یکی از نزدیکان شیخ آزاد شهابی؛ چرا جمهوری اسلامی نیازمند حذف فیزیکی او بود؟
چهل روز از کشتهشدن شیخ آزاد شهابی و یارانش در کردستان میگذرد. تاکنون هیچ پاسخگویی به خانوادهها داده نشده است و مشخص نیست روند قضایی پرونده در چه مرحلهای است. از دیگر سو، اطرافیان و نزدیکان شیخ آزاد بر مبنای یکسری رخداد و وقایع، کشتهشدن شیخ آزاد و یارانش را «قتل فراقضایی» یا «ترور حکومتی» میدانند.
کُردپا در گفتوگویی ویژه با یکی از نزدیکان شیخ آزاد، ضمن پرداختن به دلایل این ادعای نزدیکان و هواداران شیخ آزاد، به سناریوهای بزرگتر حکومتی برای تفرقه و درگیری میان مردم در نتیجه کشتهشدن شیخ آزاد و یارانش به نقل از این فرد نزدیک پرداخته است.
ساعت یک بامداد ۲۸ تیر۱۴۰۳، شیخ آزاد شهابی از چهرههای مطرح تصوف در کردستان به همراه دو تن از یارانش به نامهای پیمان محمدی و پرویز رحیم پناه در خانقاهاش واقع در شهر سقز توسط افراد مسلح کشته شدند. روز بعد خبرگزاری فارس اعلام کرد که «نیروهای سپاه» طی اقداماتی یک متهم در این رابطه را کشته و دو نفر دیگر بازداشت شدهاند.
این آخرین خبر و پاسخگویی بوده که با گذشت ۴۰ روز توسط نهادهای مربوطه جمهوری اسلامی انجام گرفته است.
از دخالت نیروهای امنیتی جهت تعلل در روند رسیدگی پزشکی به شیخ آزاد تا عدم تامین بالگرد برای انتقال او به تهران؛
شخص نزدیک به شیخ آزاد در مورد شرح واقعه و نحوه رسیدگی پزشکی به شیخ آزاد میگوید؛ من در خانه نزدیک خانقاه بودم و بعد از چند دقیقه به آنجا رسیدم، شیخ آزاد هنوز زنده بود، اما پرویز و پیمان جان خود را از دست داده بودند. بلافاصله شیخ آزاد را به بیمارستان «خمینی» سقز منتقل کردیم، چیز عجیبی که در بیمارستان سقز اتفاق افتاد این بود که تا نزدیک به یک ساعت، تنها یک دستگاه اکسیژن و سرم به شیخ آزاد بسته بودند. این درحالی است که بیمارستان اتاق عمل دارد و حتی میگفتیم با مسئولیت خودمان شیخ را به بیمارستان «شفا» منتقل میکنیم، اما اذعان میکردند که نمیتوان دستگاه اکسیژن را قطع کرد. به همین دلیل ما فکر میکنیم با دخالت نهادهای امنیتی این امر رخ داده است. از همان لحظات اول نیز حضور نیروهای لباس شخصی و رئیس اداره اطلاعات را در بیمارستان مشاهده کردیم.
بعد از یک ساعت شیخ آزاد به بیمارستان «شفا» و سپس به اتاق عمل منتقل شد. با این وجود ما به شدت نگران جان شیخ آزاد بودیم، چرا که ساعت اولیه و حیاتی برای نجات او سپری شده بود و ما مطمئن بودیم نه تنها در سقز بلکه در استان کردستان هم جان شیخ آزاد به شدت در خطر است. به همین دلیل خواستار انتقال او به تهران بودیم و گفتیم آنجا آشنا داریم. اشخاصی مانند محسن بیگلری، نماینده سقز و بانه در مجلس جمهوری اسلامی و نیروی انتظامی نیز مدعی شدند بالگرد برای انتقال میفرستند، اما در نهایت گفتند شبانه بالگرد پروا نمیکند. این مورد بسیار عجیب بود، برایمان سوال بود که چگونه شبانه میتوانند اقدام به موشکپراکنی کنید، اما برای مسائل پزشکی چنین چیزی وجود ندارد.
