تفکیک جنیستی نوعی از خشونت می‌باشد

11:24 - 9 آذر 1390
گفتگوی اختصاصی آژانس خبررسانی کُردپا با شیرین نریمان فعال حقوق بشر و حقوق زنان از آمریکا.

موضوع گفتگو: خشونت‌ها علیه زنان
مقارن با (بیست و پنجم نوامبر برابر با چهارم آذرماه روز بین المللی حذف خشونت علیه زنان)
بیوگرافی:
شیرین نریمان زندانی سیاسی سابق، فعال حقوق بشر و حقوق زنان می‌باشد. وی فعالیت سیاسی خود را از سال 57 شروع کرد. در آستانه انقلاب با سازمان مجاهدین خلق آشنا شد و در تابستان 58 فعالیت‌های خود رابطور شروع کرد. در آبان سال 1359 در محل مسکونی شان توسط سپاه پاسداران و بسیج محل در سن 17 سالگی دستگیر شد.
دراواخر سال 61 از زندان آزاد شد و در سال 1365 به آمریکا آمد و فعالیت‌های سیاسی اجتماعی خود را در آمریکا شروع کرد. در سال 1994 به کمیته زنان برای ایران دمکراتیک که یک ان جی او در آمریکا بود پیوست
وی درسال 2002 کمیته بین المللی بر علیه بنیادگرایی را تأسیس کرد. در سال 2005 وی سخنگوی کمیته علیه احمدی نژاد در تظاهرات 15000 نفره ایرانیان بر علیه حضور احمدی نژاد در نیویورک بود. وی همچنان به فعالیت‌های خود در جهت نقض حقوق زندانیان و زنان ادامه می‌دهد. وی چندین مقاله به فارسی و انگلیسی در مورد سیاست آمریکا و ایران نوشته است.


همانطور که مُطلعید خشونت و به ویژه اعمال انواع مختلف خشونت‌ها علیه زنان از معضلات جامعه‌ی امروز بشری در تمامی دنیاست. با این حال نوع و اعمال خشونت در بسیاری از کشورها بسته به شرایط اجتماعی و سیاسی متفاوت است. ایران هم از این قائده مستثنی نیست. در طول سال‌های مختلف بنا به شرایط موجود، اعمال خشونت در سطوح مختلف اجتماعی و سیاسی ادامه داشته است. اعمال خشونت سیستماتیک، گسترش خشونت‌های اجتماعی و همین‌طور انواع مختلف خشونت از جمله قتل‌های ناموسی، ضرب و شتم، آزار همسر و دیگر خشونت‌ها هم‌چنان در طول سال‌ها نه تنها بر فعالیت زنان، بلکه بر جایگاه آنها در سطوح مختلف اجتماعی و خانوادگی تأثیر منفی و فروکاهنده داشته است .
کُردپا: در اکثر تئوری‌های خشونت، مردان را به عنوان عاملان اصلی اعمال خشونت علیه زنان تلقی کرده‌اند اما در بطن و نهاد این مسئله باید دید که چه عواملی اعمال خشونت را در مردان نهادینه می‌کند و به آنها اجازه می‌دهد تا در اعمال خشونت علیه زنان آزادانه تر عمل کنند اصلا چگونه این تئوری شکل می‌گیرد و آیا می‌توان مقصر تمامی عوامل را مردان دانست؟
نریمان: به‌نظر من چندین عامل در مسئله خشونت بر علیه زنان نقش دارد. متأسفانه خشونت یک قدمت تاریخی دارد. این قدمت به بیش از 2000 سال پیش می‌رسد. از دین یهودیان و رومیان که زنان را به‌عنوان ملک خود و در نتیجه مالک جان آنها بودند بدین‌وسیله خود را در قدرت محظ میدیدند و به این شکل خشونت بخشی از آداب و رسوم و مورد قبول خانواده ها و جامعه گردید و هنوز هم ما این پدیده را در همه دنیا و در تمامی اقشار بخوبی و وضوح می‌بینم. از قرن 20 خشونت به زنان مورد توجه بیشتری توسط فعالین حقوق زنان قرار گرفت و در مورد این معضل در بخش‌های روشنفکری و در کشورهای غربی بخصوص مورد بحث بیشتری قرار گرفت و در پی همین توجه و آگاهی از خشونت برعلیه زنان قوانینی برای حمایت از حقوق آنها ارائه و به اجرا درآمد.
در کشور ما هم تا قبل از انقلاب سال 57 نه بطور کامل ولی به‌طور نسبی قوانینی برای حمایت از حقوق زنان به اجرا گذاشته شده بود اما متاسفانه بعد از انقلاب و بعد از تصویب قوانین ضد زنی که این رژیم به ارمغان آورد زنان ما نه تنها حقوقی که برایش به مدت بیش از 100سال بسیار مبارزه کرده بودند را به یکباره از دست دادند بلکه حال باید به معضل‌های بیشتری هم رو برو شده و باید برایش مبارزه کنند مثل حق طلاق.
متاسفانه با قوانین ضد زن در این رژیم زنان ما مورد تهاجم و ضرب و شتم بیشتری از مردان قرار گرفتند. این خشونت نه تنها از همسران و برادران و پدران و مردان خانه باید روبرو شوند بلکه با تهاجم و تعارض ماموران امنیتی رژیم از جمله بسیجی‌ها و کمیته‌ای‌ها و پاسداران هم روزانه مواجه هستند.
وقتی که قانونی برای حمایت از زن وجود نداشته باشد در نتیجه مردان جامعه هم بدون مهابا و با دانستن اینکه قانونی برای مجازات آنها وجود ندارد به زنان تهاجم بیشتر‌ی هم می‌کنند.
بنابراین به نظر من یک جامعه در اولین قدم باید قانون را در حمایت زنان بکار ببرد. درکنار قانون باید نهادهایی برای حمایت و قدرتمندکردن زنان به این معنی که به آنها امکان آموزش و کارآموزی داده شود تا زنانی که از خشونت و کشتار توسط مردان به قانون پناه می‌آورند نه تنها وسیله‌ای برای حمایت از خودشان داشته باشند بلکه بتوانند در محیطی امن به ساختن زندگی و آینده خود بپردازند.
دولت‌ها در هر جامعه نقش بسیار مهمی با تصویب قوانین و اجرای آن را اجرا می‌کنند، همچنین با ایجاد نهادها و کانون‌های حمایت ظرفی برای کمک به زنان ستمدیده جامعه را ایجاد می‌کنند. همچنین این دولت‌ها هستند که در کنار این امکانات و قوانین باید شروع به آموزش و آگاهی و تدریس احترام به حقوق همدیگر و برابری بین زن و مرد به کلیه اقشار و بخصوص از سال‌های اولیه فرزندان جامعه باشند. اگر انسان‌ها به حق و حقوق خود اشراف داشته باشند و از همان اول یاد بگیرند که به‌جای حرکت خشونت آمیز برای رسیدن به خواسته‌های خود می‌توانند با صحبت کردن تبادل نظر و مصالحت آمیز هم می‌توانند برسند آن‌وقت با دسترسی به تمام امکانات دیگر می‌توان خشونت را کم و یا کلا از بین ببرد البته این راهی است بسیار طولانی.
متاسفانه دولت ملایان حاکم در ایران نه تنها قوانین ضد زن را به تصویب و اجرا گذاشتند بلکه در این 32 سال زن را به حداقل و ارزش جان او را به نصف انسان رساندند. اگر مردی زنی را بکشد یک دیه بسیار کم می‌دهد و از هیچ مجازاتی در انتظارش نمی‌باشد. اما اگر یک زن حتی برای دفاع از جان خود و یا تجاوز و برحسب اتفاق مردی را بکشد بلافاصله از نظر قانون محکوم و در نتیجه قصاص در انتظار اوست.

تئوری خشونت همراه با موارد و نمونه‌های عملی، مدام از طریق دستگاهای اجرایی ، رسانه‌ها و مجموعه‌ای از باورهای فرهنگ بومی تقویت می‌شود. گذشته از گسترش فرهنگ مردسالاری و سنتی که خود عامل اصلی اعمال خشونت علیه زنان می‌شود این خشونت در عادی‌ترین روابط اجتماعی نیز شکل می‌گیرد که حاکمیت همانا قدرت اجرایی جامعه ایران خود بخشی از این موضوع می‌باشد.
کُردپا: ما هر روزه با برخورد نهادهای مختلف حکومتی با زنان در خیابان‌ها ـ به بهانه‌ی بدحجابی ـ تحت عنوان طرح‌هایی تحت عنوان حجاب و عفاف روبرو هستیم، آیا نوع رفتار چنین نهادهای حکومتی در قلب جامعه، خود نوعی از باز تولید و ترویج خشونت علیه زنان نیست؟
نریمان: دقیقا وقتی که به‌طور مستمر در خیابان‌های ایران شاهد بی احترامی و تهاجم و اذیت و آزار زنان به‌هر عنوانی من‌جمله بدحجابی هستیم خوب این اجازه را هم به مردان برای تهاجم بیشتر به زنان میدهد. این در عین حال قدرت اعتماد به‌نفس را از زنان گرفته و به ناامیدی تبدیل می‌شود که نه تنها اعمال خشونت به خود را قبول می‌کنند بلکه با توجه به اینکه میدانند قانونی برای حمایت‌شان وجود ندارد دست به خودکشی می‌زنند.

