تقدم سرایش شعر کُردی بر شعر فارسی
19:21 - 5 آذر 1393
Unknown Author
اردشیر کشاورز
زبان کُردی یکی از زبانهای ایرانی چون زبان فارسی، آذری، طبری، گیلکی، بلوچی و ... است . زبان کُردی بنابه پژوهشهای انجام شده، توسط مستشرقان روسی دارای پیشینهای کهنتر از زبان و خط کتاب و کتابت زبانهای سهگانهی سنگ نبشتهی بیستون در کرمانشاه چون عیلامی، بابلی و پارسی باستان است (۱) و دارای تطورات حقیقی و قدیمی، زبان کُردی الفبا و رسم الخط و ۳۷ حرف دارد که ۲۸ حرف آن صامت یا بیصدا و ۹ حرف مصوت و یا صدادار است .
در زبان کُردی تمام حروف مصوت همراه حروف صامت نگاشته میشوند. خط کُردی همانند خط فارسی و عربی نوشته میشود با این تفاوت که در زبان فارسی و عربی، مصوتها، همراه صامتها نوشته نمیشوند. در زبان کُردی اعراب و حرکات قابل نگارش و نوشتن هستند. یعنی با حروف نشان داده میشوند و تنوین با نوشتن حرف ( نون ) و علامت تشدید با تکرار حرف اجرا میشود .
مانند: \"حتماً\" که در کُردی \"حهـتمهن\" و \"درّیده\" که \"دریا\" نوشته میشود و کلمات دیگری چون موسی، صغری که در کُردی به همان نحو که بیان میگردند نوشته میشوند. مثل: \"موسا\" و \"سوغرا\". در زبان کُردی حروف \"ض - ظ-ز-ط-ث-ص\" که ۶ حرف و عربی هستند کاربرد نداشته و به جای آنها از سه حرف \"ز ـ ت ـ س\" استفاده میشود. (۲)زبان کُردی دارای چهار شاخهی اصلی و شصت گونه گویشی است، شاخهی اول کُرمانج شمال یا اپاختری است با گونههای گویشی متعدد چون: بوتانی، بادینانی خاص مردم قبیلهی بارزان و زیباری، حکاری، شمدینانی، ارزنه الرومی، بایزیدی، شکاک و گویشورانی در شامات سابق، سوریه، لبنان، ترکیه، عراق، ایران، ارمنستان و ...
شاخهی دوم کرمانج جنوب یا نیمروزی با گونههایی چون سورانی شهرزوری، سورانی سلیمانی، بابانی و گویشورانی در عراق و ایران در عراق خاص مردم کُردستان شمالی غیر از گویشوران شاخه ی اول و در ایران سُورانی مکریانی، ارومیه، مهاباد، ساوجبلاغ، سردشت، پیرانشهر و... سورانی اردلانی خاص مردم کُردستان ایران به مرکزیت سنندج و در استان کرمانشاهان سورانی جافی ویژه مردم ایل بزرگ جاف جوانرود و طوایف متعدد آن. ثلاث ( باباجانی، قبادی، ولدبیگی )، کمانگر، رستم، بیگی و ... جاف گوران و ....
شاخه سوم کُردی کرمانشاهی با زیرساخت گویش معیار و قالب گویش کُردی کلهری در زیست بوم استان کرمانشاهان، ایلام و از اسدآباد همدان تا ایلام غیر از گویشوران جاف جوانرود، قبیله اورامان و مردم لک گونههای گویشی گویش مردم لک استانهای ایلام، لرستان و کرمانشاهیان، تابعی از شاخهی سوم زبان کُردی است و با ذکر این تبصره و اصلاح که پارهای از پژوهشگران راه خطا رفته و اعلام داشتهاند، گویش کُردی کلهری تابعی از گونهی گویش لکی است که هرگز چنین امری صورت درست و حقیقی ندارد و بل، گویش کُردی کلهری از دیرباز و تاکنون بیشترین گویشوران را داشته و اینک دارای رسم الخط و الفباء و قواعد دستوری است و شاعران نوپرداز کُردیگوی با سرایش شعر کُردی در گونهی گویشی گویش کُردی کلهری گامهایی ارزنده در جهت ارتقاء و تعالی شعر و انواع آن در زبان کُردی برداشته، دفتر و دیوان شعر کُردی کلهری را ره آورد مثبت و متعالی جامعهی ادبی مردم کُرد کردهاند از جمله: استاد پرویز بنفشی، جلیل آهنگرنژاد، رضاموزونی، سیروس عبادتیان، علی سهامی، روانشاد عبدا...مرادی، امان ا... مرادی، جناب ولی رضایی و ... و در کلیت امر ایلات و عشایری که دارای مذهب شیعه دوازده امامی هستند اکثریت گویشور گونهی گویش کُردی کلهری گویش غالب و معیار شاخهی سوم زبان کُردی هستند.