چرایی ضبط و انتقال آرشیو دوربینهای خانقاه به اداره اطلاعات؟
این شخص نزدیک به شبخ آزاد میگوید؛ زمانی که شیخ آزاد در اتاق عمل بود، چندین نیروی لباس شخصی از نزدیکان او سوال میکنند که رمز DVR دوربینهای خانقاه را در اختیار آنها قرار دهند که خانواده میگویند برای این کار یک شخص قابل اعتماد را همراه شما به منزل میفرستند. اما نیروهای امنیتی گفته بودند DVR در «اداره» است. به همین دلیل خانواده برای جلوگیری از حذف هرگونه آرشیوی، به هواداران شیخ آزاد که جلوی بیمارستان بودند، اعلام میکنند که تصاویر نزد خودشان (نیروهای حکومتی) است و اگر گفتند چیزی وجود ندارد، بدانید که کار خودشان است.
تصویر پخش شده در فضای مجازی، لحظه شلیک به یاران شیخ آزاد را جلوی درب خانقاه نشان میدهد. این تصویر توسط نیروهای امنیتی برای یکی از اعضای خانواده شیخ آزاد با تاکید بر این نکته که جایی پخش نشود، ارسال شده بود و در ادامه بین هواداران و سپس فضای مجازی منتشر شد.
به گفته منبع آگاه کُردپا؛ در تصویر سه شخص حملهکننده دیده میشوند، اما نفر اصلی همان کسی بوده که شلیک را انجام داده و حتی لباس مدافعان حرم بر تنش است. دو فرد دیگر نیز زیر ۱۸ سال سن دارند. سوال این است که چرا این افراد صورتهای خود را نپوشاندهاند و مانند مردم عادی به خانقاه نزدیک میشوند، که اگر صورت خود را می پوشاندند از سوی محافظان خانقاه حتی بازداشت میشدند. پس سناریو این بوده که افراد بتوانند کار را دقیق و بدون ممانعت انجام دهند و ویدیوها نیز در ادامه توسط نیروهای امنیتی حذف شود.
اقدام به فیلمبرداری از خانواده شیخ آزاد به هنگام دیدار قاضی کشیک به آنها در بیمارستان؛
در ادامه قاضی کشیک دادگستری سقز با نام «کمالی»، نزد خانواده شیخ آزاد در بیمارستان «شفا» میرود و میخواهد با آنها حرف بزند و تلاش کرده بودند از این دیدار فیلمبرداری کنند که خانواده به شدت نارحت میشوند و میگویند؛ پس ما مطمئن شدیم کار خودتان بوده و میخواهید ما احساساتی شویم و حرفی بزنیم و فردا آن را تبدیل به سند و مدرک علیه ما کنید.
این منبع آگاه میگوید؛ حتی اگر به شب قبل از واقعه برگردیم، مواردی عجیبی رخ دادند. درحالیکه هر شب گشت پلیس در نزدیکی محلات خانقاه به دليل شلوغی جمعیت رفت و آمد زیاد داشتند، اما شب واقعه گشت پلیسی را مشاهده نکردیم و حتی بعد از چند ساعت از تیراندازی به محل آمدند.
دیده نشدن جنازه قاتلی که جمهوری اسلامی ادعا کرد او را کشته، از سوی خانواده شیخ آزاد؛
بعد از کشتهشدن «رزگار نادری» و در روز اول تشییع جنازه شیخ آزاد، محسن بیگلری نماینده سقز و بانه سراغ خانواده شیخ آزاد میرود و میگوید، اولا تسلیت میگویم و سپس تبریک که آن پسر کشته شد. خانواده شیخ آزاد میگویند ما شخص معتمد خود را میفرستیم تا جنازه را ببیند و تایید کنند که آن شخص کشته شده است. بیگلری بیان میکند، امکان دارد بهخاطر شلیک به صورت قابل شناسایی نباشد که خانواده تاکید میکنند تست DNA انجام گیرد و اگر آن فرد کشته شده باشد، ما حتی به قول حکومت در رسانههای معاند نظام از نیروی انتظامی تشکر میکنیم. نمایند سقز و بانه گفته بود، حرف شما منطقی است و من آن را منتقل میکنم. این درحالیست که تاکنون و با گذشت ۴۰ روز هیچ پاسخی به این درخواست خانواده داده نشده است. به همین خانواده تاکنون اطمینان دارند که قتل کار جمهوری اسلامی بوده، مگر اینکه عکس آن اثبات شود. خانواده همچنین افرادی را به محل کشته شدن «نادری» فرستاده بودند که ردی از خون و درگیری پیدا نشده بود.
