جهاد خمینی علیهملت کُرد و جنایات خلخالی در کُردستان
16:23 - 2 شهریور 1394
Unknown Author
ابراهیم قاسمیزاد
٢٨ مرداد ماه سال ١٣٥٨، نقطە آغاز قتل عام مردم کُردستان است کە بهدستور خمینی و با حکم جهاد بر ضد کفار بە راە افتاد و بە جنگی تمام عیار علیە مردم بیدفاع تبدیل شد، جنگی کە در اشکال مختلف و در ابعاد گوناگون تا کنون ادامهدارد. چرا کە در فلسفهجمهوریاسلامیایران هر گونهابراز حق و حقوقی و هر گونه اندیشهای خارج از چارچوب نظام ولایت مطلقە فقیە باطل محسوب شدهو تجزیهطلبی قلمداد میشود.
همین فلسفهو آیدئولوژی بود کە جمهوریاسلامی را در مسیر سرکوب دگر اندیشان هدایت کرد و ایران را بە گورستان آزادی تبدیل نمود. بعد از سقوط حکومت شاهنشاهی و با پیروزی انقلاب مردم ایران، مردم انتظار داشتند بهحقوق ضایع شدهای کە در زیر سایه حکومتهای قبلی ایران از آن بویی نبردە بودند، برسند. مردم پس از تحمل درد و رنج فراوان، با دادن خونهای زیاد انتظار داشتند کهبتوانند بر سر نوشت خود تصمیم بگیرند و در امور مملکت سهیم باشند. از اینرو اقدام بهتشکیل شوراها و کمیتههای بومی نمودند کهنظیرآن در مرکز هم دیدهمیشد. اقدامی کە مرکز نشینان و سکانداران حکومت، آخوندهای تشنە دیکتاتوری و ستم را هراسان کردهبود.
حاکمان تازهبهقدرت رسیدهایران بهجای تقسیم قدرت و ایجاد یک سیستم دمکراتیک و انسانی در سراسر ایران و تقسیم قدرت، بە تقویت اقتدارگرایی مرکزی و سرکوب ملیتها و دگر اندیشانی کهدر پیروزی انقلاب سهیم بودند، شدت بخشیدند. با توجهبهجغرافیای وسیع ایران و با توجهبهوجود باورها، آئینها و ملیتهای گوناگون در این سرزمین حاکمان نیز شیوههای گوناگونی را جهت سرکوب مردم بهکار گرفتند. سرکوب را ابتدا علیهجنبش کارگری و دانشجویی انجام دادند و سپس در اهواز و ترکمن صحرا مذاهب شیعهو سنی را علیهیکدیگر شوراندند کهماجرای خونین ترکمن صحرا و قتل عام قبایل عرب و مردم بلوچ را در پی داشت. همچنین با ایجاد تفرقه در مناطقی کهکُرد، ترک، ارمنی سالیان درازی بصورت مسالمت آمیز در کنار همدیگر زندگی کردهبودند، سبب بوجود آمدن جنگهای خونین و کاشتهشدن بذر نفاق در بین این مردم شدند. این جنگها کهتوسط نمایندهولی فقیهدر آذربایجان غربی (ملا حسنی)، کمیتهچیها و پاسداران سرپرستی میشد تنها در روستاهایی از قبیل قارنه و قلاتان، سوزی، ایندرقاش، دیلانچرخ، حلبی (حەلبێ)، کویکان، کارێز و برخی روستاهای دیگر منجر بە کشتە شدن صدها غیرنظامی بیگناه به ضرب گلوله سپاه پاسداران و نیروهای مسلح جمهوریاسلامی شد.
مردم کُردستان کهاز زمان حکومتهای پیشین نیز مورد بیشترین ظلم و سرکوب قرار گرفتهبودند، در برابر یورش مغولانە جمهوریاسلامی، آمادهتر از سایر خلقهای ایران، در زمان کوتاهی توانستند با همکاری احزاب سیاسی، نخبگان و پیشکسوتان جامعهکُردستان سازماندهی شوند و امور اجتماعی خود را در دست بگیرند. این اقدام کُردستانیها برای مرکز و شخص خمینی قابل هضم نبود. او نمیتوانست در برابر آزادی بیان، آزادی قلم، آزادی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کهملت کُرد سالیان درازی برای بهدست آوردن آن مبارزهکردهبود ساکت بماند. از سوی دیگر عوامل او نمیتوانستند با ایجاد تفرقهاین همکاری و هماهنگی و آزادی را از بین ببرند. لذا خمینی با استفادهاز حربهشرعی و نسبت دادن تجزیهطلبی بهمردم کردستان، در بامداد ٢٨ مرداد ماه سال ١٣٥٨ جنگی تمام عیار را در زیر لوای جهاد علیهکفار بر ضد مردم کُردستان براە انداخت. با اعلام جهاد خمینی علیهمردم کُردستان جبههای ارتجاعی علیهمردم کُرد گشودە شد. یک دوجین قاضی دژخیم بهسرپرستی آخوند صادق خلخالی و با اسکورت ارتش بهسوی کُردستان حرکت نمودند.