● شاخهی چهارم زبان کُردی
شاخهی اورامی و گوران یا در گویش محلی شاخهی هورامی و گوران که علاوه بر دارا بودن گویشوران محاورهای این شاخه از زبان کُردی زبان کتابت شعر در زبان کُردی است و اکثریتی از مردم قبیلهی بزرگ هورامان ( اورامان شمالی و جنوبی)، گویشوران این شاخه هستند. اکثر دواوین شعری کبار و اصحاب شعر کُهن کُردی از اواسط قرن سوم هجری قمری چنان که به آن خواهیم رسید با شاخهی اورامی و گوران شعر سرودهاند. خانای قبادی، الماس خان کندولهای، مستوره کُردستانی، سید یعقوب ماهیدشتی، مولوی تاجورزی، سید صلاح حیران علیشاه و ... توضیح این که شاعران برجستهی دیگری با سرودن شعر در مایه ی کُردی کرمانشاهی صاحب دفتر و دیوان در این راستا هستند از جمله روان شاد استاد کریم تمکین، استاد پرتوی کرمانشاهی، استاد فرشید یوسفی، ایرج قبادی و ... و کسان و اشخاصی که صاحب سرایش شعر با این گونهی خاص شاخهی سوم زبان کُردی میباشند و نام ارزندهی آنان صف طویلی از عظمت و اعتبار را بیان مینماید. (۳)
پس از بیان مباحثی پیرامون زبان و ادب کُردی که شرح آن به نظر رسید، به موضوع اصلی نشست یعنی پیشینهی شعر کُردی و تقدیم زمانی آن برشعر فارسی پرداخته شد به این شرح که: \"فارسی، زبان نوشتاری و هویت بخشی ایرانیان و افتخار مردمانی است که از متقدمین و اولینهای مواریث فرهنگی، تمدن، ادب و فرهنگ در جهان کهن بودهاند. آثار علمی، ادبی، تاریخی، روایی، علوم معقول و منقول و در نهایت هرآنچه به صورت مکتوب، مفاهیم و انتقال مضامین علمی ایرانیان را از دیرباز تاکنون فراهم کرده است، به زبان فارسی بوده که پشتوانهی علمی محکم، قوی و قابل فخری است و بایستی به آن نازید. مردم ایران قرون بسیاری است که به این زبان نازیده و با این زبان بالیدهاند .
ریشههای این زبان تحولات چندی را از سر گذرانیده و با نامهایی چون هند و اروپایی، آریایی و ایرانی شناخته شده و اینک یکی از اجزای زبانهای ایرانی با عنوان زبان فارسی، بسیاری از معلومات و اطلاعات علمی ما را به منظر معلوم عام درآورده است. فارسی زبان کتابت و زبان رسمی ایرانیان است. آنچه مدنظر ما هست صرفاً بیان و بررسی پیشینهی سرایش شعر کُردی و تقدم آن بر سرودن شعر فارسی در ادوار تاریخی بعد از اسلام است و نه جهت و جهاتی دیگر .
به هر حال در کتاب تاریخ ادبیات ایران تألیف استاد روان شاد دکتر ذبیح اله صفا ذیل مبحث نخستین شاعر پارسیگوی به نقل از روایت تاریخ سیستان آمده است: \"صاحب تاریخ سیستان هنگام بحث در فتوحات یعقوب ( حکومت ۲۴۷-۲۶۵ هـ. ق ) در خراسان و گشودن هرات پوشنگ و گرفتن منشورسیستان، کابل، کرمان و فارس از محمد بن طاهر و تار و مار کردن خوارج، پس شعرا، او را شعر گفتندی به تازی چون این شعر برخواندند، او عالم نبود در نیافت، محمد بن وصیف حاضر بود، وزیر رسایل او بود و ادب نیکو دانست و بدان روزگار نامهی پارسی نبود، پس یعقوب گفت: چیزی که من اندر نیابم چرا باید گفت، محمد وصیف پس شعر پارسی گفتن گرفت و اول شعر پارسی اندر عجم او گفت و پیش از او کسی نگفته بود\")4)
البته پیرامون اولین شاعر پارسیگوی بعد از حملهی اعراب به ایران در کتاب شعر و موسیقی در ایران آمده است: \"نمیتوان گفت که اول شاعر فارسی بعد از اسلام شخص معینی است و فلان، نخستین کسی باشد که اول ابیات فارسی را به رشتهی نظم آورده. فقط یک مطلب موضوع تحقیق است و دانستن آن نیز اول درجهی اهمیت را داراست و آن شناختن اول کسی است که اشعار و سرودههای او مضبوط و مدون شده و مورخین ذکر او را مقدم برهمه کردهاند، عجالتاً این شخص در تاریخ ادبیات و زبان فارسی محمد بن وصیف سیستانی از منشیان یعقوب و عمر وبن لیث است\". (۵)
● تاریخ سرایش نخستین شعر محمدبن وصیف
بحث با تقدم زمانی نگارش و چاپ ادبیات داستانی و رمان تاریخی مجدداً آغاز شد و در این رابطه نگارنده اظهار داشت چنانچه ما کرمانشاهیان خود نسبت به بیان واقعیتهای گذشته که فخری و افتخاری را در پی داشتهاند نباشیم و به اصطلاح مدافع حق و حقوق بزرگنمایی در نشستها و سمینارها و انجمنهای ادبی نشویم، بایستی مطمئن باشیم که هیچ کس در اندیشه و تفکر بیان افتخارات ما و گذشتهی ارزشمند و درخشان استان ما نیست، چرا که گفتهاند: \"کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من\" و این حق فی الواقع مجعول و خودساختهی بیریشه هم نیست، مدارک و مستندات به مامی گوید، ما کرمانشاهیان خالق و پدر رمان تاریخی هستیم، یعنی این که مرحوم محمد باقر میرزا خسروی ( دولتداد ) شاعر، محقق و ادیب ارزشمند کرمانشاهی پسر محمد رحیم میرزا پسر شاهزاده محمدعلی میرزای دولتشاه فرزند فتح علیشاه قاجار، اولین رمان تاریخی را در ایران به رشتهی تحریر و چاپ و نشر درآورد.
آن هم در سالهای پدیدهی انقلاب مشروطیت و به سال ۱۳۲۸ هجری قمری برابر با سال ۱۲۸۷ خورشیدی و لذا اگر استاد سید محمدعلی جمالزاده را پدر قصهی کوتاه یا نوول ادبیات داستانی بدانیم، مدت زمانی بالغ بر ۱۷ سال ادبیات داستانی ما کرمانشاهیان در وادی رمان تاریخی جلوتر از داستان کوتاه است که در سال ۱۳۰۴ خورشیدی به چاپ و نشر رسیده است .
طُرفه این که، رمان تاریخی مورد بحث که به قلم مرحوم محمد باقرمیرزای خسروی است و با نام \"شمس و طغرا\" و در سه جلد یا سه کتاب شمس و طغرا، طغرل و همای و ماری ونیسی شناخته میشود در چاپخانههای شهر کرمانشاه چون چاپ سعادت و چاپخانه کاشفی و غیره وذلک، به چاپ و نشر رسیده است. آیا این پدیدهی علمی، ادبی، فرهنگی، نمیتواند یکی از ارکان افتخارآمیز کرمانشاهیان باشد که قطعاً هست .
این موضوع در مقدمهی رمان تاریخی شمس و طغرا و در مقدمهی دیوان شعر محمد باقر میرزای خسروی و احتمالاً در دیگر آثار مکتوب هم آمده است وبه قلم استاد توانا، دانشی مرد کُرد استاد غلامرضا رشید یاسمی نوهی دختری مرحوم خسروی هم هست.
استاد رشید یاسمی از فرهیختگان صاحب نام و سبک و آثار عدیدهای در شعر و ترجمه و تألیف و تحقیق است که صاحب کُرسی تاریخ ایران بعد از اسلام در دانشگاه تهران بوده و بیش از پنجاه جلد تصنیفات معتبر دارد .
این موارد را میتوان در دیوان (۸) رشید یاسمی و جستارهایی پیرامون رجال و مشاهیر کرمانشاهان، مرکب از شرح احوال سه تن از بزرگان علم و ادب و سیاست و کشورداری که در زمرهی بزرگان و نامداران عشایری ایران و کرمانشاهان بودهاند، باز یافت. کتاب رجال و مشاهیر کرمانشاهان (۹) و همچنین برای شناخت استاد میتوان به کتاب خاطرات علی اکبرخان سردار مقتدر سنجابی مراجعه کرد. نشست در ساعت ۱۱/۵ به پایان رسید.
منبع: نشریه الکترونیک بلوط
پینوشت
۱-تاریخ کُرد و کردستان، تاریخ مردوخ ، شیخ محمد مردوخ کردستانی، نشر غریقی ، سال ۱۳۵۴۲- سیر تحول زبان کُردی ، اردشیر کشاورز ، انتشارات چاوان ، سال ۱۳۷۷ ، برنامه های صدا و سیمای مرکز و شبکه ی زاگرس۳- سلسله مقالات مندرج در جریده ی شریفه ی باختر ، صدای آزادی ، روزنامه ی غرب و ماهنامه ی فرهنگی اورامان ، سال اول ، شماره ی اول ، اسفند ۱۳۸۴ و فروردین ۱۳۸۵ ، صص ۱۴ ـ ۱۵ ـ ۱۶ ـ ۱۷۴- دکتر صفا ، ذبیح ا... ، تاریخ ادبیات در ایران ، جلد اول ، انتشارات فردوس ، چاپ شانزدهم ، تهران ، ۱۲۸۰ ، صص ۱۶۵-۱۶۶۵- شعر و موسیقی در ایران ، آرتور کریستن سن ، عباس اقبال ، انتشارات هنر و فرهنگ ، تهران ، چاپ اول ۱۳۶۲ ، صص ۳۲ ـ ۳۳۶- دکتر صفا ، ذبیح ا... ، همان ، ص ۱۶۷۷- دکتر صفی زاده ، صدیق ، دانشنامه نام آوران یارسان ، انتشارات هیرمند ، تهران ، چاپ اول ، ۱۳۷۶ ، صص ۳۸-۳۹۸- دیوان رشید یاسمی ، ۱۳۱۴ ـ ۱۳۳۱ (۱۳۳۰ درست است ) مؤسسه انتشارات امیرکبیر ، تهران ۱۳۶۲۹- کشاورز ـ اردشیر،رجال ومشاهیر کرمانشاهان ، انتشارات تاقبستان ، سال ۱۳۸۲ ، کرمانشاه ۲۵۱ هجری قمری بوده است که با توجه به تاریخ مرگ بهلول ماهی ( سال ۲۱۹ هـ. ق ) که اولین سراینده ی شعر کُردی در شاخه ی اورامی و گوران چهارمین شاخه ی زبان کُردی است و شبهه را قوی بدانیم که سال مرگ شاعر تاریخ سرایش اولین شعر کُردی بوده است ، در حالی که پیش از آن تاریخ احتمال سرودن شعر کُردی توسط بهلول و یاران وی نیز می رود بنابراین ، تقدم زمانی سرایش شعر کُردی نسبت به شعر فارسی ، زمانی پیش از ۳۲ سال خواهد بود.بخش دوم نشست با سخنان جناب آقای پورجعفری از اساتید محترم و مسئولان ارزشی سازمان آموزش و پرورش استان کرمانشاهان کار خود را پی گرفت . سپس از نگارنده درخواست گردید پیگیر مطالب پیرامون مسایل ادبی استان و گذشته ی معتبر آن باشند .
زبان کُردی یکی از زبانهای ایرانی چون زبان فارسی، آذری، طبری، گیلکی، بلوچی و ... است . زبان کُردی بنابه پژوهشهای انجام شده، توسط مستشرقان روسی دارای پیشینهای کهنتر از زبان و خط کتاب و کتابت زبانهای سهگانهی سنگ نبشتهی بیستون در کرمانشاه چون عیلامی، بابلی و پارسی باستان است (۱) و دارای تطورات حقیقی و قدیمی، زبان کُردی الفبا و رسم الخط و ۳۷ حرف دارد که ۲۸ حرف آن صامت یا بیصدا و ۹ حرف مصوت و یا صدادار است .
در زبان کُردی تمام حروف مصوت همراه حروف صامت نگاشته میشوند. خط کُردی همانند خط فارسی و عربی نوشته میشود با این تفاوت که در زبان فارسی و عربی، مصوتها، همراه صامتها نوشته نمیشوند. در زبان کُردی اعراب و حرکات قابل نگارش و نوشتن هستند. یعنی با حروف نشان داده میشوند و تنوین با نوشتن حرف ( نون ) و علامت تشدید با تکرار حرف اجرا میشود .
مانند: \"حتماً\" که در کُردی \"حهـتمهن\" و \"درّیده\" که \"دریا\" نوشته میشود و کلمات دیگری چون موسی، صغری که در کُردی به همان نحو که بیان میگردند نوشته میشوند. مثل: \"موسا\" و \"سوغرا\". در زبان کُردی حروف \"ض - ظ-ز-ط-ث-ص\" که ۶ حرف و عربی هستند کاربرد نداشته و به جای آنها از سه حرف \"ز ـ ت ـ س\" استفاده میشود. (۲)زبان کُردی دارای چهار شاخهی اصلی و شصت گونه گویشی است، شاخهی اول کُرمانج شمال یا اپاختری است با گونههای گویشی متعدد چون: بوتانی، بادینانی خاص مردم قبیلهی بارزان و زیباری، حکاری، شمدینانی، ارزنه الرومی، بایزیدی، شکاک و گویشورانی در شامات سابق، سوریه، لبنان، ترکیه، عراق، ایران، ارمنستان و ...
شاخهی دوم کرمانج جنوب یا نیمروزی با گونههایی چون سورانی شهرزوری، سورانی سلیمانی، بابانی و گویشورانی در عراق و ایران در عراق خاص مردم کُردستان شمالی غیر از گویشوران شاخه ی اول و در ایران سُورانی مکریانی، ارومیه، مهاباد، ساوجبلاغ، سردشت، پیرانشهر و... سورانی اردلانی خاص مردم کُردستان ایران به مرکزیت سنندج و در استان کرمانشاهان سورانی جافی ویژه مردم ایل بزرگ جاف جوانرود و طوایف متعدد آن. ثلاث ( باباجانی، قبادی، ولدبیگی )، کمانگر، رستم، بیگی و ... جاف گوران و ....
شاخه سوم کُردی کرمانشاهی با زیرساخت گویش معیار و قالب گویش کُردی کلهری در زیست بوم استان کرمانشاهان، ایلام و از اسدآباد همدان تا ایلام غیر از گویشوران جاف جوانرود، قبیله اورامان و مردم لک گونههای گویشی گویش مردم لک استانهای ایلام، لرستان و کرمانشاهیان، تابعی از شاخهی سوم زبان کُردی است و با ذکر این تبصره و اصلاح که پارهای از پژوهشگران راه خطا رفته و اعلام داشتهاند، گویش کُردی کلهری تابعی از گونهی گویش لکی است که هرگز چنین امری صورت درست و حقیقی ندارد و بل، گویش کُردی کلهری از دیرباز و تاکنون بیشترین گویشوران را داشته و اینک دارای رسم الخط و الفباء و قواعد دستوری است و شاعران نوپرداز کُردیگوی با سرایش شعر کُردی در گونهی گویشی گویش کُردی کلهری گامهایی ارزنده در جهت ارتقاء و تعالی شعر و انواع آن در زبان کُردی برداشته، دفتر و دیوان شعر کُردی کلهری را ره آورد مثبت و متعالی جامعهی ادبی مردم کُرد کردهاند از جمله: استاد پرویز بنفشی، جلیل آهنگرنژاد، رضاموزونی، سیروس عبادتیان، علی سهامی، روانشاد عبدا...مرادی، امان ا... مرادی، جناب ولی رضایی و ... و در کلیت امر ایلات و عشایری که دارای مذهب شیعه دوازده امامی هستند اکثریت گویشور گونهی گویش کُردی کلهری گویش غالب و معیار شاخهی سوم زبان کُردی هستند.
● شاخهی چهارم زبان کُردی
شاخهی اورامی و گوران یا در گویش محلی شاخهی هورامی و گوران که علاوه بر دارا بودن گویشوران محاورهای این شاخه از زبان کُردی زبان کتابت شعر در زبان کُردی است و اکثریتی از مردم قبیلهی بزرگ هورامان ( اورامان شمالی و جنوبی)، گویشوران این شاخه هستند. اکثر دواوین شعری کبار و اصحاب شعر کُهن کُردی از اواسط قرن سوم هجری قمری چنان که به آن خواهیم رسید با شاخهی اورامی و گوران شعر سرودهاند. خانای قبادی، الماس خان کندولهای، مستوره کُردستانی، سید یعقوب ماهیدشتی، مولوی تاجورزی، سید صلاح حیران علیشاه و ... توضیح این که شاعران برجستهی دیگری با سرودن شعر در مایه ی کُردی کرمانشاهی صاحب دفتر و دیوان در این راستا هستند از جمله روان شاد استاد کریم تمکین، استاد پرتوی کرمانشاهی، استاد فرشید یوسفی، ایرج قبادی و ... و کسان و اشخاصی که صاحب سرایش شعر با این گونهی خاص شاخهی سوم زبان کُردی میباشند و نام ارزندهی آنان صف طویلی از عظمت و اعتبار را بیان مینماید. (۳)
پس از بیان مباحثی پیرامون زبان و ادب کُردی که شرح آن به نظر رسید، به موضوع اصلی نشست یعنی پیشینهی شعر کُردی و تقدیم زمانی آن برشعر فارسی پرداخته شد به این شرح که: \"فارسی، زبان نوشتاری و هویت بخشی ایرانیان و افتخار مردمانی است که از متقدمین و اولینهای مواریث فرهنگی، تمدن، ادب و فرهنگ در جهان کهن بودهاند. آثار علمی، ادبی، تاریخی، روایی، علوم معقول و منقول و در نهایت هرآنچه به صورت مکتوب، مفاهیم و انتقال مضامین علمی ایرانیان را از دیرباز تاکنون فراهم کرده است، به زبان فارسی بوده که پشتوانهی علمی محکم، قوی و قابل فخری است و بایستی به آن نازید. مردم ایران قرون بسیاری است که به این زبان نازیده و با این زبان بالیدهاند .
ریشههای این زبان تحولات چندی را از سر گذرانیده و با نامهایی چون هند و اروپایی، آریایی و ایرانی شناخته شده و اینک یکی از اجزای زبانهای ایرانی با عنوان زبان فارسی، بسیاری از معلومات و اطلاعات علمی ما را به منظر معلوم عام درآورده است. فارسی زبان کتابت و زبان رسمی ایرانیان است. آنچه مدنظر ما هست صرفاً بیان و بررسی پیشینهی سرایش شعر کُردی و تقدم آن بر سرودن شعر فارسی در ادوار تاریخی بعد از اسلام است و نه جهت و جهاتی دیگر .