این شخص میگوید؛ رزگار نادری فردی که حکومت ادعا میکند، کشته، فرزند سرهنگ بومی سپاه رحیم نادری است.
از دیگر سو، تاکنون محل دفن «رزگار نادری» مشخص نیست و حتی در روزهای اولیه کشتهشدن شیخ آزاد و یارانش، اطراف منزل خانوادگی یکی از متهمین دستگیر شده در سقز بنزین و گازوئیل ریخته بودند تا تحت عنوان انتقام شیخ آزاد آتش بزنند، اما نزدیکان شیخ آزاد بلافاصله چنین چیزی را رد کردند و اعلام کردند برای دادخواهی و هرگونه حرکتی، خصوصا موارد انتقامجویانه هیچ عجلهای ندارند و تابع رای و نظر مردم هستند. همچنین شرایط کردستان را در نظر گرفته و از مردم پیشی نمیگیرند تا منجر بر درد و رنج بیشتر کردستان شود.
جمهوری اسلامی برای تکمیل سناریوی حذف فیزیکی شیخ آزاد، دنبال چه چیزی بوده و هست؛
شخص نزدیک به شیخ آزاد میگوید؛ تمام مواردی که به آن اشاره کردم، ما را به این قناعت و منطق رسانیده که جمهوری اسلامی اقدام به حذف فیزیکی شیخ آزاد کرده است، و چون ما با سناریوهای آنها همکاری نکردیم، اکنون برای تکمیل سناریو منتظر رخدادن اشتباه از سمت ما هستند. به همین دلیل ما روشنگری را لازم دانستیم و نخواستیم موضوع به نفع حکومت تمام شود، چرا که حکومت تلاش میکند واقعه را با یک روند مذهبی جلو ببرد، بدین صورت که افراد تندرو مذهبی اقدام به این قتل کردهاند و در نهایت نیز تفرقه و دو دستگی بین گروههای مختلف مردم ایجاد شود.
جمهوری اسلامی خوب میدانست که شیخ آزاد طرفداران زیادی در شهرهای مختلف دارد و اگر جنگ و دعوایی بین گروههای مختلف مذهبی و مردم شکل گیرد، میتواند به اهداف بسیاری برسد. به همین دلیل تلاش کرده و میکند که قتل را با موضوع مذهبی جلو ببرد تا این تفرقه و نزاع شکل گیرد و ابعادش گستردهتر شود.
در اینجا به برخی از فواید به نتیجه رسیدن این سناریو به نقل از این شخص نزدیک اشاره میکنیم؛
اولا سقز را که دروازه انقلاب ژن ژیان ئازادی و نمادی جهانی از مدنیت و مبارزات مدنی میباشد، به نماد تحوش و بربریت تبدیل کند و به درگیرهای ادامهدار میان گروههای مختلف (گروههای مردمی و تندرو مذهبی) منجر شود و شهرهای دیگر کردستان را نیز درگیر کند.
شواهد نشان میدهد که برخی از افراد تندرو مذهبی نیز به بخشی از بدنه حکومت تبدیل شدهاند و به مانند نیابتیهای جمهوری اسلامی در کردستان عمل میکنند. برای مثال جمهوری اسلامی در کردستان به دلیل بافت خاص جامعه نمیتواند با گشت ارشاد، زنان و جامعه را سرکوب کند، به همین دلیل تلاش میکند از طریق افراد تندور مذهبی عملکرد گشت ارشاد را پیاده کند. نمونههای بسیاری از برخورد افراد تندرو سلفی با دختران و پسران جوان در قرار ملاقات یا دخترانی با پوشش اختیاری دیده شده است.
از دیگر سو ادامهدار بودن درگیریها، میتواند به بهانه سرکوب بیشتر مردم توسط حکومت تبدیل شود تا جایی که حتی بتوانند در صورت گستردهتر شدن درگیری، بسیاری از فعالین را که نتوانستهاند تاکنون سرکوب کنند به روشهای مختلف سرکوب کند.
بههمین دلیل ما نباید فراموش کنیم هرگونه درگیری داخلی و تفرقه میان مردم میتواند به کام جمهوری اسلامی باشد و بگوید فقط ما هستیم که میتوانیم امنیت را برقرار کنیم و در غیاب ما امنیتی وجود ندارد.
درنهایت مسئله بسیار مهم برای نزدیکان و هواداران شیخ آزاد، وارد نشدن به سناریو و بازهای جمهوری اسلامی بوده و است.
نگاهی به فشار و سرکوب نهادهای امنیتی علیه شیخ آزاد از سالها پیش؛
شخص نزدیک به شیخ آزاد در خصوص روندی از فشار نهادهای امنیتی بر شیخ آزاد جهت تبدیل کردن او به فرد حامی حکومت از سالهای گذشته تاکنون اشاره میکند و میگوید این روند از تطمیع شروع شد و در نهایت به دلیل همکاری نکردن شیخ آزاد با «ترور» او پایان یافت.
در آخرین مورد، یک هفته قبل از «ترور» شیخ آزاد، « جوادی»، رئیس حفاظت اطلاعات سقز نزد شیخ میرود و میگوید دیدگاه شما به نسبت جمهوری اسلامی آیا مشابه دیدگاه شیخ نهرو کسنزانی به جمهوری اسلامی است؟ او با جمهوری اسلامی میانه خوبی دارد و به آن تمایل نشان میدهد. شیخ گفته بود ما شیخ نهرو را به عنوان یک شیخ مذهبی قبول داریم، اما از نظر سیاسی گرایشات او را رده کرد و قبول نداریم.
همچنین نزدیک به دو ماه قبل از ترور، نیروهای اطلاعات سنندج نزد شیخ آزاد به سقز میروند و به تصویر «قاضی محمد» بر روی دیوار خانقاه اعتراض میکنند که شیخ آزاد گفته بود این عکس یکی از مشاهیر کردستان است.
از دیگر سو قبل از خیزش انقلابی ژن ژیان ئازادی، پلیس امنیت جمهوری اسلامی از شیخ آزاد بازجویی کرده بود که چرا مردم زیادی طرفدار او هستند و چرا افراد شیعه از شهرهای ایران مانند مشهد، قم و تهران با شما مشورت میکنند، درحالیکه حکومت مجتهد شیعه زیادی دارد.
همچنین لازم است به مراحلی از تلاش برای جذب شیخ آزاد به حکومت تا حذف فیزیکی او به دلیل عدم پذیرش جمهوری اسلامی اشاره کرد که طی چندین سال انجام گرفت. حکومت ابتدا تلاش کرد با پیشنهاد پول، تامین مالی و انتقال شیخ از حاشیه به منطقهای مثل شهرک، او را جذب نظام کند و وقتی موفق نشد شروع کرد به تخریب شخصیت او به روشهای مختلف از جمله پخش شایعه بازداشت او به دلیل مسائل اخلاقی. زمانی هم که نتوانست شخصیت او را تخریب کند به تبعید او براساس رای دادگاه روی آورد.
تبعید شیخ آزاد به چهار سال پیش و همزمان با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا باز میگردد. جمهوری اسلامی از به قدرت رسیدن ترامپ و تغییرات احتمالی در داخل ایران به شدت وحشت داشت. آنها از شخصیتهای مردمی و افرادی که میتوانستند مردم را برای تغییرات به دور هم گرد آوردند به شدت احساس خطر میکردند و شیخ آزاد یکی از این افراد بود. زیرا اندیشه او بر مبنای مسئله کُرد و استقلال از هر نوع گرایش حکومتی بود. در نهایت شیخ آزاد و تمام اعضای خانواده او و حتی برادرش «شیخ زاهد» به مدت ۹ ماه به صومعه سرای گیلان تبعید شدند. آنها بعد از مدتی از نهادهای مربوطه در سقز و سنندج درخواست ابلاغیه و برگه حکم تبعید براساس «نفی بلد» کردند که مشخص شد حکم در ارومیه صادر شده است. با انتخاب بایدن نیز بدون دادن برگه حکم به شیخ آزاد و خانوادهاش گفتند میتوانند به سقز بازگردند.
آنچه که حکومت میخواست این بود که کردستان چنین شخصیتهای بزرگ و مستقلی نداشته باشد و اگر قرار است کسی ساخته شده توسط جمهوری اسلامی و برای او باشد و هرگاه لازم دید کنارش بزند. به همین دلیل وقتی نتوانست او را جذب کند، به حذف فیزیکی و «ترور» او روی آورد و حتی بعد از ترور میخواست تخریبش کند، اما نتوانست.
لازم است اشاره شود که شیخ آزاد در تهران نیز خانقاه داشت که در سالهای اخیر پلمپ شد. همچنین طی روزهای گذشته و در ۲۸ مرداد ۱۴۰۳ برگه توقف کار یک طرح ساخت و ساز در خانقاه به دست خانواده شیخ آزاد رسیده بود. آنها پیشتر اقدام به بزرگ کردن محیط خانقاه کرده بودند.
روند دادرسی قضایی پرونده شیخ آزاد
از پیشنهاد به وکیل برای همکاری با دادگستری تا رد درخواست پاسخگویی شفاهی از سوی خانواده؛
شخص نزدیک به شیخ آزاد درخصوص روند قضایی پرونده کشتهشدن شیخ آزاد و یارانش میگوید؛ خانواده شیخ آزاد، ۱۲ روز بعد از قتل او و یارانش، وکیلی را جهت برعهده گرفتن پرونده به نهادهای مربوطه فرستاده بودند و وکیل گفته بود حداقل مردم میگویند این پرونده امنیتی است و حفاظت دادگستری سنندج نیز اذعان کرده بود که پرونده امنیتی است. اما به وکیل پیشنهاد داده بودند که پرونده را براساس چیزی که ما میگوییم حل کنید و قتل توسط این افراد رخ داده است. در مقابل ما پروندههای مالی را به شما ارجاع میدهیم و خودمان هم به شما کمک میکنیم پروندهها به نتیجه برسند. برهمین اساس خانواده فعلا بنا ندارد که وکیل بگیرند.
از دیگر سو برادر شیخ آزاد در مراسم خاکسپاری او گفته بود؛ ما دنبال این سه نفر نیستیم، بلکه دنبال فکر و اندیشه پشت این قتلها هستیم و حتی اگر در تهران باشد باید پاسخگو گردد. چراکه خانواده اعتقاد دارند یک ترور فرا قصایی است و اگر حکومت میخواهد خلاف آن ثابت شود، باید ثابت کند.
همزمان یک روحانی نزدیک به حکومت نزد خانواد شیخ آزاد رفته و گفته بود، استاندار کردستان و فرمانده کل سپاه استان گفتهاند چرا حکومت را متهم کردهاید و ما منتظر اتمام مراسم خاکسپاری هستیم و به خانواده اعلام میکنیم که کار حکومت نبوده است. اما خانواده ضمن رد این دیدار گفته بودند ما هیچ چیزی را به صورت شفاهی ار حکومت قبول نمیکنیم، بلکه لازم است پاسخ را از نهادهای رسمی مانند دادگاه، دادسرا و یا رسانه و فضای مجازی دریافت کنیم. اگر مردم گفتند کار حکومت نیست، ما هم میگوییم همینطور است، ولی درحال حاضر بسیاری از مردم میگویند کار حکومت است.
آخرین وضعیت قضایی پرونده شیخ آزاد و یارانش/ هیچ چیزی به خانواده گفته نشده است؛
پرونده شیخ آزاد و یارانش، نه تنها بدون نتیجه مانده، بلکه تاکنون هیچ چیزی هم به خانواده گفته نشده است. خانواده حتی سوال دارند که چگونه است به هنگام بازداشت یک «کیف قاپ» فیلمبرداری وجود دارد، اما هیچ ردی از کشتن یک قاتل به دست حکومت، وجود ندارد.
در این مدت نهادهای مربوطه تنها یک بار خانواده پیمان را احضار و دو اسلحه و دیگر متهمان را به آنها نشان داده و گفتهاند رزگار نیز کشته شده است. اما تاکنون نه سراغ خانواده شیخ آزاد رفته و نه به هیچ نهادی احضار شدهاند. خانواده شیخ آزاد نیز از رفتن به این مکانها در این شرایط خودداری میکنند، چرا که معتقدند امکان فیلمبرداری و تحریف وقایع به نفع حکومت در هر شرایط و لحظهای وجود دارد.
اکنون خانواده در وضعیتی قرار دارند که فکر میکنند حتی شکایت آنها به نفع سناریوی حکومت خواهد بود به همین دلیل خانواده و اطرافیان منتظر پاسخگویی حکومت هستند. حتی اگر ابتدا به آنها گفته نشود و در فضای رسانه به آن بپردازند. زیرا آنچه که حکومت میخواهد فرصت خریدن برای روی دادن اشتباه توسط هواداران شیخ آزاد است. بدین ترتیب که خونی ریخته شود و سطح جنایات به حدی پایان آید تا حکومت از هر سوءظنی مبرا شود.
در نهایت برای خانواده شیخ آزاد چند مسله بسیار مهم است، کُرد و کردستان، شهر سقز و شخصیت مشهور شیخ آزاد. به همین دلیل برای به بنبست نرسیدن پیگیری «ترور» شیخ آزاد و تبدیل نشدن شکایت به نفع جمهوری اسلامی، خانواده ترجیح میدهد در یک روند دادخواهی و حقوق بشری طولانی این قتل را دنبال کند و جمهوری اسلامی را پاسخگو نگه دارد.
محکومیت «ترور» شیخ آزاد توسط مردم و اعتقاد جمعی به اینکه حکومت مرتکب آن شده است؛
به گفته این شخص نزدیک به شیخ آزاد؛ میتوان گفت بیش از ۹۵ درصد افکار عمومی، میگویند این قتل کار حکومت بوده است و آن را محکوم کردهاند. همچنین ناامیدی مردم از حکومت افزایش یافته و میتوان گفت حکومت در این سناریو موفق نبوده است و رنج مردم از نقض حقوق بشر مردم بسیار بیشتر شده است.
شیخ آزاد شهابی کیست؟
شیخ آزاد شهابی از چهرههای مطرح تصوف در کردستان و از دراویش طریقت قادریه بود. طریقت قادریه گرایش عرفانی اهل سنت است و باورمندان به آن خود را پیرو عبدالقادر گیلانی میدانند.او طرفدار و هوادار بسیاری در شهرهای کردستان و حتی ایران داشت.
شیخ آزاد شهابی دارای مدارک دانشگاهی در دانشگاه کرمانشاه و گرجستان بوده است. او داری سه کتاب به زبانهای فارسی و انگلیسی به اشاره به رئالیسم فلسفه حقوق، خاورمیانه جدید و بحث آب و نفت میباشد.
او علاوه بر پذیرایی و تامین خوراک روزانه صدها نفر در خانقاه، در کارهای خیرخواهانه و تامین هزینه ازدواج و جهیزیه صدها زوج جوان در سراسر ایران نیز بسیار فعال بود. به همین دلیل و همچنین بهدلیل استقلال گرایش حتی در بین افراد شیعه ایران محبوب بود.
او همچنین مشارکت فعالی در مسائل اجتماعی و سیاسی از جمله خیزش انقلابی ژن ژیان ئازادی داشت. تامین هزینه صدها تن از مجروحین و بازداشتشدگان و همچنین انتقال و جابهجایی بخش بزرگی از درمان و دارو نیز توسط او و ارتباطات او در کردستان انجام گرفت.
شخص نزدیک به شیخ آزاد در مورد دیدگاه او در خصوص مسئله کُرد و مذهب میگوید؛ شیخ آزاد میگفت من کُرد و سپس مسلمان هستم و اگر روزی بین کُرد و اسلام یکی را انتخاب کنیم، حتما کُرد بودن خواهد بود. برای او موضوع اصلی کُرد و کردستان بود. به همین دلیل اعتقاد داشت از مذهب برای خدمت استفاده کند نه تقدس و میگفت، منطق دینی بهتر از قدرت دینی است و اگر جای این دو عوض شد تاثیر مذهب و خود مذهب فاسد خواهد شد.
تنظیم؛ اوین مصطفیزاده