در برخی از شهرهای کُردنشین، در غیاب مقاومت مردمی خلخالی اقدام بهبر پایی چوبههای دار نمود و صدها جوان و نخبهکُردستانی را در طی دادگاههای صحرایی ٢ تا ٣ دقیقهای بهبالای چوبههای دار فرستاد و صدها تن ازمردم بیگناه را تیر باران نمود.
با وجود این کشتار، کُردستان هرگز تسلیم نشده. در برخی از شهرها مانند سقز، بانه، مهاباد، پاوهو ... مقاومتی پایدار و جانانە براە افتاد کە خواب نابودی جنبش کُردستان را از چشمان دیکتاتوری حاکم پراند. نمونهبارز این مقاومت، جنگ ٢٤ روزهشهر سنندج بود. این جنگ هنگامی آغاز شد کە ارتش پس از شکستهای پی در پی از نیروی پیشمرگ، دوبارە تجمع نیرو کرد وملزم بهاجرای دستور جهاد خمینی شده.
رئیسجمهور وقت، ابوالحسن بنی صدر کههمزمان فرماندە کل قوا بود با دستوری به این مظنون \"ارتش حق ندارد کهپوتین را از پا در بیاورد تا غائلهکُردستان را یکسرهنمودهو کُردستان را از وجود یاغیها پاک نماید\" بهسنندج لشکرکشی نمود. این لشکرکشی مانع بهانجام رسیدن مذاکرات هیئت دولت بهسرپرستی فروهر با احزاب کُردی کهخواهان حل مسئلهکُردستان از راههای مسالمت آمیز و دیالوگ بودند، شد.بر اثر بمبارانهای هوایی و شلیک توپ و خمپارهبسیاری از مردم بیگناه کشتهشدند و بخشهای وسیعی از شهر بە ویرانە تبدیل گردید. ولی مقاومت مردم شکست نخورد و عزم آزادیخواهانە مردم کُردستان برای مبارزە علیە رژیم جزمتر شد.
امروز، ٣٦ سال بعد از حکم جهاد خمینی علیە مردم کُردستان، مبارزە حق طلبانە مردم با مشروعیتی بیشتر و با ارادەی پولادین همچنان ادامە دارد، و گردانندگان دستگاە سرکوبگر ولایت فقیە رسواتر و منزوی تر از هر زمان با نفرین انزجار مردم آزادیخواە کُردستان و سراسر ایران روبرو هستند.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.
٢٨ مرداد ماه سال ١٣٥٨، نقطە آغاز قتل عام مردم کُردستان است کە بهدستور خمینی و با حکم جهاد بر ضد کفار بە راە افتاد و بە جنگی تمام عیار علیە مردم بیدفاع تبدیل شد، جنگی کە در اشکال مختلف و در ابعاد گوناگون تا کنون ادامهدارد. چرا کە در فلسفهجمهوریاسلامیایران هر گونهابراز حق و حقوقی و هر گونه اندیشهای خارج از چارچوب نظام ولایت مطلقە فقیە باطل محسوب شدهو تجزیهطلبی قلمداد میشود.
همین فلسفهو آیدئولوژی بود کە جمهوریاسلامی را در مسیر سرکوب دگر اندیشان هدایت کرد و ایران را بە گورستان آزادی تبدیل نمود. بعد از سقوط حکومت شاهنشاهی و با پیروزی انقلاب مردم ایران، مردم انتظار داشتند بهحقوق ضایع شدهای کە در زیر سایه حکومتهای قبلی ایران از آن بویی نبردە بودند، برسند. مردم پس از تحمل درد و رنج فراوان، با دادن خونهای زیاد انتظار داشتند کهبتوانند بر سر نوشت خود تصمیم بگیرند و در امور مملکت سهیم باشند. از اینرو اقدام بهتشکیل شوراها و کمیتههای بومی نمودند کهنظیرآن در مرکز هم دیدهمیشد. اقدامی کە مرکز نشینان و سکانداران حکومت، آخوندهای تشنە دیکتاتوری و ستم را هراسان کردهبود.