به هر حال در کتاب تاریخ ادبیات ایران تألیف استاد روان شاد دکتر ذبیح اله صفا ذیل مبحث نخستین شاعر پارسیگوی به نقل از روایت تاریخ سیستان آمده است: \"صاحب تاریخ سیستان هنگام بحث در فتوحات یعقوب ( حکومت ۲۴۷-۲۶۵ هـ. ق ) در خراسان و گشودن هرات پوشنگ و گرفتن منشورسیستان، کابل، کرمان و فارس از محمد بن طاهر و تار و مار کردن خوارج، پس شعرا، او را شعر گفتندی به تازی چون این شعر برخواندند، او عالم نبود در نیافت، محمد بن وصیف حاضر بود، وزیر رسایل او بود و ادب نیکو دانست و بدان روزگار نامهی پارسی نبود، پس یعقوب گفت: چیزی که من اندر نیابم چرا باید گفت، محمد وصیف پس شعر پارسی گفتن گرفت و اول شعر پارسی اندر عجم او گفت و پیش از او کسی نگفته بود\")4)
البته پیرامون اولین شاعر پارسیگوی بعد از حملهی اعراب به ایران در کتاب شعر و موسیقی در ایران آمده است: \"نمیتوان گفت که اول شاعر فارسی بعد از اسلام شخص معینی است و فلان، نخستین کسی باشد که اول ابیات فارسی را به رشتهی نظم آورده. فقط یک مطلب موضوع تحقیق است و دانستن آن نیز اول درجهی اهمیت را داراست و آن شناختن اول کسی است که اشعار و سرودههای او مضبوط و مدون شده و مورخین ذکر او را مقدم برهمه کردهاند، عجالتاً این شخص در تاریخ ادبیات و زبان فارسی محمد بن وصیف سیستانی از منشیان یعقوب و عمر وبن لیث است\". (۵)
● تاریخ سرایش نخستین شعر محمدبن وصیف
بحث با تقدم زمانی نگارش و چاپ ادبیات داستانی و رمان تاریخی مجدداً آغاز شد و در این رابطه نگارنده اظهار داشت چنانچه ما کرمانشاهیان خود نسبت به بیان واقعیتهای گذشته که فخری و افتخاری را در پی داشتهاند نباشیم و به اصطلاح مدافع حق و حقوق بزرگنمایی در نشستها و سمینارها و انجمنهای ادبی نشویم، بایستی مطمئن باشیم که هیچ کس در اندیشه و تفکر بیان افتخارات ما و گذشتهی ارزشمند و درخشان استان ما نیست، چرا که گفتهاند: \"کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من\" و این حق فی الواقع مجعول و خودساختهی بیریشه هم نیست، مدارک و مستندات به مامی گوید، ما کرمانشاهیان خالق و پدر رمان تاریخی هستیم، یعنی این که مرحوم محمد باقر میرزا خسروی ( دولتداد ) شاعر، محقق و ادیب ارزشمند کرمانشاهی پسر محمد رحیم میرزا پسر شاهزاده محمدعلی میرزای دولتشاه فرزند فتح علیشاه قاجار، اولین رمان تاریخی را در ایران به رشتهی تحریر و چاپ و نشر درآورد.
آن هم در سالهای پدیدهی انقلاب مشروطیت و به سال ۱۳۲۸ هجری قمری برابر با سال ۱۲۸۷ خورشیدی و لذا اگر استاد سید محمدعلی جمالزاده را پدر قصهی کوتاه یا نوول ادبیات داستانی بدانیم، مدت زمانی بالغ بر ۱۷ سال ادبیات داستانی ما کرمانشاهیان در وادی رمان تاریخی جلوتر از داستان کوتاه است که در سال ۱۳۰۴ خورشیدی به چاپ و نشر رسیده است .
طُرفه این که، رمان تاریخی مورد بحث که به قلم مرحوم محمد باقرمیرزای خسروی است و با نام \"شمس و طغرا\" و در سه جلد یا سه کتاب شمس و طغرا، طغرل و همای و ماری ونیسی شناخته میشود در چاپخانههای شهر کرمانشاه چون چاپ سعادت و چاپخانه کاشفی و غیره وذلک، به چاپ و نشر رسیده است. آیا این پدیدهی علمی، ادبی، فرهنگی، نمیتواند یکی از ارکان افتخارآمیز کرمانشاهیان باشد که قطعاً هست .
این موضوع در مقدمهی رمان تاریخی شمس و طغرا و در مقدمهی دیوان شعر محمد باقر میرزای خسروی و احتمالاً در دیگر آثار مکتوب هم آمده است وبه قلم استاد توانا، دانشی مرد کُرد استاد غلامرضا رشید یاسمی نوهی دختری مرحوم خسروی هم هست.
