مهاباد؛ سامران راک، سرباز کُرد دو روز بعد از مرخصی خودکشی کرد+ آمار و گفتگو

17:20 - 29 اردیبهشت 1404

روز جمعه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، یک سرباز کُرد اهل مهاباد به نام «سامران راک» که در قزوین دوران سربازی خود را سپری می‌کرده است، تنها دو روز پس از بازگشت بە مرخصی، در منزل خانوادگی خود دست به خودکشی زد و از طریق حلق‌آویز به زندگی خود پایان داد.

به‌گفته یک منبع مطلع به کُردپا، سامران راک دوران سربازی خود را در تیپ ۱۱۶ «سرلشکر شهید علی صفوی» مستقر در قزوین سپری می‌کرد. در حالی که تنها دو ماه به پایان خدمت وظیفه‌اش باقی مانده بود، به دلایلی که تاکنون اعلام نشده، پس از بازگشت بە مرخصی، در منزل خانوادگی‌ اقدام به خودکشی کرد.

خودکشی سامران راک، نخستین مورد ثبت‌شده از خودکشی سربازان کُرد در سال ۱۴۰۴ است.

با احتساب این مورد از سال ۱۳۹۱ مجموع ۴۱ سرباز کُرد خودکشی کرده‌اند.

از ۱۳ سال گذشته؛ ۴۱ مورد خودکشی در میان سربازان کُرد:

براساس داده‌های ثبت‌شده در مرکز آمار سازمان حقوق بشری کُردپا، از ابتدای سال ۱۳۹۱ تا تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، حداقل ۴۱ مورد خودکشی  در میان سربازان کُرد ثبت شده است.

  • ۳۵ نفر در حین انجام خدمت سربازی دست به خودکشی زده‌اند و ۶ تن دیگر در زمان مرخصی از خدمت اقدام به خودکشی کرده‌اند.
  • از ۳۱ مورد نحوه خودکشی مشخص شده، بیش از ۷۴٪ خودکشی‌ها با سلاح سازمانی انجام شده‌اند.
  • ۸۵٪ از خودکشی‌ها در محیط پادگان یا محل خدمت انجام شده‌اند.
  • تنها در کمتر از نیمی از موارد، دلیل مشخص ذکر شده است. این، خود گواهی بر پنهان‌کاری و نبود سازوکار شفاف پاسخ‌گویی در نهادهای نظامی جمهوری اسلامی است.

آمار و مشخصات خودکشی سربازان کُرد به تفکیک سال‌ها؛

  • در سال ۱۴۰۴، یک مورد ثبت شده است: سامران راک.
  • در سال ۱۴۰۳، سه سرباز جان باختند: بارزان خالدی، محمد ملکی، متین سعیدی زنگکانی.
  • سال ۱۴۰۲ با پنج مورد شامل خالق احمدنژاد، محمود آرش، یونس دارابی، اشکان رحیمی و پژمان بیننده همراه بود.
  • در سال ۱۴۰۱ نیز پنج مورد ثبت شده‌اند: کامیار عبداللهی، بنیامین سبزی، آریان شاه‌محمدی، آرمین پورمند و کیوان علوماوانه.
  • در سال ۱۴۰۰، سه نفر جان باختند: سید حمید حسینی، سلیمان عارف، نریمان شهبازی.
  • در سال ۱۳۹۹، مورد ثبت‌شده مربوط به پیام عبدی است.
  • در سال ۱۳۹۸، دو سرباز خودکشی کردند: مظفر خوش‌قشلانی و ریبوار صابری.
  • سال ۱۳۹۷، چهار مورد شامل سامران بیگ‌زاده، محسن یوسفی، برزان ندیمی و احسان نجار بود.
  • در سال ۱۳۹۶، پنج مورد گزارش شده: حکمت صفری، ساسان مرادی، رضا فرجی، رضا کمری، یحیی یاری.
  • سال ۱۳۹۵، تنها یک مورد ثبت شده: احسان یگانه.
  • در سال ۱۳۹۴، زکریا عیبادی جان خود را از دست داد.
  • سال ۱۳۹۳ نیز یک مورد ثبت شده: امیر مشیری.
  • در سال ۱۳۹۲، شش سرباز به نام‌های سجاد رضایی، فرید امجدی، پوریا هدایتی، ریبوار نصری، فردین سعیدی و خسرو خودکشی کردند.
  • و در سال ۱۳۹۱، سه مورد شامل محمد (نام‌خانوادگی‌ ذکر نشده)، طبیب حسینی و ابوبکر بابکری ثبت شده است.