حاکمان تازهبهقدرت رسیدهایران بهجای تقسیم قدرت و ایجاد یک سیستم دمکراتیک و انسانی در سراسر ایران و تقسیم قدرت، بە تقویت اقتدارگرایی مرکزی و سرکوب ملیتها و دگر اندیشانی کهدر پیروزی انقلاب سهیم بودند، شدت بخشیدند. با توجهبهجغرافیای وسیع ایران و با توجهبهوجود باورها، آئینها و ملیتهای گوناگون در این سرزمین حاکمان نیز شیوههای گوناگونی را جهت سرکوب مردم بهکار گرفتند. سرکوب را ابتدا علیهجنبش کارگری و دانشجویی انجام دادند و سپس در اهواز و ترکمن صحرا مذاهب شیعهو سنی را علیهیکدیگر شوراندند کهماجرای خونین ترکمن صحرا و قتل عام قبایل عرب و مردم بلوچ را در پی داشت. همچنین با ایجاد تفرقه در مناطقی کهکُرد، ترک، ارمنی سالیان درازی بصورت مسالمت آمیز در کنار همدیگر زندگی کردهبودند، سبب بوجود آمدن جنگهای خونین و کاشتهشدن بذر نفاق در بین این مردم شدند. این جنگها کهتوسط نمایندهولی فقیهدر آذربایجان غربی (ملا حسنی)، کمیتهچیها و پاسداران سرپرستی میشد تنها در روستاهایی از قبیل قارنه و قلاتان، سوزی، ایندرقاش، دیلانچرخ، حلبی (حەلبێ)، کویکان، کارێز و برخی روستاهای دیگر منجر بە کشتە شدن صدها غیرنظامی بیگناه به ضرب گلوله سپاه پاسداران و نیروهای مسلح جمهوریاسلامی شد.
مردم کُردستان کهاز زمان حکومتهای پیشین نیز مورد بیشترین ظلم و سرکوب قرار گرفتهبودند، در برابر یورش مغولانە جمهوریاسلامی، آمادهتر از سایر خلقهای ایران، در زمان کوتاهی توانستند با همکاری احزاب سیاسی، نخبگان و پیشکسوتان جامعهکُردستان سازماندهی شوند و امور اجتماعی خود را در دست بگیرند. این اقدام کُردستانیها برای مرکز و شخص خمینی قابل هضم نبود. او نمیتوانست در برابر آزادی بیان، آزادی قلم، آزادی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کهملت کُرد سالیان درازی برای بهدست آوردن آن مبارزهکردهبود ساکت بماند. از سوی دیگر عوامل او نمیتوانستند با ایجاد تفرقهاین همکاری و هماهنگی و آزادی را از بین ببرند. لذا خمینی با استفادهاز حربهشرعی و نسبت دادن تجزیهطلبی بهمردم کردستان، در بامداد ٢٨ مرداد ماه سال ١٣٥٨ جنگی تمام عیار را در زیر لوای جهاد علیهکفار بر ضد مردم کُردستان براە انداخت. با اعلام جهاد خمینی علیهمردم کُردستان جبههای ارتجاعی علیهمردم کُرد گشودە شد. یک دوجین قاضی دژخیم بهسرپرستی آخوند صادق خلخالی و با اسکورت ارتش بهسوی کُردستان حرکت نمودند.
در برخی از شهرهای کُردنشین، در غیاب مقاومت مردمی خلخالی اقدام بهبر پایی چوبههای دار نمود و صدها جوان و نخبهکُردستانی را در طی دادگاههای صحرایی ٢ تا ٣ دقیقهای بهبالای چوبههای دار فرستاد و صدها تن ازمردم بیگناه را تیر باران نمود.
با وجود این کشتار، کُردستان هرگز تسلیم نشده. در برخی از شهرها مانند سقز، بانه، مهاباد، پاوهو ... مقاومتی پایدار و جانانە براە افتاد کە خواب نابودی جنبش کُردستان را از چشمان دیکتاتوری حاکم پراند. نمونهبارز این مقاومت، جنگ ٢٤ روزهشهر سنندج بود. این جنگ هنگامی آغاز شد کە ارتش پس از شکستهای پی در پی از نیروی پیشمرگ، دوبارە تجمع نیرو کرد وملزم بهاجرای دستور جهاد خمینی شده.
رئیسجمهور وقت، ابوالحسن بنی صدر کههمزمان فرماندە کل قوا بود با دستوری به این مظنون \"ارتش حق ندارد کهپوتین را از پا در بیاورد تا غائلهکُردستان را یکسرهنمودهو کُردستان را از وجود یاغیها پاک نماید\" بهسنندج لشکرکشی نمود. این لشکرکشی مانع بهانجام رسیدن مذاکرات هیئت دولت بهسرپرستی فروهر با احزاب کُردی کهخواهان حل مسئلهکُردستان از راههای مسالمت آمیز و دیالوگ بودند، شد.بر اثر بمبارانهای هوایی و شلیک توپ و خمپارهبسیاری از مردم بیگناه کشتهشدند و بخشهای وسیعی از شهر بە ویرانە تبدیل گردید. ولی مقاومت مردم شکست نخورد و عزم آزادیخواهانە مردم کُردستان برای مبارزە علیە رژیم جزمتر شد.
امروز، ٣٦ سال بعد از حکم جهاد خمینی علیە مردم کُردستان، مبارزە حق طلبانە مردم با مشروعیتی بیشتر و با ارادەی پولادین همچنان ادامە دارد، و گردانندگان دستگاە سرکوبگر ولایت فقیە رسواتر و منزوی تر از هر زمان با نفرین انزجار مردم آزادیخواە کُردستان و سراسر ایران روبرو هستند.
نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمیباشد.