردلانها در قلعەی حسن آباد طی ٥٠٠ سال بر قسمی از کُردستان حکمرانی میکردە و از خان احمدخان و هەلوخان تا خسروخان والی کە آخرینشان داماد شاه قاجار نیز بودە، ادامە داشتە است.
امارت بابانها در سلیمانیە و شارەزور کە حدود ٢٠٠ سال بر منطقەای دیگر در کُردستان حکم می راندەاند. پس از سقوط امارت اردلان در سنندج، خانوادەی والی متوفی بە فرمان همسر بزرگوار ایشان کە شاعر و تاریخ نویسی توانا نیز بودە بە نام \"ماه شرف خانم\" ملقب بە مستورە کُردستانی بە سلیمانیە کوچ میکنند و تا پایان عمر در امارت بابانها زندگی کردەاند.
شما اگر حسن نیت داشتید و تاریخدانی بیغرض بودید کتابهای فراوانی کە در این مورد نوشتە شدە را مطالعە میکردید تا دچار اشتباهات بزرگی بە این شیوە نمیشدید، یا شاید مصلحت اینگونە بودە کە شما در این موضوع از پاپ کاتولیکتر شدەاید. آقای رضا پهلوی کە شما و مریدان و مفسران کانال تلویزیونی اندیشە از هواداران ایشان میباشید و بە سیستم سلطنتطلبی برای آیندە ایران معتقدید، دربارەی موضوع قومیتهای ایرانی سعە صدر دارد و حقوق همە ملیتها را حق قانونی و طبیعی آنها میداند، متاسفانە شما و معدود متفکرانتان ایران را مال خودتان میدانید، باید بە عرض برسانم کە این مورد را کور خواندەاید.
سرزمین ایران مال همەی ماست از آذری گرفتە تا کُرد، فارس، بلوچ، عرب و ترکمن و همە ادیان و آیینهای است کە در این سرزمین زندگی میکنند، صاحبان اصلی این سرزمینند. اگر آقایان حسن شرفی و عبداللە مهتدی جسارت ابراز این حقیقت را ندارند بە خاطر منافع شخصی و حزبی خود از آن چشم پوشی میکنند.
مردم کُرد هم در طول تاریخ با عشق خود بە ایران این را بە اثبات رساندەاند، اگر مرحوم سید عُبیداللە نهری اشعارش را بە زبان فارسی نوشتە دلیل رسمی بودن زبان فارسی در آن دوران بودە، مگر ابن سینای فارس عرب بودە کە قانون شفایش را بە عربی نوشتە؟ هیچ کس ادعای این را نداشتە کە کُردستان کشوری بودە کە بعد از جنگ چالدران در بین امپراطوری صفویە و عثمانی تقسیم گشتە است، بلە سرزمین کُردستان با دخالتهای قدرتهای بزرگی مانند انگلیس و دول بزرگ دیگر بین این کشورها و طی معاهدات بیناللملی تقسیم شدە و بە خاطر اختلافات مذهبی بین قاجارو عثمانی ملت کُرد قربانی گشتە است و چنانچە مثلی معروف است کە در هنگام درگیری دو فیل تنها علفزار میانشان بر زمین پهن میگردد. ملت کُرد بە خاطر خوش باوری و پاک نهادی و منش انسانی و صداقتش همیشە مورد هجوم بیگانگان قرار گرفتە و شاید بارها از این سوراخ گزیدە شدە است. نمونەهای فراوانی بر صحفات تاریخ و در سینەهای سالمندان ما ثبت شدە کە فقط شمەای از آن را عرض میکنم.
در سالهای قبل از جنگ جهانی اول، لشکری از عثمانی بە فرماندهی شخصی\"ارکان\" نام بە ایران حملە میکند و در مراغە اردو می زند و از بوکان شروع بە دارزدن امرای کُرد میکند، در بوکان محمد حسینخان سردار، در سقز سیفالدین خان اردلان، و در بانە محمدخان یونسی کە پدر مرحوم ابراهیم یونسی است بە دار آویختە میشوند و بە اتهام همکاری با کفار روس این جنایات رخ میدهد، کە بخشی از این رویدادهای تاریخی در اشعار فولکلور موجود ماندگار است.
اگر شما زحمت بکشید و چند روزی در کلبەی اینجانب مهمان شوید، برخی از آنها را بە زبان فارسی برایتان ترجمە میکنم تا لااقل اندکی بر دانایتان افزودە گردد.
این نمونەها چە در دوران قاجارها و حتی پهلویها و چە در میان عثمانی وترکهای جوان ادامە داشتە، کە نمونە آخرش اعدام ١١ تن از سران عشایر کُردستان بود کە در بهار ١٣٢٦ همگی بە چوبەی دار آویختە شدند، جای بسی شگفت است کە محققی مانند شما این حقایق تاریخی را مطالعە ننمودە باشد، اما بندە بر این باورم کە جز غرض ورزی و خود بزرگبینی و غرور بیجایی کە حاصلش سقوط سلسلەی پهلوی و جایگزینش رژیم جمهوری اسلامی در سال ١٣٥٧ بود، چیز دیگری در این بارە در بین نیست.
در این قسمت اشعاری بە زبان کُردی کە در مورد حملەی سپاه عثمانی بە رهبری ارکان بە کُردستان در میان ملت کُرد موجود و در دیوان شاعران آن زمان آمدە را برایتان یادآوری میکنم.
\"ئەرکان گەیشتە سەقزێ، سەیفالدین بۆ دەلەرزێ
ئەرکان گەیشتە میردەدێ، دەستەیەک حاجی و مەلا و فەقێ
ووتیان یاخوا بە خێر بێ، بۆ شەڕی کافری رووس دەچێ\"
ترجمە فارسی اشعار:
\"ارکان بە سقز رسید، سیفالدین چرا میلرزد
ارکان بە میرە دە رسید، دستەای حاجی و ملا و فقیە گفتند، یا رب خوش آمدە چرا کە بە نبرد با کفار روس روانە گشتە\"
آقای محمد امینی تا بە حال در چند برنامەای تلویزیونی بە تاریخ کُردستان و مخصوصا آن قسمت از کُردستان کە در چارچوب کشور ایران قرار دار پرداختە و ناعادلانە بە تحریف تاریخ پرداختە و تاکنون بندە ندیدەام کە از طرف زعمای ملت کُرد و مخصوصا احزاب ناسیونالیست بە ایشان در این مورد جوابی دادە باشند.
همانطور کە آگاه هستید احزاب امروزی بیشتر از آنکە بە فکر حل مسائل قومی و ملی باشند بیشتر در فکر منافع مالی و شخصی و بە قولی رو کمکنی و مچگیری از احزاب رقیب هستند. از این رو با توجە به این موضوع برآن آمدم کە در جوابیەای هر چند مختصر توانستە باشم در مورد تحریف تاریخ کُردستان بە خوانندگان مطالب تاریخی توضیحی دادە باشم و امیدوارم مفسرە نامبردە در این مورد مطالعە بیشتری بنمایند و با بازی با الفاظ تاریخی درصدد تحریف تاریخ ملت کُرد بر نیایید.
آقای محمد امینی در تاریخ ٣/١٢/٢٠١٢ در تلویزیون ماهوارەای \"اندیشە\" در برنامەای ویژە، با اشارە بە چند موضوع تاریخی و مصادرە بە مطلوب کردن بعضی مسائل تاریخی، خواستند کە تمامی خواستەهای ملی ملت کُرد را جریاناتی احساسی و غیر منطقی قلمداد کنند.
بە همین سبب و برای واضحتر کردن و رد تعاریف و برداشتهای شخصی و تاریخی آقای امینی باید مطالب ذیل را بە عرض برسانم :
1) طریقت قادریە، یکی از فرقەهای عرفانی است کە خود را منسوب بە شیخ عبدالقادر گیلانی متوفی در بغداد میدانند کە در میان پیروان اهل سنت در خاورمیانە مریدان فراوانی دارد.
2) طریقت نقشبندیە، باز یکی دیگر از طریقتهای عرفانی است کە توسط مولانا خالد نقشبندی بنا شدە است و بعدا در کُردستان عراق گسترش پیدا کردە و بە مناطق دیگر رسیدە است و اکنون در خاورمیانە پیروان فراوانی دارد و از نفوذ بسیاری در میان ملتهای این منطقە برخواردار است.
3) سید در میان مسلمانان بە فرزندان پیامبر گفتە میشود، سید شیعە و سنی وجود ندارد، مگر در تقسیم بندی و از دیدگاە شما، مانند جمهوری اسلامی سید حسنی و سید حسینی وجود داشتە باشد، و آن دستە مطیع و صالح را حسنی و جنگجویان و ناآرامان کە در ماه محرم سرتاپای خود را گل میگیرند و با قمە و شمشیر و زنجیر بە جان خود میافتند سید حسینی بنماید.
4) در مورد سید عُبیداللە نهری، ایشان یکی از قطبهای طریقت بزرگ نقشبندی بودە کە در میان بخش زیادی از ملت کُرد مورد احترام است. ایشان بیشتر بە خاطر مبارزات ملی و قومی مریدان فراوانی داشتە کە در زمان خلافت عثمانی بە خاطر نفوذ فراوان در میان عشایر کُرد، خلیفە بە ایشان متوسل شدە تا بە یاری دولت عثمانی بیایید و وارد جنگ با روسهایی کە بە قلمرو عثمانی تجاوز نمودە بودنند بشود، کە تحت نام مبارزە با کفار روس آنان را از قلمرو عثمانی بیرون راندە و بعد از این حوادث خود خلیفە از قدرت و نفوذ سید عُبیداللە نهری بیمناک شدە و بە عناوین مختلف بر او و ملتش میتازد و گاها با دولت قاجار از هر دو طرف بر ایشان فشار میآوردند تا او را بە زانو درآورند.
٥( همانطور کە همە میدانند در سرتاسر ایران حکومتهای محلی وجود داشتە کە گاها بە دولت مرکزی و یا هر قدرت دیگری کە در منطقە وجود داشتە باج و خراج میدادەاند کە ملت کُرد از این قاعدە مستثنی نبودە و دارای امارتهای کوچک و بزرگی بودە، برای نمونە امارت اردلانها در قلعەی حسن آباد طی ٥٠٠ سال بر قسمی از کُردستان حکمرانی میکردە و از خان احمدخان و هەلوخان تا خسروخان والی کە آخرینشان داماد شاه قاجار نیز بودە، ادامە داشتە است.
امارت بابانها در سلیمانیە و شارەزور کە حدود ٢٠٠ سال بر منطقەای دیگر در کُردستان حکم می راندەاند. پس از سقوط امارت اردلان در سنندج، خانوادەی والی متوفی بە فرمان همسر بزرگوار ایشان کە شاعر و تاریخ نویسی توانا نیز بودە بە نام \"ماه شرف خانم\" ملقب بە مستورە کُردستانی بە سلیمانیە کوچ میکنند و تا پایان عمر در امارت بابانها زندگی کردەاند.
شما اگر حسن نیت داشتید و تاریخدانی بیغرض بودید کتابهای فراوانی کە در این مورد نوشتە شدە را مطالعە میکردید تا دچار اشتباهات بزرگی بە این شیوە نمیشدید، یا شاید مصلحت اینگونە بودە کە شما در این موضوع از پاپ کاتولیکتر شدەاید. آقای رضا پهلوی کە شما و مریدان و مفسران کانال تلویزیونی اندیشە از هواداران ایشان میباشید و بە سیستم سلطنتطلبی برای آیندە ایران معتقدید، دربارەی موضوع قومیتهای ایرانی سعە صدر دارد و حقوق همە ملیتها را حق قانونی و طبیعی آنها میداند، متاسفانە شما و معدود متفکرانتان ایران را مال خودتان میدانید، باید بە عرض برسانم کە این مورد را کور خواندەاید.