این گزارش مبتنی بر داده‌های رسمی به ثبت رسیده در مرکز آمار کُردپا تهیه شده، اما با توجه به محدودیت‌های اطلاع‌رسانی، سانسور حکومتی و نبود شفافیت نظامی و قضایی در ایران، آمار واقعی بیش از این تعداد است.

کیوان صمدی؛ تجربه ۳۰ ماه سربازی اجباری در ساختار امنیتی و تروریست‌پندار جمهوری اسلامی:
 

کیوان صمدی، عضو هیئت‌مدیره سازمان حقوق بشری کُردپا و از بازداشت‌شدگان خیزش انقلابی ژن ژیان ئازادی، یکی از هزاران جوان کُردی است که برخلاف خواست خود، ناگزیر به گذراندن ۳۰ ماه خدمت اجباری سربازی در جمهوری اسلامی شده است. او طی این مدت در پادگان‌های مختلف در چهار استان کردستان، آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کرمانشاه خدمت کرده و به دلیل نداشتن «روحیه خدمت» و اعتراض غیرمستقیم به نظام سربازی، نیز با اضافه‌خدمت تنبیهی روبرو بوده است.

صمدی می‌گوید: «من هیچ‌گاه به سربازی برای نظامی که با این شدت به کُردها نگاه امنیتی و تروریست‌پنداری دارد، باور نداشتم. نمی‌خواستم برای جمهوری اسلامی اسلحه به دست بگیرم. همین نداشتن «روحیه خدمت»، همان چیزی بود که به آن استناد کردند تا در این مدت به چهار استان مختلف و در مکان‌های مختلف منتقل و تبعید شوم و  اضافه‌خدمت برایم بنویسند.»

۱. نگاه امنیتی و تروریست‌پنداری ساختاری بر اساس اتنیک و مذهب

سربازی در ایران برای جوانان کُرد، به‌ویژه اگر سنی‌مذهب یا مذهبی دیگر مانند یارسان باشند، نه تنها تجربه‌ای اجباری، بلکه تماما در معرض تروریست‌پنداری و رفتارهای امنیتی است. صمدی تاکید می‌کند؛ یک سرباز کُرد، به‌دلیل کُرد بودن و مذهب دیگری بودن، هرگز به بخش‌هایی مانند عقیدتی-سیاسی یا حفاظت راه داده نمی‌شود. این محدودیت قاعده‌ای نانوشته اما ساختاریافته در ارتش، سپاه و نیروی انتظامی است.
همچنین سرباز کُرد، هیچ‌گاه بومی‌سازی نمی‌شود. حتی اگر متاهل باشد، اجازه ندارد در شهر محل زندگی‌اش خدمت کند. در معدود مواردی که در همان شهر خدمت می‌کند، از ورود به هر گونه بخش حساس یا اطلاعاتی به‌طور کامل کنار گذاشته می‌شود.

۲. تحقیرهای روزمره و سلب کرامت فردی

کیوان صمدی می‌گوید؛ تحقیر، بخشی از سازوکار کنترلی نظامی است. مثلا برای گرفتن مرخصی، تراشیدن موی سر با نمره صفر اجباری است. در غیر این‌صورت، امضای مرخصی انجام نمی‌شود. یا اگر در مواردی که احساس کنند سرباز مسیر سیستم را یاد گرفته و از فشارها کمتر آسیب می‌بیند، بلافاصله او را منتقل می‌کنند تا تعادل قدرت در پادگان حفظ شود. یا اگر سربازی از خانواده‌ی کشاورز باشد و در فصل درو درخواست مرخصی کند، عمدا مخالفت می‌شود تا نظم فرمایشی زیر سوال نرود. حتی اگر به‌دلیل مشکلات اقتصادی یا روحی روحیه‌اش را از دست دهد، نه‌تنها حمایتی دریافت نمی‌کند، بلکه ممکن است بازداشت یا به یگان دیگری تبعید شود.

۳. شرایط غیرانسانی بهداشتی و زیستی در پادگان‌ها

صمدی اشاره می‌کند؛ در طول دوره آموزشی، شرایط بهداشتی به شدت نامناسب است. آموزش‌ها سنگین‌اند و فرصتی برای شستن پتوها وجود ندارد. اگر زمانی هم باشد، پتوی جایگزین در دسترس نیست. در صورت بیماری، سرباز تهدید می‌شود که دوره‌اش تمدید خواهد شد، و همین تهدید باعث می‌شود بسیاری از سربازان بیماری خود را پنهان کنند. نتیجه این وضعیت، شیوع بیماری‌هایی مانند گال در خوابگاه‌ها است؛ موضوعی رایج و تکرارشونده در بسیاری از پادگان‌ها.

۴. قطع ارتباط و تحمیل فشار روانی

او می‌گوید؛‌در یگان‌های نیروی انتظامی، فشار روانی با محرومیت از مرخصی، ممنوعیت استفاده از تلفن همراه، و کمبود شدید تلفن عمومی ترکیب شده است. گاهی سرباز باید تا دو ماه بدون مرخصی در پادگان بماند. تنها راه تماس با خانواده، تلفن عمومی است، که نه به تعداد کافی وجود دارد و نه فضای امنی برای مکالمه فراهم می‌کند. سربازان متاهل یا آن‌هایی که نامزد دارند، در فشار دائمی ارتباط‌ نیافتن و تنهایی روانی فرو می‌روند.

در پایان کیوان صمدی می‌گوید؛ سربازی برای یک جوان کُرد، چیزی جز تحقیر سیستماتیک، تروریست‌پنداری و کنترل روانی نیست.

او می‌گوید که نه به این نظام باور داشته، نه به آن خدمت کرده است. ترجیح  داده اضافه‌ خدمت بگیرد، اما اسلحه‌ای را که به نام جمهوری اسلامی به‌دستش می‌دادند، برندارد. سربازی برای ما کُردها یه تحقیر خردکننده‌ است. از لحظه ورود، با ما کُردها مثل یک تهدید رفتار می‌کنند. انگار وجودت از نگاه آنها مشکل دارد. بعد از ۳۰ ماه اجبار دیگر احساس می‌کردم چیزی برای از دست دادن ندارم و حاضر بودم مجددا اضافه‌ خدمت بگیرم،  ولی باز اسلحه‌ آنها را برندارم.

کیوان تصمیم دارد تمام این تجربه را بنویسد، لحظه به لحظه‌ی آن‌چه را که زیر عنوان «خدمت عمومی» به او و امثال او تحمیل شد.

خدمت اجباری سربازی در جمهوری اسلامی:

در جمهوری اسلامی ایران، خدمت سربازی بر اساس قانون «وظیفه عمومی» اجباری است و همه‌ی مردان بالای ۱۸ سال، موظف‌اند بسته به وضعیت خانوادگی، محل زندگی و تحصیلات، بین ۱۸ تا ۲۴ ماه در یکی از نیروهای مسلح (ارتش، سپاه، نیروی انتظامی یا بسیج) خدمت کنند. سازمان وظیفه عمومی، وابسته به نیروی انتظامی، نهاد مسئول صدور  و ...برگه اعزام و تعیین محل خدمت است. امتناع از سربازی منجر به محرومیت‌های گسترده مدنی می‌شود؛ از جملە دریافت گذرنامه، استخدام رسمی، ثبت‌نام تحصیلی گرفته .

در عمل، سربازان صرفا نیروی نظامی نیستند؛ بلکه در معرض بهره‌کشی، تحقیر و بیگاری قانونی قرار می‌گیرند. از دیگرسو با  اقلیت‌های اتنیکی و مذهبی، به‌ویژه کُردها، بلوچ‌ها، عرب‌ها و یارسان‌ها، با نگاه امنیتی و تبعیض ساختاری برخورد می‌شود.  همچنین انضباط در این نظام، نه بر اساس آموزش، بلکه بر مبنای تحقیر و اطاعت کور اعمال می‌شود.

سربازی اجباری در ایران، ساختاری‌ست ضد حقوق بشر که با معیارهای بین‌المللی از جمله کنوانسیون ILO درباره کار اجباری در تضاد است. این نظام، نه برای آموزش یا خدمت، بلکه برای کنترل، سرکوب و خاموش‌سازی جوانان، به‌ویژه اقلیت‌های اتنیکی طراحی شده است.

تنظیم؛ اوین مصطفی‌زاده