جنگ هشت ساله و وضعيت مناطق جنگی

19:51 - 4 مهر 1391
Unknown Author
عثمان مُزين ــ حقوقدان

جنگ هشت ساله‌ی عراق- ايران با حمله و تجاوز ناگهانی كشور عراق شروع شد كه طی هشت سال، مداوما خسارات فراوانی را از جهات گوناگون بر جای گذاشته به طوری كه جوانان بسياری شهيد يا جانباز شده و عده‌ی بسياری هم بهترين ايام عمر خود را در اسارت و شكنجه‌ی دولت مهاجم سپری كرده و شهرها و روستاهای بسياری هم ويران و تخليه شده و جنگ با ويرانی مناطق كثيری از غرب كشور خاتمه پيدا كرد.

اگر از حيث رعايت يا نقض مقررات حقوق بين‌الملل و اصول مخاصمات با اين جنگ نگريسته شود، موارد فاحشی از بی‌توجهی و انكار و نقض حقوق بين‌الملل و اصول لازم الرعايه جنگ ديده می‌شود و بسياری از مقرراتی كه جزو اصول بديهی، عرفی و آمره حقوق بين‌الملل هستند يا از مقرراتی بوده كه كشور مهاجم اجرای آنها را قبلا قبول يا تضمين كرده زيرپا گذاشته شده‌اند و اگر كشور مهاجم قبل از توسل به حمله به ايران چرایی و نتايج اين عمل را از خود سؤال می‌كرد، به اين پديده شوم متوسل نمی‌شد. حاكمان كشورها و رهبران گروه‌های مسلح بايد جنگ را از مجموعه‌ی قواعد رفتاری خود حذف كنند كه بررسی غيرقانونی و خلاف اصول انسانی بودن جنگ، موضوع اين نوشته مختصر نيست و بايد به طور مفصل مورد كنكاش قرار گيرد.

اكنون كه در سالگرد حمله‌ی نظامی به ايران و شروع جنگ ويرانگر هشت ساله قرار داريم، در رسانه‌ها شاهد بررسی آن از جهات مختلف هستيم كه مهم‌ترين نكته‌ای كه بر آن تاكيد می‌شود، بيان رشادت و ايثارگری ايرانيان خصوصا نيروهای داوطلب نظامی است اما با وجود سپری شدن 25 سال از خاتمه‌ی جنگ تاكنون وضعيت مناطق جنگ‌زده غرب كشور و كُردنشين و بازسازی آن و زدودن آثار جنگ و توجه بر مصيبت‌های هشت ساله‌ای كه مردم و ساكنان اين مناطق شبانه روز آن را تجربه و تحمل كرده‌اند مورد بررسی و اهتمام قرار نگرفته در حالی كه ديدگاه صحيح و واقع‌بينانه ايجاب می‌كند تمام ابعاد جنگ مورد توجه باشد نه فقط يكی از ابعاد آن.

اين جنگ با حمله به مناطق مسكونی و شهرهای غرب كشور شروع شد كه فورا منجر به آوارگی و سرگردانی ساكنان آن مناطق شده و اين آوارگی به طول مدت جنگ هشت ساله تداوم داشت و در اين مدت مردم جنگ‌زده خانه و كاشانه‌ی خود را از دست داده و بدون اشتغال و درآمد در شهرهای ديگر غريبانه آواره و ساكن شده و زمين‌های كشاورزی خود را بلااستفاده رها كردند.

همچنين به اجبار خود و خانواده‌شان در فرهنگ شهرهای ديگر جذب شده و خود و گذشته خود را فراموش كردند كه اين امر هم موجب تعارضات و اختلافات فرهنگی بسياری شده و پديده‌ی مهاجرت و جدایی از كاشانه را اشاعه داده است. اين وضعيت كه مربوط به ايام جنگ ويرانگر و ناشی شده از آن دوران است كماكان ادامه داشته و با گذشت 25 سال از اتمام جنگ اقدامی برای اعاده‌ی وضعيت جنگ‌زدگان به شرايط و اوضاع قبل از جنگ صورت نگرفته است.

