جستاری در استراتژی و سیاست \"شرق محوری\" در کُردستان

19:19 - 21 بهمن 1393
Unknown Author
امید طاهری

اقدام یا ضرورت بازگشت به صحنه
احزاب کُرد ایران، به نمایندگی از خلق و بنابر وظیفه‌ای تاریخی، با حضور در دوران توازن ناپایدار، همزمان با تحولات عظیم جهانی- منطقه‌ای و در آستانه تغییرات کلان در نحوه خوانش غرب و چینش نوین در نظم جهان، در برابر یک آزمون تاریخی قرار گرفته‌اند. در چنین برهه‌ی حساسی و با توجه به:

- تحرکات چشمگیر در سایر بخش‌های کُردستان
- ناکامی مبارزات مدنی و دیپلماتیک چند دهه اخیر و رکود نسبی در سطح جنبش
- تغییر دیدگاه و رویکرد جامعه جهانی و میزان توجه افکار عمومی نسبت به کُردها
- عدم وجود جبهه‌ای مقتدر در میان اپوزسیون ایرانی

و تقارن با زمامداری دولتی ایدئولوژیک که در ساختاری واپسگرا به دنبال تطمیع و تسکین مردم و ترمیم نظام است، همگرایی و ایجاد تفاهم بر دورنمایی استراتژیک با تکیه بر نقاط مشترک، برای کُردها به یک ضرورت و اقتضای تاریخی می‌نمایاند.

١- شرایط کنونی در عرصه جهانی

تهدیدات:


- کُردهای ایران تا کنون مورد بی‌مهری و کم‌توجهی جامعه جهانی قرار گرفته و اتفاقات اخیر نیز، نه تنها به طرح مسئله کُرد در ایران کمکی نکرده، بلکه به نوعی آن را به حاشیه رانده است.
- در صورت عدم ایفای نقش موثر، اهداف و منافع این بخش، قربانی مصالح کلان سیاسی و اقتصادی ابرقدرتها، کشورهای بالادست و یا احزاب بخش‌های دیگر خواهد شد.
- در صورت توافق جهانی با ایران و خروجش از انزوای اقتصادی – سیاسی، متعاقباَ تقویت و تداوم عمر رژیم و ظلم مضاعف بر مردمی بی‌دفاع را بدنبال خواهد داشت.
- بنابر اهمیت توافق اتمی، غرب نسبت به تداوم نقض گسترده حقوق‌بشر و اقلیت‌ها در ایران بی‌تفاوت می‌ماند.

فرصت‌ها:

- علیرغم هزینه‌های سنگین، خاورمیانه کماکان بی‌ثبات و متشنج و محوری برای صدور تروریسم و نا امنی به جهان پیرامون خود است. پر واضح است که دستیابی به صلح و ثبات در منطقه بدون تغییرات بنیادین میسر نیست.
– کُردها با تحولات اخیر به گزینه‌ای مطرح و قابل اعتماد در دمکراتیزه کردن خاورمیانه و مقابله با افراطیگری تبدیل شده‌اند.
- دنیای وسیع ارتباطی امروز، به بازتاب هویت واقعی آنان کمک کرده و تبلیغاتی که درصدد جعل تصویرشان بود را به حاشیه برده است.
- دنیای ارتباطات و آمادگی افکار عمومی، بستری را فراهم آورده تا تکرار جنایات دهه‌های اول از سوی رژیم، غیر ممکن و یا با واکنش جهانی روبرو شود.
- احتمال تقارن با اکثریت جمهوری خواه در آمریکا

٢- شرایط داخلی ایران:

اگرچه تا دیروز، شاهرگ سیاست خارجه رژیم بر اساس تقابل رودررو و تضاد با غرب استوار بود، اینک دولتی مدبر، مکار و پوپولیست بر پایه استراتژی جنگ نرم و نبرد نامتقارن، به میزان قابل توجهی معادلات را برگردانده است. دولت جدید با شرق معاهدات نظامی- امنیتی می‌بندد و با غرب وارد گفتگوی مستقیم می‌شود، حکومت ایران با رویکرد جدید خود، جدای از حفظ متحدانش در قدرت، اکنون تا مرزهای اسرائیل پیش رفته و در یمن اعلان جنگ می‌کند. در مناطق کُردنشین نیز دولت با شیوه‌های نوین، سیاست تخریب فرهنگ و هویت را در پیش گرفته و زیرکانه درپی دشمنی و مقابله با احزاب است.

تهدیدات:
- عدم امکان مشارکت در مجلس و قانونگذاری و مسدود بودن راه‌های مسالمت‌آمیز جهت پیگیری حقوق
– تداوم شوونیسم ،آسمیلاسیون فرهنگی، نسل‌کشی، روابط ارباب-رعیتی و جنایات سازمان یافته بر علیه کُردها
– پارازیت، سانسور، کنترل و فیلتر گسترده رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی
– کُردها از لحاظ جمعیتی در اقلیت سوم هستند و این امر، میزان تاثیرگذاری در رویدادهای ایران را کاهش و حضور موثر و جدی در اپوزسیون را محدود کرده است.

فرصت‌ها:

- درگیری ایران در چندین جبهه نبرد خارجی و داخلی
- تعمیق تضاد طبقاتی، میزان نارضایتی مردم و آمار بالای نقض حقوق‌بشر، بیکاری، فقر و ...
- آغاز اعتصابات و اعتراضات پراکنده به سبب فشارهای اقتصادی و مطالبات صنفی
– امکان حمایت و پیوستن توده‌های ناراضی و سردرگم ایران به جنبش در نبود اپوزسیون مشخص ایرانی
از سوی دیگر جامعه جهانی در مقابل ایران اتمی بدیلی جز توافق یا مواجهه نظامی ندارد.

١ . در صورت توافق:
- غرب از افزایش نفود ایران در منطقه هراس داشته و در مقابل ساختار ناهمگون و سیاست‌های مشکل‌ساز جمهوری اسلامی، تلاشهایش را از رویارویی مستقیم به حمایت از اپوزسیون معطوف خواهد ساخت.
- انگیزه رقبای استراتژیک ایران در منطقه برای حمایت از جریانات مخالف افزایش می‌یابد.

٢ . مواجهه نظامی:
- جامعه جهانی به همکاری مخالفان داخلی موثر و مشترک المنافع نیاز دارد و اپوزیسیون سرنگونی خواه بهترین گزینه خواهند بود . در این میان احزاب کُردستان در صورت آمادگی می‌توانند مطالبات و منافع خود را موثرانه پیگیری کنند.
– در صورت بروز جنگ، منطقه ناامن شده و احزاب باید در مقام دفاع از کُردها و جلوگیری از نفوذ افراطیگری و تکرار فجایع تاریخی، دارای سازماندهی مناسب و قابلیت کافی باشند.

٣- شرایط داخلی کُردستان:

تهدیدات:
-میلیتاریزه شدن فضای شهرها، تقویت شدید مرزها و استقرار توپخانه سنگین در غرب
- افزایش چشمگیر نفوذ ایران و سپاه در عمق خاک کُردستان عراق
– تقویت و تجهیز گروه‌های شبهه نظامی شیعه
- تداخل و تفاوت در منافع سیاسی چهاربخش بنابر اقتضائات ژئوپلتیکی
– نقش کمرنگ احزاب در سیاست‌های کُردستان عراق و تداوم مشکلات اقتصادی
– ناامیدی مردم از نقش و رهبری احزاب
– شکاف و فاصله میان رهبری با جامعه و در نتیجه عدم توانایی در شناخت و تصمیم‌گیری مناسب
– هدر رفتن نیرو و پتانسیل مبارزاتی جوانان و مردم کُردستان ایران

فرصت‌ها:
-سابقه مبارزاتی طولانی با اتکا بر پشتوانه و حمایت مردمی
- افزایش بلوغ سیاسی و تهییج احساسات در میان مردم
-میزان حمایت و پایگاه مردمی علیرغم انشعابات، ضربات و اقدامات رژیم در این سالها
- توسعه ارتباطات و تغییر نسبی دیدگاه عموم در سطح ایران نسبت به کُردها
– رها شدن از قید و بندهای موجود سیاسی و بازگشت به ماهیت وجودی
– پایان ناامیدی، ترمیم شکاف‌ها و بازگشتی موثر به صحنه

سیاست و شعار شرق محوری (شرقِ جغرافیای کُردستان در منطقه/کُردستان ایران)، به معنای همکاری و هماهنگی احزاب و جریانات کُردستان ایران است که می‌کوشد بدور از بی‌تفاوتی و یا آسیب‌رسانی به جنبش ایران یا سایر بخش‌های کُردستان در راستای منافع خود گام برداشته و مطالباتش را در چهارچوب جغرافیای مربوطه بجوید. این رویکرد نه به معنای تفکیک سرنوشت از ایران است و نه به معنای پشت کردن به کُردستان، بلکه در راستای منافع هر دو بخش نیز موثر خواهد بود.