سرزمین ایران مال همەی ماست از آذری گرفتە تا کُرد، فارس، بلوچ، عرب و ترکمن و همە ادیان و آیینهای است کە در این سرزمین زندگی میکنند، صاحبان اصلی این سرزمینند. اگر آقایان حسن شرفی و عبداللە مهتدی جسارت ابراز این حقیقت را ندارند بە خاطر منافع شخصی و حزبی خود از آن چشم پوشی میکنند.
مردم کُرد هم در طول تاریخ با عشق خود بە ایران این را بە اثبات رساندەاند، اگر مرحوم سید عُبیداللە نهری اشعارش را بە زبان فارسی نوشتە دلیل رسمی بودن زبان فارسی در آن دوران بودە، مگر ابن سینای فارس عرب بودە کە قانون شفایش را بە عربی نوشتە؟ هیچ کس ادعای این را نداشتە کە کُردستان کشوری بودە کە بعد از جنگ چالدران در بین امپراطوری صفویە و عثمانی تقسیم گشتە است، بلە سرزمین کُردستان با دخالتهای قدرتهای بزرگی مانند انگلیس و دول بزرگ دیگر بین این کشورها و طی معاهدات بیناللملی تقسیم شدە و بە خاطر اختلافات مذهبی بین قاجارو عثمانی ملت کُرد قربانی گشتە است و چنانچە مثلی معروف است کە در هنگام درگیری دو فیل تنها علفزار میانشان بر زمین پهن میگردد. ملت کُرد بە خاطر خوش باوری و پاک نهادی و منش انسانی و صداقتش همیشە مورد هجوم بیگانگان قرار گرفتە و شاید بارها از این سوراخ گزیدە شدە است. نمونەهای فراوانی بر صحفات تاریخ و در سینەهای سالمندان ما ثبت شدە کە فقط شمەای از آن را عرض میکنم.
در سالهای قبل از جنگ جهانی اول، لشکری از عثمانی بە فرماندهی شخصی\"ارکان\" نام بە ایران حملە میکند و در مراغە اردو می زند و از بوکان شروع بە دارزدن امرای کُرد میکند، در بوکان محمد حسینخان سردار، در سقز سیفالدین خان اردلان، و در بانە محمدخان یونسی کە پدر مرحوم ابراهیم یونسی است بە دار آویختە میشوند و بە اتهام همکاری با کفار روس این جنایات رخ میدهد، کە بخشی از این رویدادهای تاریخی در اشعار فولکلور موجود ماندگار است.
اگر شما زحمت بکشید و چند روزی در کلبەی اینجانب مهمان شوید، برخی از آنها را بە زبان فارسی برایتان ترجمە میکنم تا لااقل اندکی بر دانایتان افزودە گردد.
این نمونەها چە در دوران قاجارها و حتی پهلویها و چە در میان عثمانی وترکهای جوان ادامە داشتە، کە نمونە آخرش اعدام ١١ تن از سران عشایر کُردستان بود کە در بهار ١٣٢٦ همگی بە چوبەی دار آویختە شدند، جای بسی شگفت است کە محققی مانند شما این حقایق تاریخی را مطالعە ننمودە باشد، اما بندە بر این باورم کە جز غرض ورزی و خود بزرگبینی و غرور بیجایی کە حاصلش سقوط سلسلەی پهلوی و جایگزینش رژیم جمهوری اسلامی در سال ١٣٥٧ بود، چیز دیگری در این بارە در بین نیست.
در این قسمت اشعاری بە زبان کُردی کە در مورد حملەی سپاه عثمانی بە رهبری ارکان بە کُردستان در میان ملت کُرد موجود و در دیوان شاعران آن زمان آمدە را برایتان یادآوری میکنم.
\"ئەرکان گەیشتە سەقزێ، سەیفالدین بۆ دەلەرزێ
ئەرکان گەیشتە میردەدێ، دەستەیەک حاجی و مەلا و فەقێ
ووتیان یاخوا بە خێر بێ، بۆ شەڕی کافری رووس دەچێ\"
ترجمە فارسی اشعار:
\"ارکان بە سقز رسید، سیفالدین چرا میلرزد
ارکان بە میرە دە رسید، دستەای حاجی و ملا و فقیە گفتند، یا رب خوش آمدە چرا کە بە نبرد با کفار روس روانە گشتە\"