مدتی‌است که طرح تفکیک جنسیتی در ایران شدیدتر از گذشته، از مرحله تئوری به مرحله‌ی عملی، گامی بلند برداشته است. این تفکیک جنسیتی بدون هیچ تخفیفی کودکان خردسال مهد کودک‌ها و پیش دبستانی‌ها تا دانشگاه‌ها و بیمارستان‌ها را نیز در برگرفته است.
کُردپا: آیا جداسازی و تفکیک جنسیتی از همان ابتدای زندگی انسان (دوران کودکی) ایجاد نوعی ذهنیت متفاوت بودن و محافظت از زنان در برابر لطمه ناشی از قدرت مردان نیست؟ آیا این سیاست نوعی مشروعیت بخشیدن و ایجاد ذهنیت قدرتمند بودن به مردان نمی‌باشد؟
نریمان: تفکیک جنیستی نوعی از خشونت می‌باشد چرا که با این عملکرد تفاوت و اعمال فشار برعلیه زنان را ترویج می‌کند. بدین‌وسیله از همان آغاز دختران ما تبدیل به موجودی ضربه پذیر شده و بر آنها قبولانده می‌شود که هر گونه بی حرمتی و ضرب و جرح را بعنوان امری قبول شده بپذیرند و به پسران ما یاد میدهد که متجاوز باشند و به آنها قدرت زورگویی و اعمال خشونت را میدهد، خدشه‌ای که این عملکرد رژیم ملایان در جامعه ما ایجاد کرده آنقدر عمیق هست که نیاز به سالیان کار و کوشش مستمرانه دارد تا بشود این طرز تفکر منفی را از یک بینش مرتجع به یک بینش برابری و مساوات و در نتیجه به تعادل درآورد.

به طور کلی خشونت علیه زنان بیشتر به خشونت‌های خانگی باز می‌گردد، اما شاهدیم که خشونت‌هایی از بطن حاکمیت نیز و شدیدتر از خشونت های خانگی و خیابانی علیه زنان اعمال می گردد که همیشه مورد اعتراض بوده است که از این نمونه احکامی چون سنگسار در مورد زنان می‌باشد.
کُردپا: آیا این نقش دولت در بسط این خشونت‌ها تأثیر گذار نیست؟ چرا که از یک سو وجود انواع خشونت را توجیه می‌کند و از سوی دیگر به گسترش آن علیه زنان رسمیت می‌بخشد.
نریمان: بله همین‌طور که در بالا هم مطرح کردم خشونت‌هایی که از طرف خود دولت بر جامعه و بر زنان ما تحمیل می‌شود مانند اعدام در ملأ عام و یا سنگ‌سار این اجازه را به بقیه جامعه بخصوص مردان می‌کند که اعمال خشونت امری قبول شده می‌باشد و بدین‌وسیله آن‌را نه تنها توجیه بلکه ترویج هم می‌کند.

پا نوشت در پرسشی کوتاه:
کُردپا: به نظر شما آیا اختصاص دادن چنین روزی تحت عنوان روز بین‌المللی حذف خشونت علیه زنان خود نوعی باز انتشار ذهنیت خشونت علیه زنان نیست؟
نریمان: نه اختصاص چنین روزی به‌طور بین‌المللی، اتفاقا باعث می‌شود که دولت‌ها جامعه‌های مدنی و انسان‌ها را وادار کند که در این روز نگاهی به عملکردهای خود برای حمایت از زنان و جلوگیری از اعمال خشونت به زنان کرده و در یک بررسی سالانه کارهای دیگری که می‌شود انجام داد را مشخص و سپس به اجرا در آورد. همین‌طور در این روز باید جلسات و بحث‌هایی در تمامی اقشارو مؤسسه‌ها و مدارس و دانشگاه‌ها و ادارات گذاشت تا از معضل خشونت برعلیه زنان صحبت کرد و به زنان و دختران یاد آوری کرد که حق و حقوق‌شان چیست و چگونه می‌توانند از آنها دفاع کنند. و به آنها وسیله و منابع گرفتن کمک و حمایت معنوی و قانونی را نشان داد. به همین شکل به مردان و پسران از عواقب اعمال خشونت و قانون یاد آوری کرد و یاد داد که آنها هم چگونه می‌توانند از منابعی برای کمک و مسلط شدن بر خود استفاده کنند و چگونه می‌شود خود را ازاعمال خشونت بر حذر داشته باشند.
کُردپا: با تشکر و ممنون از قبول این گفتگو