از سویی در ایران

- با تداوم رویکرد فعلی و تبعیضات قومی-مذهبی، خطر شیوع افراطیگری و بروز جنگ‌های مذهبی در ایران افزایش یافته و نیاز به نیرویی پیش قراول و میانه‌رو بیش از پیش احساس می‌شود.
- با تخلیه هیجانات عمومی در ٨٨، پیش‌بینی یک طغیان مردمی دیگر دشوار است.
- ائتلاف روحانی با اصلاح‌طلبان، بازماندگان جنبش سبز را در داخل دچار ریزش کرده و سطح خواسته‌ها را تا آزادی سران جنبش تقلیل داده است. و دیگر جریانات چپ، سلطنت‌طلب و ... ایران نیز فاقد توان، سازماندهی و استراتژی مشخص و روشن هستند. از این‌رو کُردستان می‌تواند همچون سالهای اول انقلاب به سنگر مشترک آزادی و مبارزه علیه استبداد و دیکتاتوریت مذهبی تبدیل شود.
- کُردستانی در صحنه، می‌تواند به مثابه کوریدور و عمقی استراتژیک برای اپوزسیون ایران به شمار آمده و دروازه‌ای برای گذار به دموکراسی ایران باشد.

و از سوی دیگر برای کُردستان نیز،

-رفع فشارها و تهدیدات ایران بر کُردستان عراق با محوریت احزاب کُرد ایران
– اهرمی برای مقابله با تداوم دخالت‌های ایران و گروه‌های مسلح شیعه در کُردستان عراق
- ایجاد عمقی استراتژیک برای کُردهای ترکیه
و همچنین اگر شرقِ کُردستان، قدرتمند و در صحنه بماند به بازویی اجرایی و متحدی خودی برای سایر کُردها تبدیل شده و بدون حضور شرق، پازل کُردستان ناتمام خواهد ماند.

استراتژی شرق محور:

تلاش برای ایجاد گفتمان، هماهنگی، همگرایی، اقدامات و تصمیمات مشترک در میان احزاب، جریانات و فعالان داخلی با تکیه بر پیوندهای نژادی، خاستگاه مشترک، دشمن مشترک، هدف مشترک، حوزه فعالیت و منافع مشترک

اهداف:
- تشکیل جبهه‌ای متحد در کُردستان و توافق بر پلتفرمی مشترک
- تشکیل کنگره شرق کُردستان، همگرایی عملی و کانالیزه کردن مبارزه احزاب در راستای منافع همگانی
- تبیین نقشه راه و تشکیل شورایی برای هماهنگی و رهبری
- تشکیل نیروی نظامی مشترک و آمادگی برای مقاومت مسلحانه در صورت نیاز
– بازگشت به جغرافیای حقیقی و مقاومت و سازماندهی در میان توده‌های مردم
- تلاش جهت جذب نیروهای مستقل و ایجاد زمینه برای مشارکت فعالان داخلی در آینده سیاسی
– گسترش حوزه فعالیت و دسترسی جغرافیایی احزاب از شمال تا جنوب
– ایجاد کانونی برای دیپلماسی مشترک

در پایان باید افزود، با توجه به آنکه:

- برای کُردهای ایران، از فرصت‌هایی چون مدار ٣٦ درجه، بهار عربی یا دولتی با شمایل صلح و آشتی خبری نیست.
- خواست‌های بنیادین آنها مبنی بر فدرالیسم در ساختاری دمکراتیک و سکولار و توزیع عادلانه قدرت و ثروت، با چهارچوب کنونی نظام و قانون اساسی ایران در تناقض است.
- راههای دیالوگ و مذاکره مسدود است و در صورت میل به مذاکره نیز چیزی برای معاوضه در دست نیست، توسل به شیوه‌های قهرآمیز اجتناب‌ناپذیر است.

حمایت از استراتژی شرق محوری و تلاش برای موفقیت کنگره شرق کُردستان، منوط به مشارکت فراگیر جریانات داخلی و احزاب، نخبگان، زنان، دانشجوبان و با اعتقاد بر اصول دموکراسی، پلورالیسم و سکولاریسم، نویدبخش روزهای خوب برای آینده کُردستان، ایران و منطقه خواهد بود.

نظر نویسنده بازتاب دیدگاه آژانس خبررسانی کُردپا نمی‌باشد.