استاد رشید یاسمی از فرهیختگان صاحب نام و سبک و آثار عدیدهای در شعر و ترجمه و تألیف و تحقیق است که صاحب کُرسی تاریخ ایران بعد از اسلام در دانشگاه تهران بوده و بیش از پنجاه جلد تصنیفات معتبر دارد .
این موارد را میتوان در دیوان (۸) رشید یاسمی و جستارهایی پیرامون رجال و مشاهیر کرمانشاهان، مرکب از شرح احوال سه تن از بزرگان علم و ادب و سیاست و کشورداری که در زمرهی بزرگان و نامداران عشایری ایران و کرمانشاهان بودهاند، باز یافت. کتاب رجال و مشاهیر کرمانشاهان (۹) و همچنین برای شناخت استاد میتوان به کتاب خاطرات علی اکبرخان سردار مقتدر سنجابی مراجعه کرد. نشست در ساعت ۱۱/۵ به پایان رسید.
منبع: نشریه الکترونیک بلوط
پینوشت
۱-تاریخ کُرد و کردستان، تاریخ مردوخ ، شیخ محمد مردوخ کردستانی، نشر غریقی ، سال ۱۳۵۴۲- سیر تحول زبان کُردی ، اردشیر کشاورز ، انتشارات چاوان ، سال ۱۳۷۷ ، برنامه های صدا و سیمای مرکز و شبکه ی زاگرس۳- سلسله مقالات مندرج در جریده ی شریفه ی باختر ، صدای آزادی ، روزنامه ی غرب و ماهنامه ی فرهنگی اورامان ، سال اول ، شماره ی اول ، اسفند ۱۳۸۴ و فروردین ۱۳۸۵ ، صص ۱۴ ـ ۱۵ ـ ۱۶ ـ ۱۷۴- دکتر صفا ، ذبیح ا... ، تاریخ ادبیات در ایران ، جلد اول ، انتشارات فردوس ، چاپ شانزدهم ، تهران ، ۱۲۸۰ ، صص ۱۶۵-۱۶۶۵- شعر و موسیقی در ایران ، آرتور کریستن سن ، عباس اقبال ، انتشارات هنر و فرهنگ ، تهران ، چاپ اول ۱۳۶۲ ، صص ۳۲ ـ ۳۳۶- دکتر صفا ، ذبیح ا... ، همان ، ص ۱۶۷۷- دکتر صفی زاده ، صدیق ، دانشنامه نام آوران یارسان ، انتشارات هیرمند ، تهران ، چاپ اول ، ۱۳۷۶ ، صص ۳۸-۳۹۸- دیوان رشید یاسمی ، ۱۳۱۴ ـ ۱۳۳۱ (۱۳۳۰ درست است ) مؤسسه انتشارات امیرکبیر ، تهران ۱۳۶۲۹- کشاورز ـ اردشیر،رجال ومشاهیر کرمانشاهان ، انتشارات تاقبستان ، سال ۱۳۸۲ ، کرمانشاه ۲۵۱ هجری قمری بوده است که با توجه به تاریخ مرگ بهلول ماهی ( سال ۲۱۹ هـ. ق ) که اولین سراینده ی شعر کُردی در شاخه ی اورامی و گوران چهارمین شاخه ی زبان کُردی است و شبهه را قوی بدانیم که سال مرگ شاعر تاریخ سرایش اولین شعر کُردی بوده است ، در حالی که پیش از آن تاریخ احتمال سرودن شعر کُردی توسط بهلول و یاران وی نیز می رود بنابراین ، تقدم زمانی سرایش شعر کُردی نسبت به شعر فارسی ، زمانی پیش از ۳۲ سال خواهد بود.بخش دوم نشست با سخنان جناب آقای پورجعفری از اساتید محترم و مسئولان ارزشی سازمان آموزش و پرورش استان کرمانشاهان کار خود را پی گرفت . سپس از نگارنده درخواست گردید پیگیر مطالب پیرامون مسایل ادبی استان و گذشته ی معتبر آن باشند .