اگر بررسی جنگ صرفا به هشت سال مذكور محدود شده و اقدامات لازم و ضروری برای بعد از جنگ مورد توجه واقع نشود، ايراد بزرگی است و اين رويه بايد مورد اصلاح و بازنگری قرار گيرد. خلق حماسه و رشادت توسط جنگ‌آوران و نيروهای نظامی امری مهم و موجب افتخار و عامل مهم در جلوگيری از تصرف خاک كشور و كسب پيروزی دشمن بوده اما نبايد تأثير نيروهای محلی و صبر و استقامت آنان و ايثاری كه در فداكردن جان و مال خود در راستای دفاع از كشور از خود نشان داده‌اند مورد فراموشی يا انكار قرار گيرد.

چه توجيهی برای عدم رسيدگی كافی به وضعيت افراد ساكن در مناطق جنگ‌زده وجود دارد؟ آيا گذشت مدت طويل 25 سال از خاتمه‌ی جنگ برای زدودن آثار جنگ از مناطق غربی كشور و كُردنشين كافی نيست؟ مگر مدت لازم برای بازسازی مناطق جنگ‌زده چند سال است و آيا درگير شدن مناطقی با جنگ بايد به معنای كم برخورداری و محروميت آن منطقه تا ده‌ها سال بعد از جنگ است؟ روحيه‌ی مجاهدت ايرانيان آن چنان عامل تعيين كننده است كه می‌تواند كشور مهاجم كاملا مسلح به تجهيزات نظامی پيشرفته را زمين‌گير كند. قطعا بازسازی اين مناطق با همين روحيه و نيروی ايمان كاری است سهل و شدنی اما متأسفانه به محض اتمام جنگ، موضوع جنگ و تبعات ناگوار آن هم خاتمه يافته تصور شده در حالی كه زمانی می‌توان مدعی خاتمه‌ی جنگ و برقرار شدن شرايط صلح شد كه مردم مناطق جنگی ديگر شاهد آثار و تبعات ناگوار جنگ در كنار خود و كاشانه‌شان نباشند.

اكنون هم گاه و بيگاه اخبار ناگواری از انفجار مين و جنگ افزارهای باقی مانده از دوران جنگ به گوش می‌رسد و در مواردی ديده می‌شود كه ويرانی‌های جنگ با همان وضعيت باقی مانده و مورد بازسازی و ترميم قرار نگرفته كه يک مورد آن ساختمانی باقی مانده از بمباران شيميایی سال 66 در يكی از خيابان‌های اصلی شهر سردشت است كه تاكنون مورد بازسازی قرار نگرفته و با وجود تقاضاها و پيگيری‌های مختلف و چندساله، اقدامی برای تبديل آن به موزه‌ی جنگی و شاهدی گويا و زنده برای بيان گوشه‌ای از آنچه بر مردم شيميایی‌زده‌ی سردشت گذشته، صورت نمی‌گيرد.

با توجه به اينكه موارد زيادی از مناطق جنگی وجود دارند كه بازسازی نشده و مجروحان و شهدایی هم وجود دارند كه مورد شناسایی و حمايت قانونی قرار نگرفته‌اند، می‌توان قياس كرده و نتيجه گرفت كه حقوق قانونی تمام جنگ‌زده‌گان اعاده نشده است. درست است كه تمام شهرها و مناطق كشور هر یک كمابيش به نحوی درگير جنگ بوده‌اند اما نقش و خسارات وارده به مناطق غربی بسيار بيشتر بوده و به تبع جنگ در اين مناطق هم خرابی‌های بيشتری را به وجود آورده و قطعا متضرر شدن اين مناطق به طور عمده و بعضا اساسی ايجاب می‌كند كه توجه بيشتری به اين مناطق زيان ديده معطوف و سهم اين مناطق از بودجه، امكانات و برخورداری‌ها بيشتر شود تا در پرتو اين امر بديهی بتوان وضعيت زندگی و امكانات و رفاه را در مناطق غربی و برای مردمان آن متناسب با ديگر مناطق ارتقا داد. هرچند درگير بودن اين مناطق با جنگی طولانی و ويرانگر بايد منجر به برخورداری بيشتر از بودجه و توسعه هم شود.